| کد مطلب: ۵۵۲۵

نگاه خارجی

نگاه خارجی

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

آنچه در این ستون می‌خوانید، دیدگاه‌های رسانه‌‌های خارجی است که صرفا جهت اطلاع‌رسانی منتشر می‌شود و این دیدگاه‌ها موضع روزنامه «هم‌میهن» نیست.

gpf logo

گشایش کریدور ترانس‌خزر

کریدور انرژی و تجارت ترانس‌خزر مدت‌هاست که منافع بسیاری از کشورهایی را که از ایجاد آن سود می‌برند، جلب کرده است و جنگ در اوکراین همه چیز در خصوص این کریدور را فوری‌تر کرده است. دلایل به نتیجه نرسیدن ایجاد این کریدورکاملاً واضح است. حمل هیدروکربن‌ها و سایر کالاها از آسیای مرکزی در مسیری که قلمرو روسیه را دور می‌زند، یک کار لجستیکی عظیم است. اما بزرگترین مانع، ژئوپلیتیک منطقه است. کشورهایی که آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی را تشکیل می‌دهند، باید مسائل متعددی را مدیریت کنند تا کریدور بین‌المللی خزر به راه بیفتد.
به همین دلیل است که برخی گزارش‌های اخیر از آسیای مرکزی بسیار جالب هستند. رؤسای‌جمهور قزاقستان و آذربایجان در 10 آوریل مشترکاً خواستار افزایش صادرات نفت از طریق جمهوری‌آذربایجان شدند. در اواخر ماه مارس، شرکت انرژی دولتی قزاقستان KazMunayGas حمل نفت را از میدان کاشاقان واقع در دریای خزر به پایانه آذربایجان سنگچال برای توزیع از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیهان آغاز کرد. تنها یک سال پیش از آن، طبق قرارداد بین KazMunayGas و شرکت دولتی نفت جمهوری‌آذربایجان، نفت میدان تنگیز قزاقستان از همین مسیر صادر می‌شد. کریدور ترانس‌خزر می‌تواند هر تعداد بازیگری را شامل شود؛ از جمله کشورهایی مانند ترکمنستان و ازبکستان که دارای ذخایر گاز طبیعی قابل‌توجهی هستند. اما در حال حاضر، قزاقستان و آذربایجان بخش‌های ضروری در شبکه حمل و نقل انرژی فرامنطقه‌ای هستند. هر دو به همان اندازه اهمیت این کریدور را درک می‌کنند، و هر دو از درگیری‌های منطقه‌ای برای ارتقای موقعیت خود استفاده می‌کنند.
در اواخر سال 2020، آذربایجان سرزمین‌هایی را که در اولین جنگ قره‌باغ کوهستانی در دهه 1990 از دست داده بود، از ارمنستان پس گرفت. آذربایجان با حمایت نظامی و اطلاعاتی ترکیه و بهره‌گیری از مشغله‌های روسیه در شرق اوکراین، با علم به اینکه ممکن است فرصت بهتری نداشته باشد، اقدامات خود را انجام داد. این طرح نتیجه داد؛ روسیه دیر وارد شد، آتش‌بس را میانجی‌گری کرد و با انجام این کار، توازن قدرت منطقه‌ای را - که روسیه برای دهه‌ها حفظ کرده بود - به نفع آذربایجان برگرداند. یک سال بعد، زمانی که روسیه به اوکراین حمله کرد، آذربایجان قبلاً اطمینان داشت که فضای بیشتری برای مانور در منطقه دارد. روس‌ها به سرعت در جنگ با اوکراین با مشکل مواجه شدند، و این مسئله اطمینان آذربایجان را بیشتر کرد.
دستاوردهای آذربایجان می‌تواند سودهای ژئواکونومیکی قابل توجهی برای باکو و آنکارا داشته باشد. نظم منطقه‌ای پس از سال 2020 می‌تواند به ترکیه یک پل زمینی برای دسترسی به منابع انرژی در منطقه ترانس‌خزر بدهد و این کشور را یک گام به هدف خود برای تبدیل شدن به یک هاب انرژی منطقه نزدیک‌تر کند. آذربایجان نیز به‌طور مشابه به یک مرکز مهم در کریدور پیش‌بینی‌شده تبدیل خواهد شد. نه‌تنها به دلیل واقعیت نظامی جدید در منطقه، بلکه به این دلیل که توانسته بود بین آن و روسیه فاصله بیندازد. وضعیت مشابهی در شرق خزر در حال وقوع است. یک ماه قبل از حمله روسیه به اوکراین، قزاقستان بحران سیاسی خود را پشت سر گذاشت. افزایش قیمت سوخت در اوایل ژانویه باعث ناآرامی‌های مدنی بزرگ در سراسر کشور شد و جناح‌های مختلف نخبگان سیاسی که برای کسب قدرت تلاش می‌کردند به سرعت اعتراضات را به نام خود سکه زدند. آنچه با تظاهرات مسالمت‌آمیز آغاز شد، با حمله افراد مسلح به تأسیسات دولتی، به‌سرعت به خشونت کشیده شد. تنها در دو هفته، دولت توانست با کمک یک گروه عملیاتی سازمان پیمان امنیت جمعی متشکل از حدود 2500 سرباز که بیشتر آنها روسی بودند، اوضاع را تحت کنترل درآورد، برای دولت آستانه، جنگ در اوکراین یک چالش و یک فرصت بوده است. قزاقستان برای صادرات نفت به کنسرسیوم خط لوله خزر روسیه (CPC) وابسته است که منبع اصلی درآمد دولت است. مخالفت علنی قزاقستان از الحاق مناطقی در منطقه دونباس اوکراین به مسکو و همچنین پیروی از تحریم‌های بین‌المللی علیه کرملین باعث شده است روسیه به‌طور دوره‌ای CPC را به روی قزاق‌ها ببندد. چندین تحول ژئوپلیتیکی بر توسعه کریدور تأثیر خواهد گذاشت. روسیه ممکن است تحت فشار باشد، اما نمی‌تواند اجازه دهد پروژه‌ای مانند این انحصار مسیرهای تجاری اوراسیا را تهدید کند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی