| کد مطلب: ۶۴۳

امدادگران پرده‌نشین

امدادگران پرده‌نشین

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

جای زنان در عملیات‏‌های امداد و نجات هلال احمر، آتش‌‏نشانی و اورژانس خالی است ۴۰ درصد امدادگران و نجات‌گران جمعیت هلال احمر زن‏‌اند اما آنها در عملیات‏‌های میدانی و اصلی امداد و نجات حضور ندارد مرداد امسال برای ایرانی‌‌ها با سیل از راه رسید. شهرها و روستاهای زیادی را آب برد و داوطلبان و ماموران امداد و نجات جمعیت هلال احمر، اورژانس و سازمان آتش‌‌نشانی به دل مناطق سیل‌‌زده زدند و مردم آب‌‌برده و کشته‌‌شده و آنها را که آسیب دیده بودند، از دل خرابی‌‌ها و گل و لای پیدا کردند و مرده‌‌ها را به دست خانواده‌‌ها دادند و بعضی‌ها را نیز نجات دادند. آن روزها در عکس‌‌هایی که از این عملیات‌ها منتشر می‌‌شد، فقط مردان دیده می‌‌شدند؛ مردان نجات‌گر، مردان عملیاتی. در این عکس‌‌ها خبری از زنان نبود. غیر از عکاسان مردی که توانسته بودند راه‌شان را به مناطق سیل‌‌زده پیدا کنند، مردم آسیب‌‌دیده هم زنی را ندیدند که برای امداد آمده باشند. حتی خبرنگاران زن هم آن روزها نتوانستند پا به مناطق سیل‌‌زده بگذارند. «زنان خبرنگار را با خودمان نمی‌‌بریم چون شرایط سخت است و اگر لباس‌شان گلی شود، لباس عوض کردن سخت است!» این جمله را خبرنگاران از زبان مسئولان امداد و نجات هلال احمر شنیدند؛ از جمله خبرنگار «هم‌‌میهن». «زنان دست و پا گیرند.»، «حاشیه‌‌‌سازند.»، «جامعه به آنها اعتماد ندارد». این‌‌ها تنها گوشه‌‌ای از دلایلی است که مواقع بحرانی و در نهادهای امدادرسانی مثل جمعیت هلال‌‌احمر، آتش‌‌نشانی و اورژانس، زنان امدادگر را به عقب می‌‌راند. زنان توانمندی که گلایه دارند چرا بیشتر وقت‌‌ها باید در صف دوم بایستند و تنها زینت‌‌بخش شوهای نمایشی قدرت شوند. هفت‌‌خان زنان آتش‌‌نشان اوایل آذر سال 99 بود که خبر رسید شهرداری تهران به دنبال جذب زنان آتش‌‌نشان است و قرار است طلسم قفل شغلی که به باور بسیاری «مردانه» است، شکسته شود. آن زمان مهدی داوری، مدیرعامل وقت سازمان آتش‌نشانی شهرداری تهران اعلام کرد که از پنج اسفند 99 درگاه ثبت‌‌نام برای زنان باز می‌‌شود و پس از آن آزمون سازمان سنجش و آزمون عملی برگزار خواهد شد و در نهایت پذیرفته‌‌شدگان با عبور از تست‌‌های مصاحبه روانشناسی و پزشکی جذب سازمان می‌‌شوند. در این دوره قرار بود 116 آتش‌‌نشان جدید جذب سازمان آتش‌‌نشانی شوند که 16 نفر از آنها زن و مابقی مرد بودند. یک سال بعد، مهدی داوری دوباره گفت که با توجه به شیوع کرونا آزمون آتش‌‌نشان با تاخیر انجام شده و با این اوصاف زنان آتش‌نشان از خرداد 1401 جذب شهرداری تهران می‌‌شوند. خرداد 1401 رسید و باز هم خبری از به‌کارگیری زنان آتش‌‌نشان نبود، تا اینکه 8 مرداد امسال، قدرت‌‌الله‌‌ محمدی، مدیرعامل جدید سازمان آتش‌‌نشانی شهرداری تهران اعلام کرد که تقریباً از یک ماه آینده 16 آتش‌‌نشان زن در عملیات‌‌ها حضور می‌‌یابند و در ایستگاه مجزایی درکنار ایستگاه ۷۷ مردان در ستارخان مستقر خواهند شد. گرچه تیتر اخبار بسیاری از رسانه‌‌ها در ماه‌‌ گذشته از آغاز به کار زنان آتش‌‌نشان در پایتخت از شهریور ماه خبر می‌‌دهند، اما یافته‌‌های هم‌‌میهن نشان می‌‌دهد با وجود وعده‌‌های چندساله، به این زودی‌‌ شاهد حضور زنان آتش‌‌نشان در پایتخت نخواهیم بود و این میان افتاده مشکل‌‌ها. جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌‌نشانی درباره آخرین وضعیت به‌کارگیری زنان در آتش‌‌نشانی به هم‌‌میهن می‌‌گوید که اگر وضعیت خوب پیش رود و بحث کرونا دوباره جدی نشود، تست سلامت پزشکی متقاضیان انجام می‌‌شود و پس از آن در شهریورماه تازه 16 نیروی زن گزینش می‌‌‌‌شوند. در واقع فعلا خبری از حضور زنان در عملیات‌‌ها نیست؛ «بعد از گزینش، این 16 نفر باید چند ماه در مرکز، آموزش‌‌های مورد نیاز را ببینند و بعد در عملیات‌‌ها حاضر شوند.» و این یعنی هنوز تا فعالیت مستقیم زنان در عملیات‌‌ها فاصله هست. گرچه از چندین سال پیش، زنان آتش‌‌نشان در یک ایستگاه آتش‌‌نشانی در کرج کار می‌‌کنند اما ماموریت‌‌های آن‌‌ها هم هیچ‌‌گاه شبیه مردان نبوده است و به قول ملکی طبیعتا در این زمینه در پایتخت هم با چالش‌‌هایی روبه‌‌رو خواهند بود. نکته مهم‌‌تر اما تبلیغات رسانه‌‌ای گسترده‌‌ای بود که از حضور زنان آتش‌‌نشان در عملیات‌‌ها خبر می‌‌داد اما در این باره هم اما و اگرهایی وجود دارد. به گفته ملکی فعلا تصمیم بر این است که تنها در صورت صلاح‌‌دید فرمانده پایگاه، زنان به عملیات‎ها اعزام شوند: «اینطور نیست که با هر زنگی که به صدا درمی‌آید و مردان آتش‌‌نشان اعزام می‌‌‌شوند، زنان هم در عملیات‌ها حضور یابند. صرفا اگر فرمانده تشخیص داد و صلاح دید، از زنان هم در عملیات‌‌ها استفاده می‌‌شود. سال‌‌هاست که سازمان آتش‌‌نشانی به دنبال استفاده از ظرفیت زنان است اما بنا به دلایل مختلف این امکان وجود نداشت. در این دوره تصمیم بر این شده که این موضوع عملیاتی شود و ما هم معتقدیم که به حضور زنان نیاز است.» روایت اول؛ نمایش آتش‌‌نشانی زنان شهرداری تهران از سال 99 به صورت رسمی اعلام کرد که به دنبال جذب زنان آتش‌‌نشان است، اما پیش‌‌‌‌تر از آن زنان علاقه‌‌مند و داوطلب به این حوزه ورود کرده و آموزش دیده بودند؛ موضوعی که برخی از آن به عنوان ماجرایی «تبلیغاتی و سیاسی» یاد می‌‌کنند. آرزو خانی که مربی سابق آتش‌‌نشانی تهران است در این‌باره به «هم‌‌میهن» می‌‌گوید: «زمانی که آقای قالیباف شهردار تهران و به دنبال تبلیغات برای به دست آوردن پست ریاست‌جمهوری بود، قرار شد تعدادی از زنان آموزش آتش‌‌نشانی ببینند و وارد سیستم شوند، اما به تدریج این موضوع جدی گرفته نشد و کم‌‌کم ما را از سیستم حذف کردند و دیگر حضور ما در آنجا به نوعی توهین به خودمان بود.» خانی پس از آن تبدیل به «آتش‌‌نشان خصوصی» می‌‌شود؛ «مکان‌‌هایی ازجمله پالایشگاه‌‌ها، بیمارستان‌‌ها، شرکت‌‌های بزرگ مانند ایران‌خودرو و جاهایی که تعداد زیادی از افراد در آنجا رفت و آمد دارند، می‌‌توانند آتش‌‌نشان خصوصی داشته باشند، چون به نیروی ایمنی نیاز دارند. برای اینکه بتوانید آتش‌‌نشان خصوصی به جایی معرفی کنید، فرد موردنظر باید مدارک لازم را داشته باشد و شرکتی که این فرد را معرفی می‌‌کند هم جزو شرکت‌‌هایی باشد که در حوزه ایمنی فعالیت می‌‌کند.» چالش‌‌های پیش‌رو کم نبوده، همان حرف‌‌های همیشگی که زن را چه به آتش‌‌نشانی؟ «مدتی آتش‌‌نشان بیمارستان لقمان بودم. وقتی مدارکم را ارائه دادم، اولش ‌‌گفتند یعنی چی؟ مگر می‌‌شود یک خانم آتش‌نشان باشد؟ گفتم شما قانونی دارید که پرسنل شما در برخی از بخش‌‌ها زن نباشند؟ گفتند نه. گفتم خب پس دیگر حرفی نیست. از آن به بعد کارم را شروع کردم.» خانی معتقد است در این راه، مسئولان بیش از اینکه حامی زنان باشند، برایشان سنگ‌‌اندازی و بهانه‌‌تراشی می‌‌کنند: «زنان به هیچ‌وجه حاشیه‌‌ساز و پردردسر نیستند. آن هم به یک دلیل محکم و مشخص. وقتی زنان در چنین موقعیت‌‌هایی مهجور واقع می‌‌شوند و همیشه دور از میادین بوده‌‌اند، مدام حواس‌شان هست امتیازی را که به دست آورده‌‌اند به راحتی از دست ندهند. ما با هر اقدامی ممکن است خیلی راحت با این حرف مواجه شویم که خب فلانی زن است و کاربلد نیست و بیرون‌مان کنند. اگر در مشاغل این‌چنینی امکانات مورد نیاز یک زن را در اختیارش قرار دهند، حقوقش را تمام و کمال و به اندازه مردان پرداخت کنند، مگر دیوانه است که خودش را کوچک کند و به قول آقایان حاشیه ایجاد کند؟» خلاف عده‌‌ای از مردان که نظرشان بر این است که هنوز جو فرهنگی جامعه اجازه حضور زنان در برخی از مشاغل عملیاتی و امدادی را نمی‌‌‎دهد، آرزو خانی هم‌‌نظر با برخی دیگر از زنان فعال این حوزه می‌‌گوید: «به تجربه دریافتم مردم و جامعه خیلی راحت‌‌تر با حضور زنان در مشاغل عملیاتی کنار می‌‌آیند تا مسئولان. نگاه جامعه به راحتی با کار زنان قابل ویرایش است. اما مسئولان و برخی دولت‌‌مردان حتی شاید به تعمد، وجود نداشتن پذیرش فرهنگی را دستاویزی برای اعمال سلایق شخصی خودشان می‌‌دانند. شاید چون از حضور بیش از اندازه زنان در جامعه و ورود آنها به مشاغل و حوزه‌‌هایی که تاکنون به هر دلیلی امکان آن برای زنان فراهم نبوده می‌‌ترسند و نگران کاهش قدرت اجرایی خودشان‌‌اند.» او از تجربیاتش یاد می‌‌کند: «یک بار در بیمارستان لقمان بالای نردبان مرتفعی مشغول عیب‌‌یابی سیستم‌‌های اعلام حریق بودم. همان موقع یک مرد نسبتا جاافتاده‌‌ از راه رسید و گفت «یعنی چی؟ یک مرد اینجا نیست که این آبجی‌‌مون رفته اون بالا؟» همکارم که آقا بود گفت ایشان رئیس ما هستند. بعد آن آقا شروع کرد به تعریف و تمجید از شیرزنان و شوخی‌‌هایی در این باره.» خانی و برخی دیگر از هم‌‌دوره‌‌ای‌هایش هفت خان رستم را طی کرده‌‌اند؛ گذراندن دوره‌‌های مقدماتی، آزمون‌‌های تخصصی، گذراندن دوره‌‌های ایستگاه یک، ایستگاه 53 و حتی یک دوره یک ماه و نیمه فشرده مانور عملیاتی در صالح‌آباد که تنها نتیجه‌‌اش یک رژه عملیاتی و نظامی در مقابل شهردار وقت تهران بوده است. بعد هم سپری کردن دوره مربی‌‌گری آتش‌‌نشانی. دوره‌‌ای که به قول او عملا به دردی نمی‌‌خورد. «مربی باید برود سر کلاس و حاضران از او بپرسند شما در کدام عملیات‌‌ها بودید و چه تجربه‌‌ای داشتید؟ مربی زن هم سرخ و سفید شود و بگوید در هیچ‌کدام.» علاوه‌‌بر مسئولان، برخی از مردان هم بی‌‌اعتمادی جامعه به زنان را دلیلی بر راه نیافتن آنها به حوزه‌‌های تخصصی امدادی می‌‌دانند. خانی در این باره می‌‌گوید: «مواردی بوده که آتش‌‌نشان مرد رفته در دل حریق و جنازه یک کودک را بیرون کشیده و پدر کودک افتاده به جان آتش‌‌نشان که چرا فرزندش را زنده بیرون نیاورده است. اینجا چه فرقی می‌‌کرد اگر یک زن این کار را انجام می‌‌داد؟ کسی که دچار هیجانات منفی می‌‌شود و از اساس رفتار نادرستی دارد، برایش فرقی نمی‌‌کند که طرف مقابلش مرد باشد یا زن.» موضوع دیگر، داشتن مهارت بدنی و دانش علمی در کنار یکدیگر است؛ مساله‌‌ای که صرفا به زور بازو محدود نیست. گرچه کم نیستند ورزشکاران و قهرمانان زنی که ثابت کرده‌‌اند به لحاظ قدرت بدنی هم زنان پیشتاز برخی از میادین‌‌اند؛ «در آتش‌‌نشانی مانند خیلی دیگر از فنون مهندسی قوانینی وجود دارد. فرد باید شعور و دانش استفاده از ابزار را داشته باشد و به آن مسلط باشد. فکر می‌‌کنید آتش‌‌نشان با دستش ستون ماشین را خم می‌‌کند و مصدوم تصادفی را بیرون می‌‌کشد؟ این کارها با دستگاه‌‌ها انجام می‌‌شود. حتی مردها هم با دست چنین کاری نمی‌‌کنند. بنابراین فرد باید به قدری تمرین و مهارت داشته باشد که بداند در هنگام حادثه با دستگاه‌‌های مختلف چطور عمل کند. نه اینکه در وسط بحران تازه بخواهد فکر کند که حالا چه کار کنم؟ بنابراین موضوع اصلا مرد و زن ندارد. صدها مدل دستگاه و چندین روش برای استفاده از آنها وجود دارد. بنابراین موضوعی که اهمیت دارد انتخاب شایسته افراد و آموزش آنها به دور از هرگونه حواشی است.» خانی چند سالی به گفته خودش به عنوان «آتش‌‌نشان خصوصی» فعالیت کرده و حالا مدتی است از آن هم کناره گرفته است. با این حال جلال ملکی، سخنگوی آتش‌‌نشانی به «هم‌‌میهن» می‌‌گوید نخستین بار است که واژه آتش‌‌نشان خصوصی را می‌‌شنود؛ «چنین چیزی وجود ندارد. به جز آتش‌‌نشانی تهران، برخی مراکز از جمله فرودگاه‌‌ها یا راه‌‌آهن‌ها و کارخانه‌‌های بزرگ هم آتش‌‌نشانی دارند. آنها آتش‌‌نشان را هم مانند سایر نیروهای پرسنلی خودشان استخدام و دوره‌‌ای آموزشی برای آنها تدارک می‌‌بینند. اما اصلا نیروی زن در میان آنها وجود ندارد.» خانی اما دلیل این انکار را موضوع دیگری می‌‌داند: «موضوع را انکار می‌‌کنند چون به ما تأکید کرده بودند نباید از اینکه در عملیاتی حضور داشتیم حرفی بزنیم. یک بار انبار فرشی آتش گرفته بود و خیلی وحشتناک بود. آتش‌‌نشان‌‌ها باید با دستگاه تنفسی وارد می‌‌شدند و وقتی از انبار بیرون می‌‌آمدند بی‌‌حال می‌‌شدند. من و چند نفر از دوستانم هم رفته بودیم. هرچه التماس کردیم کاری به ما بدهید قبول نکردند. گفتیم شلنگ‌‌ها را جمع می‌‌کنیم و تمیزکاری‌‌ها را انجام می‌‌دهیم، اما گفتند بروید. همان موقع از برنامه «در شهر» آمدند تا با ما مصاحبه کنند. یکی از مسئولان جلویشان را گرفت و با داد و بیداد گفت حق ندارید تصاویری که این زنان در آن باشند پخش کنید. یکی از آسیب‌‌های حضور نداشتن زنان در عملیات‌‌ها همین است که نمی‌‌توانند جایگزین نیروهای مرد شوند و اینجا خود عملیات است که آسیب می‌‌بیند.» با تمام محدودیت‌‌ها و در برخی از موارد اعمال سلایق شخصی، زنان عاشق عملیات از پا ننشسته‌‌اند؛ «یادم است حوالی سال 88 یا 89 بود، برای اینکه تعیین تکلیف شویم، رفتیم جلوی شورای شهر اعتصاب کردیم. چند نفر از دوستان ما رفتند بالا تا به نمایندگی از جمع با اعضای شورا صحبت کنند. آنها فیلم یک عملیات آتش‌‌نشانی در خارج از کشور را نشان داده و گفته بودند کسی که لباس آتش‌‌نشانی به تن دارد و از نردبان بالا می‌‌رود یک زن است. اصلا گوشه‌‌ای از بدن او پیداست؟ اصلا قابل تشخیص است که او زن است یا مرد؟ اما جوابی که گرفته بودند چه بود؟! «وای به حال روزی که یک زن در مقابل این همه مرد بخواهد از نردبان بالا رود!» روایت دوم؛ ما را بازی نمی‌‌دهند تنها در سازمان آتش‌‌نشانی نیست که حضور زنان در عملیات‌‌ها با دردسرها و مخالفت‌‌هایی همراه است. جمعیت هلال‌‌احمر مواقع بحرانی و بروز حادثه، پیش‌‌تاز کمک‌رسانی و امداد است اما آنچه معمولا در نخستین تصاویر وقوع حوادث و بحران‌‌ها مخابره می‌‌شود، حضور مردان امدادگر و نجات‌گر است و وقتی که آب‌‌ها از آسیاب افتاد، حضور زنان هم به چشم می‌‌آید. براساس آخرین آمار اعلام‌شده مهدی ولی‌‌پور، رئیس سازمان امداد و نجات به «هم‌‌میهن»می‌گوید، دو هزار و 100 امدادگر زن و حدود هزار و 700 نجات‌‌گر زن در جمعیت هلال‌‌احمر ایران وجود دارد. در واقع از میان 50 هزار امدادگر و نجات‌گری که در سامانه هلال‌‌احمر ثبت شده‌‌اند، حدود 40 درصد آنها را زنان تشکیل می‌‌دهند. از تعداد 20 هزار امدادگر و نجات‌گر فعال هم چهار هزار نفرشان زن هستند اما خبری از حضور میدانی آنها در عملیات‌های اصلی امداد و نجات، زمان حوادث و به ویژه از لحظه اول وقوع آنها نیست. بهار یکی از زنان با سابقه‌‌ جمعیت هلال‌‌احمر در یکی از شهرستان‌‌هاست. بیش از 13 سال است که مربی است و جزو معدود زنانی است که راننده آمبولانس جمعیت هم بوده است؛ «در اغلب عملیات‌‌ها اصلا نیروهای زن به کار گرفته نمی‌‌شوند. ما در پشت صحنه هستیم و در بخش پشتیبانی. اعتراض هم که می‌‌کنیم، به گوش‌مان می‌‌رسد که می‌‌گویند زنان حاشیه‌سازند! حرفی که واقعا به دور از انصاف است. این در حالی است که ما در یک پایگاه امداد و نجات ویژه زنان کار می‌‌کردیم. یک آمبولانس هم در اختیارمان بود و هر موقع نیاز بود، خودمان به حادثه اعزام می‌‌شدیم. تجربه خیلی خوبی بود. خیلی از مواقع مصدومان وقتی می‌‌دیدند که نیروی امدادگر زن است، خیلی خوشحال می‌‌شدند و راحت‌‌تر اعتماد می‌‌کردند، به ویژه مصدومان زن.» این تجربه ‌گرچه شیرین بوده اما دوام چندانی نداشته است و آنطور که بهار به «هم‌‌میهن» می‌‌گوید، بعد از مدتی پایگاه ویژه زنان جمع می‌‌شود. او می‌‌گوید احتمالا بخش دیگری از جریان حذف زنان از حضور در صحنه‌‌ها و عملیات‌‌های اجرایی موضوع بودجه و محدودیت‌‌های مالی هلال‌‌احمر است و نخستین گزینه پیش رو در خیلی از مواقع هم حذف زنان از عرصه است؛ «ما بارها اعتراض کردیم که چرا حضور ما در عملیات‌‌ها کم است؟ چرا پایگاه ما را جمع کردید؟ پاسخ روشنی نگرفتیم، اما احتمالا به این دلیل که چون بعضی از زنان نمی‌‌توانند در شیفت‌‌های شبانه‌‌روزی یا چندروزه حضور داشته باشند این هزینه صرف پایگاه‌‌های مردانه می‌‌شود که با چنین محدودیت‌‌هایی روبه‌‌رو نیستند. حتی اگر این ماجرا منطقی هم باشد، خیلی از زنان دیگر انگیزه‌‌ای برای ادامه فعالیت ندارند. طبیعتا در عملیات است که هر کسی می‌‌تواند از آموخته‎هایش استفاده کند، وگرنه ما که به دنبال مدرک نبودیم.» گلایه بهار و بعضی دیگر از دوستانش این است که زنان، غیر از موضوعات مربوط به حمایت روانی و مسائل پشتیبانی که مهم‌‌اند، اصلا اجازه‌‌ ورود به میدان ندارند، در حالی‌که بسیاری از آنها انتظارشان چیزی بیش از این‌‌هاست. ستاره زن نجات‌گر دیگری است که می‌‌گوید با 10 سال سابقه مربی‌‌گری، می‌‌تواند تنها در پست‌‌های نوروزی حاضر شود: «آن هم گاهی در جایی پرت که خیلی وقت‌‌ها پرنده پر نمی‌‌زند و شاید در طول روز نیاز باشد که تنها دوبار فشار خون بگیریم. واقعا سطح ما، چنین کارهای ساده و پیش‌پا‌افتاده‌‌ای است؟ قرار است تنها چند عکس از ما بگیرند و بعد بگویند حضور پررنگ زنان در امدادرسانی؟ کدام امداد رسانی؟!» زینب سورانی، یکی از نجات‌گران هلال احمر شمیرانات است، او هم می‌‌گوید که در عملیات‌‌ها اولویت همیشه با مردان بوده است؛ «ما همکاران زنی داریم که در صخره‌‌نوردی و فعالیت‌‌های کوهستانی جزو قهرمانان کشوری‌‌اند اما حضورشان در عملیات‌‌ها بستگی به این دارد که زمان عملیات به صورت شانسی در پایگاه باشند یا نه. البته این مساله هم هست که حقیقتا خیلی از زنان امکان حضور در شیفت‌‌های شبانه‌‌روزی را ندارند و خب برای جمعیت هم سخت است که پایگاهی به زنان اختصاص دهد که صرفا از صبح تا ظهر در آن حضور داشته باشند. اما انتظاری که من به شخصه دارم این است که حداقل روزهای پنج‌‌شنبه و جمعه‌‌ را به زنانی که این مشکل را ندارند اختصاص دهند.» او معتقد است: «چه اشکالی دارد که زنان و مردان در کنار یکدیگر فعالیت داشته باشند؟ به ویژه که بعضی وقت‌‌ها مصدومان خانم ترجیح می‌‌دهند که نجات‌گر زن کمک‌شان کند. اما از زنان معمولاً به عنوان تیم پشتیبانی استفاده می‌‌شود و بحث‌‌های مربوط به حمایت روانی. این در حالی است که دوره‌‌های آموزشی مردان را زنان هم طی می‌‌کنند اما از آنها استفاده نمی‌‌شود و این همه هزینه بلااستفاده و در واقع حتی به ضرر جمعیت است.» روایت سوم؛ بدون زنان راحت‌‌تریم! «جنس کار عملیات‌‌های امداد و نجات به ویژه در کوهستان اصولا مردانه است»؛ این را رضا می‌‌گوید. یکی از نجات‌گران باسابقه کوهستان. این در حالی است که هیچ پروتکلی برای حضور داشتن یا حضور نداشتن زنان در عملیات‌‌ها در اساسنامه جمعیت هلال‌‌احمر وجود ندارد. با این حال رضا معتقد است: «اصلا شرایط کاری این اجازه را نمی‌‌دهد. کار در کوهستان خیلی سنگین است و به نظر من بهتر است زنان در برنامه‌‌های حمایت روانی حضور داشته باشند.» یک قرن از زمان تاسیس جمعیت هلال‌‌احمر می‌‌گذرد. از سال 1301 که جمعیت با نشان شیر و خورشید پا گرفت و بعد هلال سرخ‌‌‌رنگ به جای آن نشست. با این همه بسیاری معتقدند هنوز زیرساخت‌‌های لازم برای حضور زنان در برخی از بخش‌‌های جمعیت وجود ندارد. رضا می‌‌گوید: «پایگاه‌‌های امداد و نجات بین شهری است و اگر زنان بخواهند در پایگاه‌‌ها مستقر شوند، با مشکلات امنیت و همینطور رفت‌‌وآمد آنها مواجهیم. این خیلی طبیعی است. حتی در اورژانس هم ما به ندرت تکنسین‌‌های زن را می‌‌بینیم. از طرفی در زمان حادثه خیلی از مردم هم امدادگران زن را نمی‌‌پذیرند یا سخت به آنها اعتماد می‌‌کنند. حتی گاهی به مردها هم اعتماد نمی‌‌کنند، چه رسد به زن‌‌ها. خب وقتی تقاضایی برای حضور زنان وجود نداشته باشد، طبیعتا عرضه‌‌ای هم نخواهد بود.» او معتقد است تاکنون نیازی به حضور زنان هم نبوده و وقتی مردان می‌‌توانند از عهده کاری بهتر بربیایند، چرا زنان ورود کنند؟ «در عملیات‌‌های کوهستان یک مرد خیلی بهتر از یک زن عمل می‌‌کند. در عملیات‌‌های جاده‌‌ای هم همینطور است. تجهیزات لجستیکی سنگین است و حمل آنها مهارت خاصی می‌‌خواهد. برای همین یک مرد بهتر کار می‌‌کند. به نظرم در آتش‌‌نشانی هم چنین است. همه خوب می‌‌دانند اگر پایگاه‌‌ آتش‌‌نشانی زنان هم راه‌‌اندازی شود، فقط یک برنامه نمایشی خواهد بود. چون فضای کاری بسیار خشن است. همانطور که گفتم تاکنون چون نیازی نبوده و حضور زنان هم توجیهی نداشته، به آن پرداخته نشده است.» موضوع دیگری که مانع از حضور زنان در عملیات‌‌های امدادی می‌‌شود، موضوعات فرهنگی و شرعی است: «همین حالا فرض کنید مثلا زلزله‌‌ای رخ داده است و تیم‌‌های اولیه باید به محل اعزام شوند. اول از همه موضوعات شرعی اجازه حضور زنان را نمی‌‌دهد. فضا شلوغ است، همه در رفت‌‌وآمدند و در یک چادر ساکن می‌‌شوند. حضور زنان در این شرایط کار را سخت می‌‌کند و واقعا به دردسرهایش نمی‌‌ارزد.» البته رضا می‌‌گوید به طور کلی مخالف حضور زنان نیست، اما به عقیده او هنوز سیر تکاملی مورد نیاز برای حضور زنان در جمعیت رخ نداده است: «حتی از این حضور استقبال هم نشده است. من خودم به شخصه ترجیح می‌‌دهم در عملیات‌‌ها زن‌‌ها حضور نداشته باشند، اینطوری راحت‌‌ترم. دلیلش هم این است که اصلا تاکنون زنانی که به اندازه مردان توانمند باشند، نداشتیم. در ضمن ذهنیت مردم جامعه هم برای حضور زنان در موقعیت‌‌های بحرانی آماده نیست. فرض کنید در یک آتش‌‌سوزی زنان لباس آتش‌‌سوزی بپوشند و شلنگ دست بگیرند و حاضر شوند. فکر می‌‌کنید مردم چه برخوردی می‌‌کنند؟ » در جمعیت هلال‌‌احمر هم مانند بعضی دیگر از سازمان‌ها عرفی نانوشته وجود دارد و خواسته یا ناخواسته مانع از حضور جدی زنان در عملیات‌‌های اجرایی می‌‌شود. ماجرایی که رد آن را در گفته‌‌های مهدی ولی‌‌پور، رئیس سازمان امداد و نجات هم می‌‌توان دید. او به «هم‌‌میهن» می‌‌گوید که گرچه جمعیت هلال‌‌احمر امدادگران و نجات‌‌گران زن زیادی دارد اما پایگاه اختصاصی برای آنها تهیه نشده است و حتی درحال‌حاضر این امکان هم وجود ندارد: «بیشتر پایگاه‌‌ها خارج از شهرند و استقرار زنان در آنها با مشکلاتی همراه است. البته همکاران ما در حال بررسی این موضوعند و در تلاشیم تعاریفی را که در سیستم وجود دارد بازنگری می‌‌کنیم تا شرایط حضور زنان در قرارگاه‌‌ها و مراکز عملیاتی بیشتر فراهم شود. اما با توجه به اینکه پایگاه‌‌ها با شهرها فاصله زیادی دارند، امکان اینکه زنان را تنها در یک پایگاه مستقر کنیم برای ما وجود ندارد و بنابراین شیفت مستمر برای آنها تعیین نشده است.» یکی دیگر از بخش‌‌های مورد توجه در سازمان امداد و نجات، بخش مربوط به تیم‌‌‌‌های آموزش و نگهداری سگ‌‌‌‌های تجسس یا همان آنست است. «ببری»، «الکس»، «جکی»، «وایپر»، «کارن» و سایر رفقایشان که در عملیات‌‌های مختلف زنده‌‌یابی خوش درخشیده‌‌اند. اما تاکنون هیچ‌‌‌کدام از زنان جمعیت تجربه مربی‌‌گری با سگ‌‌های زنده‌‌یاب را نداشته‌‌اند و ولی‌‌پور علت این موضوع را هم شیفت‌‌های شبانه‌‌روزی می‌‌داند و البته اعلام می‌‌کند که فعلا برنامه‌‌ای هم برای حضور زنان در این بخش وجود ندارد: «شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور نیز فعلا اجازه این کار را به ما نمی‌‌دهد. اما در حوزه‌‌های دیگر مانند مراکز کنترل هماهنگی که در استان‌‌ها وجود دارد و در سطح شعب نیز در حال گسترش است، از حضور زنان استفاده می‌‌کنیم.» روایت چهارم، سه پایگاه اورژانس زنان یکی دیگر از سازمان‌‌هایی که حضورشان با جان مردم گره خورده، اورژانس است. جایی که به گفته رئیس اورژانس تهران با کمبود نیرو مواجه است. آنطور که یحیی صالح طبری به «هم‌‌میهن» می‌‌گوید تعداد زنان شاغل در اورژانس تهران حدود 250 نفر است و از این تعداد تنها حدود 28 نفر از آنها در پایگاه اورژانس زنان فعالیت دارند: «پایگاه اورژانس زنان از اردیبهشت سال 97 کار خود را آغاز کرد. اکنون سه پایگاه اورژانس زنان وجود دارد و به زودی چهارمین پایگاه زنان افتتاح خواهد شد.» گرچه حضور زنان در عملیات‌‌های اورژانس کمتر به چشم می‌‌خورد با این حال، طبری می‌‌گوید: «به هیچ عنوان از نظر کیفیت تفاوتی در نوع خدمت زنان و مردان وجود ندارد. سطح اعتماد عمومی به اورژانس 115 بسیار بالا است و این موضوع در مورد زنان نیز صدق می‌‌کند. در این میان تنها چالش ما کمبود نیرو است.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی