| کد مطلب: ۱۷۴

فرصت‌های از دست رفته ایران در خزر

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

مرتضی بهروزی‌فر، کارشناس‌ارشد انرژی در گفت‌وگو با هم‌میهن تشریح کرد

با وضع تحریم‌‌ها علیه روسیه، بحث تامین انرژی برای اروپا تبدیل به یک مشکل امنیتی جدی شده و طبیعتاً اروپایی‌‌ها به‌دنبال راهکارهای کوتاه‌‌مدت، میان‌‌مدت و بلندمدت هستند که بتوانند مساله جایگزین انتقال انرژی از روسیه را حل کنند. ایران به‌عنوان یکی از تامین‌کنندگان مهم انرژی در جهان مطرح و برخی مسیرهای انتقال انرژی جهان نیز حول ایران شکل گرفته است. شرایط کنونی روسیه فرصتی تاریخی برای صادرکنندگان انرژی ایجاد کرده است که در گفت‌وگو با «مرتضی بهروزی‌فر» به بررسی مسائل پیرامون آن پرداختیم.

یکی از مسیرهای جایگزین‌‌ که برای تامین انرژی اروپا مطرح است، بحث قدیمی ترانس خزر و انتقال گاز و نفت ترکمنستان و قزاقستان است. با توجه به محدودیت‌‌هایی که رژیم حقوقی دریای خزر ایجاد می‌‌کند، ارزیابی‌‌تان چیست؟ آیا ترانس خزر امکان عملی شدن را دارد؟ آیا این کشورها خواهند توانست به‌صورت جدی به بازار انرژی اروپا راه پیدا کنند؟

قزاقستان قسمت عمده نفتش را از طریق دریای خزر و با کشتی‌‌ها و تانکرهای کوچک به باکو و سپس به اروپا منتقل می‌کند و انتقال بخش دیگر را هم از مسیر خط ‌لوله و از داخل خاک روسیه انجام می‌‌دهد، اما اینکه ترانزیت نفت‌ و ‌گاز از بستر دریای خزر اتفاق بیفتد و خط لوله ساخته شود، حداقل برای دو، سه دهه است که کشورها درصدد انجام آن هستند ولی به‌خاطر اینکه رژیم حقوقی دریای خزر هنوز تکمیل نشده است و اگر چنین خط لوله‌‌ای کشیده شود، مسیر انتقال انرژی روسیه دچار مشکل اساسی خواهد شد، این امر انجام نشده است. نظر من است که روس‌‌ها به‌هیچ‌عنوان اجازه نخواهند داد چنین خط لوله‌‌ای از بستر دریای خزر کشیده شود چون می‌‌دانند عملاً قدرت مانور و تسلط روسیه بر کشورهای آسیای مرکزی از بین خواهد رفت. حداقل از نظر تئوریک بعید می‌‌دانم این خط لوله امکان کشیده شدن داشته باشد. البته‌‌ در عالم سیاست عوامل تاثیرگذار بسیاری وجود دارند ولی نظر کارشناسی من، این است که بعید می‌‌دانم این خط لوله به احداث برسد.

طبیعتاً وقتی قرار باشد تحریم‌‌ها علیه روسیه جدی شود و راه بستر دریای خزر هم احداث نشود، راه منطقی دیگر، انتقال انرژی از طریق ایران و اساساً دسترسی به نفت و گاز خود ایران است. این امر را تا چه حد محتمل می‌‌دانید که ایران که خودش صادرکننده مهم انرژی است، بتواند متصل شود و در بحث انتقال انرژی به اروپا نقش ایفا کند؟

پس از فروپاشی شوروی، اکثر کشورهای باقی‌مانده از اتحاد جماهیر شوروی به دریا راه ندارند و توسط کشورهای دیگر احاطه شده‌‌اند. تصور این بود که ایران می‌‌تواند بهترین مسیر برای انتقال نفت و گاز این کشورها (ترکمنستان، قزاقستان و حتی آذربایجان) باشد؛ این‌گونه که این کشورها ابتدا نفت‌‌ خود را به خلیج‌فارس منتقل و سپس از خلیج‌فارس صادر کنند. اگر این امر انجام می‌شد، برای صادرات مقرون‌به‌صرفه‌‌ترین حالت بود چون این کشورها به دریای آزاد راه پیدا می‌‌کردند و امکانش را داشتند که نفت‌‌شان را به هر جای دنیا منتقل کنند؛ چه به اروپا، چه به آسیای جنوب‌شرقی و یا هر جای دیگر دنیا. این بهترین مسیر بود ولی متاسفانه با توجه به سیاست‌‌ها و مسائل و تقابلی که در سه، چهار دهه گذشته با قدرت‌‌های جهانی داشتیم، این امر انجام نشد. اگر انجام می‌شد، ایران می‌‌توانست واقعاً به هاب انتقال انرژی منطقه تبدیل شود. خودتان می‌‌دانید در چنین شرایطی امکان اینکه بشود ایران را تحریم کرد، خیلی کم می‌‌شد. یعنی برای بازارهای جهانی ریسک بالایی داشت کشوری که مسیر انتقال بخش قابل توجهی از نفت و گاز دنیاست، دچار مشکل شود؛ و به این دلیل تحریم کردن و تحت فشار قرار دادن ایران، انجام نمی‌شد. ایران می‌‌توانست یکی از امن‌‌ترین، کوتاه‌‌ترین و اقتصادی‌‌ترین مسیرهای انتقال نفت و گاز این کشورها باشد که عملاً حذف شد؛ با خط لوله‌‌ای که احداث شد، چه نفت و چه گاز از آذربایجان و بقیه کشورها به اروپا منتقل می‌شود که متاسفانه این مساله، موقعیت ایران را تحت‌‌الشعاع قرار داد. الان هم با توجه به تحریم‌‌هایی که وجود دارد، این تصور که چنین مسیری ایجاد شود، دور از ذهن است. در دولت اصلاحات چنین امتیازی به قزاقستان داده شد و در نتیجه آن، پالایشگاه شمال کشور یعنی پالایشگاه تهران و تبریز ارتقا داده شد و آماده پذیرش نفت سی‌‌آی‌‌اس شد؛ چه برای قزاقستان، چه ترکمنستان و چه آذربایجان این امکان فراهم شد که تا 400‌هزار بشکه نفت‌‌شان را سوآپ کنیم یعنی نفت‌‌شان را در تهران و تبریز مصرف کنیم و معادلش را با یک صافی که از آن رد می‌‌شود، در خلیج‌‌فارس به مشتر‌‌ی‌‌های این کشورها تحویل بدهیم؛ که متاسفانه این مساله هم در دولت احمدی‌‌نژاد منتفی شد و این اتفاق خوبی که می‌‌توانست ادامه داشته باشد، انجام نشد؛ اتفاقی که می‌‌توانست هم موقعیت ایران را تثبیت کند، هم کسب درآمد کند، هم از هزینه‌‌هایی که به واسطه انتقال نفت از جنوب به شمال تا پالایشگاه تهران و تبریز ایجاد می‌شود، جلوگیری ‌‌شود. در‌حال‌حاضر، متاسفانه سرمایه‌گذاری در ایران تبدیل به یک موضوع غیرقابل اعتماد شده است.

آیا با برجام امید می‌‌رفت که این اتفاق بیفتد و گره‌‌ها در زمینه خطوط انتقال انرژی باز شود؟

با برجام یک‌‌سری مشکلات حل خواهد شد. یعنی ما امکان صادرات نفت و انتقال پول آن به کشور را خواهیم داشت و می‌توانیم بعضی کالاها و تکنولوژی‌‌ها را به کشور وارد و از آنها استفاده کنیم؛ ولو تکنولوژی‌‌های سطح پایین. اما در نظر داشته باشید ایران که با تهدید اسرائیل مواجه است و هر لحظه احتمال می‌‌رود با رفتن بایدن، ترامپ یا هر رئیس‌جمهور دیگری بیاید و بخواهد آن را تحریم جدید کند، نمی‌‌تواند محل امنی باشد. انتقال انرژی هم از مسائلی است که نیازمند سرمایه‌‌گذاری سنگین است. در چنین شرایطی بعید می‌‌دانم طرف مقابل بخواهد تخم‌‌مرغ‌‌هایش را در سبدی بگذارد که سوراخ است، یعنی هر آن امکان دارد تخم‌‌مرغ‌‌ها بیفتد و بشکند و از بین برود. با برجام مشکل روزمره‌‌مان حل خواهد شد. مشکل ما در صنعت نفت، خودروسازی و صنایع دیگر نیازمند تکنولوژی خارجی است. موقعی این مسائل حل خواهد شد که مشکلات‌‌مان را با دنیا حل کنیم. مسلم بدانید امکان جذب سرمایه‌‌گذاری و تکنولوژی سطح بالای دنیا موقعی فراهم می‌شود که مشکلات ایران با دنیا حل شده باشد که مسلماً آن یک قدم بالاتر از برجام است.

دولت فعلی دست‌‌کم در اعلام سیاست‌‌ها می‌‌گوید به‌دنبال رابطه با کشورهای منطقه و همسایه است. با اتفاقی که بعد از حمله روسیه به اوکراین افتاده و به نظر می‌‌رسد بلوک جدیدی حول روسیه در حال شکل‌گیری است، ایران می‌‌تواند سیاست جدیدی را اتخاذ کند؟

اکنون اردوغان، تهران است. آیا می‌توان از او یک مجوز گرفت که فقط یک میلیون دلار پول ایران را منتقل کند؟ آیا این کار را می‌‌کند؟ این حرف‌‌هایی که متاسفانه زده می‌‌شود، مبنای جدی و کارشناسی ندارد. مشکل ما این نیست که با لیر ترکیه سرمایه‌گذاری و خرید و فروش کنیم. قدر مسلم بدانید در‌حال‌حاضر روسیه برای توسعه صنعت نفت و گازش دچار مشکلات اساسی خواهد شد. مثلاً صنعت ال‌‌‌‌پی‌‌جی روسیه را ببینید؛ همه‌‌اش غربی است، حتی یک پیچ‌و مهره هم روسی نیست. در صنعت نفت و صنایع پیشرفته، متاسفانه روسیه حرفی برای گفتن ندارد. این‌‌که ما تصور کنیم کشورهای منطقه تحریم‌‌های آمریکا را به جان بخرند و با ایران ارتباط داشته باشند، کاملاً دور از ذهن است. به‌طور مثال، عراقی که ایران کمک زیادی به آن کرد و از افتادن در دامن داعش نجاتش داد، آیا می‌‌آید خودش را تحت ریسک تحریم‌‌های آمریکا قرار بدهد؟ خیلی دور از ذهن است. مشکلات ما با ارتباط‌‌ با کشورهای همسایه‌‌ حل نخواهد شد، یعنی نه اینها می‌‌توانند کل نفت و گاز ما را بخرند و نه می‌‌توانند نیازمندی‌‌های ما را برطرف کنند. شما با افغانستان و پاکستان چه ارتباطی می‌‌خواهید داشته باشید؟ چه می‌‌خواهید از عراق بگیرید که مشکلات داخلی‌تان را حل کنید؟ از ترکمنستان چه می‌‌خواهید بگیرید؟ این کشورها چه دارند؟ من به عنوان کسی که اقتصاد خوانده، بدیهیات را نفی نمی‌‌کنم؛ این یک اصل بدیهی است که باید ارتباطات منسجمی با کشورهای همسایه‌‌ داشته باشیم؛ طبیعی است ولی مسلماً اینها نمی‌‌توانند مشکلات ما را حل کنند. در‌حال‌حاضر ما در صنعت نفت دچار مشکلیم؛ حداقل سه دهه است که می‌‌خواهیم صنعت ال‌‌‌پی‌جی را توسعه دهیم؛ کدام کشورها می‌‌توانند به ما کمک کنند؟ آیا روسیه می‌‌تواند به ما کمک کند؟ حتی چین می‌‌تواند به ما در این زمینه کمک کند؟ مساله این است که مخصوصاً در صنعت نفت و گاز، اصل تکنولوژی دست آمریکایی‌‌ها و بعضی کشورهای اروپایی است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی