| کد مطلب: ۳۰۷

سوء‌تفاهم چهل‌ساله

سوء‌تفاهم چهل‌ساله

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

درباره روابط ایران و مصر پس از انقلاب که همواره جایی بین آشتی و خصومت بوده است

در هفته‌های گذشته و در جریان سفر اخیر عبدالفتاح السیسی رئیس‌جمهوری مصر به مسقط، منابع دیپلماتیک از دیدار میان دو هیات بلندپایه ایرانی و مصری و توافق بر سر گسترش روابط بین دو کشور خبر دادند. رابطه سیاسی ایران و مصر به عنوان دو کشور کهن و مهم منطقه طی چهاردهه گذشته در محاق رفته است. دلایل این فطرت چهل‌ساله متفاوت بوده، اما نتیجه یکسان؛ تجدید روابط پس از گذشت زمان طولانی سخت و پیچیده است و هربار تلاشی شده و بعد از مدت کوتاهی دوباره به بن‌بست خورده، اما این بار به نظر می‌رسد یک گام فراتر رفته‌ایم.

روابط ایران و مصر، همیشه بین جدایی و آشتی

مصر همواره به عنوان یکی از رهبران جهان عرب مطرح بوده و هر چند در سال‌های اخیر به دلیل ضعف و مشکلات اقتصادی افول کرده، اما همچنان اهمیت سنتی خود را حفظ کرده و به عنوان یک قطب و محور مطرح است. ایران در زمان قاجار از نخستین کشورهایی بود که استقلال این کشور از بریتانیا را به رسمیت شناخت. در دوران پهلوی ابتدا با ازدواج فوزیه، دختر ملک فؤاد پادشاه درگذشته مصر و خواهر ملک فاروق پادشاه وقت مصر و محمدرضا ولیعهد رژیم سابق، ارتباط ایران و مصر مستحکم شد، اما با جدایی این دو در سال 1327 روابط سرد شد و پس از سقوط رژیم سلطنتی در مصر و روی کارآمدن دولت پان‌عربی جمال عبدالناصر تیره‌تر شد. گویی آه سرد شاهزاده فوزیه برای همیشه روابط دو کشور را طلسم کرد. عبدالناصر با طرح ادعاهای پان‌عربی چون نام جعلی برای خلیج‌فارس و ادعا بر سر جزایر ایرانی و خوزستان سنگ‌بنای تیرگی روابط دو کشور را نهاد، میراثی که اکنون شیخ‌نشین‌های خلیج فارس بیشتر داعیه‌دار آن هستند تا خود مصر. با روی کار آمدن انورسادات که برخلاف عبدالناصر به غرب و آمریکا متمایل بود دوباره روابط گرم شد و فراتر از روابط سیاسی انورسادات تبدیل به دوست نزدیک و صمیمی محمدرضا پهلوی شد و محمدرضا او را «برادر محبوب» خود می‌نامید؛ برادری که در دوران فرار و آوارگی محمدرضا و روزهای پایان عمرش به او پناه داد و در نهایت جسد او هم در مسجد سلطنتی الرفاعی در کنار ملک فاروق آخرین پادشاه مصر و برادر فوزیه به خاک سپرده شد. همین ماجرا و البته پیمان کمپ دیوید با اسرائیل یک سال پیش از وقوع انقلاب ایران که نخستین پیمان دوستی یک کشور عربی با اسرائیل بود برای دشمنی انقلابیون ایران با مصر کافی بود. پس از ترور انورسادات توسط سروان خالد اسلامبولی از اعضای جهاد اسلامی مصر و سروان ارتش این کشور، ایران خالد اسلامبولی را شهید اعلام کرد و نامش را بر یکی از خیابان‌های شهر تهران گذاشت؛ نامی که تا دهه‌ها چون استخوانی در گلوی روابط ایران و مصر گیر کرده است. بارها در دولت سیدمحمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد موضوع تغییر نام این خیابان به موضوع مذاکره طرف‌های مصری و ایرانی بدل شد. مصر هم البته کم نگذاشت و در جنگ هشت‌ساله عراق علیه ایران کنار صدام ایستاد. حسنی مبارک، معاون انورسادات که پس از وی قدرت را در مصر در اختیار گرفته بود پس از 25 سال برای نخستین بار در سال 1382 در ژنو با سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور ایران دیدار کرد، سال 1388 هم علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در قاهره با حسنی مبارک دیدار کرد، اما روابط ایران با دشمنان حسنی مبارک بهتر شد. وقتی خاتمی در سال 1386 که دیگر رئیس‌جمهور نبود برای شرکت در اجلاس بین‌المللی «دنیای اسلام ‌و جهانی شدن» به مصر رفت با استقبال مبارک روبه‌رو شد، مبارک در دیدار خصوصی به خاتمی گفت که آمریکایی‌ها به دنبال ساقط کردن حکومت او هستند؛ هر چه بود به فاصله چند سال او با اعتراضات مردمی مجبور به استعفا شد و در دوران محاکمه درگذشت. با روی کار آمدن اخوان‌المسلمین، ایران به تجدید روابط امیدوار شد و استقبال گرمی کرد. احمدی‌نژاد به قاهره سفر کرد و محمد مرسی به تهران آمد. هر چه مرسی علیه حکومت اسد در سوریه موضع‌گیری کرد و بر شیعیگری ایران در منطقه ایراد گرفت ایرانی‌ها نازش را خریدند و روی کار بودن اسلام‌گراها در مصر را به فال نیک گرفتند. ایران هرگز در اولویت‌های دولت مستعجل و یک‌ساله مرسی قرار نگرفت، پیش از آنکه یخ روابط ایران و مصر کامل آب شود، مرسی دستگیر و محاکمه شد و دوباره ارتش با کودتا قدرت را در دست گرفت.

مصر از ایران چه می‌خواهد؟

مصری‌ها بیشتر از طرف ایران نگرانی امنیتی داشته‌اند و به همین دلیل تاکنون آن‌ها پیشنهاددهنده رابطه امنیتی بوده‌اند، اما از گسترش روابط به روابط سیاسی کمتر استقبال کرده‌اند. مصری‌ها به ویژه ارتش سکولار این کشور همواره یک نگرانی امنیتی برای حمایت حکومت جمهوری اسلامی ایران از اخوان‌المسلمین داشته و این ترس قدیمی سایه سنگینی بر روابط دو کشور داشته است. به ویژه جمعیت قابل توجه شیعیان مصری زمینه‌ای برای نفوذ ایدئولوژیک ایران را فراهم کرده‌اند، به باور مصری‌ها ایرانی که در نیجریه که سابقه شیعی‌گری ندارد، چندین میلیون شیعه تربیت کرده، می‌تواند در مصر که سابقه حکومت شیعی فاطمیون را دارد بهتر و بیشتر هم نفوذ کند. اسرائیل پس از قرارداد کمپ دیوید روابط متوازنی با مصر داشته و حتی به این کشور کمک کرده است. رابطه با مصر امتیاز بزرگی برای اسرائیل در میان دشمنان عرب بوده و اسرائیل نیز قدر آن را دانسته و تلاش کرده روابط خود را با مصر گسترش دهد، هر چند افکار عمومی مصر هنوز نتوانسته‌اند از زیر بار خفت شکست در جنگ شش‌روزه سربلند کنند و همچنان حامی آرمان فلسطین و دشمن صهیونیست‌ها هستند. رابطه با اسرائیل از موانع مهم رابطه مصر و ایران بوده و هست و مصر همواره نگران واکنش این همسایه خطرناکش بوده و نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن ملاحظات اسرائیلی‌ها، رابطه گسترده‌ای را با ایران آغاز کند. نگرانی امنیتی دیگر مصری‌ها حضور ایران در یمن است که تسلط بر تنگه باب‌المندب را در پی دارد و خواهد توانست بر تجارت در دریای سرخ و شریان حیاتی درآمدی مصر در تنگه سوئز تاثیرگذار باشد. در دیدارهای امنیتی دو طرف مصری‌ها به صراحت از ایران خواسته‌اند که امنیت تجارت دریایی را به خطر نیندازد و در عین حال تاکید کرده‌اند که همین موضوع را به اسرائیل و عربستان و آمریکا هم گفته‌اند و خواسته‌اند امنیت ایران را تأمین کنند و اقدام تحریک‌آمیزی که منجر به واکنش ایران شود، نداشته باشند. مبارک در دیدار سال 1386 با سیدمحمد خاتمی به تفصیل از این موضع مصر سخن گفته: «من به آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها تذکرات لازم را داده‌ام. من نمی‌توانستم به طور مستقیم بگویم ولی تلویحاً گفتم که اگر علیه ایران اقدامی‌ شود، جهان عرب در مقابل و علیه شما خواهند بود. ایران یک کشور عادی نیست و دارای موقعیت ویژه در دنیای اسلام است. با شیراک هم صحبت داشتم، وی می‌گفت شما سنی هستید. به وی گفتم حمله به ایران و تحریک دنیای اسلام علیه شما خواهد شد و این واقعه شیعه و سنی نمی‌شناسد. شیراک گفت پس سنی چه می‌شود. گفتم که شیعه و سنی در این ماجرا متحد خواهند شد.» شاید بخشی از این سخنان مبارک و موضع دولت کنونی مصر تعارفات سیاسی باشد، اما بخش اصلی آن یعنی مخالفت مصر با اقدام نظامی علیه ایران درست است. هرگونه مناقشه گسترده در منطقه آسیب جدی بر اقتصاد متزلزل و شکننده مصر خواهد زد و درآمدهای حاصل از تجارت پرسود در کانال سوئز را مختل خواهد کرد. حضور ایران در سوریه و لبنان و یمن و احتمال گسترش درگیری با اسرائیل و عربستان به مدیترانه و دریای سرخ اقتصاد تجاری مصر را نابود خواهد کرد؛ به ویژه اکنون که خشکسالی و کاهش آب نیل بر اقتصاد کشاورزی این کشور آسیب جدی زده است. مصر اقتصاد شکننده‌ای دارد و به شدت به کمک‌های آمریکا و عربستان و سایر کشورهای نفتی عربی وابسته است و همین وابستگی نیز مانع اتخاذ سیاست مستقل بین‌المللی شده و مصر را به سمتی سوق داده تا تنها در حد میانجی و حفظ چهره سنتی و تاریخی خود نقش ایفا کند. سابقه اعتراضات مردمی که منجر به سرنگونی مبارک و مرسی شد نیز بر تمایل این کشور بر مدیریت محافظه‌کارانه اقتصادی و بین‌المللی مصر افزوده است در واقع از مصر کنونی نمی‌توان انتظار چرخش‌ها و مانورهای سیاسی چندانی داشت اما از نقش مثبت و مهمش نیز نمی‌توان گذشت.

ایران از مصر چه می‌خواهد؟

ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای برونگرا تلاش کرده تا در جغرافیای کشورهای عربی حضور جدی داشته باشد و این حضور تا مرزهای مصر کشیده شده، بنابراین ایران بی‌نیاز از رابطه با مصر نیست. مصر در نوار غزه همسایه حماس، نیروی متحد ایران در فلسطین است و احمدی‌نژاد در زمان سفر به مصر امیدوار بود دولت مصر اجازه حضور وی در نوار غزه را صادر کند؛ حضوری که می‌توانست آتشی در خرمن صهیونیست‌ها بیندازد. حضور در سوریه نیز به همسایگی با مصر منجر شده است. جامعه سوریه و لبنان و مصر از جهت حضور تاریخی علوی‌ها و شیعیان و اهل سنت و مسیحیان شباهت‌های زیادی به هم دارند و این فضا زمینه را برای حضور محور تندروی وهابی محدود کرده و بر مزیت‌های رابطه با ایران افزوده است در واقع ایران اگر بتواند یخ روابط را بشکند برنده بزرگ این بازی خواهد شد و خواهد توانست پس از تسلط بر تنگه باب‌المندب منافع خود را در کانال سوئز نیز تامین کند. تاکنون نیز مصر از اقدام علیه منافع ایران اجتناب کرده، اما اگر حضور سیاسی و نظامی ایران در این منطقه تامین شود، این برد نهایی خواهد شد، مانند زمانی که هشت روز پس از سقوط دولت مبارک «خارک» و «الوند» دو کشتی‌ نظامی ارتش ایران از سوئز گذشتند و پای قدرت نظامی ایران را به مدیترانه و مرزهای آبی اسرائیل رساندند؛ رویدادی که نتانیاهو آن را «تحولی وخیم» توصیف کرد. از سوی دیگر با توجه به مقر دائمی اتحادیه عرب در قاهره و قدمت تاریخی و فرهنگی مصر، این کشور یکی از محورهای اصلی اتحادیه عرب است و چنانچه ایران روابط خود با مصر را احیا کند خواهد توانست هژمونی عربستان و شیخ‌نشین‌های جنوب خلیج‌فارس علیه ایران در این اتحادیه را بشکند و بر روند تصمیمات و جهت‌گیری‌های این اتحادیه اثر بگذارد؛ روندی که با سقوط صدام و قدرت‌گرفتن متحدان ایران در بغداد و حمایت قاطع ایران از دولت اسد در سوریه آغاز شده، حالا می‌تواند با حضور مصر در کنار ایران تقویت شود. مصری‌ها هم علی‌رغم وابستگی مالی به عربستان، مایل هستند حیثیت پیشین مصر در رهبری جهان عرب را از عربستان پس بگیرند و به بازیگری مستقل در منطقه بدل شوند. در سال‌های اخیر، عراق و مصر و اردن فعالیت‌های مشترک سه‌جانبه‌ای را در منطقه آغاز کرده‌اند که می‌تواند در مخالفت با برتری‌جویی علنی سعودی‌ها باشد و بازیگری ایران این امتیاز را برای میانجیگری مصری‌ها ایجاد می‌کند. مصر در موضوع یمن نیز علیه حوثی‌های متحد ایران نیرو اعزام کرده بود، هر چند این همکاری در ابتدای شروع مناقشه بیشتر بود و خیلی زود کاهش پیدا کرد اما وابستگی مالی به عربستان نقطه ضعف همیشگی سیاست خارجی مصر است و باز هم ‌می‌تواند مصر را در همین نقطه قرار بدهد. مصر سابقه تاریخی تلخی از مبارزه با حوثی‌ها دارد. زمانی که جمال عبدالناصر 70 هزار نیرو برای مقابله با حوثی‌های متحد عربستان و دفاع از جمهوری یمن اعزام کرد و با 10 هزار کشته و میلیون‌ها دلار هزینه مجبور به عقب‌نشینی شد. حالا حوثی‌ها متحد ایران هستند و مصر متحد عربستان! اما جنگ یمن باز هم می‌تواند با ناامنی در دریای سرخ به امنیت مصر ضربه بزند و ایران کشوری است که می‌تواند به اتمام این کابوس کمک کند.

چه خواهد شد؟

ایران و مصر در شرایط کنونی منطقه بیش از همیشه به همکاری هم نیاز دارند و سوءتفاهمات تاریخی و موانع گذشته نیز تقریباً از بین رفته است. فراتر رفتن دیدار مقامات دوکشور از دیدار امنیتی و توافق برای از سرگیری روابط سیاسی اتفاق مثبت و مهمی است و نباید از نقش دولت عراق و عمان برای میانجیگری میان ایران و مصر چشم پوشید. عزم ایران برای تجدید روابط بیشتر از مصری‌ها جزم‌تر است چراکه ایران مانعی برای تجدید روابط ندارد اما مصری‌ها راه سختی در پیش دارند و برای برقراری رابطه باید بتوانند هم‌زمان بر تهدیدهای اسرائیلی و وسوسه‌های عربی و حساسیت‌های آمریکایی غلبه کنند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی