پنجاهوهفتیترین دولت؟
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

درباره شعار نظریهپردازان دولت سیزدهم
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگوی مشروحی که با شماره اخیر ارگان مرکز بررسیهای استراتژیک داشته است، ضمن تبیین گفتمان دولت سیزدهم با عنوان «عدالت و جمهوریت»، این سخن منتقدان را که دولت کنونی فاقد گفتمان است، زیر سوال برده و گفته است: «شاید عدهای با ادعای عدم گفتمان دولت سیزدهم به دنبال ایجاد شکاف بین گفتمان دولت و گفتمان رسمی نظاماند؛ چون شکاف و گسلی را بین گفتمان رسمی نظام با این دولت نمیبینند». بهعبارت دیگر، گوینده، به نوعی اینهمانی میان گفتمان دولت سیزدهم و نظامسیاسی قائل است و طرح نقد منتقدان درباره فقدان گفتمان در نزد دولت را با هدف «ایجاد شکاف» میبیند. بهزعم وزیر فرهنگ، دولت سیزدهم نهتنها واجد گفتمان است، بلکه به تعبیر او، «پنجاهوهفتیترین گفتمان» را در میان دولتهای پس از انقلاب در پیش گرفته است. این، عنوانی است که ارگان تئوریک دولت هم آن را پسندیده و بهعنوان تیتر اصلی گفتوگوی محمدمهدی اسماعیلی بهکار برده است. درباره ادعای «پنجاهوهفتیترین گفتمان» که در این مصاحبه در توصیف و تبیین گفتمان دولت سیزدهم بیان شده،نکات مختلف سیاسی و تاریخی را میتوان بیان کرد که در اینجا به دو نکته زیر اکتفا میکنم:
1 |
شعارهای کلان مطرح در زمان انقلاب واجد چنان ظرفیت تفسیر و تأویل است که هریک از دولتهای دیگر پس از آن هم، از منظری خاص میتوانند خود را واجد گفتمانی پنجاهوهفتی بخوانند. اصولا، گفتمان پنجاهوهفتی (و بهتعبیر دقیقتر: گفتمان انقلابی) رویکرد و محتوایی ایدهآلیستی دارد که بر اساس آن، ناراضیان و مخالفان وضع موجود دل به برانداختن و انقلاب میبندند و در مسیر این کنش مبارزاتی، جهانی دیگرگون را برای فردای انقلاب تصویر و تصور میکنند که در آن، همه ارزشهای مطلوب و ایدهآلهای جامعه تامین میشود، بیآنکه بسیاری از انقلابیون شناختی از الزامات اداره کشور و محدودیتهای قدرت و تناقضات فکری خود داشته باشند. یکی از نکات کلیدی که در لحظه وقوع یک انقلاب، کمتر به آن توجه میشود، این است که ارزشهای خوب و مطلوب که عموما خاستگاههای متفاوت و متمایزی هم دارند، در صحنه عمل با یکدیگر دچار تعارض و تناقض هستند. مثلا بین ارزشهای «عدالت» و «آزادی» که کمتر کسی حاضر میشود خود را مخالف یا منتقد یکی از آنها معرفی کند، در واقعیت سیاسی و بهویژه در چارچوب تصمیمگیریهای اقتصادی چنین تعارضی معمولا دیده میشود و به همین دلیل هم، طیف متنوعی از نیروها در دو اردوگاه چپ و راست شکل میگیرند. یا درباره دو ارزش «آزادی» و «امنیت» که نیروی انقلابی هر دوی آنها را میخواهد و میطلبد، این احتمال قوی است که پس از انقلاب تعارض شکل بگیرد. چنانکه پس از انقلاب 1357 هم پس از مقطعی آزادی نسبی، به دلایل مختلف داخلی و خارجی، آن نیرویی که سازمان سیاسی را در اختیار گرفته بود، اولویت را به مقوله امنیت داد و تقریبا تا مقطع دومخرداد 1376 خبر چندانی از فضای باز سیاسی نبود و پس از آنهم طی ربع قرن، دائم میان این دو مقوله و نیروهای حامی و حامل آنها، کشاکش وجود داشته است. همین تعارضات را میان ارزشهای دیگری چون «رفاه» و «استقلال» هم بیشوکم میتوان دید که گفتمانهای متمایزی بر مبنای آن شکل گرفته است.
2 |
حتی اگر این تعارضات ارزشی را کنار بگذاریم (که عملا شدنی نیست)، ادعای «پنجاهوهفتی بودن» یک گفتمان در سالهای 1400 و 1401، واجد ارزش خاصی نیست؛ بلکه اتفاقا، میتواند نشانه ناهمراهی گفتمان و فقدان تناسب آن با الزامات زمانه نو و جامعه نو باشد. اینکه وزیر فرهنگ به خود ببالد و از این بگوید که گفتمان دولت سیزدهم، از انعطافها و فاصلهگیریهای گفتمان رسمی نظام با بافت اجتماعی بری است و رئیس دولت از مسئولیتها و ارکانی آمده که ملزم به پیوند کامل با گفتمان رسمی بوده است، خود نشانی دیگر از فقدان تناسب گفتمان با واقعیت اجتماعی است. به بیان روشنتر، حتی اگر با این فرض گوینده همراه شویم که پدیدهای انتزاعی و بینالاذهانی با عنوان حاکمیت یا نظام سیاسی واجد گفتمانی خاص و رسمی است که از گفتمان و ارزشهای موجود در بستر اجتماعی استقلال دارد؛ پرسش و نقدی جدیتر شکل میگیرد که چنین گفتمانی چگونه میخواهد ارزشها و خواستهای خود را در جامعه محقق سازد؟ جامعهای که جناب وزیر در مقام نظریهپرداز این گفتمان، خود اعتراف دارد ارزشها و الگوهایی از سبک زندگی، مصرف، اندیشه و سیاست را میپسندد که با گفتمان رسمی فاصله جدی دارد (اگر نگوییم در تعارض است). البته، صحبت اخیر وزیر ارشاد در شبکه «افق» که در آن سخنان رئیسجمهور سابق را در نفی «بردن اجباری مردم به بهشت» رد کرد و بسترسازی برای سعادت اخروی مردم را از مسئولیتهای دولت دینی برشمرد؛ تا حد زیادی روشن میکند که نظریهپردازان دولت کنونی، چه راهبردی را برای پیشبرد گفتمان خود در بستر اجتماعی در پیش گرفتهاند. راهبردی که شاید از منظر گفتمان رسمی پسندیده باشد، اما طبیعتا در سطح جامعه و حامیان و حاملان گفتمانهای بدیل و غیررسمی با مقاومت مواجه میشود و بر سطح و عمق نارضایتی میافزاید. هرچند این سخن با بخشهای دیگر اظهارات وزیر ارشاد در گفت وگو با ارگان تئوریک دولت که در آن از پذیرش دیگری در رفتار رئیس دولت سخن گفته، در تعارض است. تعارضات و تناقضاتی که نشان میدهد گفتمان مورد ادعای وی، از آنچه «مفصلبندی» میخواند، فاصلهای بعید دارد.