خالصسازی راه حل نیست
سوال صریح سیدحسن خمینی در دیدار دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی: گام بعدی پس از شرکت نکردن در انتخابات چیست؟

سوال صریح سیدحسن خمینی در دیدار دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب اعتمادملی:
گام بعدی پس از شرکت نکردن در انتخابات چیست؟
سیدحسن خمینی در دیدار دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی به ارائه تحلیلی از شرایط کنونی کشور در حوزههای اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی پرداخت و با انتقاد از رویههای جریانهای رادیکال در جهت «خالصسازی» و «یکدستسازی» ساختار سیاسی، درعینحال منتقدان وضع موجود و احزاب و جبهه اصلاحات را با این پرسش صریح و کلیدی روبهرو کرد که گام بعدی پس از شرکت نکردن در انتخابات چه میتواند باشد؟
یادگار امام در ابتدای سخنان خود با اشاره به تاسیس حزب اعتمادملی از سوی مهدی کروبی گفت: «جا دارد از حجتالاسلام والمسلمین کروبی یاد کنیم و برای استخلاص ایشان دعا کنیم و از خداوند بخواهیم تدبیر عاقلانهای را بر اهل این مسئله حاکم کند تا این مسئله هم به گشایش ختم شود».
شتاب دیگران و وضعیت اقتصاد ایران
سیدحسن خمینی با تأکید بر اینکه «امروز بیتردید درد اصلی جامعه «درد اقتصادی» است»، گفت: «راهحل مشکلات در حوزههای اقتصاد، تحریم و بقیه موارد از مسیر سیاست داخلی کشور میگذرد. تا وقتی یک دولت با پشتوانه عمیق مردمی و حمایت قوی طبقات محروم و متوسط و مورد اعتماد شهرهای بزرگ و روستاها نداشته باشید، امکان عبور از این بحران وجود ندارد. رفتن به سمت هستههای متصلب و جمعهای محدود، راهحل نیست، بلکه بیشتر مشکلآفرین است».
وی سپس به «درد مشترک» و مهمترین مشکل جامعه پرداخت و اظهار کرد: «امروز بیتردید درد اصلی جامعه «درد اقتصادی» است؛ همه دلشان برای این مشکل میسوزد و حتی متصدیان امر نیز وجود آن را کتمان نمیکنند. افت تولید ناخالص داخلی کشور و سرانه خانوارها نسبت به کشورهای همسایه، رشد پایین سرمایهگذاری، استهلاک بالا... از جمله این مشکلات کشور است».
وی با بیان اینکه «در مجموع حال اقتصادی جامعه خوب نیست و این خیلی هم واقعیت غریبی نیست»، افزود: «این مشکل از زندگی تکتک افراد شروع میشود. کافی است مسئولین پای خود را از خانه بیرون بگذارند؛ با هر کسی که مواجه شوند، این مصیبت و مشکل را لمس خواهند کرد. البته آنها میگویند جلوی رشد تورم گرفته شده و ما امیدواریم انشاءالله به سمت تصحیح هم پیش برود. چون هر دولتی که بر سر کار میآید را از رفیقهای ما باشد یا نباشد، فرقی نمیکند، باید کمک کرد تا درد جامعه را کم کند. لذا تحلیل وضعیت به معنای این نیست که زحمت کسی نادیده گرفته شود و یا احیانا کمک نشود به اینکه آن فرد مشکلات را حل کند».
سیدحسن خمینی یادآور شد: «برخی از کشورهای حاشیه ما هم با شتاب بسیار بالایی به سمت توسعه میروند که این آینده مشکلدارتری را ایجاد میکند. شاید متن جامعه خودش را با کشورهای دورتر مقایسه نکند، بلکه با همسایگانش مقایسه میکند و شتاب پیشرفت در آنها را در قیاس با کندی کشور ما در این زمینه، تحمل نمیکند. مردم این درد را از چشم حاکمیت میبینند که تا حدی هم درست است. این قیاس، دردی است که هست و در آینده ممکن است بیشتر شود و به سبب چشماندازی که وجود دارد، یکی از آثار آن پدیده مهاجرت خواهد بود؛ که واقعیت بسیار تلخی است که در کشور وجود دارد». وی با تأکید بر اینکه «بیشتر باید به علت بروز فقر، تبعیض، فساد... پرداخت»، بخش زیادی از این مشکلات را ناشی از تحریمها دانست و گفت: «البته بیمدیریتی، مدیریت سوء و توجه نکردن به ظرفیتهای داخلی حتما نقش دارد. ولی یکی از عوامل مهم آن، عدمالنفعی است که ما در ارتباط با دنیا داریم. بخشی از این امر به خاطر تحریمهای سنگین است. البته دشمنی آنها هم از سالهای اول انقلاب بوده، اما در دوره ترامپ بیشتر شده و امروز آثار تحریمها به تعبیر خودشان «کمرشکن» و طاقتفرسایی که میخواستند بر کشور ایجاد کنند، در بخشهای مختلف لمس میشود».
خالصسازی و یکدستسازی راهحل نیست
سیدحسن خمینی در ادامه تأکید کرد: «بحث مهم این است که راه عبور از این وضعیت، یعنی سیاست خارجی مشکلدار ما و حتی وضع مشکلات داخلی مدیریتی ما، چیست؟ یعنی آیا راه آن به تعبیر امروزیها «خالصسازی» و «یکدست شدن حاکمیت» است؟ طبیعتاً کشوری که درصد بالایی از درآمدش وابسته به نفت است، اگر نفتش فروش نرود جیبش بیپول میشود. وقتی نفت فروش نرود، سرمایهگذاری صورت نمیگیرد و مشکل اشتغال پدید میآید». وی افزود: «من فکر میکنم راه هرکدام اینها از مسیر سیاست داخلی ما میگذرد. یعنی راهحل مشکلات در حوزههای اقتصاد، تحریم و بقیه موارد از مسیر سیاست داخلی کشور میگذرد. تا وقتی یک دولت با پشتوانه عمیق مردمی و حمایت قوی طبقات محروم و متوسط و مورد اعتماد شهرهای بزرگ و روستاها نداشته باشید، امکان عبور از این بحران وجود ندارد. رفتن به سمت هستههای متصلب و جمعهای محدود، راهحل نیست، بلکه بیشتر مشکلآفرین است». سیدحسن خمینی یادآور شد: «در تمام دورههایی که ما توانستهایم قاطبه جامعه را با دولت یا تفکری همراه کنیم، آن دولت توانسته از موضع بسیار عزتمندانه با دنیا مواجه شود و با مذاکره مشکل خود را حل کند یا حداقل آن را تقلیل بدهد. توجه کنید! نمیخواهم بگویم اگر فردی که مورد اقبال اکثریت بود با سیاستهای غلط هم به موفقیت میرسد؛ بلکه تفکر صحیح در کنار همراهی مردم. وقتی انقلاب که پدید آمده، در دهه 60 همه جوانها سر کار آمدند و طبیعتاً اشتباهات زیادی هم کردند؛ دیکته نانوشته غلط ندارد. ولی چون جامعه همراه بوده، از مسائل عبور کردهایم». وی ادامه داد: «در جایی که، جامعهای که همراهی نباشد، فضا به سمت لَختی و سکون میرود، مبارزه منفی اتفاق میافتد، تقابل صورت میگیرد، یا یک یأس بسیار سنگینی حاصل میشود. در مسائل اجتماعی، «یأس» معادل «مقابله» است. در چنین شرایطی مبارزات و هستههایی شکل میگیرد؛ البته امروز دیگر دوره مبارزه چریکی در دنیا گذشته است. اما وقتی یأس و ناامیدی پیش بیاید، حتی زمینه برای یارگیری مبارزات خشونتآمیز و قهرآمیز هم بالا میرود. کسانی که میخواهند از این نمد کلاهی برای خودشان بدوزند هم پیدا میشوند و از لشکر فقرا، مأیوسان، ناامیدها و قهرکردهها یارگیری میکنند. برای پیشگیری از بروز چنین وضعی، باید افراد شکستخوردهای که هیچ چشماندازی برای حرکت ندارند را فهم کرد؛ چراکه آنها از جایی دلگیر شدهاند».
باید سیاست داخلی را تصحیح کنیم
سیدحسن خمینی با تأکید بر اینکه «مشکل اصلی اقتصادی است»، اظهار داشت: «بخشی از راه آن مدیریتی و بخش زیادی سیاست خارجی است؛ ولی راهحل همین دو امر نیز از سیاست داخلی میگذرد. به همین جهت چارهای جز این نداریم که سیاست داخلی را تصحیح کنیم. دلیل غلط بودن یک سیاست نتایج آن است؛ اگر نتیجه خوبی نداشت، غلط است. امام تعبیر زیبایی دارند که میگویند، «حرف مرد دو تا است». هیچ لزومی ندارد که اگر انسان راهی رفت و اشتباه بود، آن را ادامه بدهد؛ بلکه باید شجاعانه برگردد و بگوید این راه اشتباه بود. بعضی نخبگان در جمع احزاب حضور مییابند و بعضی هم در انجیاوها. برخی هم به صورت فردی راه خود را میروند. اما هرکسی که صاحب تریبون است و توان صحبت خودش را دارد، باید یک سوال بسیار مهمی را پاسخ بدهد». وی در تشریح این پرسش ابتدا با تأکید بر اینکه در سیاست داخلی، اگر براندازی هدف نباشد، مسیری جز انتخابات وجود ندارد، گفت: «دو سوال بسیار مهم پیش روی امر انتخابات است. اولین سوال مهم این است که آیا بین شخص «الف» و «ب» اگر بالای سر دولت یا حکومت قرار بگیرند، تفاوتی وجود دارد؟ امروز یأس بسیار زیادی که در جامعه هست، ناشی از این است که این سوال بهطور پررنگ پاسخ داده نشده است؛ همه باید این سوال را پاسخ دهند. چون بعضاً برخی از ما از روی عصبانیت و یا از روی تحلیلهایی، میگوییم فرقی نمیکند». یادگار امام به ذکر مثالی از شرایط روز پرداخت و با اشاره به اینکه در دانشگاهها امروز با مسئله بسیار زشت اخراجها مواجه هستیم، افزود: «البته من چندان از وسعت این امر آگاه نیستم، ولی مقدار کم هم در این مهم نمیتواند مورد قبول باشد. استقلال دانشگاه و دانشجو از اموری است که اگر خدای نکرده مورد لطمه قرار گیرد ضررهای بسیار برای کشور پدید میآورد و یکی از نتایج وحشتناک این اتفاق، مهاجرت نخبگان است که بیتردید سنگینترین آسیب را به کشور وارد میسازد و همچنین باعث دمیدن روح یأس و رکود علمی و فرهنگی میشود».
راه جایگزین انتخابات چیست؟
سیدحسن خمینی سپس ادامه داد: «فرض کنیم فردا من و شما بهعنوان دو انسان عادی میخواهیم در صندوق رأی بیاندازیم. اگر بگویند هیچ فرقی بین «الف» و آقای «ب» نیست، چرا رأی بدهم؟! معروف بود که در آمریکا میزان مشارکت در مواردی پایین بود، چون بیشتر زندگی آنها با شهرداریها و شوراهای ایالتی است و انتخابات ریاستجمهوری فرقی برای آنها ندارد. البته در انتخابات بین بایدن و ترامپ مشارکت بالا گرفت. در انتخابات ترکیه نیز که بیش از 90 درصد مشارکت وجود داشت، به دلیل تفاوت بین اردوغان و رقیبش بود». وی تأکید کرد: «هر قدر این میزان فرق عمیقتر باشد، طبیعتاً جامعه اقبال بیشتری به انتخابات پیدا میکند. البته همیشه گروهی هستند که ممکن است بگویند رأی ما تقویت جمهوری اسلامی و نظام اسلامی است و اگر افراد هیچ فرقی هم نکند، انتخابات را مثل راهپیمایی میبینند؛ یعنی در حقیقت میخواهند شرکت کنند تا اصل نظام تقویت شود. ولی بخش بزرگی از جامعه انتخابات را برای خودشان و زندگی خودشان میخواهند. چرا انتخابات شوراها معمولا پررنگ است؟ بهخاطر اینکه در زندگی آنها تأثیر دارد». سیدحسن خمینی افزود: «البته ممکن است همه بگویند، «بین افراد درصدی از تفاوت وجود دارد، ولی این درصد اصلاً مهم نیست». اما سوال اینجاست که راه جایگزین چیست؟ آنها ممکن است بگویند راه جایگزین، برداشتن اصل سیستم است که البته نه ممکن است و نه راه درستی است». وی اظهار داشت: «به تعبیری انتخابات مثل عروسی برادر است؛ آدم میتواند نرود، ولی برای نرفتن هم باید دلیل داشته باشد! اگر بگوید نمیآیم، گام بعدی چیست؟! اما این بخشی از ماجرا است؛ بخش دوم ماجرا این است که آیا امکان رقابت این دو تفکر فراهم است؟! واقعاً در پیدایش یأس، سهم بزرگی متعلق به عملکرد بسیار غلط در دورههای قبل است». یادگار امام تأکید کرد: «اگر میخواهیم عزتمندانه، کمهزینه و از راههای ممکن، از بحران اقتصادی عبور کنیم، راه آن این است که در سیاست خارجی هرچه بیشتر متکی به مردم باشیم. شرط آن نیز چنین است که در سیاست داخلی هرچه بیشتر قدرتهای مردمی سر کار بیایند. یک انتخابات بسیار قدرتمند با پشتوانه رأی بالا، مثل رودخانهای است که همه چیز را میشورد و تمام مشکلات را حل میکند. در تاریخ ایران هرکدام از انتخاباتهای باشکوه که آمده، همه غربیها را به تواضع وا داشته است».
دستاورد انتخابات 1392
وی یادآور شد: «انتخابات 1392 حکومت آمریکا را که در خیال خود به سمت براندازی رفته بود، پای میز مذاکره نشاند. این داستان مهمی است که باید ببینیم و البته یادمان باشد که سیاست داخلی وابسته به «امکان رقابت» است؛ امکان رقابت رقبایی که با هم فرق میکنند و از دید مردم در صورت حضور هر کدام از آنها زندگیشان فرق میکند. البته ممکن است بنده بگویم زید خوب است و شما بگویید عمرو خوب است؛ مهم نیست. بلکه مهم این است که هم زید و هم عمرو امکان حضور در رقابت را داشته باشند. به خصوص اینکه جامعه ما فهیم است، میتواند تصمیم بگیرد و قبیلهای نیست و حساسیتهای قومی و قبیلهای در سطح کلان ملی ما وجود ندارد؛ پس اگر نخبگان نتوانند جامعه را قانع کنند که بین زید و عمرو فرق هست، انتخابات بیمعنا است». سیدحسن خمینی اظهار داشت: «اگر همه فیلترها را هم بردارید، ممکن است جامعه به این نتیجه برسد که فرقی بین گزینهها نیست؛ مثل عراق که انتخابات با حدود 30 درصد مشارکت انجام شد، درحالیکه هیچ فیلتری هم وجود ندارد. حتی رهبران مذهبی عراق هم تقریباً گفتند شرکت در انتخابات واجب است. اما یک یأسی در میان همه کنشگران سیاسی آنجا ایجاد شد. آن روزی که مردم احساس کنند همه نخبگان هیچ فرقی با هم نمیکنند، روز بسیار بدی است و اصلاً هیچ چشماندازی برای آن ملت وجود ندارد». وی، نکته دوم در بحث انتخابات را امکان حضور کسانی دانست که با هم فرق میکنند و افزود: «نفس اینکه مردم بتوانند این تغییر را انجام بدهند به نفع کلان جمهوری اسلامی و کشور است». یادگار امام در پایان خطاب به اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، با بیان اینکه میدانید کار سیاسی، عملی جمعی است، گفت: «به نظر من، دوستان ارتباط خود را با جبههای که تاکنون در آن بودند، محکم نگه دارند. کار سیاسی، فردی نیست. یک به علاوه یک در ریاضی دو میشود، ولی در کار سیاسی ممکن است صفر شود، ممکن است شش شود! دو نفر اگر نتوانند با همدیگر کار کنند، همدیگر را خنثی میکنند و اگر بتوانند با همدیگر خوب کار کنند، بعضاً نتایج بسیار تصاعدی میدهد. البته طبیعتاً کار انسانی سخت است، چون باید صحبت و اقناع عمل کنید؛ خصوصاً وقتی با غیرنظامیها مواجه هستید».