| کد مطلب: ۱۹۴۴

بیانیه‌ای به دنبال مقصر

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

بیانیه مشترک اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، بیانیه‌ای است تند و ناامیدکننده که قبل از هرچیز ساحت روزنامه‌نگاری را تهدید می‌کند. درباره این بیانیه و نام بردن از دوروزنامه‌نگار ایرانی نکاتی وجود دارد که در پی می‌آید.

روزنامه‌نگارانی که در این بیانیه با نام‌های «الف.م» و «ن.ح» با توضیح اینکه به سقز رفته‌اند و عکس از بیمارستان منتشر کرده‌اند، الهه محمدی و نیلوفر حامدی هستند. دو روزنامه‌نگار توانمند و مسئول که تنها به وظیفه قانونی و حرفه‌ای خودشان عمل کرده‌اند. مدیران‌مسئول دو روزنامه هم‌میهن و شرق هر دو در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که الهه و نیلوفر از طرف روزنامه به محل ماموریت اعزام شده‌اند و به نمایندگی از روزنامه‌هایشان برای تهیه عکس و گزارش رفته‌اند. درواقع آنها ماموریت کاری خودشان را انجام داده‌اند.

در بیانیه ذکرشده که این روزنامه‌نگاران عکس منتشر کرده‌اند و در مراسم تشییع مهسا امینی حضور داشته‌اند. اصلا مگر قرار بوده که عکس و خبری منتشر نشود؟ چه مسئله‌ای وجود دارد که نباید عکس و خبر منتشر شود؟ عکس و خبر را اصلا خود صداوسیما باید منتشر می‌کرد. اما این اصرار برای جلوگیری از انتشار اخبار مرتبط با مهسا امینی به‌خصوص در روزهای نخست شائبه‌برانگیز است.

علت اینکه در مراسم تشییع پیکر مهسا امینی تنها یک خبرنگار و آن هم الهه محمدی حضور داشت، این بود که هیچ روزنامه‌نگار شجاع‌ دیگری امکان حضور در این مراسم را پیدا نکرد. اگر شرایط مناسب تر بود قطعا برای موضوعی به این اهمیت ده ها خبرنگار این مراسم را پوشش می دادند. درباره نیلوفر حامدی نیز اگر خبرنگار مسئول و باتجربه دیگری در بیمارستان بود و درجریان آنچه بر مهسا امینی رفت، قرار می‌گرفت، قطعا همین کار را می‌کرد. در واقع کاری که این دو روزنامه‌نگار انجام داده‌اند بدیهیات روزنامه‌نگاری است.

این بیانیه متهم اصلی اتفاقات اخیر را رسانه و خبرنگار معرفی کرده است. درواقع با نادیده گرفتن واقعیت‌های جامعه، موضوع انتقادات را به عملکرد دو خبرنگار و رسانه‌ها تقلیل داده است. انگار که بیانیه به دنبال مقصر است.

طبق یک قانون نانوشته که هراتفاقی در کشور رخ می‌دهد در وهله نخست سراغ روزنامه‌نگاران می‌روند، این بار نیز همین اتفاق افتاد. جدای از احضار، تهدید و بازداشت ده‌ها روزنامه‌نگار در حوادث اخیر، نام دو روزنامه‌نگار به شکل متفاوت آمده و در بیانیه با عبارت‌های «آموزش‌دیده‌های دوره‌های خارج»، «تحریک اطرافیان مرحومه»، «آموزش‌دیده رژیم‌های مافیایی» و مواردی از این دست آمده است. این مسئله حاکی از استمرار نگاه امنیتی حاکمیت به مطبوعات است. برخورد با روزنامه‌نگاران، رسانه‌های کشور را در سراشیبی از دست دادن مخاطبان و ازبین‌رفتن اثرگذاری قرار می‌دهد و ساحت روزنامه‌نگاری را از بین می‌برد.

اگر مسئله این دوخبرنگار ارتباط با خارج از کشور است و دستگاه‌های امنیتی هم به این مسئله از قبل واقف بوده‌اند، چرا هیچ وقت پیگیری نکرده‌اند؟ چرا این مسئله را مسکوت گذاشته‌اند و هیچ تذکری نداده‌اند؟ حال که اشراف داشته‌اند می‌توانستند همان زمان بگویند ما درجریان هستیم و با تذکر مسئله را فیصله بدهند. چرا اکنون و ناگهانی این مسئله ذکر شده است؟ به نظر می‌رسد هر خبرنگار دیگری هم برای تهیه عکس و خبر به بیمارستان و شهر سقز می‌رفت، با همین تبعات روبه‌رو می‌شد.

بیانیه نهادهای امنیتی درمقابل نگاه روزنامه‌نگاران و نهادهای صنفی مستقل قرار دارد. درواقع دو نوع روایت از مسائل جامعه و اعتراض‌های مردم به چشم می‌خورد؛ روایتی که اعتراض‌ها و انتقادها را جدی نمی‌گیرد و حتی ریشه این حرکت‌های مردم را بیش از آنکه داخلی بداند، منحصرا به بیگانه ربط می‌دهد و سمت دیگر روایت‌هایی است که با وجود همه کاستی‌ها و دشواری‌ها سعی می‌کند حق و صدای درون جامعه را درک و آن را به نحوی بازتاب دهد. این بیانیه صدای مردم و حق مردم را نشانه رفته است. خبرنگاران باید که صدای مردم باشند.

هنوز دادگاه الهه محمدی و نیلوفر حامدی برگزار نشده است، اما نهادهای امنیتی درجایگاه مرجع قضایی قرار گرفته‌اند و اتهام سنگینی علیه این دو روزنامه‌نگار وارد کرده‌اند. چرا پیش از برگزاری دادگاه و صدور حکم باید چنین بیانیه‌ای صادر شود؟

نظام سیاسی ایران باید تحمل و رواداری خودش را بالا ببرد و از محدودیت‌های موجود بر رسانه‌ها برای بازتاب نگاه و خواسته‌های مردم بکاهد، چون نقش رسانه‌ها تا حد زیادی تابع بازسازی تغییر سیاست‌های رسمی است. این روزها که مردم تشنه حقیقت هستند، همه گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی لازم است با جسارت بیشتری از آزادی‌بیان و آزادی‌مطبوعات دفاع کنند تا مرجعیت مطبوعات و روزنامه‌نگاری حرفه‌ای بیش از این از دست نرود. خبرنگاران باید بتوانند آزادانه و مستقل از خواسته‌ها و حرکت‌های اعتراضی بگویند و بنویسند. برخورد با روزنامه‌نگاران مستقل و انتشار بیانیه اخیر اثر معکوس خواهد داشت.

موضوع مهسا امینی، گشت ارشاد و اعتراضات مردم در این بیانیه فراموش شده است. تمام محتوای این مسئله امنیتی است. بیانیه فاقد ریشه‌یابی مسائل اخیر است. درحالی‌که لازم بود در نگارش این بیانیه از نظر جامعه‌شناسان، فرهیختگان و نخبگان کشور استفاده شود و بیانیه‌ای منزه، بدون عبارت‌هایی از جنس دشنام و داستان‌سرایی نوشته شود که جنبه‌های تحلیلی هم داشته باشد.

شفافیت و صداقت مهم‌ترین راه برون‌رفت از مشکلات و بحران‌های امروز است که با دستگیری و بازداشت روزنامه‌نگاران نتیجه معکوس خواهد داشت. اگر نگاه دستگاه‌های امنیتی به روزنامه‌نگاران به‌عنوان کسانی باشد که اعتمادسازی انجام می‌دهند، در آن صورت ضمانت‌های اجرایی و قانونی لازم را نیز برایشان پیش‌بینی می‌کنند. در چنین شرایطی روزنامه‌نگار با اتهاماتی مانند تشویش اذهان، تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی راهی زندان نمی‌شوند.

درحال حاضر مردم اخبار و اطلاعات مربوط به وقایع اخیر را بیشتر از رسانه‌های خارج از کشور دنبال می‌کنند. در واقع درباره مسئله اعتراض‌ها رسانه‌های داخل کشور نه‌تنها اثرگذاری‌شان را به میزان زیادی از دست داده‌اند که مرجعیت‌شان هم تا حدودی از دست رفته است. دست رسانه‌های خارج از کشور در انتشار فیلم‌ها و عکس‌های اعتراضات باز است و برای تحلیل هم از عبارت‌های وسیع‌تری استفاده می‌کنند. طبیعی است که محدودیت‌هایی که برای رسانه‌های داخل وجود دارد، رقابت را دشوار می‌کند. در این میان برخوردهایی از جنس بیانیه اخیر به‌طور کامل رسانه‌های داخل را خلع سلاح می‌کند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی