ظریفیان: مهمترین عامل بازدارنده «ایران فرهنگی» است
معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات گفت: مهمترین عامل بازدارنده ادامه این وضعیت، همین واقعیت «ایران فرهنگی» است؛ که دستگاههای فرهنگی ما و به خصوص صدا و سیما خیلی وقتها از آن غفلت دارند و به این رمز ماندگاری هزاران ساله توجه نمیکنند.

به گزارش هممیهن آنلاین و به نقل از جماران، معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات با تأکید بر اینکه نتانیاهو با «ایران فرهنگی» کار دارد، گفت: به نظر من مهمترین عامل بازدارنده، همین واقعیت «ایران فرهنگی» است؛ که دستگاههای فرهنگی ما و به خصوص صدا و سیما خیلی وقتها از آن غفلت دارند و به این رمز ماندگاری هزاران ساله توجه نمیکنند. غفلتهایی که منجر شد ما سرمایههای چند ده ساله که تجارب بسیار قوی در عرصه علم و تواناییهای امنیتی و نظامی داشتیم را از دست دادیم.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با غلامرضا ظریفیان را در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از عملکرد ایران در جنگ 12 روزه چیست؟
قطعا یکی از اهداف حمله اسرائیل به ایران، این تصور غلط و خطای فاحش بود که فکر میکرد مردم ایران از کنار سرزمین، هویت ملی، تاریخ گسترده و همه ظرفیتهای معنوی و مادی که طی هزاران سال در ایران شکل گرفته و امروز به عنوان هویت ملی هست، به راحتی رد میشوند و در برابر این هویت قرار میگیرند.
بر خلاف روایتی که نتانیاهو دارد ارائه میکند که من با نظام سیاسی کار دارم و نه با هویت ایرانی، به دو دلیل نتانیاهو با «ایران فرهنگی» کار دارد. یک دلیل این است که اساسا این کشور هیچ هویت تاریخی و در آن منطقه ندارد. مجموعهای از نژادهای مختلف را به شکل خاص در یک نقطه جمع کردهاند و این خودش نوعی تحقیر در مقابل ملتی است که صدها سال در کنار هم زندگی کردهاند؛ و علیرغم رنگینکمان بودن چند نخ تسبیح بزرگ مثل دین، خدا، زبان و سرزمین، ارزشهای اخلاقی و میراث واحد اینها را به هم پیوند داده است.
نکته دوم این است که به هر حال به دلیل مشکلات، نقدها و کمبودهایی که مردم ما دارند، به حق هم هست و حداقل در بخشی از نظام حکمرانی ما آن گونه که شایسته ملت هست با آنها رفتار نشده، اسرائیل فکر میکرد که حاضر هستند در مقابل این ناخرسندیها آن هویت وجودی را کنار بگذارد و به کسی تأسی کند که اساسا صدراعظم آلمان مأموریت «کار کثیف» را برای او قائل است؛ میگوید ما غربیها کارهای کثیفمان را از این طریق انجام میدهیم. مفهوم کار کثیف هم در ادبیات غربیها کشتار، قتل و غارت است.
علیرغم اینکه به جامعه ما شوک وارد شد، ولی آن امر وجودی سریع دوباره احیاء شد و نه فقط کسانی که در ایران بودند بلکه ایرانیهای خارج از کشور با همه سلایق به صحنه آمدند و به نظر من مهمترین عامل بازدارنده ادامه این وضعیت، همین واقعیت «ایران فرهنگی» است؛ که دستگاههای فرهنگی ما و به خصوص صدا و سیما خیلی وقتها از آن غفلت دارند و به این رمز ماندگاری هزاران ساله توجه نمیکنند. غفلتهایی که منجر شد ما سرمایههای چند ده ساله که تجارب بسیار قوی در عرصه علم و تواناییهای امنیتی و نظامی داشتیم را از دست دادیم. وقتی میدانیم که با چنین دشمنانی روبرو هستیم، باید به بحث نفوذ توجه کنیم.
اما به هر حال آن قدرت معنوی و نرمافزاری که هویت ما ایرانیها بود و قدرت مادی که توان موشکی و نظامی ما بود، کنار هم قرار گرفتند و حاصلش این بود که آتش بس از آن طرف درخواست شد. این نشان میدهد ما در این مرحله موفق شدیم قدرت خودمان را نشان بدهیم؛ هرچند به نظر میرسد با فرصتی که هست، و قطعا اسرائیل به بازسازی ضعفهای خودش خواهد پرداخت، به سرعت باید ضعفها و به خصوص عامل اصلی بازدارندگی که هویت فرهنگی ایرانیان هست و همواره با یک غنای چشمگیر غیر از اینکه خودش را تغذیه کرده و در عین حال سهم بزرگی هم در غنای فرهنگی جهان داشته را تقویت کنیم.
ما باید به این امری که از آن غفلت شده و به مردم برگردیم؛ و آنچه باعث آزار و اذیت مردم میشود و مردم را مکدر و دلگیر میکند را شناسایی و به سرعت از آنها اجتناب کنیم. رمز پیروزی ما تا الآن با همه کاستیها، مشکلات، ضربهها و آسیبهایی که دیدهایم، همین قدرت معنوی است که البته در کنار آن قدرت مادی میتواند معجزه ایجاد کند. ولی آن قدرت معنوی است که به قدرت مادی تعیّن میبخشد. باید به این توجه کرد؛ از این غفلت کردهایم و باید دوباره به این برگردیم.
آقای دکتر روحانی هشدار داده است که آتش بس میتواند یک خدعه و فریب باشد و آمادگی کامل دفاعی، اطلاعاتی و امنیتی باید حفظ شود. این موضعگیری را چطور ارزیابی میکنید؟
حرف کاملا موجهی است؛ به این دلیل که اساسا کسانی که جنگ را بر دیگران تحمیل میکنند، یکی از بنیادهای جنگ آنها خدعه است. وقتی هم عقب مینشینند، به یک معنی باز آن منطق قدرت در ذات جنگجویان و ستیزهجویانی هست که آرامش ملتها را بر هم میزنند. بنابراین، نباید این را فراموش کرد؛ به خصوص که تجربه اسرائیل نشان داده اساسا این رژیم از همه ظرفیتهای خدعه و فریب استفاده میکند.
پس طبیعی است که قرآن میگوید «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ». مخصوصا با تواناییهایی که از سوی بسیاری کشورهای غربی به او داده میشود، ما اگر بخواهیم از حمله و تجاوز پیشگیری کنیم، ضعفهایی که در پدافند و تقویت سیستم دفاعی داشتیم را باید سریع پر کنیم و در عین حال هم مراقب باشیم در این وقفهای که ایجاد شده و هم فرصت و هم تهدید است، از فرصتش حداکثر استفاده را داشته باشیم و مراقبت کنیم که از تهدیدش آسیب نبینیم.
به نظر شما وحدت و همدلی که در این 12 روز شکل گرفت را چطور میتوانیم حفظ و تقویت کنیم؟
گفتم که ما معتقدیم این سرزمین را ایرانیها با همه سرمایههای معنوی و مادی در طول تاریخ حفظ کردهاند. همیشه ما در خانه خودمان بودهایم و به ما هجوم کردهاند و ما کمتر به دیگران هجوم کردهایم. این سرزمین به دلیل اینکه همیشه از نظر ژئوپلیتیک مهم بوده مورد هجوم قرار گرفته و آخرینش قبل از این جنگ، جنگ هشت ساله عراق بوده و این هویت و فرهنگی غنی بوده که آن را حفظ کرده است. باید به این توجه کنیم؛ یعنی به سلایق مختلف توجه داشته باشیم و این طور نباشد که یک بخش از فرهنگ ایرانی را برجسته و از بخشهای دیگر غفلت کنیم. به خصوص در رسانه ملی ما باید این رنگینکمان را از نظر سرمایههای علمی، رسانهای، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیده شود. یکی از راهها همین است که توجه کنیم و این پیام را داشته باشیم که پاسدار این فرهنگ هستیم و از همه ظرفیتهای داخل و ایرانیهای خارج به واقع میخواهیم استفاده کنیم.
نکته دوم اینکه به هر حال جامعه مایل به اقتدار است؛ اقتداری که برخاسته از مشروعیت یا نوعی رضایتمندی است. این اقتدار را باید در عرصههای مختلف به خصوص معیشتی و سرویسدهی ببینند و در شرایط بحرانی احساس کنند که حاکمیت، اعم از دولت و غیر دولت، ایستاده تا نیازهای جامعه را برطرف کند. خود این موضوع موجب میشود که جامعه هم بخشی از کمبودها را به راحتی میپذیرد و داراییهای خودش را با دیگری تقسیم میکند. باید این اقتدار را ببینند.
نکته سوم بخش اطلاعرسانی است. ما ضعفهای جدی در بخش اطلاعرسانی داریم؛ این خودش موجب میشود گاهی اوقات رجوع شود به پلتفرمها و رسانههایی که مشخص است بخشی از آنها کاملا در برابر این جامعه و مردم، فرهنگ و هویت ما هستند و بخشی از آنها هم به هر حال منافع خودشان را دارند. بنابراین، اطلاعرسانی به موقع و درست به نظر من نکته مهمی است.
نکته آخر هم تقویت نیروی نظامی ما است که باید از آن استفاده و در عین حال توجه کنیم که در جهان امروز به هر حال جنگها رخ میدهد و مخصوصا در یکی دو قرن اخیر ما هیچ دورهای را نداشتهایم که جهان فاقد جنگ باشد و به هر حال جنگها به دلیل زیادهخواهیها و خودکامگیها رخ میدهد. ولی فقط جنگ نیست که تعیین کننده نهایی کار هست. قطعا یک دیپلماسی فعال، به روز و استفاده از ظرفیتهای جهانی میتواند خیلی کمک کند. بنابراین باید بحث دیپلماسی و مذاکره هوشمند را هم در کنار تقویت نیروی دفاعی داشته باشیم.