| کد مطلب: ۳۶۹۱

کیش و مات صنعت نفت و گاز

یکی از اهداف ثابت برنامه‌های توسعه‌ای در کشور، کاهش وابستگی اقتصاد به نفت بود؛ هدفی که در چند سال اخیر ادعا می‌شود که تقریبا در حال تحقق است

یکی از اهداف ثابت برنامه‌های توسعه‌ای در کشور، کاهش وابستگی اقتصاد به نفت بود؛ هدفی که در چند سال اخیر ادعا می‌شود که تقریبا در حال تحقق است اما وضعیت اقتصاد در حال حاضر مؤید این امر است که اقتصاد ایران به نفت همچنان وابسته است، زیرا با اعمال تحریم‌های نفتی، شاهد زمین‌گیر شدن اقتصاد در طول یک دهه اخیر بوده‌ایم. افزایش نقدینگی در کنار افزایش نرخ تورم و منفی شدن سرمایه‌گذاری در کشور در کنار سایر مولفه‌های مهم در اقتصاد کلان و خرد هرکدام به‌تنهایی این وابستگی را به نمایش می‌گذارند. با این حال خواسته یا ناخواسته تحریم‌های نفتی موجب شد تا دولت‌ها برای تامین درآمد و مهم‌تر از آن کسری بودجه ناشی از عدم فروش نفت خام، به شکل‌های متعدد از جمله افزایش نرخ ارز و سکه، شاخص‌سازی در بورس و به‌عبارت ساده‌تر دلالی، درآمدزایی داشته باشند.
تحریم‌ها همچنان مشکل جدی کشور است، اگرچه از دید برخی از تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان، تحریم‌ها خروجی‌ای جز خودکفایی نداشته است، اما حقیقت چیز دیگری است. حقیقت گسترش فقر و از بین رفتن طبقه متوسط و فرار سرمایه، عدم سرمایه‌گذاری در بخش صنعت و تولید و... است. با این حال به دلیل تحریم‌ها ایران قادر نیست نفت خام و میعانات گازی را به سهولت و با نرخ واقعی به فروش برساند تا با درآمدهای حاصل از این محل، چرخ اقتصاد به حرکت درآید و حتی بتواند در صنعت نفت سرمایه‌گذاری کند. تحریم‌ها همچنان مانع از این شده است که بتوانیم سرمایه‌گذار خارجی برای توسعه صنعت نفت و گاز جذب کنیم و این موجب شده در میادین مشترک نفتی و به‌خصوص در میادین گازی، ایران بازنده اصلی میدان باشد. داستان تلخ تنها به برداشت نفت و گاز از میادین مشترک ختم نمی‌شود، بلکه اصل مسئله امروز کمبود انرژی است؛ کمبودی که به دلیل بی‌تدبیری تصمیم‌سازان اصلی موجب شده تا با وجود داشتن ذخایر غنی، کشور با مشکل جدی مواجه شود. درحالی‌که گفته می‌شود روزانه یک میلیارد مترمکعب گاز تولید می‌شود (واقعیت این است که میزان تولید کمتر از رقم اعلام شده است) براساس برخی از آمارها تنها 950 میلیون مترمکعب تولید گاز در کشور وجود دارد که از این مقدار تنها 830 میلیون مترمکعب قابل استفاده است. حال اینکه برآورد گاز مورد نیاز در بخش خانگی، نیروگاه‌ها، صنایع عمده، صادرات، تزریق به میادین نفتی و CNG در پیک مصرف ۱۰۹۵میلیون مترمکعب پیش‌بینی شده است. این آمارها نشان‌دهنده این است که هم‌اکنون حدود 265 میلیون مترمکعب کمبود گاز داریم. این در حالی است که مسئولان وزارت نفت با توجه به افزایش سرما پیش‌بینی‌کرده‌اند که میزان مصرف گاز خانگی و تجاری به‌زودی به 700میلیون مترمکعب می‌رسد. در شرایط کنونی اولویت کشور تامین گاز مصرفی بخش خانگی است و براساس قراردادهای منعقده در هر شرایطی باید 60 میلیون مترمکعب صادرات داشته باشیم. با احتساب این آمارها می‌توان به‌صراحت تمام گفت که گاز مورد نیاز بخش صنعتی و نیروگاه‌ها به‌طور کامل قطع شده است و این به‌معنای این است که چرخه تولید در بخش صنعت وابسته به گاز با حداقل ظرفیت ممکن فعال است.
بدون تردید با توجه به شرایط تحریمی و عدم سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز به‌خصوص میادین گازی در چند سال آینده در تامین گاز مصرفی مورد نیاز بخش خانگی هم دچار مشکل خواهیم بود و حتی کشوری که مسئولان آن ادعای صادرات گاز دارند، در چند سال آینده باید برای تامین نیاز داخلی، واردکننده باشند. البته این موضوع در مورد بخش نفت نیز به نوعی صدق می‌کند، زیرا عدم سرمایه‌گذاری در بالادستی صنعت نفت، تامین نیاز روزانه یک‌میلیون و 800 بشکه نفت در داخل کشور را می‌تواند با مشکل همراه سازد. متاسفانه مسئولان تدبیری برای برون‌رفت از مشکل کنونی ندارند به‌خصوص اینکه وزیر نفت به‌تازگی ادعا کرده است که تولید نفت به 4میلیون بشکه نفت در روز افزایش یافته است. آمارسازی با هر هدفی آن هم در این شرایط، خروجی‌ای برای کشور نخواهد داشت و تنها راهکار برون‌رفت از این وضعیت پیش از اینکه وضعیت بحرانی شود، جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای بالادستی صنعت نفت و گاز است در غیراین‌صورت در چند سال آینده ایران به‌عنوان یکی از دارندگان اصلی نفت و گاز، نه‌تنها درآمدزایی خود را از این محل از دست خواهد داد، بلکه ناچار است برای تامین نیاز داخل واردکننده باشد؛ کاش بیش از اینکه کیش و مات شویم، به فکر باشیم.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی