تأمل در جنگ و صلح
ایران رسماً در حال مذاکره بینالمللی بود و همچنان نیز هست. مسئولان دولتیاش بارها با الهام از عقلانیت جامعه، بر حیات صلحآمیز در منطقه و جهان تأکید کردهاند، پس چگونه است که چنین وحشیانه محل تجاوز قرار میگیرد.

دریغ است ایران؛ سرزمینی چندهزار ساله با خاطره تمدنی و حافظه فرهنگی که در برابر انواع گزند حوادث، اصرار به ماندن داشت. در ایران بارقهای از حس ملی هست، با هر مخاطره، شوق همبستگی اجتماعی میگیرد، میل به وحدت در عین کثرت میکند و با روح سازگار نجیبانهاش، زمانههای عسرت از سر میگذراند.
وجدانهای بیدار گواهی بدهند در اینجا مردمی هست با سطوح بالای آرزومندی، که دستکم 200سال در تقلای معاصر شدن و پیشرفت بودهاند و اکنون میخواهند قابلیتهای سرمایه عظیم انسانی، اندوختههای فنی و علمی، توان اقتصادی و دفاعی خود را در این مرز و بوم کهن بهصورت صلحآمیز، مصروف توسعه پایدار و رفاه اجتماعی خویش بسازند، در کنار دیگر ملتهای آزاد جهان و منطقه با احترام متقابل زندگی بکنند.
اکنون اما این ملت مزید بر انواع دیگر مصائب خویش، مورد تهاجم حکومتی نیز قرار گرفته که در محکمه بینالمللی به نسلکشی و جنایت علیه بشریت محکوم و معروف است. دولتی یاغی و بیترتیب و آداب، مالک جهنمی از زرادخانههای سرمایهداری مسلط جهانی، یکجانبه و خودسر، به حریم ملی ما تجاوز کرده است. کودکان، پدران و مادران بیگناه را در خواب شبانهی خانههایشان به خاک و خون کشیده و چنین وحشیانه اینجا و آنجا به سرمایههای انسانی و مادی و زیرساختها و تأسیسات صلحآمیز ما هجوم آورده است.
ایران رسماً در حال مذاکره بینالمللی بود و همچنان نیز هست. مسئولان دولتیاش بارها با الهام از عقلانیت جامعه، بر حیات صلحآمیز در منطقه و جهان تأکید کردهاند، پس چگونه است که چنین وحشیانه محل تجاوز قرار میگیرد. آزادگان جهان به این حقانیت گواهی بدهند. ای روزگار تلخ! در سامعه اصمّ زمانه فریاد بزن و بگو «صدای صلح» در ایران، رساترین صدایی است که سالها از عمق دلهای آگاهان، خیرخواهان، عالمان، روشنفکران و کنشگران این ملت، در این گوشه از عالم؛ مدام در طنین و تمنا بود.
بگو که صدها هنگامهی علمی، مدنی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و هزاران محتوا و معانی در صلح و برای صلح، دراینجا نشان فاخرِ حیاتی معقول و گواه صدقی بر بلوغ فرهنگی، مدنی و فرهیختگی در ایران است. صداهای ناصلح نیز بود و هست اما باید پرسید مگر کدام کشور آزاد میشناسید که در او عقاید و آرای گوناگون خوب و بد نبود و در کجای این جهان بیشتر از ایران، صلای صلح سر داده شده است. صدای صلح، اصیلترین طنین برخاسته از این سرزمین پهناور بود و پیش از برجام، در برجام و پس از آن تاکنون در عمق عقول و وجدانهای آگاه ملتی فرهیخته ریشه داشت.
در تقویم تاریخ ثبت خواهد شد، یک جنگ وحشیانه را اینبار در ایران، رژیمی آغاز کرد که در هیچ کجا به هیچ کودکی رحم نکرد، هیچ زن و مرد و پیر و جوانی نفهمید، هیچ زمین و تاریخی بهرسمیت نشناخت، هیچ قاعده و قانون و تعهد و فضیلتی محترم نداشت، بهبهانه هفتم اکتبر 2023، هزاران تر به گناه چند خشک بسوخت و بیرحمانه بکشت و تار و مار کرد و گرسنه و آواره ساخت. از آیین و فرهنگ محترم ملت یهود، ایدئولوژی خشونتباری دست و پا کرد؛ در توحش، گوی سبقت از نازیها و از تمام بنیادگرایان همتبار خویش در اینجا وآنجا بر بود و بهرغم مخالفت یهودیان آزادیخواه حتی در خود اسرائیل، منطقه را به خون و آتش کشید و این همه، هنوز پایان او نیست.
اکنون کنشگران خردورز و صلحجوی ملت و دولت ایران، با رنگینکمان تنوعات فرهنگی، مذهبی، قومی، زبانی و سیاس، و فارغ از همه اختلافات جدی درونیشان، ضمن تأکید و ایستادگی بر حق دفاع مشترک از حاکمیت ملی و سرزمینشان، نیک میدانند این حملات از سوی تندروهای اسرائیل و آمریکا (که چیزی کم از افراطیان وطنی و کاسبان تحریمی ما ندارند) با هدف برهمزدن کوششهای دیپلماسی عقلانی و ابتکارات مذاکرهای کنشگران خردورز ایرانی در جهت حفظ حقوق صلحآمیز ملی، همزیستی و همکاری محترمانه با همه کشورهای منظقه و جهان به راه افتاده است.
ما ضمن دفاع از عزت و از آب و خاک خویش، همچنان منادی صلح و مذاکرهایم. صلح، مهمترین حقیقت است. صلح مهمتر از همه حقایقی است که بهنام آنها مردمان با هم جنگیدهاند و عالمی ویران شده است. در این سیاره زخمی، اگر هنوز ما هستیم به یُمن صلح و التیام هستیم و برای آشتی و زندگی. خدا را طنین و تمنای صلح در جهان ما، چنین مغلوب نفیر شوم «صنعت جنگ» مباد.