| کد مطلب: ۹۲۱

تراس باید همچون تاچر باشد

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

توضیح: روزنامه تلگراف از روزنامه های مهم طیف محافظه ‌کار انگلیس است که به مواضع تند علیه ایران معروف است. این روزنامه در خصوص مذاکرات هسته ‌ای نیز تحلیل ‌های تندی علیه ایران مطرح کرده ‌بود. بدیهی است این تحلیل و عبارات بیان شده در آن به هیچ وجه مورد تأیید روزنامه نیست و صرفا جهت اطلاع خوانندگان محترم نقل می شود.

اخیرا اتحادیه اروپا یک «متن نهایی» فرضی توافق هسته‌‌ای را با ایران ارائه کرده است. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این متن را با شرایطی دشوارتر از آنچه که تهران انتظارش را داشت، ارائه کرده است و خواستار پاسخ «آری یا نه» و «تصمیم سریع» طرفین شد. اما او ضرب‌الاجل تعیین نکرد. دو روز بعد، یکی از اعضای سپاه پاسداران ایران به اتهام تلاش برای سازماندهی ترور مشاور امنیت ملی، جان بولتون، در خاک آمریکا متهم شد که البته ایران این اتهام را رد کرد. یک روز پس از آن، یک جوان متعصب 24ساله در مراسمی در چاوتاکوا نیویورک، به سرعت روی صحنه رفت و سلمان رشدی، رمان‌‌نویس هندی-بریتانیایی را از بازو، کبد و چشم زخمی کرد. برخی در ایران از این حمله استقبال کردند و در برخی شبکه‌‌های اجتماعی ایران، تصویری ترسناک از سلمان رشدی که شاخ‌‌های شیطان را بر سر دارد و در شعله‌‌های آتش گرفتار شده و یک چشمش از حدقه بیرون زده منتشر شد. ریشی سوناک، رقیب لیز تراس، واکنش تندی به این حمله نشان داد و به ساندی تلگراف گفت که این حمله «باید زنگ بیداری برای غرب باشد» و پیشنهاد کرد که «ما باید این مساله را در نظر بگیریم که آیا برجام به بن‌بست رسیده است یا خیر». مسلما لیز تراس نیز با این اظهارنظر موافق است. پس، از حالا می‌‌شود حرف زد. اما آیا این مواضع برای حکومت ایران که سال‌‌ها پیش فتوای معناداری درباره سلمان رشدی صادر کرد، پیامدهای معناداری داشت؟ خیر. غرب نه یک بسته تحریمی جدید قاطع، نه یک حمله نظامی سنجیده، نه تلاشی برای محدود کردن شبکه‌‌های گسترده منطقه‌‌ای ایران صورت نداد. در وین، یک ساعت جوزپ بورل 75 ساله، بدون هیچ ضرب‌‌الاجلی تیک‌‌تاک می‌‌کند و در انتظار پاسخ ایران است. به نظر می‌‌رسد که غرب هیچ اهرم فشاری در قبال ایران ندارد. حقیقت این است که ما بازی خورده‌‌ایم. در حالی که بایدن سعی می‌‌کند ایران را پای معامله بکشاند، اما تهران لبخند می‌‌زند و سر تکان می‌‌دهد. شانه‌‌هایش را بالا می‌‌اندازد و برنامه‌‌ هسته‌‌ای خود را به پیش می‌‌برد. تهران اکنون در حال غنی‌‌سازی اورانیوم با خلوص شکافت‌‌پذیر 60 درصد است و سقف 67/3درصدی را که طبق قرارداد 2015 تعیین شده بود، شکسته است. اخیرا محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، آشکارا اعلام کرد که کشورش «توانایی فنی» ساخت بمب اتمی را دارد. این نمایشنامه مدت‌هاست آشکارا به روی صحنه رفته است. هر چه ایران به توانایی ساخت تسلیحات هسته‌‌ای نزدیکتر می‌‌شود، اهرمش در برابر غرب قدرتمندتر می‌‌شود و هنگامی که حس کند که این اهرم دیگر مفید نیست، می‌‌تواند برای ساخت بمب اقدام کند. آخرین باری که قرار بود دو طرف «نزدیک به توافق» باشند، تهران ناگهان اعلام کرد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید همان ابتدا از «فهرست تروریستی» آمریکا خارج شود و این چیزی نبود که دولت بایدن انتظارش را داشته باشد. این بار تهران به این نتیجه رسیده است که نمی‌‌تواند توافقنامه اتحادیه اروپا را امضا کند تا زمانی که مطمئن نشود که آمریکا دوباره در آینده از آن خارج نمی‌‌شود. این مشکلی است که حل آن تقریبا غیرممکن است. با این حال، پیشرفت هسته‌‌ای ایران، همچنان ادامه دارد. دست ایران قوی شده است. با این حال، آقای بورل همچنان منتظر است. همانطور که ریشی سوناک اشاره کرد، حتی اگر یک قرارداد جدید امضا شود، فقط نوع دیگری از پیروزی را برای ایران به ارمغان می‌‌آورد. میلیاردها دلار به خزانه ایران سرازیر می‌‌شود و فعالیت‌‌های این کشور در خارج از مرزهایش را افزایش خواهد داد. ممکن است طبق این توافق برخی از فعالیت‌‌های هسته‌‌ای ایران محدود شود، اما دانش و تجربه هسته‌‌ای ایران از بین نمی‌‌رود و حکومت ایران اگر بخواهد می‌‌تواند در خفا به فعالیت‌‌های هسته‌‌ای خود ادامه دهد. بدتر از آن، غرب در به روزرسانی بندهای غروب آفتاب شکست خورده است؛ به این معنی که به هر حال محدودیت‌‌های هسته‌‌‌‌ای ایران در سال 2026 برداشته می‌‌شود. توانایی سازمان ملل برای اعمال تحریم‌‌ها در چارچوب اسنپ‌‌بک، به محض فرارسیدن سال 2025 منقضی می‌‌شود و موانع توسعه و تولید موشک‌‌های بالستیک ایران - که می‌‌توانند به اروپا برسند - در سال آینده برداشته خواهند شد. پس هدف دقیقا چیست؟ زمان آن فرا رسیده است که بریتانیا پیشگام شود. با توجه به نرمش جو بایدن، ما در مذاکرات روش سخت‌تری اتخاذ کرده‌‌ایم. حالا باید یک بار برای همیشه وقت ایران را تمام‌شده اعلام کنیم. لیز تراس باید اصرار داشته باشد که جهان آزاد فوراً برای شکست مذاکرات - چیزی که تحلیل‌‌گران اسرائیلی آن را «بحران کنترل‌‌شده» می‌‌نامند - آماده شود و سعی کند این بحران را کنترل کند. در این موضوع، مانند بسیاری موارد دیگر، رهبر ما باید روح مارگارت تاچر را در خود متبلور کند. زمانی که ریگان و گورباچف ​​با خلع سلاح هسته‌‌ای در سال 1986 با هم مذاکره می‌‌کردند، تاچر گوش ریگان را در اختیار گرفت و مسیر تاریخ را تغییر داد. این همان چیزی است که جهان اکنون به آن نیاز دارد. جیک والیس سیمونز ستون‌‏نویس تلگراف

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی