| کد مطلب: ۲۱۳۱

راهکارهای کاهش خشونت

راهکارهای کاهش خشونت

ارزیابی سه کارشنــــــــــــــــــــاس از افزایش خشونت و ناآرامی‌ها

ارزیابی سه کارشنــــــــــــــــــــاس از افزایش خشونت و ناآرامی‌ها

در ماجراهای اخیر کشور که پس از ضایعه دردناک مهسا امینی آغاز شده است، حتی اگر در کف خیابان هم نباشید و به صورت زنده نبینید که در اعتراضات چه می‌گذرد، تصاویر و فیلم‌های منتشرشده به خوبی گویای این امر است که خشونت از هر دو سمت در خیابان‌ها بالا گرفته و اگر مانعی در برابر آن ایجاد نشود، ممکن است در آینده‌ای که چندان دور نیست به فاجعه‌ای تبدیل شود که حتی تصور عمق تلخی این فاجعه دشوار است. تصاویری که از برخوردها منتشر می‌شود؛ به تلخ‌ترین و دردناک‌ترین تصاویر ممکن بدل شده است که می‌تواند نمونه بارزی از فاجعه انسانی باشد. چه تصویر مضروب کردن مخالفان و معترضان در جنوب تهران باشد و چه تصویر پرتاب پاره‌سنگ به سمت مامور نیروی انتظامی مجروح در اطراف کرج؛ تمام این تصاویر نمونه بارزی از خشونتی است که در کف خیابان‌ها به وجود آمده و می‌تواند روز به روز افزایش یابد. اما برخوردها از سوی سیاسیون و چهره‌های شناخته‌شده در داخل و خارج از کشور در برابر این خشونت‌ها از سه جنس بوده است؛ عده‌ای ترویج خشونت می‌کنند؛ پیام انتقام و خون‌خواهی سر می‌دهند؛ عده دیگری سعی در بازگشت آرامش به جامعه دارند و عده‌ای دیگر هم خوابیدن وسط لحاف سیاست را همچنان پیشه خود کرده‌ و در سکوتی طولانی به سر می‌برند. البته نباید فراموش کرد عده‌ای هم وجود دارند که مواضع‌شان به حدی گنگ و مبهم است که نمی‌توان آنها را در هیچ‌یک از سه دسته قرار داد.

خون در برابر خون

در این میان و در بین سیاسیونی که کلام آنها می‌تواند تاثیری ولو اندک در جامعه داشته باشد، عده‌ای هستند که تلاش می‌کنند با کلام‌شان اوضاع را آرام کرده و به هر دو طرف پیام دهند که با پرهیز از خشونت، پای میز گفت‌وگو نشسته و گفتمان را جایگزین کنند. از افرادی مانند سیدمحمد خاتمی، بهزاد نبوی، سیدحسن خمینی، سعید حجاریان، علی شکوری‌راد، احمد زیدآبادی و بسیاری اصلاح‌طلبان دیگر گرفته تا چهره‌های اصولگرای بعضا اعتدالی مانند علی لاریجانی، حسن روحانی، محمدرضا باهنر و حتی چهره‌های تندتر مانند غلامعلی حدادعادل.

عده‌ای مانند علی‌اکبر ناطق‌نوری و محمود احمدی‌نژاد هم که در برابر این اتفاق سکوت کرده‌اند و خبری از آنها یا اظهارنظری که بیانگر همراهی آنها با هر یک از جریان‌ها و تمایل آنها باشد، تاکنون منتشر نشده است و البته در برابر آنها عده دیگری رسما ترویج خشونت می‌کنند و به عبارت دیگر سعی می‌کنند به جای آرام کردن ماجرا، بنزین روی آتش دو طرف ریخته؛ گویی از بحران و خشونت لذت می‌برند؛ افرادی که می‌توان برای آنها عنوان «کاسب خشونت» را انتخاب کرد؛ آنها که چه در خارج از ایران حضور دارند و سعی می‌کنند معترضان را به خشونت بیشتر تشویق کنند و چه آنها که در ایران زندگی می‌کنند و به سیستم سیاسی پیام می‌دهند که از خشونت بیشتری در برابر معترضان استفاده کنند. همین چند روز پیش بود که در تجمع 13 آبان دست‌نوشته‌هایی از جنس انتقام و اعلام اینکه باید سیستم سیاسی به مماشات پایان داده و خون را با خون جواب دهد؛ بالا برده شده بود و گویی جایی برای گفت‌وگو و آرامش وجود ندارد. در این بین برخی نماینده‌های مجلس در این مدت اظهارنظر کرده و سیستم سیاسی را به خشونت بیشتر دعوت کرده‌اند. خبرگزاری فارس در روز 12 آبان گفت‌وگوی کوتاهی با 12 نماینده مجلس یازدهم انجام داد؛ گفت‌وگوهایی که یک کلیدواژه داشت و بهارستان‌نشینانی چون امان‌الله حسین‌پور، غلامحسین کرمی، سیدالبرز حسینی و شیوا قاسمی‌پور از سیستم سیاسی و امنیتی کشور درخواست کردند که مماشات را کنار گذاشته و برخورد قاطع‌تری داشته باشند.

همچنین حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان هم 14آبان در سرمقاله خود نوشت: «از اصلی‌ترین خواسته مردم، انفعال نیروهای بازدارنده نظام در مقابل جنایات وحشیانه آشوبگران است. این انفعال و بی‌عملی برای مردم قابل توجیه نیست و حق نیز با آنهاست. آشوبگران باید به کدام جنایت دیگر دست بزنند تا احساس شود زمان مقابله جدی و بی‌ملاحظه با آنها فرا رسیده است؟!»

نظرخواهی

در راستای آنچه پیشتر توضیح داده شد و نگرانی از افزایش خشونت‌های موجود در خیابان‌های کشور و تصاویر و فیلم‌های تلخی که از خشونت‌های موجود در فضای مجازی منتشر شده است، هم‌میهن اقدام به برگزاری نظرخواهی از سه شخصیت علمی و سیاسی کرد. محمد مهاجری، فعال سیاسی اصول‌گرا و عضو سابق شورای سردبیری روزنامه کیهان و خبرآنلاین معتقد است: «افرادی که در کف خیابان خشونت می‌کنند و افراد سیاسی یا رسانه‌ای که ترویج خشونت می‌کنند دو لبه قیچی هستند که هر دو در تلاش علیه منافع ملی کشور هستند.» امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس و عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس هم می‌گوید: «در جامعه چرخه خشونت ایجاد شده و اگر این چرخه دنباله‌دار شود، خطرات بزرگی ایجاد خواهد شد.» صادق نوروزی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و دبیرکل حزب توسعه ملی هم گفته است که ادامه این خشونت‌ها در جامعه معضل ایجاد خواهد کرد.

1 ‌ارزیابی‌تان درباره خشونت‌های پیش‌آمده از هر دو طرف در اعتراضات اخیر کشور چیست؟

محمد مهاجری: من حجم خشونت‌ها را نسبت به اعتراضاتی که در جامعه وجود دارد، زیاد نمی‌بینم و معتقدم این خشونت‌ها قابل کنترل است. آن‌چیزی که الان اتفاق می‌افتد و خیلی بزرگ‌نمایی می‌شود، این است که به هر حال اتفاقات تلخ و بدی در حال وقوع است که گاهی اوقات در حد جنایت است؛ مثلا افرادی با چاقو یا سلاح گرم کشته یا مجروح می‌شوند، این به علت عمق فاجعه است که بزرگ جلوه داده می‌شود، وگرنه در مقایسه با حجم نارضایتی‌ها، این خشونت‌ها زیاد نیست، اما همانطور که گفتم قابل کنترل است، یعنی شناسایی افرادی که به آنها اراذل و اوباش گفته می‌شود یا افرادی که با سلاح سرد و گرم به دیگران حمله می‌کنند، نباید برای سیستم امنیتی کشور کار مشکلی باشد. بقیه افرادی که می‌آیند شعار می‌دهند، ولو شعار تند هم باشد چون در حال حاضر فاقد لیدر هستند، عملا بعد از مدتی خسته خواهند شد، زیرا مطالبات‌شان دقیق نیست و ثانیا مجرایی برای انتقال مطالبات حتی به احزاب هم وجود ندارد، چه برسد به اینکه بخواهند مطالبات را به گوش سیستم برسانند. از طرف دیگر بدون لیدر بودن این اعتراضات، باعث می‌شود که یک مقدار فرآیند خشونت‌ها تشدید شده و زمان‌بر شود. من فکر می‌کنم جامعه در حال تمرین اتفاق جدیدی است و این اتفاق همان است که کشور 40 روز است با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند و این تجربه حتما برای آینده سیاسی کشور به درد ما خواهد خورد.

امان‌الله قرایی‌مقدم: براساس تئوری چرخش در خشونت، ما شاهد تولد خشونت از خشونت خواهیم بود. افراد جامعه که به آرامی اعتراض می‌کنند؛ وقتی می‌بینند فرد مقابل آنها قرار می‌گیرد و در برابر اعتراض آنها خشونت می‌کند، آنها هم رو به خشونت می‌آورند. به نظر من خشونت مردم خیلی کمتر از آن حدی است که انتظار می‌رود. علت این امر هم این است که مردم قصد خشونت ندارند. من این خشونت را بیشتر از سمت مقابل می‌بینم. وقتی تیری زده می‌شود و انفجاری صورت می‌گیرد؛ خشونت ایجاد خواهد شد. متاسفم که بگویم اگر این وضع ادامه پیدا کند، به‌تدریج خشونت افزایش پیدا خواهد کرد و خطرات بزرگتری ایجاد خواهد شد. الان جامعه به سمت خشونت بالاتر و بیشتر پیش نرفته است، اما اگر ادامه پیدا کند، دامنه خشونت زیاد خواهد شد و جامعه مقابله‌به‌مثل می‌کند. نکته بعدی شایان توجه این است که باید دانست سال‌هاست عصر ریش‌سفیدی و گیس‌سفیدی تمام شده است منتها ما کهنسالان نمی‌خواهیم از خر شیطان پایین بیاییم؛ دنیا دنیای دیگری شده و تغییر کرده است. الان با وجود اینترنت و تلفن همراه، جوانان با تمام دنیا ارتباط دارند. با این جوان‌ها نباید درشتی کرد، باید با مهربانی برخورد کرد و فکر نکنیم با حرف سالمندان این جوان‌ها آرام خواهند شد؛ تاثیر که نخواهد گذاشت هیچ؛ بلکه ممکن است عناد هم بیاورد. بساط سنت‌خواهی برچیده شده و عقل و خرد به جوانان خواهد آموخت که چه کنند.

صادق نوروزی: خشونت از هرطرف که باشد محکوم است. سیستم در برابر معترضان باید از برخورد خشونت‌آمیز خودداری کند. اگر در میان معترضان فردی اقدام به امری خشن می‌کند، می‌توانند دستگیرش کنند؛ نه اینکه خودشان حکم صادر کرده و با او در محل واقعه برخورد کنند. در مجموع فکر می‌کنم معترضان که عموما سلاح گرم در اختیار ندارند و اگر افرادی سلاحی دارند، باید همراه با مستندات آنها را دستگیر کنند. ضمنا معترضان اگر در بین‌شان کسانی خشونت می‌کنند، باید با منع و پرهیز از آنها دوری کنند. اما آن چیزی که معمول است، خشونت از سمت نیروهای امنیتی و لباس‌شخصی‌ها شروع می‌شود و طرف مقابل هم وادار به خشونت می‌شود، اینکه به علت درگیری‌ها عده‌ای کشته و مجروح شوند، باعث تشدید نارضایتی‌ها در جامعه می‌شود.

2 ‌برای کاهش خشونت طرفین، چه مسیری را می‌توان در نظر گرفت؟

محمد مهاجری: آن فردی که در تظاهرات دست به سلاح سرد یا گرم می‌برد و آن افرادی که مثلا در قالب شخصیت سیاسی یا رسانه‌ای تجویز برخوردهای خشونت‌آمیز می‌کنند، دو لبه یک قیچی هستند. یعنی هم آنها که کف جامعه ترویج خشونت می‌کنند و هم اصحاب رسانه و سیاست که از تریبون‌های مختلف توصیه به خشونت می‌کنند، هر دو برای از بین بردن منافع ملی تلاش می‌کنند. به نظرم باید کاری کرد که هر دو طرف دست از خشونت بردارند؛ اتفاقا خشونت‌هایی که از طرف مسئولان تجویز می‌شود، خطرش به مراتب از طرف مقابل بیشتر است و کنترل مقامات و رسانه‌هایی که تجویز خشونت می‌کنند، به مراتب سخت‌تر از آن طرف است؛ بنابراین اگر در جامعه قوه عاقله‌ای داشته باشیم که جای ترویج خشونت، ترویج عطوفت کند، من به احتمال زیاد فکر می‌کنم اتفاقات کف خیابان ممکن است به این زودی جمع نشود، اما قطعا آشوب‌ها کمتر خواهد شد.

امان‌الله قرایی‌مقدم: راه‌حل این موضوع چندان سخت نیست، باید چرخه خشونت از یک سمت تمام شود. همان سمتی که خشونت را شروع کرده، بهتر است با آرامش و صبوری و متانت سعی کند پیش رفته و کمتر به خشونت بپردازد. همانطور که اشاره کردم این خطرناک است که هر روز فردی از سمتی آسیب ببیند، این آسیب‌ها و مجروح‌شدن‌ها و انتشار تصاویرش باعث خواهد شد مرتبا بر تعداد مخالفین اضافه شود. باید با صبر و حوصله مسائل را حل کرد، اما اگر اینطور نباشد هر دو طرف مقابله‌به‌مثل خواهند کرد و جان تعداد بسیاری در خطر قرار خواهد گرفت. جامعه نمی‌تواند ادامه این خشونت‌ها را تحمل کند، تحمل جامعه حدی دارد.

صادق نوروزی: سیستم باید به خواسته‌های منطقی معترضان پاسخ مثبت دهد و بتواند این موضوع را تبدیل به اعتراض مسالمت‌آمیز کرده و با آنها گفت‌وگو کند تا مطالبات از طریق اعتراض آرام مطرح شود و همچنین نسبت به خواسته‌های بحق آنها پاسخ درست و منطقی داده شود. به‌طور نمونه گشت ارشاد متوقف شود و مسئله حجاب اجباری منتفی شود. نمود اولیه اعتراضات اخیر این نوع مطالبات بود و اگر سیستم نتواند این خواسته‌ها را برآورده کند، ممکن است برخوردها به جایی برسد که خواسته‌ها از حد معمول خارج و دیگر برآوردهای اولیه جواب‌گو نباشد. چنانچه در ماجرای مرحوم مهسا امینی شاید اگر همان روز اول این برخورد محکوم می‌شد و اقدام جبرانی انجام می‌پذیرفت، جامعه به وضعیت امروز دچار نمی‌شد. البته درکشور بحران‌های مختلف اعم از اقتصادی‌، سیاسی، ‌فرهنگی و… داریم و سیستم باید به اصلاحات اساسی تن دهد.

3 ‌تا چه میزان سخنان چهره‌های سیاسی و مسئولان در کاهش یا افزایش خشونت می‌تواند تاثیرگذار باشد؟

محمد مهاجری: الان مسئولان وزارت کشور و نیروی انتظامی اصلا با ادبیات نادرستی حرف نمی‌زنند، آنها یا سکوت کردند یا ادبیات ملایمی دارند؛ اتفاقا این افراد باعث ترویج خشونت نمی‌شوند و پلیس که مسئولانش ترویج خشونت نمی‌کنند، بیشترین خسارت و قربانی را دیده است. من فکر می‌کنم ما الان با مجموعه اجرایی این کار یعنی پلیس و وزارت کشور مشکلی نداریم، تریبون‌هایی که ترویج خشونت می‌کنند؛ بیشتر همان تریبون‌هایی است که همیشه به تریبون‌های تندرو و طرفدار خشونت اشتهار داشتند. این عزیزانی که همیشه ترویج خشونت کرده‌اند، یک‌بار هم مهربان حرف بزنند نتیجه‌اش را ببینند.

امان‌الله قرایی‌مقدم: حرف سیاسیون وقتی تاثیرگذار خواهد بود که اعتماد وجود داشته باشد. اعتماد در هر دو شکل در ایران کمرنگ شده است. این اعتماد براساس علم جامعه‌شناسی بر دو نوع است که عبارت است از اعتماد عمودی و اعتماد افقی. در این میان، اعتماد عمودی بین مردم و مسئولان و اعتماد افقی بین مردم و مردم است که مشکل ما اعتماد افقی است که ضعیف شده و وجود ندارد. جامعه تا زمانی که اعتماد برنگردد، به حرف‌ها گوش نخواهد داد و این حرف‌ها را نمی‌شنود. البته وقتی خیلی از گفته‌ها به عمل در نیامده طبیعی است که به حرف‌ها گوش ندهند. به‌خصوص در مراکزی مانند جنوب شهر که محرومیت‌ها زیاد است، این نارضایتی‌ها بیشتر خواهد شد و جمعیت بیشتر به خیابان‌ها خواهند آمد. در این مناطق همدلی مردمی که بی‌تفاوت هستند تغییر خواهد کرد و مشکل‌ساز خواهد شد. موضوع از گفته‌‌ها گذشته است و اصلا به این حرف‌ها توجه نمی‌کنند. وقتی فردی می‌آید از تریبون رسمی به معترضان توهین می‌کند و آنها را فاسد خطاب می‌کند؛ طبیعی است خشونت زیاد می‌شود. این حرف‌ها نباید زده شود، ما باید در آرامش تلاش کنیم نه در ستیز؛ نباید بنزین روی آتش ریخت. باید مراقب حرف‌ها بود که خشونت را بیشتر نکند.

صادق نوروزی: یکسری از افراد نظامی که اظهارنظر کردند، نهاد تصمیم‌گیر هستند و به نظر می‌رسد حرف آنها تصمیم سیستم است. در اطلاعیه‌های دستگاه‌های امنیتی باید واقعیت‌ها پذیرفته شود و فقط به اینکه برنامه‌ریزی دشمن بوده اکتفا نشود و به مطالبات بی توجهی نشود. اما شخصیت‌های دلسوز نظام مثل آقای خاتمی که دستی در قدرت ندارند، به غیر از اینکه به سیستم بگویند به خواسته‌‌های واقعی معترضان توجه شود و راه خشونت را انتخاب نکنند و به معترضان هم توصیه کنند که از خشونت پرهیز کنند، امکان دیگری در اختیار ندارند. حتی امکان مذاکره با طرفین را هم ندارند. به احزاب اصلاح‌طلبی هم که درخواست تجمع قانونی کردند تا با اقدام آرام و مسالمت‌آمیز خواهان پذیرش مطالبات بحق معترضان و موجب آرامش آنها شوند، متاسفانه مجوز داده نشد.

4 ‌ارزیابی‌تان از تلاش‌ها و برنامه‌ها برای کاهش خشونت در شرایط فعلی کشور چیست؟ چه راهکاری امکان در پیش گرفته شدن بیشتر دارد؟

محمد مهاجری: حرف‌هایی که زده می‌شود در فضای ملتهب جامعه به‌راحتی عملیاتی نمی‌شود و صبر و پایداری زیاد می‌خواهد، ولی واقعا باید شروع کنند. چه قوه قضائیه و چه مجلس، باید کار گفت‌وگو با مخالفان و منتقدان را به صورت عملی آغاز کنند. اما با همه اهمیتی که گفت‌وگوی قوه مقننه و قضائیه با احزاب و گروه‌های سیاسی و منتقدان دارد، بالاتر از همه آنها دولت و شخص آقای سیدابراهیم رئیسی باید این تعامل را شروع کند. یعنی اگر همین امروز آقای رئیسی تصمیم بگیرد، 10منتقد خودش در عرصه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی را جمع کرده و در گفت‌وگویی مستقیم و بدون سانسور و ملاحظه‌کاری از صداوسیما پخش شود و به انتقادها پاسخ دهد؛ بخشی از مشکل حل خواهد شد. گفت‌وگو می‌تواند معجزه‌ها کند؛ این گفت‌وگومحوری در جامعه عملا باعث خواهد شد مردمی که همین الان شاید تا حدودی نسبت به معترضان همدل هستند، این همدلی‌شان کم شود و در واقع دفاع آنها از خشونت به صفر برسد. افرادی هم که در جامعه به صورت خشن عمل می‌کنند، خواهند دید پشت آنها به جایی گرم نیست.

امان‌الله قرایی‌مقدم: تا الان که تلاش‌ها شکست خورده است. حقیقت این است که جامعه چیز دیگری می‌خواهد. یک ایجاد نوزایی فکری در جامعه شده و جوانان اعلام می‌کنند این ما هستیم که زندگی را می‌سازیم. مسئله از سالمندی و ریش‌سفیدی گذشته است، این جوان‌های دهه‌هشتادی دنبال سنت نیستند. به قول دیوید رایزمن (جامعه‌شناس و استاد ارتباطات) مرحله سنت‌خواهی از بین رفته است و به سمت خردگرایی و خودمختاری و جامعه دنباله‌رو و دگرراهبر رسیده‌اند، یعنی از عقل و دانش و تحصیلات و منطق خودش پیروی می‌کند. البته در این مسیر خانواده‌ها هم مقصر هستند؛ وقتی در خانواده مثلا مادر به دختر می‌گوید مثل من توسری‌خور نباش و حق خودت را از جامعه بگیر؛ طبیعی است جوان‌ها اینطوری شوند. پس هم فضای مجازی، هم دوستان و همسالان و هم خانواده‌ها جوانان را به این روز درآورده‌اند. به قول گوردن چایلد(انسان‌شناس و باستان‌شناس) «انسان خود را می‌آفریند» یا به قول مارکس «این انسان‌ها هستند که تاریخ را می‌سازند» بنابراین به‌هیج‌عنوان به حرف بزرگ‌ترها گوش نخواهند داد. امروز جوان دنبال مشروعیت عقلانی است، دنبال تجددخواهی است. باید سعی کرد با آرامش با آنها گفت‌وگو کرد. من سال 1380 گفتم که بیگانگی از فرهنگ ملی از کودکستان آغاز خواهد شد، در سال 81 گفتم جوانان با پوشش خود فریاد می‌زنند. از مرحله عبور کرده‌ایم، اما این را نمی‌خواهند بپذیرند که این جامعه، همان جامعه دهه 60 و 70 نیست. وقتی متاسفانه می‌بینیم عمامه یک روحانی را زمین می‌اندازند، این‌ها پیام دارد. باید با آنها گفت‌وگو کرد وگرنه با اینکه چند نفر سیاستمدار حرف بزنند تاثیری نخواهد گذاشت. باید دید چه کار می‌توان کرد که جوان‌ها آرام شوند، آرام‌شدن هم با همدلی و برآورده کردن درخواست‌هایشان فراهم خواهد شد. جوان‌ها حرف بزرگ‌ترهای خانه را گوش نمی‌دهند، چه توقعی دارید به حرف سیاسیون گوش دهند.

صادق نوروزی: چهره‌های سیاسی‌ای که در سیستم نیستند، فقط می‌توانند توصیه و نصیحت کنند؛ اما افرادی که در سیستم هستند ‌و مسئولیت دارند باید به غیر از حرف زدن اقدام عملی انجام دهند، اما تاکنون از طرف آنها اقدام جدی جهت حل مشکل دیده نشده است. ضمنا لباس‌شخصی‌ها که در خیلی از موارد برخوردهای خشن از سوی آنها انجام می‌‌پذیرد و هیچ مرجعی مسئولیت اقدامات آنها را نمی‌پذیرد باید از صحنه اعتراضات حذف شوند. مسلما سیستمی که توان این را دارد که در فاجعه شاهچراغ فرد دوم را در مدت کوتاهی دستگیر کند، امکان این امر را دارد و این پذیرفته نیست که یک عده لباس‌شخصی در وقایع مختلف برخورد خشونت‌آمیز انجام دهند که ‌جواب‌گوی هیچ‌کس نباشند و از هر مرجعی در این رابطه سوال شود، اعلام بی‌اطلاعی کند. نهایتا این نگرانی وجود دارد با تشدید خشونت و بی‌توجهی به مطالبات موضوع جمع شود و مسئله تبدیل به غده‌ای زیرپوست جامعه شده و در مقطعی دیگر شدیدتر و ‌فراگیرتر سر باز کند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی