| کد مطلب: ۳۳۳۳

آب را زندانی کرده‌اند

آب را زندانی کرده‌اند

درباره عکس‌هایی از دریاچه چیتگر

درباره عکس‌هایی از دریاچه چیتگر

دریا و دریاچه و رودخانه در روزهای بارانی و پس از باران مغناطیس غریبی پیدا می‌کنند. طوری که گاه چشم و دل را همچون کهربایی به سوی خودشان می‌کشند. اگر گذرتان به خزر یا خلیج‌فارس، کارون یا زاینده‌رود، ارومیه یا ولشت بیافتد عرضم را تایید می‌کنید. خیلی اوقات مردان و زنان حاضر غایبی را می‌بینید که رو به آب می‌ایستند و سنگینی دل را به آب می‌زنند. با ورود سامانه بارشی در چند روز گذشته، بیشتر شهرهای کشور لبی تر کردند. با خودم گفتم یکی از این روزهای بارانی خودم را به دریاچه چیتگر (خلیج‌فارس تهران) برسانم و دلی سبک کنم. از لحظه ورود به مجموعه از پارکینگ، از فضا، از مغازه‌ها، از خانه‌ها و هر اتفاقی که در آن زمین خدا افتاده است چنان از طبیعت دورم کرد که هر چه کردم نشد آنچه باید. بعد از آن یاد قصه‌‌های این دریاچه افتادم. از نحوه ساخت و آبگیری‌اش، از هجوم پشه‌ها و بو گرفتن آب. حتی خاطره حضور سوسمار و تایید و تکذیب مسئولان.
دیروز بعد از دیدن عکس‌های ایرنا هر چه کردم باز هم نتوانستم با فضای موجود در عکس‌ها حیرت کنم و از زیبایی طبیعتش شگفت‌زده شوم. می‌دانم حرفی که می‌خواهم بگویم مبنای علمی ندارد. اما روزنامه را به‌عنوان جامعه آماری انتخاب کردم و از بچه‌ها درباره احساس‌شان نسبت به دریاچه تهران پرسیدم. حتی یک نفر هم احساس خوشایندی نسبت به ماجرا نداشت. یکی می‌گفت ساخت منطقه‌22 اساسا براساس یک اقدام سیاسی در شهرداری انجام شده است. دومی از راه رسید و گفت ساختش نه‌تنها به محیط زیست کمک نکرده که ضرر‌های جبران‌ناپذیری زده است. سومی ‌گفت بلندمرتبه‌سازی جلوی باد شهریار را گرفته است. اما یکی از بچه‌ها حرفی زد که خیلی به دلم نشست، او گفت دریاچه چیتگر را که می‌بینم تصور می‌کنم آب را زندانی کرده‌اند و دلم می‌گیرد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی