| کد مطلب: ۶۹۲

آیا آژانس بی‌‏طرف است؟

آیا آژانس بی‌‏طرف است؟

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

بررسی استقلال آژانس بین‌‌المللی انرژی اتمی تحت مدیریت رافائل گروسی

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌‌المللی انرژی اتمی روز دوشنبه در مصاحبه‌‌ای با شبکه خبری سی‌‌ان‌‌‌‌ان گفت:«کنار گذاشتن تحقیقات کاری نیست که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام دهد یا اینکه بدون روند مناسب انجام دهد. کلید این امر در یک چیز بسیار ساده نهفته است. آیا ایران با ما همکاری خواهد کرد؟» گروسی خطاب به ایران گفت:«پاسخ‌‌های لازم به ما بدهید و دسترسی به افراد و مکان‌‌ها را به ما معرفی کنید تا بتوانیم بسیاری از موارد مورد نیاز برای شفاف‌‌سازی را روشن کنیم. در نهایت، ما گزارشی را ارائه می‌‌کنیم که در آن چه اتفاقاتی رخ داده، روشن می‌‌شود و سپس این موضوع به پایان می‌‌رسد. این ایده که ما به صورت سیاسی کارمان را متوقف می‌‌کنیم، برایمان غیرقابل قبول است؛ افراد ممکن است نظرات خود را داشته باشند و ما به آنها احترام می‌‌گذاریم، اما ما یک الزام قانونی داریم که باید بسیاری از چیزهایی را که ایران باید شفاف کند روشن کنیم.» وی در پاسخ به سوال مجری سی‌ان‌ان که پرسید آیا بدون دریافت پاسخ معتبر تحقیقات را مختومه می‌‌کنید، گفت: «قطعا نه! تاکنون ایران جواب‌‌های فنی در مورد منشا بسیاری از آثار اورانیوم نداده است».

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سال ۱۹۵۷ به عنوان یک نهاد وابسته به سازمان ملل متحد با هدف کاهش تنش‌‌های ژئوپلیتیکی در حوزه انرژی اتمی ایجاد شد. وب‌سایت رسمی این آژانس در بخش «درباره ما»، خود را یک نهاد بین‌المللی مستقل خوانده که رابطه‌‌‌‌اش با سازمان ملل براساس یک توافق خاص تنظیم شده است. در مفاد اساسنامه این نهاد آمده که آژانس باید سالانه گزارش‌‌هایی به مجمع عمومی سازمان ملل بدهد. این وب‌سایت در توضیح «پادمان و راستی‌آزمایی» به عنوان یکی از دستور کار‌‌های آژانس نوشته:«آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، با به‌کارگیری یک‌سری اقدامات فنی یا همان پادمان، می‌‌تواند متعهد بودن کشور‌‌ها به تعهدات قانونی بین‌المللی در حوزه استفاده از مواد و فناوری هسته‌‌ای با اهداف صلح‌آمیز را راستی‌آزمایی کند. این راستی‌آزمایی «مستقل» به آژانس این امکان را می‌‌دهد که در راستای ممانعت از اشاعه سلاح اتمی نقش ضروری خود را بازی کند.» همانطور که واضح است، «استقلال» بخش جدایی‌ناپذیر تعریف آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. به لحاظ نظری مهم است که آژانس به واقع از استقلال رای و عمل برخوردار باشد. فراموش نکنیم تعهد دولت‌‌های عضو به همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به معنای ارائه اطلاعات هسته‌‌ای محرمانه هر کشور به این نهاد است. محفوظ ماندن این اطلاعات نزد آژانس در کنار عدم تاثیرپذیری آژانس از سایر کشورها، ضرورت استقلال این نهاد را تشدید می‌‌کند. هم‌میهن در این گزارش استقلال آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را مورد بررسی قرار داده است.

هیچ هدیه‌‌ای بی‌حکمت نیست

مری داگلاس انسان‌شناس بریتانیایی می‌‌گوید «هیچ هدیه‌‌ای مجانی نیست». هدیه برای گیرنده تعهد ایجاد می‌‌کند و زمینه ایجاد یک سیستم دوطرفه و سلسله مراتب اقتصادی و اجتماعی است. دریدا در دهه ۱۹۹۰ پا را از این تعریف هم فراتر گذاشته و می‌‌گوید «هدیه واقعی» و بدون پیش‌شرطی که هیچ انتظاری از تلافی در بطن آن وجود نداشته باشد، از اساس غیرممکن است. از این منظر، طبیعی است کشوری که بیشترین هزینه را برای گردش کار یک نهاد بین‌المللی تقبل کرده، بیشترین تاثیر را بر تصمیمات این نهاد داشته باشد. طبق اساسنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، این نهاد می‌‌تواند هزینه‌‌های خود را براساس میزانی که در کنفرانس عمومی و اصول سازمان ملل متحد در نظر گرفته شده، بین اعضای خود تقسیم کند. میزان مشارکت کشور‌‌ها در تامین هزینه‌‌های آژانس، براساس ارزیابی میزان مشارکت کشور‌‌های عضو در بودجه سازمان ملل تعیین می‌‌شود. بر همین اساس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به سه روش اصلی تامین مالی می‌‌شود؛ بودجه جاری عادی، صندوق همکاری‌‌های فنی و کمک‌‌های خارج بودجه. بودجه آژانس در پایان باید به تایید شورای حکام آژانس برسد که برای این تاییدیه هم به دوسوم آرای حاضران نیاز دارد. آمریکا بیشترین مشارکت را در تامین مالی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دارد. این کشور به طور میانگین سالانه ۲۰۰ میلیون دلار به حساب آژانس واریز می‌‌کند؛ این رقم چیزی بیش از یک‌چهارم کل بودجه جاری این نهاد بین‌المللی را تشکیل می‌‌دهد. علاوه بر این، آمریکا در تامین مالی صندوق همکاری‌‌های فنی و کمک‌‌های داوطلبانه خارج از بودجه هم بیشترین سهم را از آن خود کرده است. سال ۱۹۸۵ ایالات متحده آمریکا دو آزمایشگاه رادیوایزوتوپ سیار به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اهدا کرد. سال ۱۹۵۹ آمریکا نیم میلیون دلار مواد رادیواکتیو و تجهیزات در اختیار آژانس قرار داد تا این نهاد بتواند بی‌‌معطلی تحقیقات اتمی و برنامه‌‌های هسته‌‌ای کشورهای عضو را مورد بررسی قرار دهد. علاوه بر این، سال ۱۹۵۸ آمریکا ۲۰ تا ۳۰ متخصص هسته‌‌ای را به صورت رایگان در اختیار آژانس قرار داد و همچنین اساتیدی را به این نهاد بین‌المللی معرفی کرد که در طول دو سال کارشناسان آژانس را بدون هیچ هزینه‌‌ای در آمریکا تحت آموزش قرار دهند. مجله اندور از نشریات ساینس دایرکت در یادداشتی به قلم ماریا رنتزی در ماه مارس ۲۰۲۱ نوشت: «هدایای آمریکا به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با هدف تسهیل فعالیت آژانس نیست، بلکه برای حفظ جایگاه و داشتن دست بالا در این نهاد بین‌المللی و در مجموع در قانون‌گذاری‌‌های بین‌المللی در حوزه انرژی هسته‌ای‌ست.» اهمیت کمک‌‌های آمریکا به آژانس زمانی بهتر مشخص می‌‌شود که بدانید براساس گزارش یوکیو آمانو در سال ۲۰۱۵، رصد برنامه هسته‌‌ای ایران بعد از برجام، سالانه ۱۰ میلیون دلار برای آژانس هزینه داشته است. این گزارش در سال ۲۰۱۷ یک بار دیگر به‌روزرسانی شد و هزینه راستی‌آزمایی برنامه هسته‌‌ای ایران را 8/15میلیون دلار تخمین زد؛ این رقم چیزی حدود ۱۰ درصد کل هزینه‌‌های آژانس برای پادمان در سراسر جهان است. به گزارش اندیشکده صلح بین‌المللی کارنگی، بررسی‌‌ها در سال ۲۰۱۹ نشان داده آژانس سالانه 3/145میلیون دلار برای رصد برنامه‌‌های هسته‌‌ای کشور‌‌ها در جهان هزینه کرده است. ایران تنها یکی از ۱۷۲ عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که به بمب هم دست پیدا نکرده، اما 10 درصد کل بودجه پادمان این نهاد را به خود اختصاص داده است. مسلما آنچه ذکر شد به این معنا نیست که هر کشوری بیشتر پول بدهد می‌‌تواند آژانس را بخرد!

استاندارد‌‌های دوگانه

در اوائل سال ۲۰۰۴ دولت برزیل که مشغول ساختن تاسیسات غنی‌سازی عمده‌‌ای در شهر رسنده بود از دسترسی کامل بازرسان آژانس به این تاسیسات ممانعت کرد. در آگوست سال ۲۰۰۴ دولت کره جنوبی از غنی‌سازی پنهانی و غیرمجاز اورانیوم با غلظت ۷۷ درصد خبر داد. براساس گزارش‌‌ها فعالیت‌‌های محرمانه هسته‌‌ای کره جنوبی در دهه ۱۹۸۰ با استخراج مخفیانه پلوتونیوم آغاز شد و از همان زمان دست‌کم 10 مورد غنی‌سازی اورانیوم مخفی بین سال‌‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۰ با استفاده از اورانیوم فلزی طبیعی انجام شده بود. سال ۲۰۰۴، همزمان با داغ شدن پرونده هسته‌ای ایران، آژانس از فعالیت‌‌های مخفیانه کره‌جنوبی مطلع شد. روزنامه واشنگتن‌پست در گزارشی که ۲۵ نوامبر ۲۰۰۴ منتشر کرده افشا کرد که کره‌جنوبی آن زمان اعمال فشار به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را در دستور کار خود قرار داد و محمد البرادعی مدیرکل وقت آژانس را تهدید کرد که اگر موضوع غنی‌سازی اورانیوم این کشور را در گزارش شورای حکام اعلام کند، در انتخابات مجدد مدیرکل آژانس او را تضعیف خواهد کرد. واشنگتن‌پست به رابطه نزدیک سئول و دولت بوش هم اشاره کرده و گفته دولت بوش به خاطر عدم همراهی‌‌های البرادعی با سیاست‌‌های این کشور در قبال ایران و عراق، سعی داشت او را برکنار کند. نوامبر ۲۰۰۴ البرادعی گزارشی منتشر کرد و در آن غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۷۷ درصد توسط کره جنوبی را تایید کرد، اما هیچ سوالی درباره فعالیت‌‌های نظامی هسته‌‌ای این کشور مطرح نکرد. بعد از این هم مساله نقض پادمان توسط دولت کره‌جنوبی هرگز در نشست‌‌های سازمان ملل متحد مطرح نشد. در هر دوی این موارد، شورای حکام در صورت‌جلسه خود تنها تایید کرد که از این موارد مطلع‌شده بدون آن‌که اقدامی تنبیهی در مورد این دو کشور اعمال کند.

پروتکل الحاقی

مثال دیگر استاندارد دوگانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، مساله امضای پروتکل الحاقی است. پروتکل الحاقی بدون تردید یک موافقتنامه بین‌المللی است که هر کشور عضو آژانس به اراده خود و هر زمان که صلاح بداند آن را تصویب می‌‌کند. مطابق یک اصل پایه‌‌ای حقوق بین‌الملل، هیچ کشور یا سازمان بین‌المللی‌ای - حتی شورای امنیت سازمان ملل متحد - نمی‌‌تواند ایران یا کشور دیگری را موظف به الحاق به یک پیمان بین‌المللی - مثلا پروتکل الحاقی - کند. در حال حاضر ۱۹۱ کشور به پروتکل الحاقی پیوسته‌اند، اما هند، پاکستان و اسرائیل هیچ وقت به عضویت این توافق درنیامده‌اند و کره شمالى نیز در سال ۲۰۰۳ از این پیمان خارج شد. البته هند در سال ۲۰۰۹ نسخه‌‌ای از پروتکل الحاقی را امضا کرد که با متن پیش‌‌فرض تفاوت زیادی داشت. در این سند، ماده‌‌ای برای دسترسی به سایت‌‌های هند دیده نمی‌‌شد. ویکی لیکس اسنادی را افشا کرد که نشان می‌‌داد دو کشور چین و روسیه هم یک سند متفاوت پروتکل الحاقی را امضا کرده‌اند. براساس گزارش ویکی‌لیکس که مربوط به نامه‌‌ای در تاریخ ۲۷ فوریه ۲۰۰۹ از دفتر سازمان ملل در وین به وزارت انرژی هند است گفته شده «متن ارائه‌شده برای بررسی شورای (حکام)، محدودترین پروتکل الحاقی ارائه‌شده به این تاریخ است. به‌‌رغم این واقعیت که هند جزو کشور‌‌های رسمی دارنده سلاح هسته‌‌ای (NWS) نیست، پروتکل الحاقی این کشور حتی به اندازه سند‌‌های پروتکل الحاقی روسیه یا چین هم نیست.»

سکوت در برابر بمب هسته‌‌ای

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد برخی کشور‌‌های دارای بمب اتم هم سکوت کرده است. کره شمالی از سال ۱۹۹۴ دیگر عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیست. همه تلاش‌‌ها برای راستی‌آزمایی برنامه هسته‌‌ای کره شمالی با شکست مواجه شده و این کشور رسما دارای انبار سلاح اتمی است. محمد البرادعی در جای‌جای خاطرات خود، نحوه برخورد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با پرونده ایران را مورد انتقاد قرار داده و آن را با کره شمالی مقایسه کرده است. او در کتاب خاطرات خود نوشته کره‌شمالی از ان‌پی‌تی خارج شد، صریحا تهدید کرد که به تولید سلاح‌‌های هسته‌‌ای می‌‌پردازد و عملا سه ماه بعد یعنی در اکتبر ۲۰۰۶ اولین آزمایش تسلیحاتی خود را انجام داد. مع‌هذا ایالات متحده با دستکش ابریشم با آن کشور رفتار می‌‌کرد و آماده مذاکره مستقیم بود. البرادعی می‌گوید: «برعکس، ایرانی‌‌ها که عضو موافقتنامه پادمان و ان‌پی‌تی باقی ماندند، به ظن اهداف محتمل آینده برای تولید سلاح‌‌های هسته‌‌ای مورد تنبیه قرار گرفتند و آمریکایی‌‌ها حاضر نشدند بدون پیش‌شرط با آن‌‌ها مذاکره کنند.»

اسرائیل

اسرائیل عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است، اما در کنار سه کشور هند، پاکستان و سودان جنوبی، جزو معدود کشور‌‌هایی است که هرگز به پیمان منع اشاعه سلاح هسته‌‌ای نپیوسته است. این در حالی است که بنا به گزارش‌‌های غیررسمی، این رژیم بین ۸۰ تا ۴۰۰ کلاهک هسته‌‌ای دارد و عملا تنها کشور در خاورمیانه است که به بمب اتم دست پیدا کرده است. گفته می‌شود اسرائیل قادر است کلاهک‌‌های هسته‌ای‌اش را با متد‌‌های مختلفی مورد استفاده قرار دهد؛ از جمله از طریق جنگنده، زیردریایی‌‌های دارای قابلیت حمل موشک کروز و از طریق موشک‌‌های بالستیک با برد‌‌های مختلف. ۳۵ سال پیش شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ۴۸۷ از اسرائیل خواست که هرچه سریع‌تر همه تاسیسات هسته‌‌ای خود را تحت نظارت پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دربیاورد، اما بعد از ۳۵ سال هنوز این درخواست عملی نشده است.

تاثیرپذیری آژانس از اسناد کشور‌‌های ثالث

سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ ایران و آژانس همکاری نسبتا خوبی داشتند، اما همان زمان اطلاعاتی مربوط به برنامه هسته‌‌ای ایران از سوی ایالات متحده آمریکا در اختیار آژانس قرار گرفت که مربوط به سه موضوع متفاوت دال بر وجود احتمالی برنامه تسلیحاتی هسته‌‌ای ایران بود. البرادعی در خاطرات خود به این اسناد اشاره کرده و گفته هیچ‌کس نمی‌‌توانست صحت و سقم این اطلاعات را تایید کند. منشا ادعا‌‌ها ظاهرا یک کامپیوتر دستی بود که حاوی اطلاعات زیادی بود و از ایران به دست مقام‌‌های امنیتی آمریکا رسیده بود. این مقام‌‌ها نمی‌‌توانستند منبع خود را فاش کنند، ولی اظهار می‌‌داشتند که منبع آن‌‌ها، آن را از شخص ثالثی که حالا در قید حیات نیست دریافت کرده است. البرادعی مشکل اساسی و بدتر را در این می‌‌دید که آمریکا حاضر به تحویل اکثر اسناد موجود در کامپیوتر به آژانس نبود. به گفته البرادعی همین اسناد هم زمینه قطعنامه ۱۸۰۳ شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد. به روایت البرادعی، اسرائیل و غرب اصرار داشتند که آژانس ادعا‌‌ها را به عنوان واقعیات بپذیرد. تخصص آژانس انجام آزمایش‌‌های میدانی و نمونه‌برداری بود و تجربه و امکانات لازم را برای تایید یا تکذیب اسناد کاغذی یا الکترونیک نداشت. در تابستان ۲۰۰۹ اسرائیل مدارک دیگری را به آژانس ارائه داد که نشان دهد ایران حداقل تا سال ۲۰۰۷ به مطالعات مربوط به سلاح‌‌های هسته‌‌ای ادامه داده است. با پایان ماموریت البرادعی وضعیت آژانس در ارتباط با اسنادی که از سوی کشور‌‌های ثالث به دست این نهاد بین‌المللی می‌رسد تغییر کرد. آمانو سخت‌گیری‌‌های حقوقی البرادعی را ندارد. مهمترین تغییری که پس از شروع کار وی به عنوان مدیرکل آژانس در پرونده ایران ایجاد شده، ارتقا وضع مدارک یافته‌شده در کامپیوتر مورد ادعای ایالات متحده و مدارک ارائه‌شده از سوی اسرائیل و پاره‌‌ای کشور‌‌های دیگر و تایید آن‌‌ها به عنوان «مدرک» به جای «اطلاع» و یا «ادعا» است. آمانو از همان گزارش اول خود اصطلاح «مطالعات ادعایی» را در گزارش‌‌ها حذف و به جای آن تنها از اصطلاح «ابعاد احتمالا نظامی» استفاده می‌‌کند. در ۲۲ مارس ۲۰۱۲ روزنامه گاردین یکی از مدارک ویکی‌لیکس را که مستقیما به مساله انتخاب آمانو به عنوان جانشین البرادعی می‌‌پردازد، منتشر کرد. براساس این مدرک، آمانو قبل از انتخاب به دولت آمریکا پیام داده بوده که در مورد تمام تصمیمات مهم راهبردی آژانس اعم از انتصابات در سطح بالای پرونده هسته‌‌ای ایران مطابق نظر آمریکا عمل خواهد کرد. هنس بلیکس مدیرکل اسبق آژانس هم به سوگیری‌‌های آژانس انتقاد کرده است. او در گفت‌وگو با گاردین در همین گزارش ۲۲ مارس نسبت به اعتبار آژانس ابراز نگرانی کرده و گفته باید بین اطلاعات و اسناد تفاوت قائل باشیم. آژانس یک نهاد مسئول است که باید سوال بپرسد و نباید براساس اطلاعاتی که هنوز راستی‌آزمایی نشده نتیجه‌گیری کند.

انفعال آژانس از زبان البرادعی

تلاش بازرسان آژانس در طول سال ۲۰۰۴ برای کنترل منشا ذرات اورانیوم غنی‌شده با غلظت بالا که در تاسیسات مختلف ایران پیدا و بنا به ادعای ایران در پاکستان آلوده‌شده بودند با اشکال برخورد کرد. البرادعی در کتاب خاطرات خود می‌‌نویسد که شورای حکام از همه کشور‌‌های عضو خواسته بود در این مورد با آژانس همکاری کنند. ولی بنا به اظهار سفیر پاکستان در آژانس، آمریکا به پاکستان گفته بود که ایالات متحده کمک لازم را به آژانس کرده و دیگر ضرورتی ندارد که پاکستان اقدامی بکند. نتیجه‌گیری البرادعی در خاطراتش این است که ظاهرا پاره‌‌ای افراد در واشنگتن علاقه‌‌ای نداشتند که مساله قطعات آلوده به اورانیوم با غلظت بالا حل شود. او در جای جای کتاب خاطرات خود از تلاش آمریکا برای کم اثر کردن کوشش‌‌های آژانس و سه کشور اروپایی انتقاد می‌‌کند. از جمله به جهت‌گیری خصمانه جان بولتن معاون وزارت خارجه آمریکا نسبت به پرونده هسته‌‌ای ایران و اصرار وی به ارجاع پرونده به شورای امنیت اشاره دارد. همچنین از گزارش‌‌ها و عکس‌‌های ماهواره‌‌ای موسسه علم و امنیت بین‌الملل که در واشنگتن که به گفته او ارتباط نزدیکی با دولت آمریکا دارد، نام می‌‌برد. این موسسه اولین گزارش‌‌های مربوط به بحران هسته‌‌ای ایران را در پائیز ۲۰۰۲، دو ماه بعد از افشای برنامه هسته‌ای، منتشر کرد. در سپتامبر ۲۰۰۴ رئیس موسسه، دیوید آلبرایت، در مصاحبه‌‌ای تلویزیونی ادعا کرد که ایران امکان آزمایش انفجار‌‌های هسته‌‌ای در پارچین را دارد. در نهایت بعد از به بن‌بست رسیدن مذاکرات ایران و اروپایی‌‌ها در پایان سال ۲۰۰۵، شورای حکام در فوریه ۲۰۰۶ طی قطعنامه‌‌ای پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع داد. البرادعی تصمیم شورای حکام به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت را در کتاب خاطراتش مورد انتقاد قرار داده و گفته که هیچ امر تازه‌‌ای در مساله نقض موافقتنامه پادمان‌‌های این کشور که از بیش از دو سال قبل افشا شده بود، پیش نیامده بود. بر عکس همکاری ایران و تحولات پرونده تا زمان ارجاع آن به شورای امنیت مثبت ارزیابی می‌‌شد. برای اینکه به نقش آمریکا در این پرونده پی ببرید کافیست به خاطرات البرادعی رجوع کنید. بعد از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سال ۲۰۰۶، ایران اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و در نتیجه آن امکان نظارت بازرسان آژانس را قطع کرد. البرادعی در خاطرات خود می‌گوید بعد از این تصمیم چاره‌‌ای جز سفر به آمریکا و مذاکره با مقامات آمریکایی نداشته، اما به این نتیجه رسیده که آمریکایی‌‌ها اولا حاضر نبودند که ایران حتا یک سانتریفیوژ داشته باشد، ثانیا معتقد بودند ایران ناچار به مصالحه خواهد شد. حال ایران با آژانس در یک پرونده مهم به نام پادمان در جریان مذاکره است. آژانس از ایران خواسته منشا مواد رادیواکتیوی را که در سه سایت اعلام‌‌‌نشده، یافته مشخص کند. ایران در پاسخ اعلام کرده که این درخواست آژانس سیاسی و براساس اسنادی است که از اسرائیل دریافت کرده است. اما آژانس همچنان روی موضع خود اصرار دارد. کار به جایی رسیده است که این موضوع به نوعی با سرنوشت توافق احیای برجام گره خورده است. ایران معتقد است که تعیین تکلیف و مختومه شدن این پرونده شرط احیای برجام است. اما طرف‌‌های مقابل می‌‌گویند که ایران باید این مساله را در چارچوبی خارج از برجام، بین خودش و آژانس حل و فصل کند. در سال 2015، در روزهای پایانی که به امضای برجام انجامید، ایران توانست مساله مهم PMD را که به ادعاهای آژانس درباره ابعاد احتمالا نظامی برنامه هسته‌‌ای ایران مربوط بود، در توافقی با یوکیا آمانو مدیرکل وقت آژانس حل و فصل کند. کار به این صورت پیش رفت که آمانو در میانه مذاکرات سفری به ایران کرد و ایران یک بار اجازه دسترسی به سایت پارچین را صادر کرد. آمانو در بازگشت در نامه‌‌ای اعلام کرد که آژانس از پاسخ‌‌های ایران قانع شده و به این ترتیب مساله PMD برای همیشه بسته شد. حال باید دید که آژانس در دوره مدیریت رافائل گروسی پرونده پادمان را برخلاف PMD که ابعاد نظامی ندارد، در چارچوب بی‌‌طرفی مختومه اعلام خواهد کرد یا خیر.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی