| کد مطلب: ۲۳

اگر برجام شکست بخورد...

اگر برجام شکست بخورد...

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

برون‌سپاری امنیت خاورمیانه به اسراییل پلانB مناسبی نیست

دور اخیر مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا که در دوحه‌ قطر برگزار شد نیز نتیجه‌ای در پی نداشت و سه کشور اروپایی امضا‌کننده‌ برجام در بیانیه‌ای اعلام کردند به‌رغم اینکه توافق احیای برجام از ماه مارس آماده‌ امضاست اما برخی درخواست‌های ایران مانع از این شده که این توافق به مرحله‌ نهایی برسد. هرچند ایران اعلام کرده که خواسته‌های غیرمنطقی آمریکاست که روند مذاکرات را به چنین وضعیتی دچار کرده است. فارغ از اینکه ادعاهای کدام طرف به واقعیت نزدیک‌تر است، نشریه «فارین افرز» در یادداشتی تحلیلی به قلم «ولی نصر» و «ماریا فانتاپای»، با فرض اینکه توافق هسته‌ای با ایران به شکست بیانجامد، راهکارهایی برای دولت جو بایدن ارائه داده است. این یادداشت از آن جهت حائز اهمیت است که کشورهای غربی آرام آرام به این سمت سوق داده‌ شده‌ است که دورنمای جهان بدون توافق هسته‌ای را به عنوان یک واقعیت بپذیرند. متن این یادداشت تحلیلی به شرح ذیل است: سفر ماه جولای جو بایدن، رییس‌جمهوری آمریکا به خاورمیانه در زمان بسیار حساسی صورت می‌گیرد. این روزها آخرین تلاش‌ها برای احیای مذاکرات متوقف شده‌ برجام بین ایران و ایالات متحده‌ آمریکا در حال انجام است. از زمان آخرین دور مذاکرات در وین و پس از صدور قطعنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتم، ایران برخی دوربین‌های نظارتی در تاسیسات خود را خاموش کرده و به روند برنامه‌ی هسته‌ای خود سرعت داده است. در آن‌سو، اسرائیل نیز به صراحت اعلام کرده‌ یک ایران هسته‌ای را تحمل نخواهد کرد. اسرائیل در فضای خارج از نهادهای چندجانبه تمام تلاش خود را برای رسیدن به این هدف به کار بسته است. اسرائیل طی ماه‌های گذشته برخی از دانشمندان و مقامات نظامی ایران را ترور کرده است. علاوه بر این، با استفاده از پهپاد، حملات هوایی جدیدی علیه برخی تاسیسات هسته‌ای و نظامی ایران صورت داده است. اسراییل با برخورداری از حمایت آمریکا، تلاش کرده تا با مشارکت برخی کشورهای عربی یک ائتلاف نظامی را علیه ایران شکل دهد. براساس گزارشی که روزنامه وال استریت ژورنال منتشر کرده، آمریکا در ماه مارس گذشته جلسه‌ای با حضور مقامات امنیتی نظامی مصر، اردن، قطر، بحرین، عربستان سعودی، امارات و اسراییل تشکیل داده تا روند اشتراک اطلاعات و ادغام سیستم‌های دفاع هوایی بین شرکت‌کنندگان در جلسه تسهیل شود. البته این تحولات برنامه‌های واشنگتن برای خاورمیانه را با اخلال مواجه می‌کند؛ چراکه دولت بایدن اعلام کرده، احیای برجام‌ بهترین راه برای کنترل برنامه‌ هسته‌ای ایران است، اما حالا که دستیابی به این هدف با احتمال شکست روبه‌رو شده، به نظر می‌رسد واشنگتن در حال نزدیک شدن به رویکردی است که اسراییل در قبال ایران در پیش گرفته ‌است. لازمه‌ این رویکرد تنگ‌تر کردن حلقه محاصره‌ اقتصادی علیه ایران با خروج این کشور از بازار نفت است. معنایش این است که ایالات متحده‌ آمریکا از اسراییل در حملاتش در داخل ایران و تلاش‌های تل‌آویو برای شکل ‌دادن ائتلافی از کشورهای عربی برای رویارویی با ایران، حمایت می‌کند. شکل دادن ائتلاف از کشورهای علیه ایران در ماهیت خود، یک کارکرد جدید برای توافق ابراهیم محسوب می‌شود. توافق ابراهیم‌، توافقی بود که دونالد ترامپ در ماه‌های پایانی دولت خود میان اسراییل، بحرین، مراکش، سودان و امارات متحده‌عربی منعقد کرد و حالا به نظر می‌رسد که این توافق، ماهیتی ضدایرانی نیز به خود گرفته است. اما آنچه صحبتی درباره‌اش نشده این است که این توافق حتی ممکن است با حمایت آمریکا به یک پیمان نظامی تبدیل شود. این شرایط یادآور تحولات دهه‌ 70میلادی است؛ زمانی که ریچارد نیکسون، رییس‌جمهوری وقت آمریکا در توافقی، امنیت خاورمیانه را به شاه ایران واگذار کرد؛ حالا در وضعیتی مشابه، دولت بایدن مهار ایران را به اسراییل واگذار کرده است. این اقدام دولت بایدن، رویکردی بسیار خطرناک است چراکه برخلاف تحولات 50 سال گذشته، پلیسی که آمریکا برای منطقه انتخاب کرده، هیچ تلاشی برای اجتناب از درگیری صورت نمی‌دهد بلکه برعکس، خودش به شکلی واضح و آشکار برای افزایش تنش در منطقه فعالیت می‌کند. واشنگتن باید استراتژی متفاوتی را در پیش بگیرد؛ استراتژی که هدفش حفظ امنیت منطقه‌ای از طریق تشویق برای شکل‌گیری روابط دیپلماتیک بین کشورهای عربی و ایران باشد. این روابط، یکی از معدود ابزارهایی است که می‌تواند به کاهش تنش در خاورمیانه منجر شود.

