نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.

آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
فشار ایران بر آذربایجان
انستیتو واشنگتن نوشت: مناسبات در حال گسترش آذربایجان و اسرائیل با نیاز مبرم باکو به حفاظت از خود تعریف شده است. آذربایجان در منطقهای قرار دارد که در آن دوست کمیاب است و منابع طبیعی بهویژه نفت و گاز فراوان. آذربایجان که در سال ۱۹۹۱ و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تاسیس شد، طی سه دهه از کشوری فقیر به کشوری تبدیل شد که از صنایع نفت و گاز خود کسب ثروت کرد و با توسعه خط لوله به اروپا، کریدور گاز جنوبی آذربایجان این کشور را با دلارهای نفتی حاصل از اروپا ثروتمند ساخت. آذربایجان همزمان با کامیابیهای اقتصادی، در کنار همسایه جنوبی خود -جمهوری اسلامی ایران- زندگی کرده که از شکوفایی اقتصادی باکو سهم خود را مطالبه میکند. ایران بهدنبال مشارکت در صنایع نفت و گاز باکو و پروژههای ساختوساز بوده است. اما آذربایجان به اسرائیل، ترکیه، ایالات متحده آمریکا، و در سطح پایینتری به ناتو روی کرد. آذربایجان برخلاف ایران و روسیه که بازار نفت خود را در اروپا از دست دادهاند، مراودات انرژی با اروپا دارد. آذربایجانیها از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیحان نفت صادر میکنند. این خط لوله از گرجستان عبور میکند که عضو ناتو نیست و در سال ۲۰۰۸ حدود ۲۵ درصد از خاک خود را به روسیه داد و بعد به ترکیه میرود که عضو ناتو است و منافع و ادعاهایی نیز در قفقاز دارد؛ و از آنجا به اروپا میرسد. روسیه و ایران نمیتوانند به بازار نفت و گاز اروپا دست یابند اما آذربایجان به طور فزاینده بهصدور نفت به دشمنان روسیه ادامه میدهد و اتحادش با ترکیه و اسرائیل را وسعت میبخشد و ایران در حال حذف شدن از این بازار است. آذربایجان در کنار آمدن با روسیه، که گزینههای فراوانی برای مهار باکو یا تحت فشار گذاشتن آن دارد، محتاطانه رفتار کرده است. پس از حمله روسیه به اوکراین، آذربایجان به دلیل «نگرانیهای امنیتی» بهطور ناگهانی صادرات نفت و گاز از دو پایانه خط لوله در دریای سیاه را متوقف کرد. از سوی دیگر، روسیه کمکهای تسلیحاتی و اقتصادی خود را به ارمنستان افزایش داده که میتواند زندگی را برای باکو دشوار سازد. اما از نظر باکو تهدید واقعی آن چیزی است که ایران از مسکو دریافت میکند. اگر فروش جتهای جنگنده سوخو-۳۵ اعلامشده از سوی ایران تکمیل شود، این جتهای نسل پنجم میتوانند ایران را بهطور بالقوه در مقابل آذربایجان که دهها هواپیمای روسی نسل دوم و سوم دارد، در موقعیت برتر قرار دهد. نیروی هوایی قدیمی آذربایجان و شمار محدود پهپادهای «بیرقدار» ساخت ترکیه نیز برای بازدارندگی کافی نیست. در عین حال، آذربایجان فاقد دستاوردهای عمده نظامی است و در برابر ایران آسیبپذیر است. نکته جالب این است که هرچند ایران و آذربایجان دارای شباهتهای چشمگیر تاریخی، مذهبی و ترکیب قومی هستند، اما جمهوری اسلامی به حمایت از ارمنستان علاقه بیشتری نشان داده است. ارمنستان ملتی مسیحی است که در دو جنگ خونبار با آذربایجان شیعه جنگیده است. موقعیت ارمنستان استراتژیک است و با آذربایجانِ تقریباً محصور در خشکی، که فقط دارای بنادری در دریای خزر است، مرز مشترک دارد و با آن در جنگ است. محصور بودن در خشکی کار ایران را برای فشار بر آذربایجان آسانتر میکند. ارمنستان هم در ازای حمایت ایران به تهران کمک میکند تا در تجارت پرسود میان هند و روسیه نقش بازی کند. گزارشها از هند در اوایل ماه مارس نشان میدهد که آرارات میرزائیان، وزیر خارجه ارمنستان، در جریان سفر به هند، مسیر ایران-ارمنستان-دریای سیاه را بهعنوان جایگزینی برای کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب پیشنهاد کرد که با دور زدن آذربایجان و از طریق ایران، هند را از جنوب به روسیه در شمال متصل خواهد کرد. اگر هند از این مسیر تجاری استقبال کند، مشارکت آذربایجان در این کریدور بازرگانی پیچیدهتر خواهد شد. در هر دو صورت، تهران احتمالاً به جستوجوی راههایی برای اعمال فشار بر باکو ادامه خواهد داد. جمهوری اسلامی از حضور فزاینده اسرائیلیها در آذربایجان نگران است، اما آنچه که بیشتر مورد توجه ایرانیهاست رشد اقتصادی یک کشور سکولار با اکثریت شیعه در آن سوی مرزها است.