شما فقط بساز...
درباره عکسهایی از پیگیری انتظار ۱۲ساله خانهدار شدن مردم توسط نمایندگان تهران

درباره عکسهایی از پیگیری انتظار ۱۲ساله خانهدار شدن مردم توسط نمایندگان تهران
عکسی در پورتال مجلس شورای اسلامی از پیگیری چند نفر از نمایندگان تهران جهت اتمام پروژه ساخت مسکن در پردیس که 12 سال است روی هوا مانده منتشر شده است. ظاهرا این چند نماینده به محل ساخت خانههای نیمهکاره رفتهاند و تریبون آزادی تشکیل دادهاند. مردم از همه جا رانده و مانده هم آمدهاند تا مشکلاتشان را با نمایندگانشان در میان بگذارند. در میان گزارش تصویری، عکسی از تریبونی دیده میشود که بالایش بنری نصب کردهاند و رویش نوشتهاند «با عدل سقف خانهمان را بنا کنیم». 12 سال است جان مردم به لبشان رسیده. عدهای در این روزگار وانفسا با اجارهخانههای سر به فلک کشیده 12 سال پیش، دار و ندارشان را جمع کردند و شندرغازی مهیا کردند تا صاحب خانه شوند. احتمالا در میانه راه هزار بار به ساز ناکوک متولیان ساخت مسکن رقصیدهاند. حالا بعد از 12 سال تریبون آزادی گذاشتهاند که رویش نوشته با عدل سقف خانهمان را بنا کنیم. عکس را که دیدم یاد حکایتی افتادم.
پسربچهای خام برای آنکه طریق بزرگی و مردی پیش بگیرد به اوستای حدادی سپرده میشود. روزها میگذرد و پسرک از خودش علاقهای به کار نشان نمیدهد. مرد حداد تصمیم میگیرد کاری دستش دهد تا شاگرد احساس مفید بودن کند. کوره را آماده میکند و آهن را داخلش میگذارد، رو به شاگرد میکند و میگوید بِدم. شاگرد مدتی ایستاده، میدمد. گرمای کوره به پسر فشار میآورد رو به استاد میکند و میگوید اجازه هست نشسته بدمم؟ استاد که میبیند رمقی به پسر نمانده میگوید، بنشین و بدم. مدتی میگذرد و آهن رو به سرخی میگیرد. شاگرد دوباره رو به استاد میکند و میگوید، خسته شدم، اجازه هست به پهلو یِلم بدهم و بدمم؟ استاد درخواست شاگرد را لبیک میگوید. چند دقیقه بعد دوباره پسرک رو به استاد میکند و میگوید: استاد جان خسته شدم اجازه هست دراز بکشم و بدمم؟ استاد که کارد میزدی خونش در نمیآمد رو به شاگرد میکند و میگوید: تو بدم، بمیر و بدم.
حالا دور از جان نمایندگان و متولیان ساخت، باید عرض کنم شما هر طور که صلاح میدانی، فقط بساز.