شکست روسیه در قفقاز؟
توافق صلح بین ارمنستان و آذربایجان که اخیراً در کاخ سفید آمریکا اعلام شد، شاید واضحترین نشانه موجود باشد که مداخلات سنگین ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در قفقاز جنوبی، به جای تقویت، چنگال سلطه روسیه بر این منطقه را تضعیف کرده و در برخی موارد از بین برده است.

علی کریملی وزیر خارجه سابق آذربایجان
توافق صلح بین ارمنستان و آذربایجان که اخیراً در کاخ سفید آمریکا اعلام شد، شاید واضحترین نشانه موجود باشد که مداخلات سنگین ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در قفقاز جنوبی، به جای تقویت، چنگال سلطه روسیه بر این منطقه را تضعیف کرده و در برخی موارد از بین برده است. نقش آمریکا در تسهیل توافق ارمنستان و آذربایجان، یک شگفتی در منطقه است.
چندی پیش به نظر میرسید که آذربایجان، ارمنستان و گرجستان همگی در حال بازگشت به آغوش روسیه هستند. در ارمنستان، جایی که نخستوزیر نیکول پاشینیان به دنبال حرکت به سمت همگرایی با اتحادیه اروپا بوده است، گمان میرود که کرملین اخیراً توطئهای را برای روی کار آوردن یک دستنشانده طرفدار روسیه طراحی کرده بود تا جنگ با آذربایجان بر سر منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی را دوباره شعلهور کند. به نظر میرسد پوتین و حلقه اطرافیانش معتقد بودند که توانایی لازم برای تأثیرگذاری بر رژیم ارمنستان را دارند.
اپوزیسیون ارمنستان، طرفدار روسیه و در قبال آذربایجان دارای گرایشهای تجدیدنظرطلبانه است و روسیه همچنین ابزارهایی برای تقویت اردوگاه ضدپاشینیان از طریق رهبران مذهبی ارمنی طرفدار روسیه و میلیاردرهای روسیِ ارمنیالاصل در اختیار دارد. اما تلاش آنها برای این خرابکاری پنهان شکست خورد. وضعیت در آذربایجان بهطور قابل توجهی متفاوت بود؛ جایی که نیروهای اصلی اپوزیسیون – حزب جبهه مردمی آذربایجان (PFPA که من رهبری آن را بر عهده دارم) و متحد آن، شورای ملی – از همگرایی با عرصه یورو-آتلانتیک حمایت کرده و همکاری با مقامات روسی را رد میکنند.
به نظر میرسد کرملین، مانند دولت [آذربایجان]، عمیقاً از قدرت روزافزون اپوزیسیون طرفدار غرب هراس دارد و بنابراین احتمالاً از تاکتیکهای سرکوبگرانه دولت حمایت میکند. الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، برخلاف پاشینیان، با همگرایی یورو-آتلانتیک مخالف است و به شرطی که کرملین به منافع شخصی او احترام بگذارد و از تحقیر یا تضعیف او در داخل یا در سطح بینالمللی خودداری کند، آماده است به اتحاد با آن ادامه دهد.
بنابراین، حتی پس از توافق صلح با ارمنستان، روسیه احتمالاً برای سرنگونی علیاف تلاش نخواهد کرد، بلکه سعی خواهد کرد او را برای بازگشت به تبعیت کامل تحت فشار قرار دهد. گرجستان مشکل دیگری را ایجاد میکند. کرملین بدون شک از دولت فعلی «رویای گرجی» با توجه به سیاستهای سرکوبگرانه داخلی و لفاظیهای ضدغربیاش راضی است. اما از آنجایی که روسیه مدتهاست ۲۰ درصد از خاک گرجستان را اشغال کرده، دولت باید با افکار عمومی شدیداً ضدروسی مقابله کند.
شواهد قوی وجود دارد که کرملین در هفتههای قبل از دستیابی به توافق با آذربایجان، رهبران اپوزیسیون طرفدار روسیه در ارمنستان را بسیج کرده بود. این ستون پنجمِ مخالفِ پاشینیان – متشکل از شخصیتهای مذهبی طرفدار کرملین و با حمایت سامول کاراپتیان، میلیاردر روسی ارمنیالاصل – حتی از ارتش ارمنستان خواست تا دولت را سرنگون کند. اما پاشینیان قاطعتر و هوشیارتر از آنچه بسیاری (از جمله کرملین) انتظار داشتند، عمل کرد. او نهتنها تلاش برای کودتا را خنثی کرد، بلکه احساسات ضدروسی در ارمنستان تشدید شد و به پیشبرد توافق با آذربایجان کمک کرد.
در همین حال، کرملین با دستگیریهای گسترده، شکنجه و اخراج، آذربایجانیهای مقیم روسیه را تحت فشار قرار داده بود. هدف احتمالی، تهدید علیاف با افزایش ناآرامیهای اجتماعی ناشی از سیل بازگشتگان بود. اما این دسیسهها نیز به نتیجه مطلوب نرسید. آذربایجان با بازداشت شهروندان روسی در باکو و مناطق دیگر پاسخ داد و افکار عمومی را به شدت علیه روسیه تغییر جهت داد. استراتژیستهای کرملین احتمالاً امیدوار بودند که قرابت ایدئولوژیک علیاف با پوتین – که هر دو مخالف دموکراسی و نفوذ غرب هستند – توافق را تسهیل کند.
اما علیاف تشخیص داد که پوتین به دنبال اهرم فشاری است که هر زمان بخواهد بتواند از آن برای تضعیف قدرت خودش استفاده کند. علیاف قصد ندارد کنترل آذربایجان را حتی با پوتین تقسیم کند. در نتیجه، موافقت با یک توافق صلح با میانجیگری آمریکا با ارمنستان و استقبال از نفوذ واشنگتن در منطقه، در مقایسه با اتکای بیشتر به پوتین، گزینهای بسیار امنتر به نظر میرسید.
در نهایت، تمایل پوتین برای سلطه بر قفقاز جنوبی ممکن است نتیجه معکوس به همراه داشته باشد: یعنی از دست دادن کامل نفوذ. برای دستیابی به این نتیجه، رهبران منطقه باید مسئولانه عمل کنند، جمعیت آن باید برای فداکاریهای لازم جهت دستیابی به دموکراسی و آزادی آماده شوند و مقامات غربی باید آیندهنگری، احتیاط و شجاعت از خود نشان دهند.