| کد مطلب: ۳۷۳۲

عکسی در زباله‌دان تاریخ

عکسی در زباله‌دان تاریخ

درباره عکسی از پیکه و شکیرا و رابطه‌های به فنا رفته

درباره عکسی از پیکه و شکیرا و رابطه‌های به فنا رفته

در شبکه‌های اجتماعی عکسی از شکیرا و پیکه دیدم. ظاهرا این دو زوج رویایی به تیپ و تار هم زدند. از هم جدا شدند؛ چه جداشدنی. وقتی توئیت‌ها و عکس‌های عاشقانه این دو ابرستاره را به ضمیمه ترانه اخیر شکیرا دیدم ناخودآگاه یاد تصویری افتادم که سه چهار سال پیش در شبکه‌های اجتماعی وایرال شد. اگر ممیزی روزنامه اجازه دهد عکس را برایتان چاپ می‌کنم. آن عکس خاص، تصویر مخدوش عروسی زن و مردی بود که عاقبت عشق‌شان به هر دلیلی به خشم تبدیل شده بود و عکس عروسی را به زباله‌دان تاریخ بلکه به سطل زباله شهرداری فرستاده بودند. آن روزها زن و مرد را شماتت می‌کردم و پیش خودم می‌گفتم ای کاش می‌توانستند خشم‌شان را فرو بخورند و به حرمت روزهای خوش حرمت عکس را هم نگاه دارند. اما امروز وقتی ترانه شکیرا را شنیدم به این نتیجه رسیدم که رفتار آن زن و مرد بسیار شرافتمندانه‌تر از سلبریتی‌های این‌چنینی است. اگر شکیرا از رفتار پیکه خشمگین شده باشد و بابت این خشم این ترانه را سروده باشد به او حق می‌دهیم. دو تا فحش هم ما ضمیمه ترانه می‌کنیم و به پیکه می‌دهیم. اما با توجه به شناخت‌مان از سلبریتی‌ها و چاشنی بدبینی و پی‌آر شرکت‌های مورد اشاره اجازه دهید کمی بدبین باشیم. نمی‌خواهم بحث اخلاقی پیش بکشم که در این موارد اخلاق جایگاهی پیدا نمی‌کند. سلبریتی‌ای که حاضر است ترانه جدایی از عشق سالیانش را به چند شرکت بفروشد، جایی برای نگاه اخلاقی نمی‌گذارد. ممکن است در نگاه اول شکیرا پیروز میدان باشد اما در حقیقت او فروشنده‌ای است که خشم و نفرت و عشق‌اش را به حراج سرمایه‌داری گذاشته است. شکیرا در آهنگ آخر خود که درباره پایان رابطه‌اش است گفته «تو یه فِراری را با رنو توئینگو عوض کردی، یه ساعت رولکس رو با یک ساعت کاسیو تاخت زدی، زیاد باشگاه می‌روی ولی کمی هم رو مغزت کار کن!» آقا و خانمی که عکس‌تان را به زباله‌دان سپردید، دمتان گرم.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی