پروندههای باز زخمهای بازمانده
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

بازخوانی موضوعات مهم سیاسی که در افکار عمومی بیپاسخ مانده است
گذر زمان شاید باعث کمرنگ و سپس محو شدن برخی حوادث تلخ در جامعه باشد اما در تاریخ حوادثی وجود دارند که تلخی آنها نه تنها با گذر زمان به دست فراموشی سپرده نشده است، بلکه روی زخمهای آنها به علت ابهامات موجود در آن حوادث و جنایات همچنان باز است و به نظر میرسد تا برطرف نشدن ابهامات، علامت سوالهای مهم و بزرگ برای افکار عمومی باقی مانده و سر زخم این پروندهها باز خواهد ماند. پروندههایی که هر چند برای برخی از آنها حکم صادر شده اما حکم صادرشده نیز برای جامعه قانعکننده نبوده است و گذر زمان سوالها را برای افکار عمومی به قوت خود باقی گذاشته است. موضوعی که قابل کتمان نیست؛ پروندههایی وجود دارد که هنوز برای افکار عمومی به صورت کامل حل نشده یا ابهامات بزرگ دارد؛ به گونهای که رهبر انقلاب در سخنرانی 7 تیر سال جاری خطاب به دستگاه قضایی کشور سفارش کردند: «سر زخم پروندههایی که در افکار عمومی باز میشود نباید باز بماند. هر پرونده را تا آخر ادامه دهید و نهایی کنید.» هر چند رهبری مسائلی همچون تصرفات یا کارخانجات را مثال زدهاند اما هنوز پروندههایی در ابعاد سیاسی و اجتماعی وجود دارند که سر زخم آنها برای افکار عمومی باز است و ابهامات بزرگی دارند که بعضا با گذشت بیش از 20 سال هنوز برطرف نشداند و علامت سوالهای بزرگ از سوی افکار عمومی مقابل آنها قرار دارد. البته در بین پروندههای مورد نظر بسیاری به حکم قطعی و اجرای حکم هم رسیدهاند اما به دلیل اینکه تلاش برای رفع ابهامات افکار عمومی و اذهان مردم جامعه در زمان مناسب صورت نگرفته است، هنوز در محافل مختلف مردم بر این باورند که بخشهای مگویی در این بین وجود دارد؛ مواردی که ممکن است صرفا به دلیل عدم انتشار مناسب اطلاعات و توجه نکردن به رفع دغدغههای مردم صورت گرفته باشد.خودکشی سعید امامی و آنها که جان سالم بهدر بردند
یکی از پیچیدهترین و تلخترین پروندههای قتل و ترور در تاریخ چهلساله پس از انقلاب که هنوز با گذشت بیش از دو دهه ابهامات و علامت سوالهای زیادی پیرامون این قتلها وجود دارد. در درجه اول هنوز تعداد دقیق قتلها مشخص نیست و اعداد و ارقام مختلفی درباره این قتلها وجود دارد. در دومین بُعد، هر چند چهار عامل این جنایتها معرفی شدند اما خبری از معرفی آمران اصلی این قتلها برای افکار عمومی نیست و به صورت رسمی مشخص نشد که دستور این قتلها از کجا و توسط چه افرادی صادر شده است؟ یکی دیگر از ابهامات این پرونده، سرنوشت «سعید امامی» یکی از متهمان اصلی قتلهاست که گفته شد در زندان با داروی نظافت خودکشی کرده است اما هنوز با گذشت بیش از 23 سال از مرگ او، این ابهام وجود دارد که چرا داروی نظافت در اختیار چنین فردی که جعبه سیاه اصلی قتلهای زنجیرهای بود، قرار گرفت و علت این اتفاق چه بود؟
یک هفته درگیری، تنها یک محکوم
زمینهها و تبعات حمله به کوی دانشگاه تهران در 18 تیر 78 نیز دارای ابهاماتی است که دو مورد را میتوان به عنوان مهمترین ابهامات این پرونده دانست. اولین موضوع به حکم صادرشده درباره این پرونده برمیگردد که بر این اساس نه تنها آمران مجازات نشدند، بلکه حکم صادرشده برای این پرونده هم هنوز جای سوال دارد که چطور در حملهای به این گستردگی، فقط یک سرباز به نام اروجعلی ببرزاده به جرم دزدیدن ریشتراش محکوم شد و خبری از عاملان اصلی هم به میان نیامد؟ همچنین ابهام دیگر این پرونده به ماجرای مفقود شدن سعید زینالی برمیگردد که گفته شد در منزل بازداشت شد و پس از 23 سال حتی برای خانواده او هنوز مشخص نیست که زنده یا مرده است.
اسیدپاشیهای اصفهان، مجرمان بینامونشان
از انتشار خبری هولناک و رعبآور درباره اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان به زنان و دختران نزدیک به 8 سال گذشته است. جریانی تروریستی که منجر به مرگ یک نفر و نقص عضو حداقل سه شهروند دختر اصفهانی شد، هر چند گفته میشود تعداد اسیدپاشیهای سریالی اصفهان نزدیک به 15 نفر است اما هنوز با گذشت بیش از 7 سال از این جنایت تلخ و زجرآور، بزرگترین علامت سوال سالهای اخیر از سوی افکار عمومی مقابل این ماجرا قرار گرفته و بدون پاسخ باقی مانده است. در روزهای ابتدایی این جنایت گمانهزنیهای مختلفی درباره آمران و عاملان صورت گرفته بود و برخی مقامات حتی از احتمال دست داشتن سرویسهای جاسوسی بیگانه در این فجایع سخن گفته بودند اما با تمام این گمانهزنیها همچنان سوال اصلی برای افکار وجود دارد و بدون پاسخ مانده است. چرا وقتی کوچکترین و حتی شاید بیاهمیتترین اتفاقات در شهری دورافتاده رخ میدهد، عاملان آن به سرعت شناسایی میشوند اما درباره این پرونده، بعد از گذشت 7 سال، نه آمران و نه حتی عاملان هم شناسایی، معرفی و محاکمه نشدهاند؟ و یا حداقل به افکار عمومی جواب قانعکنندهای داده نشده است.
بازداشتگاه کهریزک، حکمی بیتناسب برای اتفاقی هولناک
در جریان اعتراض به نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در سال 88، ماجرای بازداشتگاه کهریزک یکی دیگر از وقایعی است که همچنان درباره آن ابهام وجود دارد. خبر قتل پنج معترض که در این بازداشتگاه حضور داشتند، در خروجی رسانهها قرار گرفت و همراه با اقرار برخی از بازداشتشدگان در کهریزک، یکی از پروندههای مهم درباره وقایع پس از انتخابات و آغاز اعتراضات باز شد. آغاز روند قضایی این پرونده و برگزاری دادگاهها هر چند منجر به صورت حکم اعدام برای دو نفر و 9 حکم دیگر از زندان تا جزای نقدی شد اما این پرونده یک ابهام بزرگ دارد که هنوز حل نشده است. آمران انتقال و شکنجه منجر به مرگ بازداشتیهای کهریزک چه افرادی هستند؟ البته در آن زمان سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران بود که انتقال بازداشتشدگان به کهریزک با دستور او صورت گرفته بود؛ مرتضوی ابتدا به اتهام معاونت در قتل به دو سال زندان محکوم شد اما 17 ماه بعد آزاد و سپس حکم تبرئه او صادر شد.
آتش بهاختیاران حوزه قضا
ماجرا به اولین سالهای دهه 80 برمیگردد، جایی که 6 عضو بسیج یکی از مساجد کرمان، پنج شهروند کرمانی را به قتل رساندند و پس از بازداشت مدعی شدند این قتلها را تحت تاثیر سخنرانی یکی از روحانیون آن زمان انجام دادند که در آن سخنرانی حکم داده بود درصورتیکه خود افراد اطمینان پیدا کنند کسی خلاف شرع مرتکب شده و پلیس و دستگاه قضایی هم او را محاکمه نمیکند، خود افراد میتوانند وارد عمل شده و خاطیان را به سزای اعمال خود برسانند و با تکیه بر همین اظهارنظر، پنج شهروند کرمانی به قتل رسیدند. پس از بازداشت و برگزاری دادگاه، حکم اعدام صادر شد؛ هر چند مدتی بعد پرونده با اعلام رضایت اولیای دم بسته و هیچ حکم اعدامی اجرا نشد اما ابهام بزرگ درباره نحوه برخورد با این افراد و رویکرد بازدارنده نسبت به تکرار آن همچنان در اذهان مردم باقی مانده است.
روحالله زم، رابطان ناشناسمانده او
یکی از اسامی مهمی که در سالهای اخیر به کرات شنیده شده بود، نام «روحالله زم» موسس و مدیر سایت و کانال تلگرامی «آمدنیوز» است که از زمان تاسیس تا انحلال کانال تلگرامی، اخبار و شنیدههای مهم و منتشرنشدهای (برخی درست و برخی غلط) را منتشر میکرد که حاشیههای زیادی را به همراه داشت. روحالله زم مهر 98 در عراق بازداشت و پس از انتقال به تهران محاکمه شد و سرانجام در آذر 99 به اتهام افساد فیالارض اعدام شد اما ابهام بزرگ درباره این پرونده به اسناد بازجوییهای او برمیگردد و اینکه منابع خبری مدیر سایت آمدنیوز در دستگاهها و نهادهای کشور چه افرادی بودند؟ به عبارت دیگر اسامی منابع اطلاعاتی او در ایران هنوز برای مردم ایران در هالهای از ابهام است؛ شاید اگر به صورت شفاف توضیحی برای آن داده شود، این پرونده از دامنه ابهامات افکار عمومی بدون دغدغه ثانوی رفع شود.