| کد مطلب: ۶۴۰۵

انگیزه مصر و ایران از عادی‏‌سازی روابط

انگیزه مصر و ایران از عادی‏‌سازی روابط

تنش‌زدایی بین دو کشور پرجمعیت خاورمیانه از یک الگوی منطقه‌ای دیپلماسی تجدید‌شده پیروی می‌کند

تنش‌زدایی بین دو کشور پرجمعیت خاورمیانه از یک الگوی منطقه‌ای دیپلماسی تجدید‌شده پیروی می‌کند

امیلی میلیکن- جورجیو کافیرو

تحلیلگر مسائل خاورمیانه

در 6 اکتبر سال 1981، مصری‌ها هشتمین سالگرد عملیات بدر را که آغاز جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973 بود، با رژه پیروزی در قاهره جشن گرفتند. درحالی‌که نیروها از کنار جایگاه رژه عبور می‌کردند، یک واحد نظامی به رهبری ستوان خالد اسلامبولی در اعتراض به امضای توافقنامه کمپ دیوید در سال 1978 بین مصر و اسرائیل توسط انور سادات، رئیس‌جمهور مصر، به او حمله کرده و او را ترور کرد. برقراری صلح با دولت یهود، همانطور که سادات سه سال قبل از آن انجام داد، اقدامی بحث‌برانگیز بود که اساساً مصر را از درگیری بین اعراب و اسرائیل خارج کرد و بخش بزرگی از جمعیت مصر و جهان عرب و اسلام را خشمگین کرد. سال بعد خالد اسلامبولی به جوخه اعدام سپرده شد. در آن زمان، حکومت انقلابی جدید ایران به رهبری آیت‌الله روح‌الله خمینی، اسلامبولی را شهید اعلام کرد و خیابانی در تهران به نام او نامگذاری شد. رابطه نزدیک انورسادات با شاه ایران (که پس از برکناری در سال 1979 به مصر گریخته بود)، و همچنین حمایت قاهره از بغداد در جنگ ایران و عراق و پیمان صلح مصر با اسرائیل، موجبات خشم تهران را فراهم کرد و از این جهت بود که اسلامبولی در ایران قهرمان شناخته شد. از زمان ترور انورسادات، روابط بین قاهره و تهران، هرچند با دوره‌هایی از تنش‌زدایی گاه‌به‌گاه مواجه بوده اما دچار مشکل شد.
اما امروز مصر و ایران در حال ورود به فصل جدیدی از روابط خود هستند. ماه گذشته، اخباری در مورد برنامه‌های قاهره و تهران برای مبادله سفرا در اواخر سال جاری همراه با ترتیب دادن دیداری بین رؤسای جمهورشان منتشر شده است. اگرچه بی‌اعتمادی و سوءظن احتمالاً همچنان در روابط دوجانبه دو کشور ادامه خواهد داشت، اما داینامیک‌های منطقه‌ای، همراه با عزم دو کشور در لحاظ کردن منافع ملی، نشان می‌دهد که نزدیکی قاهره-تهران می‌تواند قریب‌الوقوع باشد. به گفته تریتا پارسی، معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی و کارشناس دیپلماسی ایران، «در گذشته تلاش‌های زیادی برای عادی‌سازی روابط بین قاهره و تهران صورت گرفته است، اما همه این تلاش‌ها به دلایل مختلف شکست خورده‌اند. این بار به دلیل تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه، هزینه حفظ وضعیت موجود و نداشتن روابط دوجانبه برای هر دو طرف بسیار بیشتر است. درحالی‌که منافع روابط دوجانبه نیز بیشتر است.» کاهش اصطکاک بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی از یکسو و ایران از سوی دیگر، نزدیکی مصر و ایران را محتمل‌تر می‌کند. مصر تا حد زیادی با عربستان سعودی و امارات همسو است. کنت کاتزمن، عضو ارشد مرکز سوفان، در مصاحبه با Responsible Statecraft توضیح داد که این واقعیت که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در حال تعامل با ایران هستند، کار السیسی را برای حرکت در مسیر مشابه و عادی‌سازی روابط با ایران آسان‌تر می‌کند. خلیل الانانی، کارشناس ارشد مرکز عرب واشنگتن، تاکید کرد، تنش‌زدایی عربستان و ایران «در سراسر منطقه طنین‌انداز شده و فضای خوش‌بینی برای کاهش تنش‌ها در منطقه ایجاد کرده است که در دهه گذشته دیده نشده است». اگر ریاض بتواند روابط خود را با تهران عادی کند، دلیلی وجود ندارد که سایر کشورهای عربی، از جمله مصر، از ریاض پیروی نکنند. عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و ایران هرگونه وتوی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس را، در صورت مخالفت با رژیم السیسی برای عادی‌سازی روابط با تهران، از میان می‌برد. یا حداقل سیسی می‌تواند از عادی‌سازی روابط بین عربستان و ایران به‌عنوان بهانه‌ای برای توجیه عادی‌سازی روابط کشورش با تهران استفاده کند. تنش بالقوه همچنین توسط عوامل ژئوپلیتیک دیگری مانند جنگ در اوکراین و همچنین نفوذ فزاینده مسکو و پکن در خاورمیانه کاهش یافته است. مصر و ایران روابط قوی با روسیه و چین دارند و چشم‌انداز دستیابی به دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و ژئواستراتژیک گسترده است.

انرژی دیپلماتیک عمان

عمان، میانه‌روترین عضو شورای همکاری خلیج‌فارس از نظر ژئوپلیتیکی است و در کنار عراق، تلاش‌های دیپلماتیک زیادی برای تسهیل نزدیکی مصر و ایران صورت داده است. در واقع، این اولین بار نیست که عمانی‌ها نقش پل ارتباطی بین مصر و ایران را ایفا می‌کنند. مسقط قبلاً در سال 1991 این کار را انجام داده بود. عمان روابط باثباتی با تهران دارد. کاتزمن معتقد است: قطعاً این مسئله به عمان در مذاکرات‌شان با قاهره وزن قابل‌توجهی می‌بخشد تا تهران و قاهره را به توافق برسانند.
زمینه تاریخی این تحول نیز مهم است. در ربع پایانی قرن بیستم، عمان به‌عنوان یک دوست قابل اعتماد هم برای مصر و هم برای ایران ایفای نقش کرد. آن‌هم درست زمانی که بیشتر کشورهای عربی از هر دو کشور دوری گزیدند. پس از امضای توافق صلح مصر و اسرائیل در سال 1978، عمان، سومالی و سودان تنها اعضای اتحادیه عرب بودند که روابط خود را با دولت سادات قطع نکردند. عمان همچنین از شرکت در اجلاس نفی بغداد در سال 1978 خودداری کرد و در ماه مه 1982، سلطان قابوس اولین رهبر عرب بود که از زمان امضای توافقنامه کمپ دیوید، جانشین سادات، حسنی مبارک را ملاقات کرد. به‌طور مشابه، پس از انقلاب اسلامی 1979، سلطان قابوس اقداماتی را انجام داد تا اطمینان حاصل کند که روابط نزدیک کشورش با تهران انقلابی، تداوم خواهد داشت. درحالی‌که سایر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس از صدام حسین در جنگ ایران و عراق حمایت می‌کردند، عمان بی‌طرفی خود را حفظ کرد و میزبان مذاکرات مخفیانه آتش‌بس بین بغداد و تهران برای پایان دادن به این جنگ بود. سلطان قابوس که مالکیت تنگه باریک هرمز را در اشتراک با ایران در اختیار داشت، درک می‌کرد که روابط صمیمانه با همسایه بسیار قدرتمندترش در خدمت منافع امنیتی کشورش است. سفرهای ماه گذشته سلطان هیثم به مصر و ایران اهمیتی را که رهبری عمان برای نزدیکی بین دو کشور قائل است، نشان داده است. در جریان سفر سلطان به ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی گفته‌اند که از برقراری روابط دیپلماتیک با مصر استقبال خواهند کرد. در طول سال 2023، عمان مشغول ایفای نقش به‌عنوان یک پل دیپلماتیک بین بازیگران مختلف دولتی و غیردولتی در منطقه بوده است. مسقط از نظر کمک به عربستان‌سعودی برای نزدیک شدن به صلح با شورشیان حوثی یمن پیشرفت چشمگیری داشته است. این کشور به توافق دیپلماتیک عربستان و ایران کمک کرد و همچنین در تلاش‌های میانجیگرانه بین بحرین و ایران فعال بوده است.
مصر و منافع ملی ایران
با عادی‌سازی روابط بین تهران و قاهره، مصر امیدوار است که ایران به‌عنوان یک بازیگر تعدیل‌کننده رفتارهای حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه عمل کند. به‌هرحال، این روزها مصر و قطر اقدامات سنگین دیپلماتیکی را برای برقراری آتش‌بس انجام می‌دهند تا تنش‌ها بین حماس و جهاد اسلامی که مورد حمایت تهران هستند با اسرائیل برقرار شود. کاتزمن می‌گوید: «هر بار که اسرائیل و گروه‌های مسلح در غزه درگیر می‌شوند، احتمال تشدید تنش بیشتر می‌شود. این مسئله می‌تواند انگیزه اصلی مصر برای این نزدیکی بالقوه به ایران باشد.» ایران به نوبه خود می‌خواهد روابط خود را با کشورهای بیشتری در خاورمیانه بهبود بخشد. روابط بهتر با قاهره می‌تواند به ایران کمک کند تا با توجه به روابط نزدیک قاهره با امارات و عربستان، انزوای نسبی خود را در منطقه کاهش دهد. روابط دوستانه‌تر با مصر می‌تواند به ایران کمک کند تا با تلاش‌های ایالات متحده و اسرائیل برای متحد کردن کشورهای عربی علیه جمهوری اسلامی مقابله کرده و در عین حال این استدلال را برای تهران آسان‌تر کند که نباید مانند یک بازیگر «سرکش» با تهران رفتار کرد. از زمانی که کشورهای خاورمیانه کاملاً متوجه شدند که ایالات متحده دیگر در موقعیتی نیست که بتواند هژمونی نظامی خود را در منطقه حفظ کند، شاهد شکوفایی دیپلماسی درون‌منطقه‌ای بوده‌ایم، آن‌هم درست از زمانی که تداوم درگیری‌ها بسیار پرهزینه شد، درحالی‌که حل تنش‌ها از طریق دیپلماسی آسان‌تر به نظر رسید. تریتا پارسی می‌گوید، سیاست بهینه برای اکثر کشورهای منطقه این است که منطقه با کشف مجدد عاملیت خود، احساس جدیدی از اعتماد را تجربه کند. توازن جدیدی در منطقه ممکن است در ماه‌های آینده برقرار شود و مصر و ایران هر دو از بیشتر کردن قدرت مانور خود از طریق گفت‌وگو سود ببرند.
مترجم: آریا صدیقی
منبع: Responsible Statecraft

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی