| کد مطلب: ۳۵۱۸

نابرابری به‌مثابه یک معضل اخلاقی

نابرابری به‌مثابه یک معضل اخلاقی

معرفی کتاب چرا نابرابری معضل‌آفرین است؟

معرفی کتاب چرا نابرابری معضل‌آفرین است؟

بحث نابرابری و نسبت آن با عدالت اجتماعی، گرچه در دنیای مدرن در نسبت با سیاست صورت‌بندی می‌شود اما همواره به‌عنوان یکی از دغدغه‌های بشری در طول تاریخ مطرح بوده و فیلسوفان و اندیشمندان مختلفی از آن سخن گفته‌اند. چه بسیار جدل‌های فکری و جدال‌های نظامی که بر سر درک متفاوت از نابرابری و مفهوم عدالت در طول تاریخ رخ داده، چنانکه از یک منظر می‌توان تاریخ بشر را تاریخ بر سر فهم و برقراری برابری یا تراژدی‌های ناشی از بی‌عدالتی و نابرابری تعریف کرد. تی.ام اسکنلن در کتاب «چرا نابرابری معضل‌آفرین است؟»، قرار است به همین پرسش پاسخ بدهد و به یکی از انتزاعی‌ترین مفاهیم زیست انسانی بپردازد. اینکه چه‌وقت باید نگران نابرابری باشیم. جالب اینکه کتاب بین نابرابری و افزایش فقر تمایز قائل شده و آنها را مترادف و یکی فرض نکرده است. به‌جای‌اینکه فقط نگران افزایش تعداد فقرا باشیم، به این می‌پردازد که چه‌زمانی باید نگران تفاوت بین داشته‌های عده‌ای با عده‌ای دیگر باشیم. نویسنده اهمیت این نگرش را به‌این‌دلیل که نابرابری مهم‌تر از فقر است، مطرح نمی‌کند و بیشتر به این دلیل به نابرابری می‌پردازد که عجیب به‌نظر می‌رسد؛ چرا باید تفاوت بین عده‌ای با عده‌ای دیگر مهم باشد. این تفاوت موجب می‌شود نابرابری از آن دست مسائلی به‌حساب آید که پژوهش فلسفی می‌تواند در آنها نقش مفیدی داشته باشد. کتاب «چرا نابرابری معضل‌آفرین است؟»، از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که در زمینه‌ نابرابری نوشته شده است. نویسنده‌ این کتاب، تی.ام. اسکنلن با روشی تحلیلی به این موضوع می‌پردازد که چرا نابرابری به‌لحاظ اخلاقی پذیرفتنی نیست. نویسنده معتقد است، به شش دلیل می‌توان به نابرابری ایراد وارد کرد؛ باعث ایجاد تفاوت‌های تحقیرآمیز در منزلت انسان‌ها می‌شود، به ثروتمندان انواع غیرقابل‌قبولی از قدرت و تسلط بر کسانی که پول کمتری دارند اعطا می‌کند، تیشه به ریشه‌ برابری فرصت‌اقتصادی می‌زند، منصفانه‌بودن نهادهای سیاسی را تضعیف می‌کند، منجر به نقض شرط دغدغه‌ برابر نسبت به منافع کسانی می‌شود که حکومت مکلف است منافعی را در اختیار آنها قرار دهد و نیز از نهادهای اقتصادی نامنصفانه‌ ناشی می‌شود.
تی.‌ام اسکنلن، فیلسوف آمریکایی است که به‌عنوان یکی از مهم‌ترین فیلسوفان سیاسی معاصر شناخته می‌شود. او سال ۱۹۴۰ در شهر ایندیاناپولیس به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۲، فوق‌‌لیسانس خود را از دانشگاه پرینستون و در سال ۱۹۶۶ دکترای خود را از دانشگاه هاروارد گرفت. رساله‌ دکترای اسکنلن، ابتدا در حوزه‌ منطق ریاضی بود، اما بعدها به فلسفه‌ اخلاق و فلسفه‌ سیاسی روی آورد. او پس از سال‌ها تدریس فلسفه‌ سیاسی و فلسفه‌ اخلاق در دانشگاه هاروارد، در سال ۲۰۱۶ بازنشسته شد. چرا نابرابری‌ معضل‌آفرین است؟ اولین کتاب این متفکر مهم است که به فارسی توسط نرگس سلحشور منتشر شده است، با ویرایش مصطفی ملکیان و مقدمه‌ای از خود او و جواد حیدری. مصطفی ملکیان در مقدمه خود با عنوان «برابر بودن یا نبودن»، به دادخواهی روح‌بشر در ارتباط با مفهوم برابری و نابرابری می‌پردازد و جواد حیدری نیز با مقدمه‌ای که با عنوان «جان‌کلام: چرا نابرابری معضل‌آفرین است؟»، به رویکرد اسکنلن به مفهوم نابرابری و دلایل معضل‌آفرین بودن آن پرداخته و درواقع ذهن مخاطب را با مفاهیم کلی کتاب و مولفه‌های فکری آن آشنا می‌کند. یکی از بزرگ‌ترین موهبت‌های زندگی اسکنلن این است که برای سالیان متمادی همکار جان رالز بود. از‌یک‌سو، رالز بر شکل‌گیری اندیشه‌های اسکنلن تاثیر فوق‌العاده مهمی گذاشت. ازسوی‌دیگر، اسکنلن هم روی رالز تاثیر زیادی گذاشت آنقدر که رالز در کتاب قانون مردمان می‌گوید، بحث‌های من درباب نابرابری بیش‌ازهمه مدیون اسکنلن است. اسکنلن در میان معاصران خود به دو ویژگی مهم شناخته می‌شود. اول اینکه در نوشتن بسیار وسواس دارد و اولین کتاب او یعنی آنچه به یکدیگر بدهکاریم بعد از 18سال کار مداوم روی این کتاب، در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. اسکنلن در این کتاب تعریف بسیار عمیق و جذابی از اخلاق ارائه می‌دهد. او می‌گوید، اخلاق یعنی اینکه ما به دیگران چه چیزی بدهکاریم. اگر مشخص کنیم چه چیزی به دیگران بدهکاریم، درواقع مشخص کرده‌ایم که محتوای اخلاق چیست. یا همین کتاب چرا نابرابری‌ معضل‌آفرین است؟ حاصل بیش از 40سال تأمل او روی موضوع برابری و نابرابری بوده است.
مفاهیمی مثل منزلت نابرابر، برابری فرصت، برابری سیاسی و شایستگی ازجمله مفاهیم انتزاعی بحث‌شده در این کتاب هستند که چالش‌های نابرابری در جهان امروز را واکاوی می‌کنند. البته نویسنده در مقدمه کتاب اشاره می‌کند که این مفاهیم از تجربه‌های زیسته خودش در جامعه آمریکا برآمده و چه‌بسا قابل تعمیم و تصدیق در همه‌جا نباشد. به‌گفته اسکنلن: «من به‌عنوان فردی آمریکایی می‌نویسم که تمام عمرش را در این کشور زندگی کرده است. نگرش‌های من به نابرابری، ناگزیر با تجربه‌ام شکل گرفته‌اند و شکی نیست که در برخی موارد محدودند. تقریبا همه مثال‌های نقل‌شده در این کتاب، از ایالات‌متحده است و اندیشه من درباره نابرابری، تحت‌تاثیر مسائلی است که در اینجا رخ می‌دهد؛ مسائلی نظیر سرگذشت منحصربه‌فرد تبعیض‌نژادی در آمریکا.» بااین‌حال با توجه به اینکه مفاهیم مطرح‌شده در کتاب به شکل انتزاعی مطرح شده، تقریبا در هر جامعه مدرن و بی‌تردید در جوامع مدرن و پیچیده و بزرگی مثل آمریکا و ایران مطرح بوده و قابل تعمیم هستند. واقعیت این است که سطوح بسیار بالای نابرابری که هم‌اکنون ایالات‌متحده و کل جهان را فرا گرفته‌اند در معرض ایراد اخلاقی جدی قرار دارند. اما روشن نیست دقیقا چرا اینگونه است. روشن نیست برای ایراد گرفتن به نابرابری و برای کاهش نابرابری یا اگر امکان‌پذیر باشد ازمیان‌بردنش، چه دلایل اخلاقی‌ای وجود دارند. ارائه فهمی بهتر از این دلایل، هدف کتاب اسکنلن است. کتابی که در 10فصل از مقدمه تا نتایج مفاهیم انتزاعی، تلاش کرده تا مسائل مرتبط با نابرابری در جهان امروز را به‌ویژه در ذیل فلسفه اخلاق صورت‌بندی کند و فهمی متفاوت از جهان اجتماعی موجود را با محور نابرابری روایت کند. کتابی که خواندنش هم برای علاقمندان فلسفه اخلاق، هم علاقمندان سیاست و اقتصاد، می‌تواند یک تجربه متفاوت باشد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی