| کد مطلب: ۳۰۶

ایران و مصر باید دیدگاه مشترک پیدا کنند

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

گفت‌وگو با حجت‌الله جودکی نماینده اسبق فرهنگی ایران در مصر

ایران و مصر پس از چهار دهه جدایی برای از سرگیری روابط سیاسی توافق کرده‌اند. دلایل دو طرف برای تجدید روابط متفاوت است، اما اگر بتوانند به نتیجه برسند تاثیرات عمیقی در تحولات منطقه خواهند داشت و به سود هر دو کشور است. در رابطه با همین موضوع حجت‌الله جودکی نماینده اسبق فرهنگی ایران در قاهره با هم‌میهن به گفت‌وگو پرداخته است.

‌سابقه قطع روابط ایران و مصر پس از وقوع انقلاب چیست و به چه دلایلی تاکنون قطعی روابط ادامه پیدا کرده است؟

ایران و مصر روابط‌شان تنها بعد از انقلاب قطع نشده است، در زمان عبدالناصر نیز روابط‌شان قطع شده بود. ناصر در بلوک شرق بود و شاه در بلوک غرب و تضاد منافع ابرقدرت‌ها در تضاد این دو هم تجلی پیدا می‌کرد. ابتدا ناصر روابط را با رژیم شاه قطع کرد و بعد کم‌کم این مسائل به مسائل جزئی‌تر هم کشیده شد. ناصر مبلغ نام جعلی برای خلیج‌فارس بود، با وجود اینکه خودش بارها از عنوان خلیج فارس استفاده کرده بود. پیشتر در سخنرانی‌هایش همیشه از نام خلیج‌فارس استفاده می‌کرد، ولی چون رهبر قوم‌گرایان عرب بود و پان‌عربیسم را بنیان گذاشته بود این ادعایش زود بین اعراب پذیرفته شد. بلافاصله پس از فوت ناصر، روابط ایران و مصر برقرار شد. چپ‌ها و ملی‌گرایان طرفدار ناصر با سادات در تضاد بودند و او می‌خواست پایگاه خودش را تقویت کند. مجبور شد روابطش را با شاه حسنه کند و از کمک‌های شاه کمال استفاده را بکند. مصر بر اثر سیاست‌های ضدآمریکایی و ضداسرائیلی و اقدامات ناصر به قدری ناتوان شده بود که دیگر حتی توان اداره معیشت مردم مصر را هم نداشت. این بود که سادات علی‌رغم پیروزی‌اش در جنگ 1973 آرام‌آرام به مذاکره با رژیم صهیونیستی کشیده شد و توانست با صلح با اسرائیل، مصر را از تنگنا نجات بدهد. سادات توانست بدون اینکه بجنگد سینا و کانال سوئز را پس بگیرد و از کمک‌های آمریکا بهره‌مند شود و چهارم اینکه توانست مشکل آماده‌باش دائمی ارتش برای مقابله با اسرائیل را حل کند؛ این آماده‌باش دائمی هزینه بسیار سنگینی برای مصر داشت. با پیروزی انقلاب در ایران سادات جزو بلوک رقیب ما محسوب می‌شد. پیمان کمپ‌دیوید یکی از سرفصل‌هایی که ما به مخالفت با او برخاستیم. مصر با پیمان کمپ‌دیوید بین کشورهای عربی هم منزوی شده بود و احساس می‌کرد اگر در جنگ صدام و دیگر کشورهای عربی علیه ایران همکاری کند خواهد توانست از این انزوا تا اندازه زیادی خارج شود و تا حد زیادی هم درست بود. همه این عوامل کمک کرد تا اختلافات‌مان ادامه پیدا کند. بعد آرام‌آرام مسائل امنیتی هم بر آن بار شد. دو کشور برای اینکه این‌بار ارتباط برقرار کنند، باید بسیاری مسائل را حل کنند، هم مسائل دوجانبه، هم مسائل منطقه‌ای و هم مسائل جهانی، یعنی دیدگاه مشترک پیدا کنند. اگر دیدگاه مشترک پیدا نکنند آن وقت هر روز این زخم کهنه از یک جایی سر باز می‌کند.

‌حمایت ضمنی ایران از اخوان‌المسلمین تا چه میزان در تیرگی روابط تاثیرگذار بوده است و الان ذهنیت دو طرف نسبت به هم چگونه است؟

علی‌رغم اینکه ایران طرفدار اخوان‌المسلمین بود ولی در یک مقیاس بزرگ‌تر، ایران با مصر به لحاظ مبارزه با تروریسم و مقابله با داعش نقطه مشترک دارد. مصری‌ها از جانب تروریسم صدمات زیادی خوردند. ایران، هم صدمات زیادی در عراق و هم در سوریه خورده است. در نتیجه، این موضع مشترک‌شان است. پرونده‌های بین دو کشور آرام‌آرام ضعیف و حل شده، نه از گروه جهاد اسلامی کسی مانده، نه اخوان‌المسلمین دیگر توان و قدرتی دارد. در نتیجه خود به خود تنش‌های بین دو کشور به حداقل رسیده است. یک زمانی تا همین اواخر مادر خالداسلامبولی در ایران بود. این خودش یک موضوعی شده بود. مادر خالد اسلامبولی چند سال پیش از ایران رفت. خواستیم یک لطفی به یک فرد بکنیم اما دقت نکردیم که یک دشمنی بین دو کشور ایجاد کردیم. یا مثلاً ما چقدر روی عکس خالد اسلامبولی مسئله داشتیم. تقریباً اینها کم‌رنگ شده، دو کشور هم فهمیدند که اینها محلی از اعراب ندارند. آنها هم همین‌طور، در یک برهه‌هایی از گروه‌های معارض ایران، طرفداری‌هایی کردند. حالا دو کشور دارند به یک نتیجه‌ای می‌رسند که این اختلافات جزئی را اگر کنار بگذارند و بر سر چند محور مشترک به هم نزدیک‌تر شوند به نفع‌شان است. ما از گذشته یعنی از زمان سادات یک‌سری مراکز خوب اقتصادی مانند شرکت کشتیرانی و نساجی و بانک ایران و مصر در قاهره داشتیم. تا همین اواخر آن اتوبوس‌هایی که شاه به آقای سادات داده بود در قاهره کار می‌کردند. باز این پروژه‌های مشترک اگر احیاء شوند یا دوام پیدا کنند به نفع ماست.

‌موضوع بحران یمن و تجارت در دریای سرخ چقدر باعث احساس نیاز دو کشور به هم شده است؟

مصری‌ها برخلاف ما که به مسائل اقتصادی کم‌توجه بودیم و الان داریم چوبش را می‌خوریم، به مسائل اقتصادی خیلی توجه دارند. یعنی انگیزه‌های اقتصادی در آنها فوق‌العاده است، به همین دلیل هر جا منافع اقتصادی‌شان حکم کند، سیاست‌شان حول آن محور چرخش پیدا می‌کند. زمانی اگر عربستان پول می‌داد بلافاصله با عربستان روابط‌شان را خیلی گرم‌تر می‌کردند. همین آقای السیسی چقدر به عربستان باج داد. حتی دو جزیره مهم و استراتژیک مصر در دهانه تنگه عقبه را به سعودی‌ها واگذار کرد و چند میلیارد گرفت و ‌توانست اقتصادش را نجات بدهد. الان هم اگر مسائل اقتصادی ایجاب کند بیشتر به ما نزدیک می‌شوند و در بحث یمن هم آنها چون به لحاظ مالی به عربستان وابسته هستند در شورای هماهنگی برای مبارزه در یمن، عضو بودند، اما آمدند پول را گرفتند ولی هیچ کاری نکردند. حالا عربستان خودش هم در یمن ضعیف شده و دنبال راه چاره می‌گردد. مصری‌ها هم صلاح را در این می‌دانند که از این شرایط بیرون بیایند و وارد صلح شوند. یعنی وزنه صلح با یمن را سنگین‌تر می‌دانند. چون به نفع‌شان هم هست و با صلح چیزهایی به دست می‌آورند که با جنگ نمی‌توانستند به دست بیاورند.

‌ارزیابی‌تان از اتحاد مثلث مصر، اردن، عراق در اتحادیه عرب و تلاش این سه کشور برای حل مسائل‌شان با ایران چیست؟

این روابط علاوه بر اینکه سابقه تاریخی دارد دلایل دیگری هم دارد. اسرائیل با طرح مسأله صلح ابراهیم تلاش دارد بقیه کشورهای عربی را به خودش نزدیک کند. با این اتفاق و رابطه با سایر کشورهای عربی، طبیعتاً کمتر به مصر و اردن خدمات خواهد داد. چون این دو کشور به عنوان تنها کشورهای عربی دارای رابطه با اسرائیل بیشترین امتیاز را از اسرائیل می‌گرفتند. اینها طبیعتاً باید موازنه‌ای ایجاد کنند. در نتیجه می‌آیند از قدرت‌های منطقه‌ای استفاده می‌کنند. ایران و عراق و اردن و مصر مثلاً اگر با هم باشند باز فکر می‌کنیم می‌توانند در آینده از این بهره بیشتری بگیرند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار