چرخش ابوظبی بهسمت تهران
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

دلایل تغییر سیاستهای امارات برای ارتقای روابط با ایران چیست؟
«دهه بعدی قرار نیست مانند یک دهه پیش باشد. در دهه پیشرو، «تنشزدایی» را باید کلیدواژه در نظر گرفت.» اینها جملات انور قرقاش، وزیر مشاور امارات متحده عربی در امور خارجه است. ظاهرا امارات تصمیمش را برای حلوفصل مشکلات با ایران گرفته است. اخباری مبنی بر احتمال بازگشت سفیر امارات به تهران بهگوش میرسد. سوال اینجاست که ریشه اختلافات ایران و همسایه جنوبیاش چه بوده و چه چیزی در روابط دو کشور تغییر کرده که به تنشزدایی اخیر منتهی شده است؟ هفتههای اخیر، یک تماس تلفنی مهم بین حسین امیرعبداللهیان و شیخ عبداللهبنزاید، همتای اماراتیاش برقرار شد که در آن دو طرف بر تقویت روابط دوجانبه و افزایش همکاری حوزههای مشترک تاکید کردند. این تماس همزمان شد با یک بیانیه مهم که توسط بنزاید منتشر شد و در آن اعلام کرد امارات متحده عربی قصد دارد روابط گرم با ایران را «ازسر بگیرد». ظاهرا یکی از موارد ازسرگیری روابط، اعزام سفیر جدید امارات به تهران، پس از ششسالونیم است. دی ماه ۱۳۹۴، امارات متحده عربی همزمان با عربستان، سطح روابطش با ایران را به کاردار کاهش داد. ۲۴ تیر ماه، انور قرقاش، وزیر مشاور امارات متحده عربی در امور خارجه با بیان اینکه کشورش به دنبال بازسازی روابط با ایران است، گفت: «فرآیند اعزام سفیر به تهران در حال انجام شدن است.» اوایل مرداد، حسین امیرعبداللهیان اعزام سفیر توسط امارات را تایید کرد و گفت: «تردیدی نداریم که نهتنها میتوانیم گرمی روابط دو کشور را بازگردانیم، بلکه افقهای تازهای را نیز به روابط بگشاییم، بهویژه در شرایطیکه با چالشهای متعددی در منطقه از جمله مسائل زیستمحیطی و آبوهوایی مواجه هستیم.» برای روشن شدن دلایل این چرخش دیپلماتیک در روابط ایران و امارات، باید نخست به ریشه مشکلات و سپس آنچه در تغییر سیاست امارات متحده عربی موثر بوده است، پرداخت. شواهد نشان میدهد، آنچه امارات را مجبور به ازسرگیری روابط دیپلماتیک با ایران کرده است، ملاحظات اقتصادی است.امارات همواره یکی از پنج شریک تجاری ایران در جهان است. در سهماهه نخست امسال، امارات اولین مبدا کالاهای وارداتی ایران و چهارمین مقصد صادراتی کشور بوده است. امروز بیشترین تراکنشهای مالی بخش خصوصی ایران با جهان، از طریق صرافیهای امارات انجام میشود و این کشور بیشترین نقش را در ترانزیت کالاهای ایرانی به سایر نقاط جهان دارد. رابطهای که در یک دوره زمانی در دولت هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات بهصورت رسمی به اوج خود رسیده بود، الان به شکل غیرقانونی ادامه پیدا کرده است. دولت خاتمی اوج روابط تجاری و مالی ایران و امارات بود. بانک ملی و صادرات در امارات متحده عربی شعبی را تاسیس کردند که قادر بود چندین میلیارد دلار ارز مورد نیاز جمهوری اسلامی را در ایران بهصورت ریال دریافت و در امارات با هر ارزی تحویل دهد. دولت امارات در آن مقطع از فعالیت بانکهای ایرانی و صرافیها در ارتباط با ایران خبر داشت، اما هیچ مانعی ایجاد نمیکرد. این رابطه در دولت احمدینژاد افول کرد و کمکم صرافیها برای تبدیل رقمهای بالا از ایرانیها، درخواست نامه مکتوب از وزارت خارجه میکردند. نشیب روابط به مرحلهای رسید که در سالهای گذشته، حساب بانکی همه ایرانیها در بانکهای اماراتی رسما بسته شد. عبدالقادر فقیهی، رئیس شورای بازرگانان ایرانیان دبی به روزنامه «هممیهن» گفته: «درحالحاضر، هیچ رابطه رسمی تجاری بین ایران و امارات وجود ندارد؛ بارنامه کالاهای وارداتی ایران از این کشور به مقصد بصره عراق تنظیم شده و با لنجهای موتوری به بنادر ایران میرسند». بهگفته فقیهی: «تجار ایرانی امکان دریافت اقامت امارات را دارند، اما پول آب و برقشان را هم نمیتوانند با سیستم بانکی بدهند.»
مشکل ایران و امارات چیست؟
رابطه ایران و امارات در چهار دهه اخیر فرازونشیب زیادی داشته است. یکی از موضوعات مورد مناقشه همیشگی ایران و امارات، مساله حاکمیت بر جزایر سهگانه بوده است. محمدرضاشاه پهلوی سال 1971، تفاهمنامهای تحتعنوان تفاهم «شارجه» با انگلیس امضا کرد و رسما حاکمیت جزایر سهگانه را به ایران بازگرداند. یک سال بعد از انقلاب اسلامی در سال 1979، امارات متحده عربی با این نگاه که موقعیت ایران در عرصه بینالملل تضعیف شده، یک بار دیگر دعوی خود درباره حاکمیت بر جزایر سهگانه را به سازمان ملل برد، اما این پرونده توسط شورای امنیت ملل متحد رد و بسته شد. در طول دولتهای سازندگی و اصلاحات، همواره جزایر سهگانه بهعنوان مساله مورد مناقشه ایران و امارات در حاشیه مطرح بود، اما هیچوقت به متن راه پیدا نمیکرد. هاشمی رفسنجانی در خاطرات فروردین ماه 1376، به مذاکرهای با امیر عبدالله، ولیعهد وقت عربستان سعودی اشاره کرده است که در آن درباره مناقشه سر جزایر سهگانه صحبت کردهاند. هاشمی در خاطرات خود نوشته امیرعبدالله به او گفته: «چرا مسئله جزایر مورد اختلاف با امارات [متحده عربی] را حل نمیکنید؟»؛ هاشمی نیز پاسخ داده این مساله بهآسانی قابل حل نیست و بهتر است دو طرف وارد مذاکره شوند و: «ممکن است سالها هم طول بکشد. سرانجام قرار شد کمک کنند که بهتدریج این اظهارات ناروا متوقف شود.» کاظم روحانینژاد، خبرنگار صداوسیما به اجلاس سران کشورهای اسلامی در سال1376 اشاره کرده و گفته در حاشیه این اجلاس، هاشمی با وزیر امور خارجه وقت امارات خوشوبش کرده و از او پرسیده فرزند چندم از همسر چندم پدرش است و در پایان گفته ما میتوانیم همسایههای خوبی با هم باشیم و روابطمان را بیش از وضع کنونی گسترش دهیم. بهگفته روحانینژاد، وزیر امارات بچه خوب و سربهزیری بوده و در جواب هاشمی گفته: «چشم.» در دولت سازندگی، علیاکبر ولایتی بهعنوان نماینده دولت برای مذاکره با امارات اعزام شد. دو دور مذاکرات بین ایران و امارات برای حل مناقشات نیز برگزار شد و هاشمی بارها اعلام آمادگی کرد که این مساله را در قالب مذاکره حلوفصل کند. قطر در زمان هاشمی بهنوعی نقش میانجی را میان ایران و امارات بازی میکرد. بر اساس خاطرات هاشمی در دیماه 1373، شیخ حمدبنجاسم بنجبر آلثانی، وزیر وقت امور خارجه قطر پیام شیخ زایدبنسلطان، حاکم فقید امارات متحده عربی را به هاشمی رسانده بود که گفته بود نمیخواهد سر جزایر با ایران برخوردی داشته باشد و بر ضرورت حل مسالمتآمیز اختلافات تاکید کرده بود. دولت خاتمی هم رویکرد دولت هاشمی را ادامه داد و با وجود انتشار بیانیههای جستهوگریخته کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس درباره مالکیت امارات بر جزایر سهگانه، عموما رابطه بین ایران و امارات تحتالشعاع این مناقشه افت قابلتوجهی نکرد و برعکس، امارات یکی از شرکای اول تجاری ایران بود. در دولت احمدینژاد، این مناقشه یکبار دیگر به مساله اصلی میان دو کشور تبدیل شد. بهگفته علیاکبر صالحی، وزیر خارجه وقت ایران، سفر احمدینژاد به ابوموسی در سال 1391، مذاکرات پنهانی ایران و امارات برای رفع مخاصمات را رسما متوقف کرد. چهارشنبه ۲۳فروردین سال ۹۱، محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری وقت، در چارچوب سفرهای استانی خود به استان هرمزگان رفت و از جزیره ابوموسی دیدار کرد. او در سخنرانی خود در این شهر درباره نام خلیجفارس گفت: «برخی حقايق همچون خورشيد میدرخشند و نيازی به تكرار و تاكيد بر آنها نيست؛ از جمله نام خليجفارس كه همه اسناد تاريخی گواه بر اين است كه نام اين پديده طبيعی در طول تاريخ همواره خليجفارس بوده است.» علیاکبر صالحی در گفتوگویی که با روزنامه همشهری در سال1396 انجام داده، گفته: «هنگامیکه علی لاریجانی و ولیعهد امارات سعی داشتند با تفاهمنامهای به دعوای تملک سر سه جزیره ایرانی خاتمه دهند، حضور ناگهانی احمدینژاد در جزیره ابوموسی همهچیز را برهم زد و بهتعبیری، رشتههای لاریجانی را پنبه کرد.» صالحی به سکوت امارات و کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیجفارس درباره حاکمیت جعلی امارات بر جزایر سهگانه برای مدت تقریبا یک سال اشاره کرده و گفته: «در مقطعی آنها برای مدتی سكوت كرده بودند و برخلاف رويه معمول، موضوع جزاير را در نشستهای شورای همكاری خليجفارس مطرح نمیكردند. بله! بيش از يك سال سكوت كردند، به اين اعتبار كه هر دو طرف برای مذاكرات دوجانبه اعلام آمادگی كرده بودند.» او درباره عدم هماهنگی سفر احمدینژاد با وزارت امور خارجه توضیح داده و گفته: «من از اخبار صداوسيما متوجه شدم احمدینژاد به ابوموسی رفته است. وزير امور خارجه امارات فكر كرد من مطلع هستم اما من از اخبار فهمیده بودم و این کار را تا حدودی خراب کرد.»
چه چیزی تغییر کرده؟
باوجود ادعاهای دولت رئیسی، شواهد نشان میدهد تحولات اخیر، درواقع میوه سیاست تنشزدایی با عربستان و امارات در دولت روحانی است. در دولت روحانی رابطه با امارات تحتالشعاع یک مناقشه دیگر قرار گرفت. حمله به سفارت عربستان در دی ماه 1394؛ زمینهساز قطع روابط دیپلماتیک با عربستان و بهدنبال آن، کاهش سطح روابط با امارات بود. اتفاقاتی که هر دو از ید قدرت دولت روحانی خارج بود و توسط جریانی خارج از دولت هدایت میشد. در جریان جنگ یمن، ائتلاف عربستان و امارات در مقابل حوثیهای یمن که حمایت ایران را داشتند، قرار گرفت و این جنگ هم به اختلافات تهران و ابوظبی دامن زد. امارات در سالهای گذشته بارها ایران را به اقدامات بیثباتکننده در منطقه متهم کرده، اما یک حادثه به نقطهعطف تغییر در روابط سرد ایران و امارات تبدیل شد. اردیبهشت 1398، وقوع چند انفجار در بندر الفجیره بازی را در منطقه تغییر داد و زمینهساز چرخش امارات بهسمت ایران شد. با وجود اینکه آمریکا و کشورهای عربی منطقه مستقیما انگشت اتهام را بهسمت ایران نشانه رفته بودند، عبدالله بنزاید آلنهیان، وزیر خارجه امارات درخصوص حادثه حمله به نفتکشها، بااحتیاط صحبت کرد و اعلام کرد: «ما نمیتوانیم کشوری را درخصوص حمله به نفتکشها بهعنوان متهم معرفی کنیم.» یک مقام نفتی اماراتی درباره این حادثه به رویترز گفته بود: «بعضی اوقات شما باید دیپلماتیک رفتار کنید. ما نمیتوانیم آبروی اقتصادیمان را نابود کنیم. شاید بقیه بخواهند اعتبار ما را متزلزل کنند.» دومین نشانه عقبنشینی ناگهانی امارات، تغییر مواضعش در قبال یمن بود. مرداد98 امارات متحده عربی که از ابتدا عضو ائتلاف علیه یمن بود، نیروهای خود را از یمن خارج کرد و عربستان را در مقابل نیروهای حوثی تنها گذاشت. همزمان امارات محاصره قطر را هم شکست. محاصره قطر درواقع تصمیمی بود که عربستان برای تنبیه دوحه بهدلیل ارتباطش با اخوانالمسلمین و ایران اتخاذ کرده بود. شکست محاصره قطر، امارات را یکقدم بیشتر به ایران نزدیک کرد. سومین نشانه نرمش امارات، ازسرگیری نشستهای گارد ساحلی ایران و امارات پس از شش سال وقفه بود. ششمین نشست مقامهای گارد ساحلی ایران و امارات با حضور هیات بلندپایه نظامی امارات در مرداد ماه سال1398 در تهران برگزار شد. این نشست امنیتی، مهمترین نشانه تغییر روابط ایران و امارات بهسمت تنشزدایی محسوب می شد.
چرا امارات تغییر موضع داد؟
امارات متحده عربی حیات خود را مدیون روابط گسترده اقتصادی با جهان است. بنادر امارات، هاب تجاری منطقهاند. امنیت خلیجفارس و این بنادر مهمترین مولفه امنیتساز امارات است. حمله به کشتیها در بندر فجیره، زنگ خطر را برای امارات بهصدا درآورد. هراس ابوظبی از استمرار حملاتی مشابه آنچه در فجیره یا برای تاسیسات نفتی عربستان اتفاق افتاده بود، درواقع، عامل تعیینکننده در چرخش روابطش با تهران بود. چند روز پس از سفر هیات بلندپایه نظامی امارات به تهران، محمد البخیتی، از سران ارشد و عضو دفتر سیاسی گروه انصارالله یمن خبر داد که این گروه پس از تغییر ملموس مواضع سیاسی و نظامی ابوظبی، حملات خود به امارات را به حالت تعلیق درآورده است. یک مساله دیگر هم درخصوص تغییر موضع امارات در قبال ایران موثر بوده است. خبرگزاری آناتولی ترکیه شهریور سال 98، گزارشی از یک نشست محرمانه در امارات منتشر کرد و مدعی شد در این نشست که با حضور محمدبنزاید، ولیعهد ابوظبی و حمدبنراشد آلمکتوم، حاکم دوبی برگزار شده، شاهزادههای اماراتی بر لزوم تغییر استراتژی در قبال ایران مذاکره کردهاند. آناتولی مدعی شده محمدبنراشد از سیاست خارجی کشورش انتقاد کرده است و گفته ما امیدواریم شاید آمریکا اقدام نظامی علیه ایران انجام دهد؛ درحالیکه ترامپ حتی با اینکه ایران، پهپاد آمریکا را ساقط کرده است، خواستار گفتوگو با ایران است. این رسانه ترکیهای مدعی شده محمدبنراشد آلمکتوم در این جلسه، با اشاره به پاسخ مستقیم ایران به آمریکا و عربستان از طریق حوثیهای یمن، گفته: «اگر یک موشک در خاک امارات فرود بیاید، همه سرمایهگذاران خارجی از کشور فرار میکنند و ما قادر نیستیم حتی کارگران آسیایی را هم در کشور نگه داریم.» انور قرقاش در توضیح چرایی ازسرگیری روابط دیپلماتیک با ایران گفته: «اقتصاد یکی از ابزارهای مهم در ایجاد اعتماد متقابل است. ما از اقتصاد در زمینههای مختلف برای تنشزداییهای عمده سیاسی استفاده کردهایم.» همه اینها در شرایطی رخ داده که سه عامل در روابط ایران و امارات، همچنان نقش بازی میکنند. نخست تور خاورمیانهای بایدن و امضای پیمان امنیتی میان آمریکا و اسرائیل و دیگری، عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی منطقه از جمله امارات است. سومین عامل، سیاست ایران برای مسکونیسازی جزایر سهگانه است. اردیبهشت 99، علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه اعلام کرد رهبری دستور دادهاند که مقدمات اسکان مردم در جزایر سهگانه فراهم شود. با این وجود، ابوظبی هرگونه سناریوی تقابل با ایران در آینده را رد کرده است. قرقاش گفته: «ما برای همکاری با کشورها آمادهایم، اما این همکاری قرار نیست علیه کشوری در منطقه به ویژه ایران باشد.» او رسما تاکید کرده: «امارات قرار نیست بخشی از یک رویکرد تقابلی باشد، هرچند مشکلات جدی با ایران و سیاستهای منطقهایاش دارد.»