| کد مطلب: ۵۵۵۵

پلمب‌‏های سریالی بی‏‌تاثیر با نتیجه معکوس

پلمب‌های سریالی، اتفاقی روزانه در اماکن عمومی ایران طی چند ماه اخیر است. هر روز خبری از پلمب یک فروشگاه، رستوران، کافی‌شاپ و مجموعه گردشگری به علت نداشتن حجاب ت

پلمب‌های سریالی، اتفاقی روزانه در اماکن عمومی ایران طی چند ماه اخیر است. هر روز خبری از پلمب یک فروشگاه، رستوران، کافی‌شاپ و مجموعه گردشگری به علت نداشتن حجاب توسط گروهی از زنان ایران را می‌شنویم. بی‌حجابی شاید مهم‌ترین موضوع اجتماعی این روزهای ایران به‌شمار برود که باعث شده نظام سیاسی، مجموعه‌ای از مجازات‌های اقتصادی را برای مهار آن در کشور در دستور کار قرار دهد. درباره مجازات بی‌حجابی و پلمب اماکن‌عمومی چند نکته ذکر می‌شود:
1-سیاستگذاری برای پلمب اماکن‌عمومی یک تصمیم از بالا به پایین و بدون در نظر گرفتن سلیقه‌ها و نگاه‌های دیگر است. چنین تصمیمی با اتکا به قدرت سیاسی و تنها با چاشنی تنبیه و مجازات طراحی شده است. این سیاستگذاری، سایر اثرات اجتماعی مرتبط با متوقف کردن کسب‌و‌کار مردم را نمی‌بیند. تنها به یک نگاه کنترل‌کننده محدود شده و مسئله بی‌حجابی را بسیار ساده می‌بیند. درعین‌حال در اجرای چنین سیاستی، هیچ اثری از کار فرهنگی و اقناعی جدی و تاثیرگذار مشاهده نمی‌شود.

2-مسئله حجاب یکی از مسائل مهم جامعه امروز ایران است. بسیاری از مردم درباره حجاب اجباری و اختیاری پرسش و ابهام دارند. گروهی از مردم، آزادی پوشش را در چارچوب آزادی‌های فردی تعریف می‌کنند و در مقابل گروهی دیگر نگران افزایش بی‌حجابی در جامعه هستند. درباره این مسئله اما یک نکته مهم وجود دارد، آیا حجاب اجباری و اختیاری موضوعی است که حکومت باید در آن ورود کند؟ چرا باید برخورد با موضوع حجاب با شیوه‌های سخت و توسط ساختار رسمی کشور صورت پذیرد؟ چرا حجاب به‌عنوان یک موضوع فرهنگی مورد بررسی قرار نمی‌گیرد؟ چرا از نظر نخبگان جامعه استفاده نمی‌شود؟ به‌خصوص که برداشت‌های بسیار متفاوتی از حجاب اجباری و اختیاری حتی در میان فقها و اسلام‌شناسان وجود دارد. در شرایط حساس این روزهای جامعه ایران، تنها یک نگاه و آن‌هم نگاه قدرت در مسئله حجاب تسری پیدا می‌کند و مابقی جامعه تنها ملزم به اجرای این نگاه می‌شوند. پس جایگاه گفت‌وگو و کار فرهنگی در موضوع حجاب کجاست؟
3-تعداد اماکنی که در سراسر کشور پلمب شده‌اند بسیار زیاد است. به‌طوری‌که هر روز و هر هفته خبرهایی می‌رسد از اینکه مثلا در یک شهر و یک استان ده‌ها و صدها اماکن عمومی پلمب شده‌اند. تعداد برخوردها به‌حدی زیاد است و آنچنان گستره جغرافیایی وسیعی از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور را در بر گرفته که این پرسش را مطرح می‌کند که وقتی موافقان حجاب اختیاری تا این حد تعدادشان زیاد است، چه اصراری برای برخورد با مردمی وجود دارد که نگاه و سلیقه دیگری دارند. پلمب تعداد زیادی از اماکن‌عمومی در کشور، این پیام را می‌فرستد که تعداد زنان بی‌حجاب بسیار زیاد شده است. اما نکته اینجاست که چرا همچنان برخوردهای قهری انتخاب می‌شود که در سال‌های گذشته بی‌نتیجه بوده و قاعدتا در آینده هم نتیجه‌ای نخواهد داشت. به‌خصوص که در این شیوه برخورد نه شخص بی‌حجاب که همه کسانی مجازات می‌شوند که به‌زعم نظام سیاسی بی‌حجاب و بی‌حجابی را به‌رسمیت می‌شناسند.
4-برخورد با زنانی که حجاب ندارند با صاحبان اماکن‌عمومی نیست، بلکه چنین وظیفه‌ای به‌عهده پلیس و دستگاه قضایی است. چرا باید این وظیفه را به دوش صاحبان کسب‌وکارهای خصوصی انداخت و به‌بهانه بی‌حجابی، محل کارشان را در این شرایط سخت اقتصادی پلمب کرد؟ آن هم به‌دلیل انجام ندادن کاری که وظیفه‌شان نیست.
5-مسئولیت شغل‌هایی که در پلمب‌های سریالی از دست می‌رود، همچنین ضرر و زیان مردم با چه کسانی است؟
6-هر روز و هر لحظه خبری از پلمب یک یا چند مجموعه به گوش می‌رسد. این خبرها آرامش جامعه را به‌هم می‌ریزد. نارضایتی به‌وجود می‌آورد. تشویش و نگرانی ایجاد می‌کند. اثر معکوس برجای می‌گذارد. ابزار تشنج‌آفرینی می‌شود. برای کل کشور هزینه‌زاست. هزینه‌های مادی و معنوی بسیار بر جای می‌گذارد. منجر به تقابل می‌شود. چنین برخوردهایی دوقطبی ایجاد می‌کند. آن هم در شرایطی که حتی بسیاری از معتقدان به سیاست حجاب‌اجباری هم دوقطبی‌سازی را برای جامعه خطرناک توصیف کرده‌اند. درحال حاضر اما به نظر می‌رسد نظام سیاسی، توانایی مدیریت دوقطبی ایجاد‌شده در موضوع حجاب را ندارد.
7-پلمب اماکن‌عمومی در ذات خودش تحقیر و توهین دارد. عصبانیت ایجاد می‌کند. ترس و خشم به‌وجود می‌آورد. درعین‌حال یک نوع فرافکنی در موضوع حجاب است. درحالی‌که برای رسیدگی به موضوع حجاب باید میانه‌روی حاکم باشد. چنین تصمیم‌هایی در شرایط سخت اقتصادی حال‌حاضر می‌تواند به عصیان‌اجتماعی منجر شود.
8-مردم مطالبه دارند. مطالبات‌شان هم طی سال‌های گذشته انباشت شده است. اکنون که اعتراض‌های مردم ایران پس از درگذشت مهسا امینی تا حدودی فروکش کرده است، باید شرایط شنیدن صدا و خواسته‌های مردم و ایجاد تغییر در راستای نظر و نگاه مردم فراهم شود. چه قبول کنیم، چه قبول نکنیم ارزش‌های اجتماعی کشور تغییر کرده است. اکنون برای نسل جوان موضوع‌های دیگری ارزش تلقی می‌شوند که از زمین تا آسمان با ارزش‌های سال‌های نخست انقلاب تفاوت دارند. بسیاری از جوانان به دختران هم‌نسل خودشان که حجاب ندارند به‌چشم مجرم نگاه نمی کنند. این مسئله را نمی‌توان با نگاه پلیسی و امنیتی حل کرد. بلکه باید با گفت‌وگو، اعتمادسازی و نگاه فرهنگی به این مسئله پرداخت. موضوع حجاب نیازمند میانه‌روی است. باید منعطف و سازگار بود. درعین حال صدای مردم را شنید. تغییرات بنیادین و همه‌جانبه لازمه شرایط این روزهای جامعه است، حتی اگر بسیار سخت و پرهزینه باشد. پلمب کردن اماکن عمومی مانند بسیاری از تصمیم‌هایی که بدون جنبه‌های کارشناسی اتخاذ شده است، نتیجه معکوس خواهد داشت.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار