| کد مطلب: ۹۷۷

محور شرارت یا طراح گفت‌وگوی تمدن‌ها؟

محور شرارت یا طراح گفت‌وگوی تمدن‌ها؟

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

ایران چگونه بحران حادثه 11سپتامبر و محور شرارت را کنترل کرد

تصویر برخورد دو هواپیما به برج‌‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک و سوختن و فروریختن این دو برج، یکی از مشهورترین و مهم‌‌ترین تصاویر خبری قرن 21بود؛ تصویری که می‌‌خواست آغازگر عصری تازه برای سازمان جهانی القاعده باشد و حکمرانی رعب و وحشت توسط این سازمان تروریستی را برای غرب به ارمغان آورد. اما 10سال بعد در 2 می‌‌2011 با کشته شدن اسامه‌بن‌لادن رهبر و بنیانگذارش در ایبت‌آباد پاکستان و 21سال بعد در 31 ژوئیه 2022 با کشته شدن ایمن‌الظواهری رهبر بعدی در کابل، به پایان خود نزدیک شد.

ایران و بحران یازده سپتامبر

ایران به واسطه حضور رهبران القاعده در افغانستان همسایه این سازمان تروریستی بود و عملیات تروریستی 11 سپتامبر، پای مهم‌‌ترین دشمن جمهوری اسلامی ایران یعنی آمریکا را برای انتقام‌جویی از القاعده به افغانستان باز کرد؛ اما واکنش ایران به این رویداد چه بود؟ ایران چگونه بحران اسلام‌هراسی ناشی از اقدام القاعده را که می‌‌توانست به ایران نیز آسیب برساند، کنترل کرد؟ به‌ویژه که رئیس‌جمهور آمریکا، جرج بوش پسر، در پی این عملیات، دو کشور همسایه، ایران و عراق را در کنار کره‌شمالی در لیست «محور شرارت» و خطری بزرگ برای جامعه جهانی معرفی کرد. حملات تروریستی انتحاری در ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ که بیشتر با حمله با برج‌‌های دوقلوی نیویورک مشهور شده است، مجموعه چهار هواپیماربایی تروریستی سازمان جهانی القاعده در خاک ایالات متحده آمریکا بود. در این حادثه، 19تن از اعضای القاعده، چهار هواپیمای تجاری-مسافربری را ربودند و دو هواپیما را به برج‌‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک کوبیدند. در نتیجه این دو برخورد، همه مسافران به همراه عده بسیاری در ساختمان‌‌ها کشته شدند. هواپیمای سوم به پنتاگون، واقع در ارلینگتون در ویرجینیا حمله کرد و هواپیمای چهارم که توسط هواپیماربایان به سمت واشنگتن.دی.سی هدایت می‌‌شد، با مقاومت مسافران در محلی نزدیک شنکسویل، در ایالت پنسیلوانیا سرنگون شد. هیچ‌‌یک از مسافران این پرواز و سه پرواز دیگر زنده نماندند. در جریان این حملات ۲۹۷۷ نفر جان‌شان را از دست دادند. این عملیات مرگبارترین و بزرگترین عملیات «تروریستی» تاریخ لقب گرفت. با وجود اینکه هواپیماربایان از ملیت‌‌های دیگری بودند و افغانستان، محل رهبری القاعده بود، جرج بوش ایران و عراق و کره‌شمالی را به عنوان محور شرارت معرفی کرد. تیم عملیاتی حادثه ۱۱سپتامبر تماماً از کشورهای عربی و عضو سازمان اسلام‌گرای افراطی القاعده بودند؛ ۱۵ تبعه عربستان سعودی، ۲ تبعه امارات متحده عربی، یک تبعه مصری و یک تبعه از لبنان. در شوک این حمله تروریستی هیچ‌کس نتوانست از جرج بوش بپرسد که این ترکیب چه ارتباطی به سه کشور عراق، ایران و کره شمالی دارد و نقش آنها در این رویداد چیست؟ این در حالی است که کمیسیون 11سپتامبر آمریکا در گزارش خود اطلاعات زیادی را از دخالت‌‌های روشن برخی از عوامل حکومتی عربستان در پدید آمدن این واقعه افشا کرد و بعدها مایکل مور مستندساز مشهور آمریکایی در فیلم «فارنهایت 11سپتامبر» به این موضوع اشاره کرد. اما بحران در افغانستان برای ایران دو روز قبل‌‌تر شروع شد؛ 9سپتامبر برابر با ۱۸شهریور ۱۳۸۰ وقتی دو تروریست انتحاری عرب در پوشش خبرنگار موفق شدند احمدشاه مسعود، وزیر سابق دفاع افغانستان و فرمانده نظامی معروف و محبوب نیروهای متحد ایران را به شهادت برسانند؛ افغانستان برای ایران ملتهب شد. ایران پس از شهادت احمدشاه مسعود دیگر نتوانست نفوذ و جایگاه سابق خود در افغانستان را پیدا کند چراکه دو روز بعد آمریکا بهانه مهمی برای لشکرکشی به افغانستان هم پیدا کرد. هر چند هدف بعدی آمریکا به بهانه 11سپتامبر یعنی عراق منجر به سقوط صدام حسین دیکتاتور عراق - کسی که هشت سال با ایران جنگیده بود- و روی کارآمدن دولت‌‌های شیعه متحد و دوست ایران شد. ایران از نخستین کشورهایی بود که پس از این حادثه پیام همدردی با مردم آمریکا ارسال کرد و عده‌‌ای از مردم ایران نیز با حضور در محل سفارت سوئیس در تهران (حافظ منافع آمریکا در تهران) با روشن کردن شمع با قربانیان این حادثه ابراز همدردی کردند. در پیام سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت آمده بود: «به نام ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران، اقدام تروریستی هواپیماربایی و حمله به مراکز عمومی در شهرهای آمریکا که شمار زیادی از مردم بی‌‌دفاع را به کام مرگ کشید، محکوم می‌‌کنم و تأسف عمیق و همدردی خود را با ملت آمریکا به‌‌ویژه آسیب‌‌دیدگان و خانوادهٔ قربانیان حادثه اعلام می‌‌دارم. تروریسم محکوم است و جامعهٔ جهانی باید ریشه‌‌ها و ابعاد آن را بشناسد و برای خشکاندن آن گام‌‌های اساسی بردارد. ارادهٔ اصولی دولت جمهوری اسلامی ایران قطعاً در این مسیر قرار دارد و برای تحقق این باور اسلامی و انسانی از هیچ اقدامی دریغ نخواهد داشت.»

چگونه گفت‌وگوی تمدن‌ها به کمک ایران آمد؟

در پی این رویداد، تونی بلر، نخست‌وزیر انگلیس در پیامی از موضع‌‌گیری سریع سیدمحمد خاتمی در قبال حوادث تروریستی نیویورک و واشنگتن تقدیر کرد و اظهار داشت: «پیام به موقع شما در مسائل اخیر بسیار مهم، مثبت و تاثیرگذار بوده و این موضع‌‌گیری از این که مساله اخیر به تقابل میان غرب و مسلمانان منجر شود، مانع گردیده است. ما نباید اجازه دهیم تروریست‌‌ها، فرهنگ‌‌ها و ادیان ما را در تقابل با یکدیگر قرار دهند بلکه این مقابله دنیای متمدن با وحشی‌‌گری است. باید با کمک یکدیگر در جهت این موضوع که حوادث تروریستی اخیر آمریکا با مساله دینی مرتبط نیست، روشنگری کنیم. تمایل جدی همه ما برای از بین بردن اینگونه اقدامات ترویستی است.» گرهارد شرودر صدراعظم آلمان نیز در تماس تلفنی با سیدمحمد خاتمی از مواضع ایران در قبال حوادث تروریستی در آمریکا قدردانی کرد. تونی بلر، نخست‌وزیر انگلیس در پایان پیام خود اظهار امیدواری کرده بود که طرح گفت‌وگوی تمدن‌‌ها که از طرف سیدمحمد خاتمی مطرح شده است در تفاهم و نزدیکی ادیان موثر واقع گردد. پیشنهادی که گویا برای نزدیکی ادیان موثر واقع نشده بود، اما دست‌کم می‌‌توانست سایه جنگ را از سر ایران دور کند. سیدمحمد خاتمی در سپتامبر ۱۹۹۸ در پنجاه‌وسومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد خود مبنی بر گفت‌وگوی تمدن‌‌ها را ارائه کرد و سازمان ملل متحد نیز در بیانیه‌‌ای سال ۲۰۰۱ را «سال گفت‌وگوی تمدن‌‌ها» نام نهاد. کمتر از یک ماه بعد از حملات 11سپتامبر، سازمان ملل پیش‌نویس قطعنامه گفت‌وگوی تمدن‌‌ها را به عنوان سند مجمع عمومی تصویب کرد؛ فقط سه روز پس از تصویب مکانیزم «همه برای یکی» در شورای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو برای حمله متقابل به افغانستان به عنوان کشور حامی و پناه‌دهنده القاعده و یک ماه بعد نیز هم‌زمان با لشکرکشی ناتو به افغانستان، مجمع عمومی سازمان ملل متحد این قطعنامه را به تصویب رساند. اما سال گفت‌وگوی تمدن‌‌ها در نیمه خود شاهد شعله‌ور شدن جنگ غرب به رهبری آمریکا علیه جهان اسلام بود. افراطی‌‌ترین تروریست‌‌های اسلامی با افراطی‌‌ترین محافظه‌‌کاران آمریکایی روبه‌رو شده بودند. جرج بوش حتی وقتی ظرف مدت کوتاهی دولت طالبان در افغانستان را سرنگون کرد باز هم آرام نگرفت و گفت: «جنگ آمریکا بر ضدتروریسم از افغانستان فراتر می‌‌رود. سال آینده سال جنگ خواهد بود.» مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی خود برای ائمه جمعه سراسر کشور ضمن محکوم کردن این حرکت تروریستی فرمودند: «دنیا به درستی آن حوادث و کشته شدن عده‌‌ای مردم بی‌دفاع را محکوم کرد اما آمریکایی‌‌ها به‌گونه‌‌ای برخورد می‌‌کنند که انگار تاکنون هیچ حادثه تروریستی دیگری در هیچ جای جهان اتفاق نیفتاده است. در دنیا تروریست‌‌های معروفی وجود داشته‌اند. اما در کجای دنیا سابقه داشته است که کسانی را به اقدامات تروریستی متهم کنند، سپس به عنوان قاضی برای آنها مجازات تعیین کنند و بعد هم به بهانه اجرای حکم آن چند متهم، مردم یک کشور را هدف موشک‌باران و بمباران قرار دهند؟» آیت‌‌الله هاشمی‌رفسنجانی نیز در خطبه‌‌های نمازجمعه درباره شرایط جهانی گفت: «شرایط ذاتاً خوب نیست. ولی آنچه که اتفاق افتاد یک نمود بسیار بدی از همین شرایط است که خیلی مهم است. نماد قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی مقتدرترین کشور دنیا منهدم شد. یعنی ضربه‌‌ای به آنجا وارد شد که اگر آنهایی که دنبال این کار بودند، با این هدف عمل کرده باشند، خواستند نشان دهند که دنیا چقدر آسیب‌‌پذیر است و یک نوع جدیدی از جنگ در دنیا بروز کرد که چنین حربه‌‌ای تا به حال گرفته نشده‌‌بود و چنینی روشی معمول نبود و این باب تازه‌‌ای است. این تابلوی کوچکی از چهره دنیاست که الان هست. اگر دنیا و خود آمریکا درست عمل کند، حادثه اخیر می‌‌تواند حرکتی در جهت پایان دادن به این ناامنی‌‌ها و بی‌‌ثباتی‌‌ها باشد که امروز حاکم است. می‌‌تواند معکوس هم شود. اگر بد اداره شود، می‌‌تواند دنیا را گرفتار بحران بسیار خطرناکی کند. این بستگی به مدیریت آنجا دارد که تا به حال خوب نبوده است. موضع ایران در این قسمت روشن است، شما می‌‌بینید که از همان لحظه اول، مسئولان و رسانه‌‌های ما در جهت مخالفت با تروریسم به طور طبیعی - نه قراردادی - حرکت سالمی کردند. محکومیت این‌‌گونه قتل‌‌عام‌‌ها و این‌‌گونه حرکت‌‌ها و ابراز همدردی که در ایران شد، حتّی بیش از حدّ انتظار خود آمریکایی‌‌ها بود. چون آمریکایی‌‌ها در این سال‌ها به ما خیلی بد کردند. هیچ‌‌وقت در عزای ما شریک نبودند. بلکه همیشه در عزای ما شادمان بودند. ولی در عین حال ملت، مسئولان و رسانه‌‌های ما، حالت انتقام را به خودشان نگرفتند و ابراز همدردی خوبی کردند و امیدوار هستیم که این ابراز همدردی بتواند ادامه پیدا کند و علت آن، این است که ما می‌‌فهمیم تروریسم یعنی چه.» با این حال، ایران در آن زمان از سقوط طالبان به عنوان یک دولت تروریستی که دیپلمات‌‌های ایرانی و شیعیان هزاره را در مزارشریف به شهادت رسانده بود نیز استقبال می‌‌کرد و امیدوار بود پس از سقوط طالبان، متحدان ایران در دولت جدید افغانستان به قدرت برسند. با وجود اینکه احمدشاه مسعود به شهادت رسیده بود، اما برهان‌الدین ربانی، رئیس‌جمهور دولت قانونی افغانستان و کابینه او، متحدان نزدیک ایران، آماده در دست گرفتن قدرت بودند؛ امری که آمریکا مانع آن شد و حامد کرزی، سیاستمداری گمنام از پشتون‌‌های قندهار را به قدرت رساند.

چگونه ایران محور شرارت شد؟

آمریکا پس از حملات 11سپتامبر با نادیده گرفتن بسیاری از واقعیت‌‌ها و ردپای متحدان خود نظیر پاکستان و عربستان در حمایت از افراط‌گرایی اسلامی و استفاده از آنان به عنوان ابزار در پیگیری سیاست‌‌های منطقه‌‌ای انگشت اتهام خود را به سوی ایران و برخی کشورهای دیگر گرفت. ادعای وجود سلاح‌‌های کشتار جمعی در عراق که هیچ شواهدی برای آن در دست نبود و پس از اشغال نیز بطلان آن به اثبات رسید و مشخص شد سازمان‌‌های اطلاعاتی غربی از عدم وجود این سلاح‌‌ها در عراق اطمینان داشته‌‌اند، از کمترین ادعاهای بی‌اساس بود. ادعای دیگر حمایت یا دخالت ایران در حملات 11سپتامبر بود که بیشتر به عنوان دستاویزی در دست دادگاه‌‌های ایالات متحده برای بلوکه و مصادره کردن دارایی‌‌های ایران به کار رفت و میلیارد‌‌ها دلار از این دارایی‌‌ها را به نفع خانواده‌‌های قربانیان 11سپتامبر مصادره و مصرف کرد. بن‌لادن تا زمان مرگش در پاکستان و در چند کیلومتری آکادمی نظامی پاکستان سکونت داشت و در همان محل مورد حمله کماندوهای نیروی دریایی آمریکا قرار گرفت و آمریکا اعلام کرد عملیات را به طرف پاکستانی اطلاع نداده بود، حتماً از ترس آنکه بن‌لادن را پیش از عملیات نجات داده و جابه‌جا کنند. پس از گذشت مدتی، پیگیری منابع مالی القاعده از عربستان سعودی و امارات متحده عربی سردرآورد و مشخص شد که شهروندان مصری، اردنی، تونسی و عربستانی متحدان منطقه‌‌ای آمریکا، بیشترین اعضای این شبکه تروریستی را تشکیل می‌‌دادند و ردپای هیچ ایرانی و حتی عراقی در ارتباط با القاعده وجود نداشته است. اما این برای جرج بوش اهمیتی نداشت. او به دنبال اهداف سیاسی و اقتصادی خود بود. افغانستان اهمیت اقتصادی چندانی نداشت، اما عراق منابع نفتی غنی داشت و اشغال این دو کشور، ایران را در محاصره آمریکا قرار می‌‌داد و به هدف آسان بعدی تبدیل می‌‌کرد، هر چند توان دیپلماسی ایران برای پیشگیری از جنگ و توان نظامی‌‌اش برای بازدارندگی و دفاع متقابل موانع عمده جرج بوش بود. علاوه بر این دو عامل، طولانی شدن جنگ در افغانستان با وجود سقوط دولت طالبان و روی کار آمدن متحدان ایران در عراق دو موضوع پیش‌‌بینی‌نشده توسط آمریکایی‌‌ها بود که توان آنها برای ادامه جنگ‌افروزی در منطقه را کاهش داد. گزارش کنگره‌‌ی آمریکا نقش ایران در حملات 11سپتامبر را به این صورت ذکر کرده است: «جمهوری اسلامی ایران به القاعده در ایجاد خطوط امن مالی فراهم کردن امکانات اطلاعاتی و آموزشی و طراحی عملیات 11سپتامبر کمک کرده است. ایران علاوه بر این، هنگام حمله‌‌ی آمریکا به افغانستان به صدها عامل القاعده پناه داده و از این سازمان در حمله‌‌های تروریستی به ریاض در سال ۲۰۰۳ حمایت کرده است.» فرار برخی از اعضای القاعده و حتی خانواده بن‌لادن به ایران هنگام حملات آمریکا به افغانستان امری محتمل به نظر می‌‌رسد و اخباری از حضور اعضای القاعده در زندان‌‌های امنیتی ایران نیز وجود داشت اما اینکه آمریکا حضور اعضای القاعده در زندان‌‌های ایران را به معنای پناه دادن آنها قلمداد کند، ناشی از انگیزه‌‌های سیاسی است. در نوامبر سال ۲۰۲۰ آمریکا مدعی شد، عبدالله احمد عبدالله، معروف به ابومحمد المصری، نفر دوم عملیاتی القاعده، به همراه دخترش، توسط مأموران اسرائیل و به درخواست ایالات‌متحده در خیابان پاسداران تهران کشته شده است. دختر ابومحمد مصری، همسر حمزه بن‌لادن پسر اسامه بن‌لادن بود. البته منابع آمریکایی اذعان کردند که ابومحمد مصری پس از 12سال زندانی بودن در تهران روابط و انگیزه‌‌های خود را از دست داده بود و در ایران تحت‌نظر امنیتی سکونت داشت و انگیزه آمریکا از کشتن او انتقام‌جویی برای بمب‌‌گذاری سال 1998 در سفارت آمریکا در دارالسلام، تانزانیا و نایروبی و کنیا بود. وزارت امور خارجه ایران حضور این عضو القاعده در ایران را تکذیب کرد و خبرگزاری مهر گزارش داد که دو شهروند لبنانی به نام‌‌های حبیب داوود (استاد تاریخ و ۵۸ ساله) مرتبط با حزب‌‌الله لبنان و دخترش مریم (۲۷ ساله)، در حوالی گلستان یکم در خیابان پاسداران تهران به ضرب چهار گلوله کشته شد‌‌ه‌‌اند. خطیب‌‌زاده سخنگوی وزارت امور خارجه با یادآوری اینکه گروه تروریستی القاعده، زاده سیاست‌‌های غلط ایالات متحده و متحدانش در منطقه بوده است، گفت: «واشنگتن و تل‌‌آویو هرازچندگاهی برای شانه خالی کردن از مسئولیت اقدامات جنایت‌‌بار این گروه و دیگر گروه‌‌های تروریستی در منطقه، تلاش می‌‌کنند با دروغ‌‌پردازی و درز اطلاعات ساختگی به رسانه‌‌ها، ایران را مرتبط با چنین گروه‌‌هایی به تصویر بکشند.»

یازده سپتامبر و آینده جهان

11سپتامبر برخلاف شوک اولیه خود چیز زیادی را در جهان تغییر نداد. دو کشور ضعیف هدف حمله بزرگترین ابرقدرت جهانی قرار گرفتند و 20سال بعد آمریکا مجبور شد این دو کشور را بدون دستاورد مهمی تخلیه کند و ایران با سقوط دشمنی قدیمی چون صدام حسین فرصت یافت در غرب آسیا نقش مهم‌‌تری ایفا کند و هر چند القاعده ضعیف شد، اما جای خود را به سازمان‌‌های تروریستی مخوف‌‌تری چون داعش داد. طالبان دوباره در افغانستان حاکم شد، اما این بار تلاش دارد روابط متوازن‌‌تری با همسایگان خود از جمله ایران داشته باشد و هر چند در زبان مدعی است با القاعده ارتباطی ندارد، اما ایمن‌‌الظواهری در خانه مشاور سراج‌‌الدین حقانی، وزیر داخله‌‌ امارت اسلامی توسط پهبادهای آمریکایی کشته ‌‌شد و برخلاف ادعای رئیس‌‌جمهورهای آمریکا پس از ترور رهبران هر یک از این گروه‌‌ها، دنیا جای امن‌‌تری برای زندگی نشده است و داستان ترور و افراط‌گرایی و جنگ ادامه دارد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی