| کد مطلب: ۲۷۶۸

تناسبی شدن، غیــرممکنی در نبود احزاب

تناسبی شدن، غیــرممکنی در نبود احزاب

بررسی طــرح پیشنهادی مجلس برای تغییر قـــانون انتخابات مجلس

بررسی طــرح پیشنهادی مجلس برای تغییر قـــانون انتخابات مجلس

«تناسبی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی» از آن دست موضوعاتی است که طی ادوار مختلف و آن زمان که مجالس گوناگون قصد تغییر قانون انتخابات را داشته‌اند به اشکال مختلف مطرح شده است. معمولا هم در هر دوره، مجلس در یک سال پایانی خود بیش از گذشته پیگیر این موضوع می‌شود که به‌زعم خود تا پیش از انتخابات چنین مصوبه‌ای را در مسیر اجرا قرار دهد. امسال هم در میان اخباری که مبنی بر تلاش مجلس برای تغییر قانون انتخابات بود و پیش از اعتراضات اخیر و محوریت قرار گرفتن این‌دست اخبار، نمایندگان مجلس در ابعاد گوناگون از بررسی قوانین در راستای تغییر قانون انتخابات و طرح‌ها، لایحه‌ها و ایده‌ها در این زمینه گفتند و برخی از آنها از پیگیری‌ها برای تغییر قانون انتخابات مجلس از اکثریتی به تناسبی سخن به‌میان آورده بودند. چنانچه جعفر قادری، نماینده شیراز در دو مرحله یکی در تیرماه و بار دیگر در اواخر ماه آبان از طرحی که او یکی از طراحانش بوده است، خبر داد. طرحی که در ابتدا یک ماده واحده با 14 بند و پس از آن در بازنگری که انجام شد یک ماده واحده با 5 تبصره از آن منتشر شده است. طرح اولیه قرار بود به قصد اصلاح قانون انتخابات در همه حوزه‌های انتخاباتی طرح و به تصویب برسد اما در نهایت طرح دوم با در نظر گرفتن حوزه انتخابی با چهار کرسی و بیشتر تدوین و ارائه شده است با این قصد که «رها شدن از اشکالات متعدد نظام اکثریتی شهرستانی و استانی و استفاده از مزیت نظام تناسبی استانی با رعایت تعداد کرسی‌های حوزه‌های فرعی شهرستانی، تحت عنوان «نظام انتخاباتی تناسبی» صورت گیرد و گویا در مسیر کار قرار گرفته و بر اساس اخبار موجود در کمیسیون شوراها به تصویب رسیده و در اختیار هیات رئیسه برای قرار گرفتن در دستور کار صحن گذاشته شده است. البته این طرح با انتقادات زیادی روبه‌رو شده است؛ که برخی از این انتقادات مستقیم به همین طرح بازمی‌گردد و بخشی از آن به چنین تلاشی برای تناسبی کردن انتخابات مجلس اشاره دارد.

نظام تناسبی انتخابات

بخشی از این مشکلات درباره تغییر قانون انتخابات مجلس از نظام اکثریتی به نظام تناسبی همان چالش همیشگی درباره تفاوت‌های زیرساخت‌های این‌دو نظام است؛ آنها که در تلاش هستند انتخابات مجلس را به سمت انتخابات تناسبی ببرند معتقدند در نظام انتخاباتی مبتنی بر اکثریت آرا رعایت عدالت ممکن نیست و بنا بر تعریف نظام انتخاباتی تناسبی در کشورهای چندحزبی شکل می‌گیرد که طبق آن هر حزب به نسبت تعداد آرایی که کسب می‌کند در پارلمان، صاحب کرسی می‌شود. از مهمترین ویژگی‌های نظام انتخاباتی تناسبی در جهان می‌توان جلوگیری از حاکمیت یک حزب یا گروهی خاص بر جامعه را مطرح کرد. به عبارتی جناح‌های مختلف بر اساس این روند جایگاه خود را به نسبت مقبولیتی که نزد افکار عمومی دارند، در نهادهای کشور می‌یابند. همانطور که در قرن 19 اروپا هم با همین نگاه، به‌مرور نظام اکثریت نسبی و اکثریت ساده از کشورهایی مانند بریتانیا رخت بربست. آنها بر این باور بوده‌اند که در روش‌های مبتنی بر اکثریت نسبی و اکثریت ساده کرسی‌ها به طرز ناعادلانه‌ای بین احزاب تقسیم می‌شود و چون در همین بازه زمانی احزاب عمومی متشکل از توده‌های مردمی شکل گرفت و این احزاب مردمی به پیشگام و پیشرو اصلی چنین خواستی بدل شدند این تغییرات در ابتدا در بلژیک که متشکل از گروه‌های مختلف قومی و مذهبی بود انجام گرفت و آنها خواستار افزایش عدالت با تسهیم عادلانه کرسی‌های پارلمان شده‌اند. در همین راستا بلژیک اولین کشوری شد که در سال 1899 قانون انتخاباتش را از نظام اکثریتی به تناسبی تغییر داد و پس از آن فنلاند(1906) و سوئد(1907) به این روند روی آورند. در نهایت در سال 1990 اکثر کشورهای اروپایی و دو‌سوم دموکراسی‌های اروپای شرقی و جمهوری‌های ایجادشده پس از فروپاشی شوروی به نظام تناسبی یا نیمه‌تناسبی گرویدند.
مهمترین بستر برای وقوع چنین تغییری بنا بر همین تجربه جهانی شکل‌گیری احزاب قدرت‌مند است و مساله آنچه در کشور ما مطرح است با همین پیش‌فرض و ضرورت بسترسازی کمی متفاوت می‌شود؛ چنانچه محمود صادقی، حقوقدان و نماینده تهران در مجلس دهم، درباره تناسبی شدن انتخابات و سرنوشت آن در مجلس دهم در گفت‌وگویی مطرح کرده بود که «موضوع انتخاباتِ تناسبی جدید نیست، و جریان اصلاح قانون انتخابات در مجلس دهم هم این موضوع در نظر گرفته شده بود، اما شورای نگهبان آن طرح را رد کرد. پیش از مجلس دهم هم فکر می‌کنم در مجلس نهم ایده مشابهی با تفاوت‌هایی ارائه شده بود که شورای نگهبان با آن هم موافقت نکرد، اما به‌طور کلی ایده تناسبی شدن انتخابات، ایده بسیار خوبی است. ولی بعید می‌دانم این طرح هم مورد موافقت قرار گیرد؛ به‌خصوص که خیلی تمایلی وجود ندارد که احزاب در نظام سیاسی کشور نقش‌آفرین باشند. فکر می‌کنم در کلیت نظام توافقی روی فعال شدن احزاب در انتخابات وجود ندارد. بنابراین بعید می‌دانم که این طرح‌ها به نتیجه برسد، البته اگر این اتفاق بیفتد خیلی خوب است. به نظر من این طرح‌ هیچ مغایرتی با قانون اساسی ندارد. اما به هر صورت حرکت خیلی خوبی است و پژوهش‌هایی هم در اندیشکده دانشگاه شریف روی این موضوع در حال انجام است. البته اگر شورای نگهبان آن را بپذیرد و به نتیجه برسد.»

طرح فعلی و ایرادات موجود

طرح فعلی مجلس بر اساس توضیحات موجود و سخنان جعفر قادری، طراح آن به این شرح است: «ماده واحده - نمایندگان غیرفهرستی و فهرستی در حوزه‌های انتخابیه چهار کرسی نمایندگی و بیشتر براساس رتبه کمتر و یا مساوی با تعداد کرسی‌ها و نسبت درصدی از آراء ماخوذه صحیح هر فهرست به کل آراء ماخوذه صحیح فهرست‌ها به‌عنوان سهم آن فهرست و به ترتیب رای در آن فهرست انتخاب می‌شوند. تبصره ۱- پس از شمارش آرای حوزه انتخابیه، نامزدها بدون توجه به عضویت در فهرست‌ها به ترتیب بیشترین رای رتبه‌بندی شده و نامزدهای غیرفهرستی (منفرد) با رتبه کمتر و یا مساوی با تعداد کرسی‌های آن حوزه، به‌عنوان منتخب شناخته می‌شوند. تبصره ۲- سهم هر فهرست از کرسی‌های هر حوزه انتخابیه با تقسیم «مجموع آرای صحیح اخذ‌شده توسط نامزدهای آن فهرست» بر «مجموع آرای صحیح ماخوذه همه فهرست‌ها در آن حوزه انتخابیه» ضربدر «تعداد کرسی‌های باقی‌مانده نمایندگی آن حوزه» تعیین می‌شود. تبصره ۳- در صورتی که سهم یک فهرست از کرسی‌ها، بیش از تعداد اعضای آن فهرست باشد، فقط به اندازه تعداد اعضا، به آن فهرست کرسی تعلق می‌گیرد. در این حالت سهم سایر فهرست‌ها از تعداد کرسی‌های باقی‌مانده مجدداً محاسبه می‌شود. تبصره ۴- در صورتی که سهم فهرست‌ها، به‌صورت اعشاری باشد، در ابتدا سهم هر فهرست از کرسی‌ها برابر با ارقام صحیح آن فهرست لحاظ می‌شود و کرسی‌های باقی‌مانده به‌ترتیب به فهرست‌های با سهم بالاترین اعشار، بدون در نظر گرفتن رقم صحیح، اختصاص می‌یابد. در صورت برابری همه ارقام اعشار دو یا چند فهرست، ملاک تخصیص سهمیه در موارد باقی‌مانده، قرعه می‌باشد که در جلسه مشترک هیئت‌های اجرایی و نظارت مرکز حوزه انتخابیه انجام خواهد گرفت. نامزدهای عضو فهرست‌ها و یا نمایندگان آنان می‌توانند در مراسم قرعه‌کشی حضور داشته باشند. تبصره ۵- چنانچه به‌دلیل عدم تایید اعتبارنامه، فوت، استعفاء و یا هر دلیل دیگری، هر حوزه انتخابیه‌ای که یک و یا چند منتخب و یا نماینده خود را از دست بدهد، منتخب و یا منتخبین بعدی برای مدت باقی‌مانده در آن حوزه از بین نامزدهای فهرست‌های واجد شرایط، پس از تایید صلاحیت مجدد توسط شورای نگهبان، به مجلس شورای اسلامی راه می‌یابند. »
اولین نقد به این طرح مربوط به عنوانش است؛ این طرح صرفا برای شهرهایی تدوین شده که چهار نماینده و بیشتر در حوزه‌ انتخابیه خود دارند. به عبارتی فقط در پنج شهر اصفهان، تبریز، تهران، شیراز و مشهد یا یکی، دو شهر دیگر چنین طرحی قابل اجرا است. یعنی در شرایط فعلی و عدم افزایش نمایندگان از تعداد کل 290 نماینده، فقط 49 نماینده به این صورت به مجلس راه پیدا می‌کنند.
دومین نقد، ابهامات و اشکالات آن است. فارغ از اینکه چگونه می‌توان به این فرمول به‌درستی دست یافت و آن را برای مردم تحلیل و تشریح کرد، بر اساس طرح فوق، احزاب سیاسی که به پیروزی خود در انتخابات اطمینان دارند، می‌توانند از هواداران خود درخواست کنند که به‌جای رای دادن به‌صورت لیستی، اسامی تمامی نامزدهای آنها را جداجدا وارد فهرست‌های انتخاباتی کنند. در این بین نامزدهای مستقل و مشترک در فهرست‌های انتخاباتی احزاب از بین می‌رود و لذا به همین دلیل، احزاب سعی می‌کنند که از همان روش گفته‌شده استفاده کنند.
بحث بر سر ناعادلانه بودن نظام فعلی انتخابات موضوع جدیدی نیست و بسیاری از نمایندگان مجلس در ادوار گوناگون به آن پرداخته اند؛ به‌طور کلی طرفداران نظام اكثریتی در شرایط فعلی کشور ما کم هستند اما معمولا برای کشوری مانند ایران این باور همچنان باقی است که چون در جامعه سیاسی ما در شرایط فعلی احزاب جایگاه خود را به‌دست نیاورده‌اند و موانع بسیار بر سر راه آن است، بنابراین «معامله‌ میان اجرای عدالت و ثبات سیاسی کشور» را باید با همین روش فعلی در پی گرفت؛ اگرچه اگر زمانی بستر لازم برای تناسبی شدن انتخابات صورت بگیرد و احزاب قدرتمند بتوانند شکل گیرند و واسط میان مردم و حکومت و تصمیم‌گیری شدند؛ بهترین راه همان مسیری است که بسیاری از کشورهای دنیا در مسیر عدالت ورزی پیموده اند و این روزها به ندرت راهکار دیگری را برای امیدوار کردن مردم از تعیین سرنوشتشان از طریق صندوق رای و انتخاباتی مانند انتخابات مجلس می‌توان یافت.

نگاه نماینده

محمد وحیدی نماینده بجنورد در مجلس:

آسیب انتخابات نبود احزاب قوی است

پریسا هاشمی

خبرنگار پارلمانی

در چهل سال گذشته و یازده دوره انتخابات مجلس، همیشه نفرات اول فهرست‌ها وارد مجلس می‌شدند. اما حالا بحث جدیدی برای تناسبی شدن انتخابات مطرح شده است تا گروه‌های سیاسی بتوانند نقش‌آفرینی بیشتری در انتخابات داشته باشند. محمد وحیدی، یکی از دو نماینده بجنورد در مجلس است که با طرحی که در مجلس برای تناسبی شدن مطرح شده موافق است و از کلیات آن دفاع می‌کند.

‌انگیزه مجلس برای تغییر در قانون انتخابات مجلس چه بوده است؟

موضوع قابل اهمیت، تاثیر انتخابات در ارتقاء جایگاه سیاسی کشور است. در قانون اساسی تمام ساختار حاکمیت به جریان انتخابات وصل شده است. نوع کیفیت انتخابات هم اثر اجتماعی در پی دارد. به‌همین دلیل مردم نگران هستند که انتخاب‌شان درست است یا خیر. گفتمان انتخابی رایج در اکثر کشورها و ایران این است که قانون انتخابات در برخی از استان‌ها تغییر کند. مثلا پارلمان ایران در اجزای دولت، حاکمیت و حتی برگشتن نخست‌وزیری نقش قوی‌تری داشته باشد.

بخش دیگر این است که وزن انتخابات نسبتی یا تناسبی شود. پیشنهاد این است که نمایندگان با رویکرد استانی انتخاب شوند و به نسبت با جمعیت استان انتخاب شوند و اثر آن در سطح استان دیده شود و افراد برجسته‌تری در سطوح استانی نقش ایفا کنند.

بحث دیگر این است که نسبتی بین انتخابات جریان نخبگان و انتخابات عمومی مردمی داده شود که در بعضی از کشورها به‌عنوان انتخابات الکترال از آن یاد می‌کنند. در این نوع انتخابات برای جریانات احزاب و نخبگان سهمی قائل می‌شوند و سهم دیگر برای مردم عادی و نسبت آنها در خروجی مقایسه و سنجیده شود. ولی بیشتر این مباحث در فضای گفتمان است و در این مورد نه دولت لایحه‌ای به مجلس ارسال کرده و نه نمایندگان طرحی را مطرح کرده‌اند.

‌در حال حاضر این طرح به‌دنبال چه تغییراتی در قانون انتخابات مجلس است؟

کمیسیون شوراها در وضعیت کنونی در پیگیری تغییر قانون انتخابات مجلس، به‌دنبال افزایش حوزه انتخابیه با تغییر جمعیت است تا تعداد نمایندگان تا 40 نفر اضافه شود. در برخی از نواحی کشور استان‌های جدید شکل گرفته است. مثلا خراسان شمالی به‌تازگی به استان تبدیل شده و نزدیک به 30سال است که حوزه‌های انتخابی آن تغییر نکرده است. پنج شش شهرستان یک حوزه انتخابیه و دو شهرستان دو حوزه انتخابیه محسوب می‌شوند. این تغییرات و جا‌به‌جایی‌ها و افزایش نمایندگان در کمیسیون شوراهای مجلس در حال بحث و بررسی است.

‌برای این تغییرات تا چه اندازه به تجربیات جهانی پرداخته شده است؟

در هیچ جای دنیا افراد مورد انتخاب قرار نمی‌گیرند و گروهی که تابع لیست هستند، انتخاب می‌شوند. در شهری مانند تهران که کاندیداها زیاد هستند، معمولا تابع لیست انتخاب می‌شوند. به دلیل اینکه به مجموعه‌ای اعتماد می‌کنند. وقتی دوهزار نفر کاندیدا می‌شوند، مردم نمی‌توانند همه آنها را بشناسند بنابراین به لیست رای می‌دهند. منتهی برای تقویت لیست‌ها باید نظام پشتیبان آن قوی باشد. اما متاسفانه مشکل و آسیب در انتخابات نبود احزاب قوی است. وقتی احزاب قوی وجود ندارد، نمی‌تواند از کاندیداها تعهد بگیرد و مبتنی بر تعهد آنها رویکرد اجتماعی را تقویت کند. بنابراین عملا انتخاب بر مدار لیستی قرار می‌گیرد و فردی که در یک شهرستان رای نیاورده در قالب لیست رای می‌آورد.

vahidi

نگاه حقوقدان

مسلم آقایی استاد حقوق عمومی:

عدالت انتخاباتی در نظام‌های تناسبی رعایت می‌شود

فرهاد فخرآبادی، خبرنگار گروه سیاسی: روزهای پایانی آبان‌ماه، طرح «تناسبی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه‌های انتخابیه‌ای با چهار نماینده و بیشتر» در کمیسیون شوراهای مجلس یازدهم تصویب شد تا برای قرار گرفتن در دستور کار صحن علنی به هیئت‌رئیسه مجلس ارجاع داده شود؛ طرحی که در صورت تصویب در مجلس و سپس عبور از سد شورای نگهبان، تحولی در نظام انتخاباتی ایران ایجاد خواهد کرد و سیستم انتخاباتی را در انتخابات‌هایی مانند مجلس از اکثریتی به تناسبی تغییر می‌دهد. مسلم آقایی، حقوقدان و استاد حقوق عمومی در گفت‌وگو با هم‌میهن معتقد است، معایب سیستم انتخاباتی اکثریتی بیشتر از محاسن آن است و در صورتی که سیستم انتخاباتی ایران به تناسبی تغییر کند، عدالت انتخاباتی بیشتر خواهد شد.

‌طی چند وقت اخیر مباحثی پیرامون تغییر سیستم انتخاباتی کشور از سیستم اکثریتی به سیستم تناسبی مطرح شده و مجلس یازدهم در آستانه تصمیم‌گیری درباره این موضوع است. اصولا چرا سیستم انتخاباتی اکثریتی مفید نیست؟

ابتدا اجازه می‌خواهم به این مطلب اشاره کنم که مفید بودن یا نبودن یک نظام انتخاباتی را حتماً باید در بستر و زمینه واقعی بررسی کرد. یعنی به‌صورت پیش‌فرض، نمی‌توان گفت یک نظام انتخاباتی مفید است و آن دیگری مفید نیست. به جای این، باید به‌ویژگی‌های ذاتی هر یک از نظام‌ها پرداخت. هر یک از این نظام‌های انتخاباتی، یکسری ویژگی‌ها دارند که شناخت آنها برای طراحان دارای اهمیت اساسی است. یکی از ویژگی‌های نظام‌های اکثریتی، وجود تعداد بالای آراء هدرشده (Wasted Votes) است. به این معنا که بسیاری از کسانی که به عنوان رأی‌دهنده در انتخابات شرکت می‌کنند، نماینده‌ای در پارلمان یا مجلس آینده ندارند. علت این است که در نظام‌های اکثریتی، عموماً با حوزه‌های تک‌نفره مواجه هستیم و از هر یک از این حوزه‌ها، فقط یک نفر می‌تواند به پارلمان راه پیدا کند. حال اگر در یک حوزه انتخابیه چهار نفر شرکت کنند که به ترتیب، 30درصد (نامزد یک)، 25درصد (نامزد دو)، 23درصد (نامزد سه) و 22درصد (نامزد چهار) رأی بیاورند، آن کسی که 30درصد رأی اخذ کرده است به پارلمان راه پیدا می‌کند. به این پدیده، حاکمیت اقلیت اطلاق می‌شود که یکی از آثار فراوانی آراء هدرشده در نظام‌های اکثریتی است. همانطور که مشاهده می‌فرمایید، با آنکه 70درصد رأی‌دهندگان با نامزد (الف) مخالفت کرده‌اند، اما به عنوان نماینده آن حوزه انتخابیه راهی پارلمان خواهد شد. در چنین نظام‌هایی، احزاب و فعالان سیاسی می‌دانند که هر کسی نمی‌تواند در انتخابات برنده شود و برای برنده شدن و انتخاب شدن، باید اکثریت مطلوبی مانند 30درصد، 40درصد یا بیشتر کسب شود و به‌همین خاطر، به تدریج یاد خواهند گرفت که یا مشارکت نکنند و یا آراء غیرصادقانه و راهبردی بدهند که این هم به نوبه خود، به شکل‌گیری سیاست جعلی و غیرمسئولانه، منجر خواهد شد.

‌تناسبی بودن انتخابات چه تأثیری بر عادلانه شدن مسیر و نتیجه انتخابات خواهد داشت و آیا اصولا عدالت انتخاباتی را در انتخاباتی مانند مجلس بیشتر حکم‌فرما خواهد کرد؟

به‌خاطر فرار از آثار نظام‌های اکثریتی در ارتباط با هدر رفتن آراء و معضل حاکمیت اقلیت، برخی از کشورها یکی از اشکال نظام‌های انتخاباتی تناسبی را پذیرفته‌اند. در این نوع از نظام‌ها، از حوزه‌های انتخابیه چندنفره استفاده می‌شود که در آن، قرار است تعداد بیشتری نماینده به پارلمان راه پیدا کنند. به‌همین خاطر، حجم آراء هدررفته نه در حد 70درصد یا 60درصد بلکه بسته به حجم حوزه انتخابیه، عدد کمتری خواهد بود. به این‌ترتیب، عدالت انتخاباتی در نظام‌های تناسبی بسیار بیشتر از نظام‌های اکثریتی رعایت می‌شود و با معضل حاکمیت اقلیت مواجه نخواهیم بود. در چنین نظام‌هایی، احزاب و گروه‌های سیاسی مشارکت بیشتری در فرایند انتخابات خواهند داشت. چون می‌دانند که در صورت مشارکت، امکان بیشتری برای پیروزی وجود دارد. متعاقب آن، در چنین نظام‌هایی تعداد بیشتری از احزاب فعالیت جدی خواهند داشت، چون می‌دانند که برای کسب درصد قابل قبولی از آراء در فرایند انتخابات، باید بتوانند با احزاب دیگر، رقابت سازنده داشته باشند. اما باید توجه کرد که این ویژگی مطلوب نظام تناسبی به معنای لزوم پذیرش آن یا امکان پذیرش آن توسط هر نظام سیاسی نیست. در حقیقت، نظام انتخاباتی تناسبی برای نظام‌های سیاسی با بنیادهای ایدئولوژیک مانند جمهوری اسلامی ایران مناسب نیست. چراکه در چنین نظام‌هایی، تکثرگرایی ذاتاً مورد حمایت نیست و ایجاد نظام تناسبی چندحزبی در یک نظام سیاسی بسته ایدئولوژیک، یک وصله ناجور خواهد بود که می‌تواند ساختار درونی نظام سیاسی را دچار خدشه کند.

‌با توجه به تجربه‌هایی که پیش از این وجود داشته است، نگرانی‌هایی درباره نوع مواجهه شورای نگهبان با تناسبی شدن انتخابات وجود دارد. به‌نظر شما برخورد شورای نگهبان با نظام تناسبی با توجه به تجربه‌های گذشته چگونه می‌تواند باشد؟

در مورد نیت‌سنجی و نیت‌خوانی شورای نگهبان چندان نمی‌توان مستند نظر داد. آنچه به نظر می‌رسد این است که اگر شورای نگهبان به آثار و پیامدهای واقعی نظام تناسبی توجه و اشراف داشته باشد، به‌نحوی آن را مغایر با قانون اساسی اعلام خواهد کرد. ولی با توجه به سکوت قانون اساسی نسبت به این امر در ارتباط با انتخابات مجلس شورای اسلامی، مطمئن نیستم که شورای مزبور دقیقاً با استناد به چه مقوله‌ای چنین مغایرتی را احراز خواهد کرد.

aghaie toogh

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی