سینمای از نفس افتاده
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
بررسی کارنامه سینمایی دولت سیزدهم به مناسبت روز ملی سینما
«روز ملی سینما» امسال با یکسالگی دولت سیزدهم همراه است و این بهانه خوبی است تا عملکرد سینمایی دولت که طبعا با نگاهی به کارنامه سازمانسینمایی سنجیده میشود را در ترازوی داوری قرار دهیم. گرچه این زمان برای بررسی کارنامه یک دولت یا عملکرد سازمانسینمایی آن، زمانزیادی نیست اما در همین مدتزمان هم میتوان بعضی رویکردهای دولت در حوزه سینما را مایهتحلیل قرار داد.شروع جنجالی آقای وزیر
سینمای ایران پیش از آغاز فعالیت دولت سیزدهم با نگرانی درباره سرنوشت حرفهای خود همراه شد. دلیل آن، سخنان جنجالی و تند وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی در صحنمجلس برای جلب رایاعتماد بود. در گزارش مفصلی به بخش سینمای ایران اشاره دارد، تصویرسیاهی از اوضاع این عرصه ارائه داده و از فساد در سیستم توزیع در سینما، تولید فیلمهای غیرانقلابی و غیراخلاقی، عدماتخاذ موضع شفاف و برخورد در برابر فعالیت محکومان امنیتی و چهرههای سینمایی همسو با اهداف دشمنان و اعطای کمکهایمالی به تولیدات سینمایی غیرهمسو با انقلاب اسلامی انتقاد کرده است. وزیر پیشنهادی ارشاد در کابینه سیزدهم، خانهسینما را «فاقد وجاهت قانونی» اعلام کرده و فعالیت این نهادسینمایی را «در جبهه فرهنگی معارض انقلاب اسلامی» خوانده و معتقد بود، اعطای کمکهایمالی به خانهسینما خلافقانون است. اسماعیلی همچنین اشاره کرده بود: «در سال ۱۳۹۷، از ۷۷ فیلم رصد و تحلیلشده، ۵۹ فیلم مروج سبک زندگی غیراسلامی ایرانی و تخریبکننده انقلاب اسلامی، ۶۱ فیلم ارائهکننده تصویر مثبت از زن بیحیا، ۵۰ فیلم سیاهنما و ناامیدکننده، ۶۰ فیلم مروج وادادگی و تحقیر ملی، ۵۵ فیلم القاکننده واگرایی دینی و ملی، قانونگریزی و نمایش ناکارآمدی نهادها بودهاند». اسماعیلی از بررسی ۷۰ اثر به این نتیجه رسیده که ۲۹نمایش به تخریب انقلاب، ۵۱نمایش به القای ناامیدی و ۲۵نمایش مروج قانونگریزی و ۲۹نمایش ترویج زندگی غیراسلامی است.
واکنشهای تند سینماگران
اظهارات تندوتیز وزیر ارشاد در صحنمجلس با واکنشهای تندتر سینماگران و اهالی فرهنگ مواجه شد. روحالله انصاری، از کاربران توییتر و فعال رسانهای در واکنش به آمار و ارقامی که آقای اسماعیلی مطرح کرده، نوشته است: «برنامه پیشنهادی وزیر فرهنگ دولت رئیسی از یک پایاننامه در سال ۱۳۹۳ کپی و پیست شده و افق آمارها سال ۱۴۰۰ است، منتها آنقدر تنبل بودند که زمان تغییر تیتر پژوهش به برنامه وزارت فرهنگ، حواسشان به پاندمی کرونا نبود. علاوه براینکه شاهد واکنشهای انتقادی در شبکههای اجتماعی درباره برنامه وزیر پیشنهادی ارشاد صورت گرفت، شماری از کارگردانهای سینما و تئاتر نیز انتقادهای تندی علیه دیدگاهها و برنامههای آقای اسماعیلی منتشر کردهاند. همایون اسعدیان، کارگردان شناختهشده سینما در اینستاگرام نوشت: «آقای اسماعیلی، برنامه پیشنهادی شما را خواندم، کمی دیر آمدید، همفکرانتان در این سالها آنقدر ما را خنداندهاند که نه دیگر حوصله خندیدن به این شوخیهای بیمزه شما را داریم، نه اشکی برای ریختن به حال خودمان... راستی خبر دارید دوستانتان وارد کابل شدند؟ اینجا ایران است». انجمن صنفی کارگردانهای تئاتر ایران هم در واکنش به صحبت وزیر پیشنهادی ارشاد، بیانیهای صادر کردند که در آن خطاب به اسماعیلی آمده بود: «برنامه پیشنهادی شما برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در کمال تاسف نشان از ناآگاهی و بیاطلاعی محض جنابعالی و مشاوران شما از حوزه هنرهاینمایشی دارد. این میزان نگاه مذموم توأم با سیاهنمایی از آثار اجرا شده بر صحنههای تئاتر و پروندهسازی برای این آثار، با تهمتهایی نظیر «تخریب انقلاب و ترویج سکولاریسم»، «القای ناامیدی»، «قانونگریزی و ناکارآمدی نهادها»، «ترویجکننده سبک زندگی غیراسلامی-ایرانی» و القائاتی ازایندست، بدون ذکر حتی یک نمونه، هم تاسفبرانگیز است، هم حیرتآور. این البته استراتژی کهنهای است که هر نوآمدهای، تمام دستاوردهای پیشین اسلافش را با خاک راه یکسان کند، تا خود دُنکیشوتوار و در قالب یک منجی، نزولاجلال کند. ما اهالی فرهنگ و هنر از این نوع وزیران و وکیلان بسیار دیدهایم در این سالها. اما آنچه در این میانه تازگی دارد، میزان هجمه و نفسکش طلبیدن شماست، پیش از آمدن به گود.»
جشنواره فجری که فقط داخلی شد
جشنواره فیلم فجر، مهمترین رخداد سینمایی سالانه کشور است که بهمثابه سنجهای برای ارزیابیهای سیاستهای سینمایی هر دولتی است. بر این اساس البته چهلمین دوره جشنواره فیلمفجر محصول سیاستهای سینمایی و فرهنگی دولت دوازدهم محسوب میشد، اما انتخاب فیلمها، هیاتداوران و مدیریت اجرای این دوره با کارگزاران سینمایی دولت سیزدهم بود. جشنوارهای که با حاشیهها و انتقادهای زیادی همراه شد. از انتقاد به طراحی پوستر جشنواره گرفته تا شیوه مدیریتی دبیر جشنواره و درنهایت داوریها و حتی پخش اختتامیه جشنواره از تلویزیون. چهلمین جشنواره فیلمفجر که با ماجراهای زیادی همراه بود، سرانجام در مراسم پایانی با لورفتن اسامی برگزیدگان به یک پایان شگفتساز رسید؛ جشنوارهای که روز قبل از اختتامیه، سیمرغ مردمیاش حذف شد و بدون هیچ توضیحی دقیقتر در این زمینه، مراسم پایانیاش را برگزار کرد. بخش برنامه زنده این مراسم که از شبکه نمایش انجام میشد، ۲۰دقیقهای به دلیل قطعصدا دچار مشکل شد، اما پس از اختتامیه ۲۰دقیقهای که پخش نشده بود، رویآنتن رفت. اما جنجالیترین اتفاقی که در جشنواره چهلم شاهدش بودیم، حذف سیمرغمردمی بعد از جنجالهایی بود که در طول برگزاری جشنواره برسر آرایمردمی رخ داد و یک افتضاح بیسابقه را رقم زد. درحالیکه انتظار میرفت با توجه به حواشی سیمرغمردمی و لورفتن آرا، دست اندرکاران جشنواره فیلمفجر توضیحات شفافی در این زمینه بدهند اما گویا از زیربار مسئولیت این اتفاقات -که اتفاقا وظیفه اصلیشان بود- شانه خالی کردند و همانطور که در رایگیری مردمی نتوانستند از آرا صیانت کنند و صورتمساله را با ندادن سیمرغ پاک کردند، در اختتامیه هم نتوانستند از لیست برگزیدگان تا زمان برگزاری مراسم صیانت کنند تا این اتفاق کمسابقه را برای این رویداد 40ساله رقم بزنند. امیر بنان، تهیهکننده فیلم «ملاقاتهای خصوصی» که فیلمش در صدر آرایمردمی قرار داشت در نامهای اعتراضی به مسعود نقاشزاده، دبیر جشنواره، خواهان خروج فیلم از داوری جشنواره در همه بخشها شد و نوشت: «انشاءالله جوابی برای حقالناسی که ضایع شد، داشته باشید». انتقاد به عملکرد دبیر چهلمین جشنواره فیلمفجر البته ابعاد دیگری هم داشت ازجمله غیبت چندروزه دبیر و عدمشفافسازی درخصوص مسائل اجرایی تا بیتدبیری در روزهای قرمز کرونایی. اما اوج این انتقادات به انتشار نسخه قاچاق یکی از فیلمهای حاضر در جشنواره در ساعاتپایانی مراسم اختتامیه بود که ثابت کرد دستاندرکاران این رویداد سینمایی حتی نتوانستهاند از حقوق فیلمسازان صیانت کنند، همانطور که نتوانستند از لیست برندگان که هیاتداوران در اختیار آنها قرار داده بود صیانت کنند؛ چنانکه حاضران در اختتامیه و مردمی که این رخداد را از شبکههای اجتماعی پیگیری میکردند قبل از اعلام برندگان سیمرغ، لیست لورفته آن را میدانستند و همین مساله شور و هیجان اختتامیه جشنواره را از بین برد! این حاشیهها بعد از پایان جشنواره و مدتی بعد که رئیس سازمانسینمایی حکم دبیر جشنواره چهلویکم فیلمفجر را صادر کرد، ادامه داشت. حکم مجتبی امینی، تهیهکننده برنامه سینمایی هفت بهعنوان دبیر جدید جشنوارهفجر با حیرت اهالیسینما همراه شد که احتمالا با حاشیهای در جشنواره فیلمفجر امسال نیز همراه خواهد شد. جشنواره چهلویکم که وزیر فرهنگ و ارشاد آن را مصداق جشنواره دولت سیزدهم میداند و با اشاره به اینکه «سال آینده در جشنواره فیلمفجر «مفاهیم قرآنی» فیلمها مبنای امتیازدهی است»، از تغییر رویکرد این جشنواره خبر داد. یکی از اتفاقات مهم سینما در سال ۱۴۰۰ بدونشک تعطیلی جشنواره جهانی فیلمفجر بود که با واکنشهای متفاوتی همراه شد. برخی آن را تصمیمی درست دانستند و برخی مثل مهدی محمد عسگرپور که بهعنوان دبیر این جشنواره انتخاب شده بود، آن را اوج بیریختی و بدسلیقگی در سیاستگذاریهای سازمانسینمایی دانست.
ماجرای جنجالی ممنوعازکاریها
بدون شک یکی از مهمترین فرازهای عملکرد سازمانسینمایی در یک سال اخیر باید در ماجرای جنجالی ممنوعازکاریها جستوجو کرد. اتفاقی که چالشی جدی در زیست سینماگران ایرانی محسوب میشد و شکاف بیاعتمادی بین دولت و سینماگران را بیشتر میکرد. «اسامی هنرمندانی که احتمالا دچار ممنوعازکاری میشوند، اعلام خواهد شد و وضعیت سینماگرانی که در ماجرای بیانیه مربوط به خوزستان و حاشیههای جشنواره کن دچار مشکل شدند، مشخص میشود». این بخشی از صحبتهای محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی، درباره موضوعی است که چندماهی است بسیاری از سینماگران را نگران کرده. کلید این ماجرا از جشنواره فیلمکن زده شد. زمانی که اعلام شد فیلمهای ایرانی برای حضور در جشنوارههای خارجی به پروانه نمایشی مجزا نیاز دارند و فیلمهایی که از این قانون تبعیت نکنند، با مشکلاتی روبهرو خواهند شد و علاوهبرآن کنش هنرمندان حاضر در جشنوارههای خارجی نیز رصد میشود. البته محمد خزاعی مدتی قبلتر از این اظهارنظر در پاسخ به سوال ایسنا درباره وضعیت برخی فیلمهای توقیفی و فعالیت سینماگرانی که گفته میشود ممنوعازکار شدهاند و در صحبت اخیر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به آن اشاره شده بود، بیان کرد: «آقای وزیر در صحبتهای خود شخصخاصی را نام نبردند و گفتند اگر کسی ممنوعازکار شده باشد، عطفبهماسبق نمیشود؛ یعنی فیلمهایی که در گذشته بازی کردهاند، دچار مشکل نمیشوند. اینکه رسانهها این حرفها را به سمتوسوی یکبازیگر یا کارگردان ببرند و تحلیلی داشته باشند، مساله دیگری است.» درحالیکه طبق اعلام رئیس سازمان سینمایی، قرار بود اسامی هنرمندان ممنوعازفعالیت، رسانهای شود اما یک مقام آگاه در سازمانسینمایی گفت: تعداد هنرمندان ممنوعازفعالیت ششنفر است و اسامی آنها، نهتنها منتشر نمیشود بلکه سازمانسینمایی در یک رایزنی فشرده با نهادهای بالادستی، در حال برطرف کردن مشکل آنهاست.
ضرورت پروانه نمایش برای حضورهای جهانی
یکی از مهمترین تصمیمها و سیاستگذاریهای سینمایی که در دولت سیزدهم در یکسال اول رخ داد، دستورالعمل سازمانسینمایی درباره ضرورت داشتن پروانه نمایش فیلمهای ایرانی برای حضور در جشنوارههای بینالمللی بود. بنابر آییننامه و دستورالعمل نمایش فیلم، هرگونه حضور و نمایش فیلم سینمایی در مجامع و جشنوارههای خارجی مستلزم اخذ پروانهنمایش است و تخلف تهیهکنندگان در این زمینه، موجب خدشه در صدور پروانهنمایش، اکران و تولیدات بعدی کارگردان و تهیهکننده خواهد شد. خزاعی، رئیس سازمانسینمایی در توضیح این آییننامه جدید، با بیان اینکه قانونگرایی، استانداردسازی و عدالتمحوری سرلوحه فعالیتها و سیاستگذاریهای سازمانسینمایی در دولت سیزدهم است، گفت: «رعایت قوانین و آییننامهها اقدامی لازم برای تحقق این محورهاست که خوشبختانه، خانوادهسینما نسبت به آن التزام و حساسیت دارند و باید بین قاطبه سینماگران و آن عدهقلیلی که به رعایت رویههای قانونی بیتوجه هستند، تفاوت قائل شد و این مساله تعهدی بر گردن سازمانسینمایی است.» خزاعی درباره چرایی تصمیمگیری درباره این آییننامه معتقد است: «در صورت نداشتن پروانه نمایش خارجی، دوروایت از یکفیلم وجود خواهد داشت که یکی در بازارهای خارجی ارائه میشود و دیگری هم در داخل. معمولا این ماجرا به قاچاق فیلم کمک میکند؛ چراکه در سالهای گذشته سهنوع پروانه نمایش حرفهای سینمایی، خارجی و نمایش خانگی داشتیم که تعدد اینها باعث میشد مردم دنبال نسخه اصلاحنشده باشند و این باعث قاچاق فیلم میشد؛ بنابراین تلاش میکنیم براساس قانون عمل کنیم. محدودیتهای ما کاملا شفاف است که در چارچوب خانواده و اخلاق قرار دارند. دراینباره لیستی در سازمانسینمایی مدون شده که شوراهای پروانهساخت براساسآن اقدام میکنند و شامل مواردی است که به تخریب خانواده و موارد اخلاقی برمیگردد. اینها براساس آنچه بهطور شفاف در قانون مطرحشده، انتخاب شدهاند.» بهنظر میرسد این تصمیم ناشی از حاشیههایی بود که برای فیلم «برادران لیلا»، بهکارگردانی سعید روستایی در جشنواره کن پیش آمد که در پی آن پروانه نمایش این فیلم به دلیل تخلفات و سرپیچی از مقررات لغو شد. براساس اطلاعیه اداره نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمانسینمایی، فیلم «برادران لیلا» بهتأسی از اصل قانونگرایی، استانداردسازی و عدالتمحوری و بهدلیل تخلفات آگاهانه و رفتار مغایر با قوانین و مقرراتی چون؛ شرکت در جشنوارههای خارجی بدون عبور از مجرای قانونی و اخذ پروانهنمایش، سرپیچی از مقررات و اصرار بر ارائه نسخه اصلاحنشده بهرغم تعهدات صورتگرفته، استمرار بر تخلف و مداومت بر آن حتی بعد از جشنواره کن، شرکت در جشنواره مونیخ و درنهایت اعلامرسمی کارگردان مبنی بر عدمپذیرش اصلاحفیلم، این فیلم تا اطلاعثانوی و تا رفعموانع ایجادشده، صلاحیت اخذ پروانهنمایش را نخواهد داشت.
کاهش پروانه ساخت
یکی از مشخصههایی که در تیم سینمایی دولت سیزدهم بهچشم میخورد، کاهش قابلتوجه پروانهساخت بود. اتفاقی که در ماههای نخست رویکارآمدن تیم سازمانسینمایی جدید، برای مدتی رسانهای و سبب بروز برخی حواشی نیز شد. این اتفاق بهمثابه تیغ دولبه برای سینمایملی خطرناک است. یکطرف این تیغ، سازمانسینمایی قرار دارد که این احتمال میرود با برخی سختگیریها، زمینه صدور پروانهساخت به شیوهای انبوه را نمیدهد و این میتواند بهعنوان تهدیدی جدی، ساحت فیلمسازان را با آسیبهایی جدی مواجه کند و در سمتدیگر این تیغ، سینماگرانی قرار دارند که سالها از عدمکارکرد پروانهساخت سخن گفته و صراحتا خواستار حذف این مجوز شدند. ازدیاد این فیلمها بهاندازهای رسید که محمد خزاعی در اردیبهشتماه امسال طی اولتیماتومی، از اینگونه فیلمها خواست تا نسبت به حرکت قانونی برای دریافت پروانهساخت اقدام کنند؛ اقدامی که طی آن، 20فیلم مستند، نیمهبلند و سینمایی برای دریافت پروانهساخت اقدام کردند که این دامنهآمار قابلتامل، هیچگاه تا این اندازه زیاد نبوده است. بنابراین در شرایطفعلی، یکی از مسیرهای فرعی که شکل گرفته و با قدرت درحال پیشروی است، معضل پروانهساخت است که توان و زمان زیادی از سازمانسینمایی گرفته و هنوز هم به نتیجه مشخصی نرسیده است. هماکنون وضعیت پروانهساخت به یکبرزخ شبیه است که نه قیود سازمانسینمایی در زمان مشخص و مکفی در آن لحاظ میشود، نه سینماگران توانستهاند تاکنون به آن نیت خود- که دریافت فقط پروانهنمایش است- دست یابند. این جریان سببشده پروانهساخت در تمام این سالها به یکی از محلهای کشمکش میان سینماگران و سازمانسینمایی تبدیل شود؛ کارزاری که بسیاری از سینماگران حتی پا را از این میزان هم فراتر نهاده و معتقد هستند، سازمانسینمایی در اکثر موارد، پای مجوزی که میدهد هم نمیایستد و مشکلات بعدی برای فیلمنامهای قانونی که مجوز ساخت آن را دریافت کردهاند بهوجود میآید.
سخن پایانی
واقعیت این است که نه همه مشکلات و چالشهایی که سینمای ایران با آن دستبهگریبان است متعلق به این یکسال اخیر است، نه قرار است در طول یکسال همه مشکلات سینمایی توسط تیمجدید حلوفصل شود. مثلا بحران کاهش مخاطب و مشکلات اقتصادی و معیشتی سینما و سینماگران، مسالهای است که سینمایایران سالهاست با آن دستبهگریبان است و سازمانسینمایی با همکاری صندوقهنر تلاش کرده تا گامهایی در رفع این مشکلات بردارد، اما برخی سیاستگذاریها و رویکردهایی که در مدیریت سینمایی فعلی وجود دارد، بر دامنه این مشکلات افزوده است. محمد خزایی، رئیس سازمانسینمایی گفته بود، مهمترین موضوعی که در دولت سیزدهم درحوزه فرهنگ دنبال میکنیم، گفتمان جدیدی است که روی آن کار میکنیم؛ گفتمان انقلابی، نهضت تولید محتوایی و مضامینی که براساس سیاستها و راهبردهایی که به ما ابلاغ شده در دستور کار قرار میدهیم. البته این موضوع بهمعنای ایجاد محدودیت برای سینماگران نیست، بلکه تلاش میکنیم تا کمککننده باشیم. بهگفته او، دوران پدرخواندگی سینما گذشته اما سینما پدرخواندهای جدید پیدا کرد، حتی ناپدری! متاسفانه در یکسال اخیر سایهسیاست برسر سینمایایران پررنگتر شده، به دوقطبهای سیاسی و ایدئولوژیک دامن زده و آن را از سویه هنربودن خود دور میکند. برخی یادشان رفته که سینما طفیلی سیاست نیست و باید فارغ از اختلافنظرها و سلیقههای سیاسی و سینمایی کاری کرد تا سینما، سینما بماند. نمیتوان از روز ملی سینما حرف زد، وقتی هویت سینمایملی دچاربحران است. در دل این بحران، سینما نمیتواند به حیاتهنری خود ادامه دهد. سینمایی که ازنفسافتاده، نمیتواند نقشآفرین باشد.