قرعه نامبارک
درباره عکاسی از مهاجرین بالقوه یا عکاسی لاتاری

درباره عکاسی از مهاجرین بالقوه یا عکاسی لاتاری
دیروز پنجمین روزی بود که با پیغام رفیقی قدیمی روزم را شروع کردم. عکاس بودن هر عیبی که داشته باشد یک حسن بزرگ دارد و آن اینکه در موقعیتهای مختلف رفقا یادت میکنند. وقت عروسی، وقت تولد، وقت عوض کردن عکس پروفایل، وقت گرفتن عکس یادگاری، وقت عکاسی از سفره غذا در یک میهمانی خانوادگی، وقت خرید دوربین و... چند سالی است که یک گزینه دیگر هم به فهرست بلند و بالای یاد کردن اضافه شده است.
سلام امیر جان خوبی داداش؟ کی وقت داری ما یک دقیقه خدمت برسیم یک عکس 600 پیکسل در 600 پیکسل پشت سفید از ما بگیری؟ حدستان درست است. یک خطیصغری کبرای رفقایم درخواست عکس لاتاری است.
نمیخواهم برای حرفهام اهمیت ویژهای قائل شوم. نمیخواهم ادعا کنم که عکاسی هنر است و بابت نگاه از پشت ویزور و نورسنجی و انتخاب دیافراگم و کمپوزسیون باید فسفر سوزاند و تجربه به خرج داد تا حاصل، عکس قابل ملاحظهای شود. خدا میداند که بحث مسائل مالی هم در این گلایه ندارم. میخواهم بگویم عکاسی هم یک حرفه است. ممکن است برای عکاس مستند یا صنعتی یا... ساعت کار اهمیتی نداشته باشد، حتی سختی و آسانی انجام عملیات عکاسی هم مهم نباشد. مهم این است که این حرفه را با عشق انتخاب کرده است. بنابراین عکاس است که تصمیم میگیرد از چه سوژهای عکاسی کند.
حالا بیایید فارغ از بحث حرفهای و شخصی به ماجرا نگاه کنیم. این چه تمنایی است که به جان پیر و جوان، پولدار و فقیر، حزباللهی و سکولار، فیلسوف و عامی، روزنامهنگار و لولهکش و... افتاده است؟ چرا باید سرنوشتمان را به دست قرعه بیندازیم؟ این چه مصیبتی است که وقتی مجوز جلای وطن میگیریم، آن را به جشن بنشینیم؟ این چه دردی است که گریبان ما را گرفته است؟ مگر نه اینکه بابت قرعهکشی ایرانخودرو و سایپا و ... به وزیر و وکیل خرده میگیریم. چرا این حقطلبی و گداییزدایی را تعمیم نمیدهیم و نمیگوییم گور پدر کارت سبزی که بخواهد با قرعه نصیبمان شود. مگر نه اینکه باید مملکتمان را میساختیم؟ این عافیتطلبی و فرار از سختیها و... از کی مطالبه ما شد؟
راستش را بخواهید تجربه شخصیام این است که تعداد ثبتنامکنندگان این قرعه نامبارک امسال بیش از سالهای دیگر است. به رفقای خودم اکتفا نکردم و با چند آتلیه عکاسی تماس گرفتم. همگی بالاتفاق این افزایش را چشمگیر میدانند. توی اینترنت چرخی زدم و آگهیهای ثبتنام را دنبال کردم. چند آگهی دیدم که برای ثبتنام سی خط تلفن ویژه گذاشتهاند که بتوانند خیل عظیم مشتاقان را پاسخگو باشند. با یکی دوتایشان تماس گرفتم. وقت حضوری و آنلاین میدهند. در مراجعه حضوری 400هزارتومان از نفر اصلی ثبتنامکننده، 200 هزار تومان برای همسر و 100 هزارتومان برای هر فرزند. این رقمها در ثبتنام آنلاین 300 و 150 و 80 هزارتومان میشود. میدانم کسی برای حرفهایم درباره ساخت وطن و تحمل سختیها و مطالبهگری تره هم خرد نمیکند. فقط شما را به همان دین و آئینی که میپرستید قسم، پول بیزبان را دست این جماعت سودجو ندهید. خودتان توی گوگل سرچ کنید و ثبتنام کنید.