عیار بلوف حمله به ایران
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
برخی معتقدند که شرایط در اوکراین بار دیگر نشان داده که یک طرف برای اعلام جنگ علیه طرف دیگر، بالاخره توجیهی خواهد یافت؛ چه این توجیه قانعکننده باشد و چه نباشد. از جهتی، تاریخ 60 ساله اخیر خاورمیانه نیز این نظریه را تائید میکند. تنها چند روز قبل از اینکه اسرائیل در سال 1956 به صحرای سینا حمله کند، انقلاب ضدکمونیستی مجارستان به وقوع پیوست. ارتش اتحاد جماهیر شوروی با استفاده از تمرکز و توجه کشورهای جهان بر بحران سوئز، به بوداپست حمله کرده بود. در نمونهای دیگر، در سال 1967، تصمیم جمال عبدالناصر، رئیسجمهور وقت مصر برای بستن تنگه تیران به روی کشتیهای اسرائیلی، بهانهای به دست لوی اشکول، نخستوزیر وقت اسرائیل داد تا جنگ شش روزه را آغاز کند. درست پس از حمله روسیه به اوکراین، برخی رسانههای اسرائیلی در گزارشهایی ابراز نگرانی کردند که ایران ممکن است از فرصت این جنگ استفاده کرده و به نیروهای نیابتی خود در خاورمیانه دستور دهد تا حملاتی را علیه اسرائیل انجام دهند. اگر منصفانه به این ادعا بنگریم، باید گفت که این نگرانیها اگر در خصوص رخدادهای قرن نوزدهم و ماجرای هولوکاست مطرح میشد، بیشتر باورپذیر بود تا در خصوص مسالهای مثل احیای توافق هستهای با ایران. این اسرائیل است که درباره تهدید امنیتی از جانب ایران فریاد سر داده است. اما ایران میداند که تحریک اسرائیل، بدون شک مذاکرات را پیچیدهتر خواهد کرد. صحبت در مورد برنامههای اسرائیل برای حمله به تاسیسات هستهای ایران بسیار مطرح میشود. در خصوص برنامه هستهای ایران، مساله انباشت اورانیوم با درجه تسلیحات کافی برای ساخت بمب اتمی چندان هم مهم نیست، چراکه ایران میتواند این کار را در عرض چند هفته انجام دهد. بلکه مساله مهم بهدست آوردن یک سیستم ارائه و ساخت سلاح است که توسعه آن حداقل دو سال طول میکشد. هیچ نشانهای مبنی بر اینکه ایران برای توسعه سیستم موشکی بالستیک خود عجله دارد، وجود ندارد، زیرا این چیزی نیست که بتوان آن را پنهان کرد. علاوه بر این، ایران تمایلی ندارد که بهانهای به اسرائیل بدهد. مقامات اسرائیلی میگویند به توافق هستهای بین ایران و قدرتهای بزرگ جهانی پایبند نیستند. آنها این حق را برای خود محفوظ میدارند که بهطور یکجانبه برای رفع تهدید اتمی ایران اقدام کنند. با این حال، آنها در متقاعد کردن آمریکا در این خصوص که حمله به ایران، با توجه به سرعت فعلی پیشرفت برنامه هستهای تهران قابل توجیه است، مشکل خواهند داشت. حتی اگر اسرائیل بدون دخالت مستقیم آمریکا به تأسیسات هستهای ایران حمله کند، تنها میتواند برای چند سال برنامه هستهای ایران را مختل کند و پس از آن ایران میتواند فعالیتهای خود را از سر گرفته و پیش میبرد. در هر صورت، اسرائیل قبل از حمله به ایران، مجبور است ابتدا قابلیتهای موشکی و پهپادهای دقیق حزبالله را از میان ببرد. حزبالله اولین خط دفاعی ایران در برابر اسرائیل است. اسرائیل در سال 2000 بدون دستیابی به توافق صلح، به طور یکجانبه از جنوب لبنان خارج شد. این سیاست همیشگی اسرائیل برای جلوگیری از تشدید تنش با حزبالله بوده است. حزبالله هم قوانین جدید بازی را درک کرده و هیچ تلاشی برای نقض آن انجام نداده است. البته در این خصوص یک استثنا وجود دارد و آن تلاش حزبالله در جولای سال 2006 بود که طی یک حمله مرزی محدود سعی کرد چند نیروی ارتش اسرائیل را اسیر بگیرد. در سالهای پس از آن، سیدحسن نصرالله، رهبر حزبالله، اعلام کرد که حزبالله تکنولوژی توسعه موشکهای بالستیک دقیق را در اختیار دارد. نصرالله تاکید کرد که حزبالله به توانایی بازدارندگی اسرائیل دست یافته و توازن قوا با ارتش اسرائیل برقرار کرده است. حتی اخیراً، اعلام کرد که حزبالله یک پهپاد را بر فراز شمال اسرائیل به پرواز درآورده که نه ارتش اسرائیل و نه سامانه گنبد آهنین، نتوانستند آن را رهگیری کنند. البته مسلما یک پهپاد کوچک، توازن نظامی قدرت را که به نفع اسرائیل است، تغییر نخواهد داد، اما اگر حزبالله به تکنولوژی تولید و توسعه هواپیماهای بدون سرنشین دست یافته باشد، باید گفت که این تحول میتواند اسرائیل را نگران کند. در هر صورت اگر اسرائیل تصمیم به حمله به سایتهای هستهای ایران بگیرد، قبل از آن باید فکری درباره توان نظامی حزبالله بکند. برای فرماندهان ارتش اسرائیل، سوال این نیست که آیا آنها دوباره به جنگ با حزبالله خواهند رفت یا نه، بلکه سوال ااین است که این جنگ چه زمانی آغاز خواهد شد. پیششرطهای حمله اسرائیل به زیرساختهای هستهای ایران آماده نیست، اما پیششرطها برای حزبالله فراهم شده است. ممکن است پس از حمله روسیه به اوکراین، بهرغم هشدارهای مکرر، توقف اقدام اسرائیل علیه حزبالله برای ایالات متحده دشوار باشد. اسرائیل ممکن است ادعا کند که در مقایسه با دلایلی که روسیه برای حمله به اوکراین مطرح کرد، دلایل امنیتی قانعکنندهتری برای حمله به حزبالله لبنان دارد.