| کد مطلب: ۳۵۹

بازی خراب‌کن

بازی خراب‌کن

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

استراتژی مقتدی صدر و حامیانش در تحولات کنونی عراق چه سمت‌وسویی دارد؟

بحران سیاسی در عراق وارد فاز تازه‌ای شده است. از زمانی که مقتدی صدر از همه نمایندگان پارلمانی جریان صدر خواست استعفا دهند، روند تشکیل دولت جدید در عراق، با بن‌بست مواجه شده است. از زمانی که تلاش‌های مقتدی صدر برای روی کار آوردن دولتی نزدیک به جریان خود، با شکست مواجه شد، تلاش کرد جریانش را که 73 کرسی در پارلمان عراق داشت را از تعاملات سیاسی در عراق کناره بکشد. او حتی اعلام کرد که قصد کناره‌گیری از سیاست را دارد و دیگر نمی‌خواهد با «مفسدان» در انتخابات آینده شرکت کند و تاکید کرد که این عهدی است بین او و خدایش. البته فراکسیون صدر با ۷۳ نماینده از کل ۳۲۹ کرسی پارلمان، اکثریت مطلق برای انتخاب نخست‌وزیر عراق را نداشت. با این حال، جنبش شیعی صدر به عنوان قوی‌ترین نیرو در انتخابات پارلمانی اکتبر گذشته ظاهر شد. او موفق شد با کردها و اعراب سنی ائتلافی ایجاد کند. اما بلوک شیعه طرفدار ایران در پارلمان عراق از این ائتلاف انتقاد کرد. در نهایت کار به جای رسید که مقتدی صدر در نمازجمعه‌ی چند هفته پیش از حامیانش خواست در خیابان‌ها حضور یابند و در نتیجه این فراخوان بود که میلیون‌ها طرفدار مقتدی صدر در خیابان‌های بغداد حضور یافتند. هفته گذشته نیز پس از معرفی السودانی به عنوان نامزد نخست‌وزیری عراق، طرفداران مقتدی صدر به پارلمان این کشور حمله کرده و آنجا را برای ساعاتی اشغال کردند. این اشغال زمانی پایان یافت که مقتدی صدر خطاب به طرفدارانش پیام داد که «آنهایی که باید پیام شما را دریافت می‌کردند، پیام را گرفتند. دو رکعت نماز بخوانید و پارلمان را ترک کنید.» روز جمعه‌ نیز بار دیگر حامیان مقتدی صدر برای بار دوم پارلمان این کشور را اشغال کردند. این‌بار کار به جای باریک کشید تا جایی که دولت مصطفی‌الکاظمی دستور تعطیلی تمامی موسسات رسمی به استثنای نهادهای امنیتی را در روز یک‌شنبه صادر کرد.

غایب باش، جذاب باش

این نخستین بار نیست که مقتدی صدر اعلام کرده از سیاست کناره‌گیری می‌کند. او یک بار دیگر، حدود 7 سال پیش از سیاست خداحافظی کرده بود. بنابراین کاملا بدیهی است که این خداحافظی صدر از سیاست، خود یک اقدام سیاسی است و به هدف فشار بر گروه‌ها و جریانات رقیب عنوان شده است. حتی زمانی که صدر خودش از سیاست خداحافظی کرده، اما باز هم به بازیگری سیاسی خود در پس پرده ادامه می‌دهد. گویی صدر نوعی استراتژی را برگزیده بر مبنای استراتژی «غیبت سیاسی». ظاهرا صدر معتقد است که غیبت، کنجکاوی می‌آفریند و این کنجکاوی همان‌چیزی است که او می‌تواند از آن برای تقویت پایگاه خود در افکار عمومی استفاده کند. وقتی صدر در پشت پرده دستور حضور طرفدارانش در خیابان‌ها را می‌دهد، دست به اکت سیاسی زده است. وقتی دستور اشغال پارلمان را می‌دهد دست به اکت سیاسی زده است و قلب سیاست‌ورزی عراق را هدف قرار داده است. بنابراین کاملا بدیهی است که خداحافظی مقتدی صدر با سیاست، بیشتر شبیه طنز است. در بحران کنونی عراق، جنبش صدر میان گروه‌های شیعه جایگاه منحصربفردی دارد. مقتدی صدر زمانی که نوری‌المالکی نخست‌وزیر عراق بود با او شراکت داشت و در عین حال در تظاهرات مخالف سیاست‌های او شرکت می‌کرد. بنابراین رفتارهای فعلی صدر را نیز باید در همان زمینه، تحلیل کرد. این رفتار بخشی از یک سنت دیرینه جریان صدر است که به این جریان فضایی گسترده برای مانور دادن و پرش از حاشیه به مرکز روند سیاسی می‌دهد و صدر تاکنون در اجرایی کردن این رفتار موفق عمل کرده است. جنبش صدر میوه‌ی تشیع عرب است که از تشیع ایرانی مستقل شد و در عین حال همچنان در داخل عراق حضور داشت و با گروه‌های شیعی خارج از عراق مخالفت کرد و با اشغال عراق توسط آمریکا، به روند نقش‌آفرینی در عراق بازگشت. شرکت در روند سیاسی در حین مبارزه با آمریکایی‌ها؛ پناه بردن به ایران در حالی که از استراتژی تهران در عراق انتقاد می‌کرد، قرار دادن یک نفر در دولت و برخی دیگر در اپوزیسیون و شکل‌دادن یک مرکز تشیع‌گری و در عین حال، همراهی به اعتراضات سنی‌ها، از جمله رفتار‌های سیاسی مقتدی صدر در سال‌های اخیر بوده است.

کیفیت‌ رابطه صدر با ایران

جریان صدر یک سازمان محلی باقی‌مانده و به دلیل شرایطی که ایجادش اثرگذار بوده و ماهیت شعارهایش، پس از اشغال عراق توسط آمریکا جز در موارد محدودی قادر به ایجاد روابط خارجی نبود. روابط این کشور با ایران و به تبع آن با حزب‌الله، عملا تنها روابط خارجی معنادار جریان صدر محسوب می‌شوند. استراتژی ایران در عراق برای ایجاد یک بلوک قوی و متحد شیعی که بتواند قدرت را در دست بگیرد و عراق را در روابط ویژه‌اش با ایران اداره کند، بنا شده است. به موازات این استراتژی، ایران به لحاظ تاکتیکی از شبه‌نظامیان مسلح عراق حمایت کرده است. این حمایت چه در دوران اشغال عراق توسط آمریکا و چه در دوره فعلی ادامه دارد. در دوران اشغال عراق، هدف ایران از حمایت از این گروه‌ها بازدارندگی در مقابل فشار نظامی احتمالی آمریکا به ایران بود و بعد از اشغال نیز، ایران برای مقابله با داعش در شکل‌دهی شبه‌نظامیان مسلح در عراق تحت نام حشد‌الشعبی، نقش‌آفرینی کرد. رابطه ایران با جنبش صدر به طور کلی و جریان‌های مسلح نظیر ارتش المهدی،‌ بخشی از تاکتیک بود و همگرایی منافع ایران و جریان صدر بیشتر مبانی ایدئولوژیک بود. در آن زمان، جنبش صدر به شدت به حمایت ایران نیاز داشت. ایران نیز در طول این رابطه توانسته بود مقتدی صدر را که با اقامت در ایران از دستگیری در عراق گریخته بود را تحت فشار بگذارد تا نامزدی نوری‌المالکی را به عنوان نخست‌وزیر برای دور دوم بپذیرد. هرچند او به شدت این نامزدی را رد کرد. در آن زمان، دیوان عالی عراق نتایج نهایی انتخابات را در 1 ژوئن 2010 تأیید کرد و جریان صدر تا 1 اکتبر 2010 نامزدی ‌نوری‌المالکی را به عنوان نخست‌وزیر نپذیرفت. اما رویه‌های سیاسی مقتدی صدر، به ویژه پس از سفرش به اربیل و شرکت در کمپین خروج که با ائتلاف کردستان و فهرست عراق، آغاز شد، تقریباً یک فروپاشی کامل را در روابط بین ایران و جنبش صدر رقم زد. تا اینکه در سال 2012 ، مقتدی صدر مجبور به ترک ایران شده و در لبنان اقامت کرد. علاوه بر این اختلافات سیاسی، نوع قرائت مقتدی صدر در موضوع ولایت فقیه و گرایش او به ناسیونالیسم عربی، در تضاد با الگوی مطلوب ایران بود. بنابراین بدیهی بود که دیر یا زود، اختلافات میان جریان صدر و ایران آشکار ‌شود. هشت ماه پیش، از زمانی که جریان صدر بیشترین رای را در انتخابات پارلمانی عراق به‌دست آورد، گمانه‌زنی‌های زیادی درباره قصد و نیت مقتدی صدر مطرح شد. برخی ادعا کردند که صدر برای تبدیل شدن به دلال اصلی قدرت در عراق آماده می‌شود. برخی دیگر گفتند که او شبه‌نظامیان شیعه را تضعیف و خلع سلاح خواهد کرد. با این حال، برخی دیگر پیروزی او را به عنوان فرصتی برای آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش برای پیوستن به اردوگاه ضدایرانی دانستند. با این حال، در 12 ژوئن، صدر با صدور دستور خروج نمایندگان جریانش از پارلمان، همه را غافلگیر کرد. پارلمان عراق اخیرا نمایندگان جدید را برای جایگزینی نمایندگان جریان برگزیده و آنها سوگند یاد کردند. اما تنها 64 عضو جدید سوگند یاد کردند و 9 نفر دیگر حاضر نشدند جایگزین نمایندگان جریان صدر شوند. این جایگزینی‌ها استعفای نمایندگان جریان صدر را غیرقابل برگشت کرده و قدرت سیاستمداران رقیب مورد حمایت ایران را در مجلس تقویت کرده است و گمان می‌رود که تعداد کرسی‌های آنها به 120 کرسی افزایش یابد. همیشه در مورد تاکتیک‌های صدر در بازکردن مسیرش در عرصه سیاسی آشفته‌ی عراق، ابهاماتی وجود داشته است. پیش‌بینی کارهای صدر حتی برای ایران هم دشوار است. در واقع می‌توان گفت که صدر برای ایران به یک چهره‌ی غیرقابل کنترل تبدیل شده است. او با قرار دادن خود در موقعیت قدرت و مطرح کردن خود، نه فقط به عنوان یک مبارز شیعی، بلکه به عنوان یک رهبر مردمی که وظایفی از سوی خداوند بر دوشش نهاده ‌شد، سعی کرده در مقابل دیگر چهره‌های تاثیرگذار شیعی مانور بدهد. البته هیچکدام از این رفتار‌ها جدید نیست. صدر متعهد شده است که تغییرات گسترده‌ای را در نحوه اداره کشور ایجاد کند. او همچنین وعده داده است که دولت جدید به رهبری جناح او، در حوزه‌ی سیاست‌خارجی رویه‌ای غیرمتعهد خواهد داشت. این رویه می‌تواند نشان‌گر تمایل صدر برای تضعیف نفوذ ایران در عراق و تقویت حس ناسیونالیستی در این کشور باشد. صدر برای رسیدن به اهداف خود از احزاب اصلی شیعی جدا شد و با یک بلوک بزرگ سنی در پارلمان به رهبری محمد الحلبوسی، رئیس پارلمان و یک بلوک کُرد به ریاست مسعود بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان، متحد شد. اما این ائتلاف نتوانست اکثریت لازم برای انتخاب رئیس‌جمهوری را به دست آورد. صدر در نظر داشت پسرعمویش جعفر صدر را به عنوان نخست‌وزیر انتخاب کند که موفق به این کار نشد. حال سوال این است که چرا صدر یک نارنجک را در آتش نبرد تازه‌ی قدرت در عراق، منفجر کرده است. در حالی که به نظر می‌رسید پیروزی او در انتخابات به نفع او بوده است. برخی از تحلیلگران این تصمیم صدر را عجیب می‌دانند و حتی برخی عنوان کردند که این اقدام، دیوانگی است. بسیاری از حامیان او نیز به این نتیجه رسیده بودند که صدر تسلیم شده در حالیکه از او انتظار داشتند که در عرصه سیاست عراق، سیاست‌ورزی کند. اما واقعیت این است که این اقدام صدر از قدرت او نمی‌کاهد. او عملا کنترل پست‌های کلیدی در دولت فدرال عراق و اداره محلی و نیروهای امنیتی و فرماندهی یکی از گروه‌های شبه‌نظامی مهم این کشور را در دست دارد و مدت‌ها است که یکی از قدرتمندترین شخصیت‌های سیاسی عراق به شمار می‌رود. علاوه بر این، او از برد رسانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بهره می‌برد. این رسانه‌ها صدر را بهترین امید عراق برای اصلاحات دولتی به شمار می‌‌آورند و از او به عنوان یک رهبر ملی‌گرا که قادر است با نفوذ ایران در عراق مقابله کند، یاد می‌کنند. به نظر می‌رسید که با پیروزی در انتخابات پارلمانی 2021 عراق و ائتلاف با دو بلوک قدرتمند کُرد و سنی، هیچ مانعی جلودار صدر نباشد. با این حال، صدر در بازی سیاسی با مخالفان شیعی خود که سرسخت و سخت‌گیر هم هستند، صحنه بازی را ترک کرد. توضیحات متعددی در مورد اینکه چرا صدر دست به چنین کاری زده وجود دارد. نخست اینکه صدر، رقبای خود را در ائتلاف «چارچوب هماهنگی» که همه جناح‌های مورد حمایت ایران در پارلمان عراق را دور هم جمع می‌کند، دست‌کم گرفت. پس از پیروزی در انتخابات، صدر به خود مغرور شد و همه رقبای شیعی خود را فاسدانی نامید که شایسته معامله نیستند و به این صورت، ترکیبی از استیصال و بزرگ‌نمایی را به جای واقع‌گرایی و مهارت‌های سیاسی به نمایش گذاشت. احتمال دوم این است که صدر در تلاش برای ایجاد ائتلاف خود با حزب دموکرات کردستان و ائتلاف سنی به رهبری رئیس پارلمان الحلبوسی، بدون توجه به عوامل پیچیده‌ای که ریشه در تاریخ 15 سال اخیر عراق دارد، موفق نبود. ممکن است صدر جاه‌طلبی‌ها و برنامه‌های مشترک شرکای کُرد و سنی خود نظیر تقسیم قدرت و تقسیم درآمد‌های نفتی را نادیده گرفته باشد. چراکه این عوامل می‌تواند بر دولتی که تحت رهبری صدر باشد، فشار وارد کند و همچنین وجهه‌ی دولت صدر را نزد افکار عمومی خدشه‌دار کند. شاید صدر این موارد را پیش‌بینی نکرده بود. احتمال سوم این است که صدر خود را به عنوان مخالف سرسخت ایران معرفی کرد اما در عمل، فاقد انرژی و قدرت لازم برای مقابله با اثرگذاری ایران در عراق بود. شاید اشتباه صدر این بود که برنامه‌هایش را روی این شعار بنا کرد اما وقتی در عمل نتوانست کاری در مقابل محدود کردن نفوذ ایران از پیش ببرد، ساختار برنامه‌هایش درهم‌شکست و در نهایت به حضور حامیانش در خیابان‌ها روی آورد تا از این طریق بتواند نظام سیاسی عراق را تحت فشار قرار دهد. البته صدر اخیرا سخنانی بر زبان آورده که بسیاری را متعحب کرد. او همه‌ی اتهامات در خصوص تاثیر تهران را رد و اعلام کرده که تصمیم او در خصوص خروج نمایندگان از پارلمان عراق ربطی به مواضع ایران در خصوص عراق نداشته است. این اظهارات صدر اینگونه تلقی شد که صدر می‌خواهد بگوید که ایران هیچ اثرگذاری در روندهای سیاسی عراق ندارد. اما برخی تحلیلگران، این سخنان صدر را نیز بخشی از بازی قدرت او تلقی کردند. هر چه در پس تحرکات صدر نهفته باشد، این روحانی شیعه در موقعیتی خاص قرار گرفته است و اکنون با انتخاب‌های سخت در خصوص پیامدهای کناره‌گیری خود از روند سیاسی عراق، مواجه است. او اکنون باید مزایا و معایب گام‌های بعدی خود را بسنجد، زیرا عراق با چشم‌انداز عدم اطمینان بیشتر مواجه است.

حالا چه خواهد شد؟

مقتدی صدر اکنون تصمیم را به دست مردم عراق سپرده است. این به آن معناست که معترضان و حامیانش دوباره ممکن است به خیابان‌ها بازگشته و پارلمان را اشغال کنند. اشغال دو روز پیش پارلمان در اعتراض به نامزدی محمد‌الشیاع‌السودانی، نامزد چارچوب هماهنگی گروه‌های شیعی مورد حمایت ایران برای مقام نخست‌وزیری عراق انجام شد. چهارشنبه قبل‌تر نیز هزاران نفر از هواداران مقتدی صدر در تظاهرات خود نه‌تنها علیه ایران، بلکه علیه محمدالشیاع السودانی نامزد گروه‌های شیعی مورد حمایت ایران برای نخست‌وزیری، شعار سر دادند. این معترضان پس از ورود به منطقه سبز بغداد ساختمان پارلمان عراق را برای چند ساعت تسخیر کردند. چارچوب هماهنگی گروه‌های شیعی شامل نیروها و گروه‌های تحت حمایت ایران است. تشکل نوری‌المالکی، نخست‌‌وزیر پیشین عراق، مهم‌ترین تشکل مخالف مقتدی صدر، از جمله این نیروها به شمار می‌رود. گروه حشد‌الشعبی نیز همزمان با ادامه تظاهرات معترضان در عراق، به حالت آماده‌باش درآمده است. اعتراضات اخیر در عراق، پس از انتشار فایل صوتی نوری‌المالکی شدت گرفت. نخست‌وزیر پیشین عراق که چهره سیاسی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران است در این فایل صوتی با عبارات اهانت‌آمیزی علیه مقتدی صدر سخن گفته است. سودانی از سوی نوری‌المالکی، رهبر «دولت قانون» و نخست‌وزیر سابق انتخاب شده است. قبل از اینکه سودانی مورد محک نمایندگان پارلمان برای پست نخست‌وزیری قرار گیرد،‌ احزاب باید رئیس‌جمهور را انتخاب کنند.روزنامه الاهرام مصر در تحلیلی توضیح داده که یکی از گزینه‌های صدر این است که رقبای خود را در «چارچوب هماهنگی» برای تشکیل دولت جدید، به حال خود رها کند و سپس منتظر شکست آنها بنشیند. در چارچوب این سناریو، اگر رقبای صدر بتوانند اتحادی ایجاد کنند، بعید است که صدر به مخالفان خود فرصت تثبیت قدرت را بدهد و حداکثر فشار را برای سرنگونی آنها اعمال خواهد کرد. سناریوی دیگر می‌تواند حمایت از پیشنهادات برای برگزاری انتخابات جدید با هدف پایان دادن به بن‌بست سیاسی و یافتن راهی برای بازگشت به قدرت باشد. با این حال، هیچ تضمینی وجود ندارد که این بار صدر بتواند اکثریت پارلمان را آن هم زمانی که گمانه‌زنی‌‌هایی در خصوص کاهش محبوبیتش وجود دارد، به دست آورد. سناریوی سوم این است که صدر حامیان خود را برای انجام تظاهرات خیابانی بسیج کند و از خشم ناشی از اختلال در عملکرد دولت و فساد افسارگسیخته، سوءاستفاده کند. نارضایتی در سراسر عراق در حال افزایش است زیرا عراقی‌ها تابستانی مملو از خشکسالی، طوفان شن و قطع برق داشته‌‌اند و خدمات دولت نیز بسیار ضعیف بوده است. قیمت مواد غذایی، افزایش مبتلایان به کرونا و شیوع تب کنگو و وبا در این کشور بیشتر شده است. البته همه‌ی سناریو‌هایی که ذکر شد برای صدر یک بازی پرمخاطره است که می‌تواند از او چهره‌ای خرابکار ترسیم کند و ظرفیت بی‌ثبات کردن نظم سیاسی عراق را دارد، اما در عین حال توانایی کسب قدرتی که آرزویش را داشت، ندارد. با توجه به سطح بالای تنش و درگیری‌های سیاسی در عراق، به احتمال زیاد همه سناریو‌های توضیح داده‌شده در بالا با شکست مواجه خواهند شد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی