فرید موسوی نماینده مراغه: اینکه صرفاً به دلیل اسمها حاشیهسازی کنیم، جفا است
من انتصاب خانم رضایی به عنوان نخستین زن در جایگاه معاونت هنری را اقدام مثبتی میدانم. اما انتصابها تنها با جنسیت یا شعار به نتیجه نمیرسد، بلکه باید بر اساس شایستهسالاری و کارآمدی باشد.

بخشی از نمایندگان مانند فتحالله توسلی، نماینده کبودرآهنگ موضوعاتی همچون اکران فیلم پیرپسر، انتشار و فروش کتاب «اشغال» نوشته صادق زیباکلام و برگزاری فستیوال کوچه را از نقاط ضعف وزارت فرهنگ و ارشاد میدانند و به همین دلایل طرح سوال از سیدعباس صالحی را کلید زدند و در جلسه سوال از وزیر عکسهای نادره رضایی با بزرگان جبهه اصلاحات را نوعی ضعف قلمداد کردند.
در مقابل برخی از نمایندگان هرچند به عملکرد صالحی انتقاد داشتند اما این ضعف عملکرد را به دلیل محدودیتها و کمکاریهای انباشتهشدهای میدانند که از دولتهای گذشته به ارث مانده است. فرید موسوی، نماینده مراغه و عضو کمیسیون شوراها و آییننامه داخلی مجلس یکی از این نمایندگان است که گفتوگوی او با هممیهن در زیر آمده است:
چرا 170 نماینده مجلس درباره عملکرد معاون هنری به وزیر فرهنگ و ارشاد نامه زدند؟ شما عملکرد این وزارتخانه و معاونان آقای صالحی را چگونه برآورد میکنید؟
ببخشید نامه ۱۷۰ نماینده را ندیدم. اما اگر بعد از سؤال آقای توسلی بخواهم یک ارزیابی کلی از این عملکرد داشته باشم، معتقدم که نباید اجازه دهیم در حوزه فرهنگ و هنر فضا تحت تأثیر حاشیهها قرار بگیرد. وزارت ارشاد باید با شفافیت کارنامه عملی خود را به افکار عمومی ارائه کند همانطور که عملکرد این وزارتخانه را (بهویژه در دوره جنگ 12 روزه) در مجلس تشریح کردند.
انتصاب خانم رضایی را به عنوان معاونت هنری چگونه ارزیابی میکنید؟
من انتصاب خانم رضایی به عنوان نخستین زن در جایگاه معاونت هنری را اقدام مثبتی میدانم. اما انتصابها تنها با جنسیت یا شعار به نتیجه نمیرسد، بلکه باید بر اساس شایستهسالاری و کارآمدی باشد. در این مدت بهویژه در ۱۲ روز جنگ، عملکرد وزارت ارشاد بهویژه در حوزه هنری قابل قبول بود و نیمی از نمایندگان مجلس هم با رأی خود این عملکرد را تأیید کردند.
من معتقدم به جای تخریب افراد، باید فضایی ایجاد کنیم که هر کسی در این جایگاه قرار میگیرد بدون حاشیه و با تمرکز بر توسعه فرهنگ و کشور عمل کند. وزارت ارشاد نیازمند تقویت مدیریتی است و نباید در ابتدای کار قضاوت منفی مطلق داشته باشیم. باید فرصت بدهیم. البته مجلس هم وظیفه نظارتی و مطالبهگری جدی خود را دارد. اما اینکه بدون توجه به عملکرد و صرفاً به دلیل اسمها حاشیهسازی کنیم، جفا در حق فرهنگ و هنر کشور است.
دولت چهاردهم در راستای افزایش انسجام ملی و آرامش، مجوزهایی برای اجرای کنسرت صادر کرده است. اما همچنان شاهد لغوهای ناگهانی هستیم. این موضوع نهفقط در دولت قبل، بلکه در دولت کنونی هم با بهانههایی اتفاق میافتد. جامعه نیز نسبت به لغو کنسرتها واکنش نشان میدهد. لغو کنسرتها چقدر میتواند در اعتمادسازی تاثیرگذار باشد؟
صدور مجوز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد به معنای تایید رسمی و قانونی است. لغوهای ناگهانی و بدون منطق به نظر من شأن وزارت فرهنگ و ارشاد را تضعیف و اعتماد مردم را هم خدشهدار میکند. در شرایطی که مردم بعد از 12 روز جنگ و فشار روانی نیاز جدی به نشاط و پمپاژ امید دارند، برگزاری کنسرتها و برنامههای هنری میتواند نقش تعیینکنندهای در بازسازی روحی جمعی کشور داشته باشد.
فرهنگ و هنر صرفاً سرگرمی نیست بلکه ابزاری است برای آرامسازی جامعه، تقویت همبستگی ملی و بازگرداندن امید. اگر امروز نتوانیم شادی مشروع و قانونی را در قالب کنسرتها به مردم هدیه کنیم، فردا هزینههای سنگینتری برای بیاعتمادی و سرخوردگی اجتماعی میپردازیم. از دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد انتظار داریم در برابر لغو کنسرتهای غیرقابل توجیه قاطعانه بایستد و با همکاری دستگاههای مرتبط اجرای برنامههای دارای مجوز را تضمین کند. این اقدام علاوه بر آن که پیام روشنی به مردم میدهد، حاکی از آن است که قانون بالاتر از طریقههای مقطعی عمل میکند. در واقع اجرای کنسرتهای قانونی میتواند بهترین اقدام اعتمادسازی در جامعه امروز باشد.
با توجه به فضای مجلس، انتظار نمایندگان از وزیر فرهنگ و ارشاد چیست و احتمال استیضاح ایشان وجود دارد؟
طرح چنین بحثهایی در مجلس همیشه وجود دارد، اما استیضاح زمانی معنا دارد که وزیر نتواند به طور روشن به مطالبات پاسخ بدهد. امروز وزیر فرهنگ و ارشاد حامی جدی هنرمندان و مدافع حقوق فرهنگی مردم است. در این شرایط که اولویتهای دیگری مطرح است، طرح استیضاح بیشتر سیاسی است تا به نفع مردم. به جای شتابزدگی در طرح استیضاح باید برنامههای آقای وزیر را و موفقیت ایشان در جلب نظر جامعه فرهنگی را مدنظر قرار دهیم و بررسی کنیم. مجلس یکسری ابزار نظارتی را در اختیار دارد که استفاده از این ابزار باید در جهت تقویت وزارتخانهها باشد نه تضعیف آنها.
آقای صالحی در حد یک سال فعالیت خود توانسته انتظارات مردم را برآورده کند؟
باید صادقانه گفت که بخش قابل توجهی از انتظارات فرهنگی و هنری مردم هنوز محقق نشده است. به هر حال مردم انتظار دارند از هنرمندان، ناشران، سینماگران و فعالان فرهنگی حمایت بیشتری صورت بگیرد. البته نباید تلاشهایی که آقای وزیر در این مورد کرده را نادیده بگیریم. اما این تلاشها هنوز برای جامعه ملموس نشده است.
مردم تغییر واقعی را زمانی احساس میکنند که شادی مشروع، آزادی فرهنگی در چارچوب قانون و حمایت از تولیدات هنری را در زندگی روزمره خود ببینند و زیرساختهای فرهنگی توسعه پیدا کند. امروز که با محدودیت بودجه مواجه هستیم متاسفانه توسعه زیرساختهای فرهنگی اولویت بسیاری از مدیران منطقهای و استانی نیست و این روند نارضایتیها را متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد میکند.
میتوان گفت که وزارت فرهنگ و ارشاد تا تحقق نقطه مطلوب فاصله دارد و آقای وزیر باید برنامههای روشنی را برای ارتقای نشاط اجتماعی ارائه کند. میتوان امیدوار بود که با اجرای این برنامهها اعتماد مردم هم جلب شود. اما تا امروز رضایت عمومی به دست نیامده است. با این وجود باید در نظر بگیریم که وزیر تماماً مقصر این بخش نیست. هم در مجموعه دولت حوزه فرهنگ ضعیف است و در اولویت چندم قرار میگیرد و هم کلان کشور جایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد نیاز به بازنگری جدی دارد. انتظار میرود آقای وزیر با تجربهای که در این حوزه (فرهنگ و هنر) دارد، برای تقویت این بخش تلاش بیشتری کند.
محدودیتها و فشارهای بیرونی مانند ایراد به اکران فیلم پیرپسر، اجرای فستیوال کوچه و انتشار کتاب آقای صادق زیباکلام چه اثری در عملکرد وزیر دارد؟
بخشی از مشکلات امروز وزارت فرهنگ و ارشاد ناشی از ساختار محدودکننده و فشارهای بیرونی است. مردم حوزه فرهنگ را نگاه میکنند و مسائل را از یکدیگر جدا نمیکنند. اتفاقاتی همچون فستیوال کوچه یا موضوعاتی که پیرامون اکران فیلم پیرپسر مطرح میشود، دقیقاً نمونههایی هستند که نشان میدهد تصمیمگیریهای فرهنگی به جای آن که براساس ضوابط قانونی باشد بعضاً قربانی نگاههای سیاسی و فشارهای رسانهای میشود. این وضعیت هم هنرمندان را دلسرد میکند هم مردم را دچار بیاعتمادی میکند.
اما آقای وزیر با وجود تجربه زیاد در حوزه فرهنگ و هنر و با علم به محدودیتها این مسئولیت را قبول کرده است. این موضوع مسئولیت وزیر را کم نمیکند، بلکه باید با صراحت و اقتدار بیشتری از تصمیمات قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد دفاع کند و ظرفیتهای دولت را برای اجرا و عملیاتی کردن این تصمیمات بسیج کند. انتظار ما ایستادگی وزیر فرهنگ و ارشاد در برابر این فشارهاست و اجازه ندهد فرهنگ و هنر کشور ملعبه حاشیهسازیها شود. اگر این شجاعت و پایداری وجود نداشته باشد به نظر من هیچ سیاست و فرهنگ پایداری در کشور شکل نخواهد گرفت.
برخی از کاربران فضای مجازی اعلام کردند که لغو کنسرتها اقتدار دولت را زیر سؤال میبرد. نظر شما در خصوص این تحلیل چیست؟
میتوان گفت که این تحلیل درست است. دولت از طریق وزارت ارشاد مجوز رسمی برای برگزاری کنسرتی صادر میکند، اما به هر دلیلی کنسرت لغو میشود. لغو کنسرتها عملاً به معنای بیاعتبار شدن تصمیم دولت است. این اتفاق نهفقط وزارت ارشاد بلکه اقتدار تمام دولت را هم زیر سؤال میبرد. اقتدار واقعی دولت در این است که پای تصمیمات قانونی خودش بایستد و اجازه ندهد فشارها یا علائق فردی قانون را نقض کند.
اگر مردم احساس کنند مجوزهای رسمی دولت، ضمانت اجرا ندارد طبیعی است که اعتماد عمومی آسیب میبیند. دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد باید این موضوع را جدی بگیرد و با هماهنگیهایی با دستگاههای وزارت کشور، انتظامی، اطلاعاتی و... تضمین کند که هر برنامه دارای مجوز، قطعاً برگزار خواهد شد. این کار هم اقتدار دولت را تثبیت میکند و هم پیام روشن را به جامعه میدهد که قانون بر هر سلیقهای مقدمتر است.