اختاپوس اسراییلی

اسراییل مدت‌هاست که اعلام کرده به ایران اجازه نخواهد داد تبدیل به یک قدرت هسته‌ای شود. نفتالی بنت، نخست‌وزیر سابق اسراییل که روز گذشته از سمتش و دنیای سیاست خداحافظی کرد، باور داشت که بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران، منابع لازم برای ادامه برنامه‌ای و طرح‌های منطقه‌ای را در اختیار ایران قرار خواهد داد. اما او برخلاف سلفش، بنیامین نتانیاهو، وقت کمتری را برای شکل‌دادن کمپین علیه برجام صرف کرد و در عوض نه‌تنها وارد عرصه خرابکاری علیه برنامه هسته‌ای ایران شد بلکه تلاش کرد خود جمهوری‌اسلامی را نیز با تهدید روبه‌رو کند. در اوایل ماه ژوئن، نفتالی بنت در آستانه صدور قطعنامه انتقادی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران، در مجلس اسراییل اعلام کرد: «روزهای مصونیت ایران که طی آن، ایران به اسراییل حمله می‌کرد و تروریسم را از طریق گروه‌های نیابتی خود در منطقه اشاعه می‌داد، گذشته است.» بنت، از استراتژی اختاپوس علیه ایران سخن به میان آورد. این استراتژی عبارت است از خرابکاری در داخل ایران، ترور، جنگ‌های سایبری و حمله به نیروها و زیرساخت‌های نظامی ایران در داخل ایران و متحدانش در عراق، لبنان و سوریه. این رویکرد جدید که به‌مراتب فراتر از حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران است، بیشتر روی خود جمهوری اسلامی تمرکز دارد و می‌توان گفت رویکردی غیرقابل پیش‌بینی، خشونت‌‌آمیزتر و پیچیده‌تر از کمپین‌های سابق اسراییل علیه ایران است. برای مثال، طی هفته‌های گذشته اسراییل عملیات‌های ترور خود علیه ایران را گسترده‌تر کرده و حتی افراد و اشخاصی که ربطی به برنامه‌ هسته‌ای ایران نداشته‌اند را نیز ترور کرده است. آخرین نمونه‌ این عملیات، ترور یکی از اعضای سپاه پاسداران در تهران است. البته این تنها مثال از عملیات‌های این‌چنینی نیست. طی هفته‌های اخیر از مرگ‌ها، انفجارهای مشکوک و رخدادهای صنعتی در ایران گزارش شده است. یکی از اجزای مهم استراتژی بنت علیه ایران ایجاد زیرساخت‌های ضدایرانی در مرزهای ایران است. برخی منابع منطقه‌ای می‌گویند؛ براساس گزارش های منتشرشده، بسیاری از عملیات‌های خرابکارانه و ترورهای اسراییل در خاک ایران از پایگاه‌هایی در آذربایجان انجام شده ‌است. آذربایجان کشوری است که در شمال ایران مرز مشترک با این کشور دارد. برخی از عملیات‌های اسراییل علیه ایران نیز از کردستان عراق طرح‌ریزی و اجرا شده است که در غرب با ایران مرز مشترک دارد. بنت همچنین امیدوار بود که توافق ابراهیم یک وزنه امنیتی علیه ایران ایجاد کند. این توافق تا همین‌جای کار نیز از طریق توافق‌های امنیتی، دسترسی‌های اسراییل به کشورهای عربی نظیر بحرین و امارات را بیشتر کرده است. امارات و بحرین درخصوص نگرانی درباره برنامه هسته‌ای و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران با اسراییل دیدگاه مشترک دارند.حالا اسراییل به دنبال توافقنامه‌ تجارت آزاد با کشورهای منطقه و مجهز کردن این کشورها به سیستم‌های پیچیده‌ دفاع هوایی، رادار و تکنولوژی سایبری است. واشنگتن نیز مصر و اردن را تشویق می‌کند که روابط امنیتی خود با اسراییل را تعمیق کنند. واشنگتن همچنین از تلاش‌ برای نزدیک کردن عربستان سعودی با اسراییل و امضای توافق ابراهیم میان تل‌آویو و ریاض حمایت می‌کند تا محوری عربی برای مهار ایران شکل بگیرد. احتمال دارد این موضوع در سفر جو بایدن به عربستان سعودی به طور خاص و در سفرش به منطقه به طور عام، مورد مذاکره قرار بگیرد.

بازی طولانی ایران

درحالی‌که اسراییل در موضع تهاجمی قرار گرفته، ایران به دنبال خرید زمان است. تهران با اجتناب از درگیری مستقیم با اسراییل، می‌تواند برنامه هسته‌ای خود را استحکام بخشیده و توانایی‌های موشکی و پهپادی خود را توسعه دهد. این کشور همچنین می‌تواند با در پیش گرفتن این استراتژی توانایی نظامی خود را در کشورهای عراق، لبنان، سوریه و یمن تقویت کند. مقامات ایران بر این باور هستند که اگر اسراییل بتواند پای ایران را به یک درگیری با مقیاس بزرگ‌تر باز کند، دولت بایدن متقاعد خواهد شد که مداخله نظامی صورت دهد. علاوه بر این، تشدید خصومت‌ها این احتمال را افزایش خواهد داد که کشورهای عربی نیز از نقش‌آفرینی بیشتر اسراییل استقبال کنند. براساس آنچه ذکر شد، ایران تنها با استفاده از گروه‌های نیابتی خود نظیر حماس و حزب‌الله به اسراییل حمله می‌کند. طی چند ماه گذشته، حزب‌الله پهپادهای خود را در خاک سرزمین‌های اشغالی به پرواز درآورده است. شبه‌نظامیان عراقی متحد ایران نیز مدعی هستند که حملات سایبری علیه فرودگاه اصلی اسراییل به اجرا درآورده‌اند و حماس نیز راکت‌هایی علیه اسراییل شلیک کرده ‌است. علاوه بر این ایران تمایل بیشتری برای هدف قراردادن پایگاه‌های اطلاعاتی امنیتی اسراییل در مرزهای خود نشان داده و با این اقدام، هزینه میزبانی این پایگاه‌ها را برای کشورهای همسایه خود افزایش داده است. پس از اینکه اسراییل دو فرمانده سپاه پاسداران را در خاک سوریه ترور کرد و حملات پهپادی اسراییل در کردستان عراق علیه ایران انجام شد، تهران یک مانور نظامی در مرزهایش با آذربایجان به اجرا درآورد و اهدافی را در کردستان عراق منهدم کرد که یکی از آنها پایگاه موساد در کردستان عراق بود. ایران همچنین به متحدانش در عراق فشار آورده تا قانونی را تصویب کنند که عادی‌سازی روابط عراق با اسراییل را جرم به حساب می‌آورد.هدف از تصویب این قانون که در متنش ابهاماتی وجود دارد، این است که عراق را در دامنه نفوذ اسراییل دور نگه داشته و به دولت خودمختار کردستان عراق فشار وارد کند تا همکاری‌هایش با اسراییل را کاهش دهد. البته اسراییل از این اقدامات غافل نبوده است. بعد از حمله‌ اسراییل به فرودگاه دمشق، کابینه اسراییل به شهروندانش توصیه کرد به ترکیه سفر نکنند. چه اینکه ترکیه یکی از محبوب‌ترین مقاصد توریستی اسراییلی‌هاست. توجیه تل‌آویو این بود که ایران ممکن است برخی از اتباع اسراییل را در ترکیه هدف قرار دهد.

احیای برجام

در میانه این آشوب، برخی اعضای دولت بایدن در دوحه با ایران به مذاکره نشستند تا برجام را احیا کنند. این اقدام از بسیاری جهات اقدامی برای کنترل آسیب‌هاست. تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام در سال 2018، باعث شده که زمان گریز هسته‌ای ایران کاهش یافته و دست اصولگرایان در سیاست داخلی ایران بازتر شود. براساس توافق اولیه‌ برجام، ایران یک سال تا مرحله‌ای که بتواند یک بمب هسته‌ای تولید کند فاصله داشت. اما حالا، براساس توافق هسته‌ای جدید، زمان گزیر هسته‌ای ایران کمتر از 6ماه خواهد بود. فشارها و تحریم‌هایی که دولت ترامپ علیه ایران اعمال کرد، موجب شد ایران مجبور شود مقادیر زیادی از نفت خود را به صورت زیرزمینی به فروش برساند و به این ترتیب سپاه پاسداران توانست از این طریق بودجه‌ خود را با استفاده از شبکه‌های پنهان خود، تثبیت کند. از سال 2018، ایران به طور مخفیانه نفت فروخته است و بخش عمده‌ای از این فروش در بازار سیاه انجام شده بنابراین سپاه پاسداران نیز این امکان را داشته است که سهم خود را از نفت به فروش برساند و به لحاظ اقتصادی خود را تثبیت کند. درنتیجه بخشی از درآمدهای سپاه در حال حاضر از مسیرهای خارج از بودجه‌ دولت به دست می‌آید. بنابراین طبیعی است که برخی از چهره‌های با نفوذ در سپاه، تمایل بیشتری به موضع‌گیری علیه توافق هسته‌ای از خود نشان دهند چراکه در صورت احیای برجام، درآمدهای نفتی ایران بار دیگر مستقیم به خزانه‌ دولت واریز خواهد شد. به این ترتیب سپاه مجبور خواهد شد بار دیگر بودجه‌ خود را تحت نشان غیرنظامیان قرار دهد. این روند، خصوصا در زمانی که سپاه پاسداران به دنبال افزایش توانایی‌های نظامی خود برای حفظ قدرت خود در مقابل اسراییل است، مسلما باب میل سپاه نخواهد بود. مسلم است که توافق هسته‌ای حیاتی را به اقتصاد ایران -که این روزها وخامت اوضاعش باعث نارضایتی عمومی در ایران نیز شده- تزریق خواهد کرد. علاوه بر این، توافق هسته‌ای ایران موجب خواهد شد تا فرصت‌های تجاری بین ایران و همسایگانش ایجاد شود؛ آن‌هم در زمانه‌ای که اسراییل سعی دارد روابطش با کشورهای عربی را توسعه دهد. درصورتی‌که که منافع برجام زیاد و اطمینان‌بخش باشد، آن دسته از چهره‌های سیاسی ایران که موافق احیای برجام هستند، در موضع بهتری برای دفاع از برجام و فرو نشاندن صدای مخالفان برجام خواهند داشت. شکست احیای برجام، خطر افزایش تنش و درگیری با اسراییل را نیز بیشتر خواهد کرد. اما واقعیت این است که سپاه پاسداران قدرت زیادی در دولت ایران دارد. جالب اینجاست که هم اسراییل و هم سپاه پاسداران ایران موضعی مخالف در قبال برجام دارند و خود را برای رویارویی آماده می‌کنند.

راه پیش رو

در هفته‌های پیش رو، نقش‌آفرینی آمریکا نقش بسیار مهمی در کاستن شدت رویارویی میان ایران و اسراییل و سرریز شدن این درگیری به منطقه ایفا خواهد کرد. افزایش حملات اسراییل علیه ایران و همچنین فعال‌تر شدن گروه‌های نیابتی ایران علیه اسراییل، می‌تواند منجر به یک رویارویی بزرگ در منطقه شده و تنش‌ها را از شامات تا شبه‌جزیره‌ عرب، مشتعل کند. این تنش گسترده می‌تواند بحران سیاسی در عراق و لبنان را عمیق‌تر کرده و آتش‌بس شکننده میان حوثی‌های مورد حمایت ایران و عربستان سعودی را در یمن در خطر قرار خواهد داد و حتی ممکن است درگیری‌ها در سوریه را نیز بار دیگر موجب شود. رویارویی ایران و اسراییل در مقیاس گسترده، بار دیگر پای آمریکا را به منطقه باز خواهد کرد و در چنین شرایطی این روسیه و چین هستند که در صورت دوباره مشغول شدن آمریکا در خاورمیانه، فرصت‌ برای عرض اندام به دست خواهند آورد. برای ممانعت از وقوع چنین روند‌هایی، دولت بایدن باید خطوط قرمز مشخصی را برای دولت اسراییل تعیین کند و بر این نکته تاکید داشته باشد که حملات تحریک‌آمیز باید محدودیت‌هایی داشته باشد. علاوه بر این آمریکا باید یک استراتژی منسجم را برای برقراری ثبات در خاورمیانه طرح‌ریزی کند که نه صرفا براساس مهار ایران و نه صرفا براساس رویارویی با ایران یا کاهش قیمت نفت در کوتاه مدت باشد. در عوض آمریکا باید یک چارچوب زمان‌دار و پایدار را برای ممانعت از بروز درگیری تعیین کند. تنها راه موثر برای انجام این کار این است که آمریکا توافق هسته‌ای با ایران را به نتیجه برساند. مسلم است که این توافق نه خوشایند اسراییل خواهد بود و نه فعالیت‌های سپاه پاسداران و گروه‌های نیابتی‌اش در منطقه را محدود خواهد کرد. اما در عوض نقطه‌ای در مقابل برنامه‌ هسته‌ای ایران خواهد گذاشت؛ آن‌هم به گونه‌ای که اقدامات فوری اسراییل را غیرضروری خواهد کرد. توافق هسته‌ای با ایران، احتمال عملیات‌های تلافی‌جویانه ایران در منطقه را کاهش خواهد داد و این روند باعث ثبات بازار جهانی نفت خواهد شد. پیشرفت در توافق هسته‌ای همچنین می‌تواند دینامیک روابط ایران با همسایگانش در خلیج فارس را تغییر دهد. تهران تلاش کرده‌ که روابط با کشورهای کویت، عمان و قطر را تقویت کند. ایران همچنین تمایل نشان داده تا روابطش با ریاض و ابوظبی را نیز بهبود بخشد. بعد از گذشت پنج دور مذاکره میان ایران و عربستان سعودی، آتش‌بس در یمن وارد ماه سوم خود شده است. یک توافق هسته‌ای می‌تواند این ابتکار را تقویت کند. اما در مقابل، تحریم بیشتر ایران و ادامه حملات اسراییل علیه برنامه‌ی هسته‌ای ایران، تهران را از پیگیری این مسیر منصرف کرده و منطقه را تنش‌آلود خواهد کرد. حتی بدون برخورداری از توافق هسته‌ای نیز تلاش برای ادامه مذاکرات میان ایران و اعراب می‌تواند مانع از رفتارهای تلافی‌جویانه‌ ایران در منطقه شود. اما این نتیجه تنها زمانی به دست می‌آید که یک مسیر واقعی برای بهبود روابط ایران و اعراب ایجاد شود. اگرچه پادشاهی‌های خلیج فارس از ایران می‌ترسند و روابط امنیتی خود با اسراییل را تعمیق کرده‌اند اما در نهایت خواهان بروز جنگ میان ایران و اسراییل نیستند. کشورهای عربی تمایل دارند از حمایت امنیتی اسراییل برخوردار باشند اما از این می‌ترسند که برخورداری از این حمایت به لحاظ نظامی برای‌شان هزینه داشته باشد. علاوه بر این، کشورهای حاشیه خلیج فارس، منافعی در پایان درگیری‌ها در منطقه -به‌خصوص در یمن- دارند. فشار فزاینده برای ایجاد روابط دیپلماتیک قوی‌تر بین ایران و همسایگان عربش، فرصتی برای واشنگتن برای تغییر جهت امنیت منطقه فراهم می‌کند. واشنگتن با همکاری نزدیک با کشورهای عربی - نه فقط امضاکنندگان توافقنامه ابراهیم، بلکه با کشورهایی که منافع خاصی در امنیت خلیج فارس و دریای سرخ دارند، می‌تواند حمایت گسترده‌تری برای کنترل تشدید تنش بین اسراییل و ایران ایجاد کند. این امر باید ضرورت مهار نظامی ایران را با تشویق دیپلماسی منطقه‌ای برای تاثیرگذاری بر رفتار این کشور همراه کند. اسراییل اعراب را برای پیوستن به یک چتر امنیتی ضد ایران تشویق می‌کند. ایران دلایل زیادی برای منصرف کردن اعراب از این اقدام دارد. کشورهای عربی می‌توانند از این اهرم برای تشویق ایران و اسراییل برای دست کشیدن از تحرکات مخاطره‌آمیز و کنترل جنگ در سایه‌ خود، استفاده کنند. بایدن باید از سفر خود به منطقه برای تشویق آنها به انجام این کار استفاده کند. منبع: Reuters ولی نصر استاد دانشگاه جان هاپکینز ماریا فانتاپای مشاور ارشد مرکز گفت‌وگوهای بشردوستانه

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی