زیر آسمان شهر
درباره عکسهای سایت دیوار و شیپور

درباره عکسهای سایت دیوار و شیپور
چند روز پیش که شهرهای کشور تعطیل بود، خانه نشسته بودم و در سایتها دنبال خانه میگشتم. اول ماجرا انتخاب فیلتر، متراژ، محله، عکسدار، تور مجازی، کف و سقف اجاره و... برایم حکم سرگرمی داشت. اعداد و ارقام را اسکرول میکردم و یکی را که نزدیک توانم بود انتخاب میکردم و خودم را بلکه زندگی و آینده و سرنوشتم را به موتور جستوجویی میسپردم که ظاهراً هیچ درک و دریافتی از موقعیتم نداشت. طولی نکشید که متوجه شدم اکثر صاحبخانههای محترم میخواهند تمام کمبودهای زندگیشان را با اجاره دادن خانههایشان تامین کنند. دیری نپایید تا متوجه شوم گرانی و تورم تنها دغدغه کسانی است که زیر آسمان این شهر درندشت نتوانستند ده دوازده متر زمین را به تملک شخص خودشان درآورند چراکه به چشم خویش دیدم که با سوئیتی (سوئیت که چه عرض کنم طویلهای) میشود بار تورم و گرانی و... را روی دوش مستاجر انداخت. اما همه اینها چه ارتباطی با عکسنوشت دارد؟ نمیدانم از سر لج بود یا عادت هر روزه، از یک جایی به بعد شروع کردم به دیدن عکس خانهها و مثل یک ادیتور تماموقت مشغول ادیت و انتخاب و ایراد گرفتن و... شدم. با دیدن عکسهای سایت دیوار و شیپور و... متوجه نکاتی شدم که در ادامه عرض میکنم. اول اینکه قریب به اکثر خانهها با عکسی که از آن خانه منتشر میشود زمین تا آسمان فرق دارد. دوم اینکه لطفاً آن کسی که برای اولین بار رنگ صورتی را بهعنوان کاشی سرویس بهداشتی طراحی کرد به من نشان دهید. سوم اینکه برای عکاسی از مکان تنگ و تاریک نیاز به لنز واید با دیافراگم باز است. چهارم اینکه این همه نور مخفی در سقف و آرک بیقاعده از کجا به معماری ما راه پیدا کرد؟ پنجم اینکه کاغذ دیواری زرشکی با گلهای گلبهی برای چهل متر جا از بیخ و اساس فول است. شش و هفت و هشت و ده و... را هم میتوانم بنویسم اما یک خواهش از مدیران و مسئولان سایتهای اجاره مسکن میکنم و میروم پی کارم. خواهشم این است در این بلبشوی عدد و رقم و در این بیصاحبی اوضاع مسکن لطفاً فکری به حال انتشار عکسهای بیکیفیت بکنید بلکه اعصاب خورد مستاجران با دیدن عکسهای زشت و نکبت بیش از این خورد نشود.