محمد مهاجری تحلیلگر سیاسی: مطالبه رسانهها، می تواند جلوی این فسادها را بگیرد
محمد مهاجری، فعال و تحلیلگر سیاسی و عضو شورای سردبیری خبرآنلاین، در گفتوگویی که با هممیهن داشت، با اعلام اینکه بازداشت فرزند صدیقی عمل غیرقابل انتظاری نبوده، ابراز امیدواری کرد که این ماجرا به این معنا باشد که هیچکس در دستگاه قضایی و در هیچ جایگاهی دارای مصونیت نباشد و نتواند در حیاط خلوت زندگی کند. او همچنین به خطیب جمعه تهران توصیه کرد که سریعتر از حضور در شورای عالی قوه قضائیه استعفا دهد.

محمد مهاجری، فعال و تحلیلگر سیاسی و عضو شورای سردبیری خبرآنلاین، در گفتوگویی که با هممیهن داشت، با اعلام اینکه بازداشت فرزند صدیقی عمل غیرقابل انتظاری نبوده، ابراز امیدواری کرد که این ماجرا به این معنا باشد که هیچکس در دستگاه قضایی و در هیچ جایگاهی دارای مصونیت نباشد و نتواند در حیاط خلوت زندگی کند. او همچنین به خطیب جمعه تهران توصیه کرد که سریعتر از حضور در شورای عالی قوه قضائیه استعفا دهد.
*تحلیلتان از بازداشت بستگان آقای صدیقی چیست و این پرونده را چگونه ارزیابی میکنید؟
اتفاقی که افتاد را من اتفاقی غیرقابل انتظاری نمیدانم، دلیلش هم این است که موقعی که پرونده حوزه علمیه ازگل مطرح بود، گفته میشد که برخی از منصوبین و افراد نزدیک به ایشان، در این پرونده مدخلیت دارند. انتظار هم این بود که وقتی قوه قضائیه، در حال بررسی موضوع است، به نتایجی دست یابد که خوشبختانه به این نتایج هم رسید. آقای صدیقی چند وقت پیش آمدند و یک حرفی را زدند تا شاید خودشان را از این دایره کنار بکشند. گفتند که وقتی آن حواشی برای من درست شد، شهید رئیسی آمدند و پشت سر من نماز خواندند. ولی چند روز بعد از این حرف، فرزند ایشان به علت این پرونده بازداشت شدند. من اصل داستان را به فال نیک میگیرم و امیدوارم به این معنا باشد که هیچکس در قوه قضائیه و در هیچ جایگاهی دارای مصونیت نیست و نمیتواند در حیاط خلوت زندگی کند.
*عملکرد قوه قضائیه را در دورهی ریاست آقای اژهای در برخورد با مواردی در این سطح چطور ارزیابی میکنید؟ چند وقت پیش هم موضوع پسران معاون اول رئیس قوه مطرح بود. این برخوردها با گذشته چه تفاوتی داشته است و نقش رسانهها در این زمینه را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله. واقعاً نشان میدهد که حتی اگر در دورههای قبلی قوه قضائیه هم برخوردهای اینچنینی وجود داشته، اما موضوع رسانهای نمیشد و افراد چه محکوم میشدند و چه تبرئه، خبرش به بیرون درز پیدا نمیکرد. اما هم زمان معاون اول و هم درباره آقای صدیقی، خوشبختانه این موضوع به رسانهها کشیده شد و یک اتفاق مثبت و مبارکی از این جهت است که میتواند افکار و وجدان عمومی را نسبت به عملکرد قوه قضائیه در دوره آقای اژهای خوشبین کند. تفاوت دیگری هم که وجود داشت این بود که آقای مصدق وقتی که موضوع پسرش پیش آمد، کار درستی را انجام داد و استعفا داد. بعد از این موضوع انتظار جامعه این است که همانطور که آقای مصدق استعفا دادند، ایشان هم از حضور در شورای عالی قوه قضائیه استعفا دهند.
*الان که پسر آقای صدیقی بازداشت شده، حضور ایشان در رأس ستاد امر به معروف و نهی از منکر توجیهی دارد؟ بهتر نیست از این سمت هم استعفا دهند؟
اینکه بخواهیم بگوییم کسی فرزندانش دچار تخلف و اشتباهی شد، خود آن فرد فاقد صلاحیت است، به نظرم قضاوت درستی نیست؛ هرچند که انتظار افکار عمومی جامعه این است که خانوادههای مسئولین افراد سالمی باشند. چیزی که من درباره شورای عالی قوه قضائیه گفتم، از جهت قضایی نبود، از جهت احترام به افکار عمومی بود که بهتر است کسی که فرزندانش متهم هستند، از سمتهایش کنار برود تا خدای ناکرده این تصویر برای جامعه و افکار عمومی ایجاد نشود که آنها دارند از یک مصونیتی استفاده میکنند.
*ارتباط چنین جرائم و مسائلی را با قدرت سیاسی چگونه ارزیابی میکنید و اینکه یک نفر در قدرت حضور داشته باشد، چقدر میتواند فضا را برای اطرافیان او مهیا کند که چنین مسائلی را انجام دهند؟
من نه از اتهامات پسر ایشان خبر دارم و نه این را میدانم که آنها چقدر از نفوذ پدرشان استفاده کردهاند. اما آن چیزی که وجود دارد، این است که فرزندان یک مسئول، قطعاً میتوانند این احساس را داشته باشند که میتوانند از یک مصونیتها و ارفاقهایی بهرهمند باشند. شاید آنهایی که مسئولیتی دارند و فرزندانشان وارد کار اقتصادی میشوند، آنها را توجیه نکرده باشند که اگر تخلفی کردند، ممکن است مانند سایر مردم با آنها برخورد شود. ضمن اینکه بهتر است فرزندان مسئولان عالی کشور، در کارهایی که احتمال میرود از آنها بوی رانت استشمام شود، ورود نکنند. بارها این موضوع گفته شده است که مسئولان عالیرتبه کشور، فرزندانشان را از ورود به پروژههای اقتصادی پرهیز دهند. به نظرم باید این رویه به صورت یک قاعده کلی باشد و به منظور جلوگیری از هرگونه انحرافی، این قاعده برای همه مسئولین اجرا شود.
*تاکید شده که به دور از فشار رسانهای فعالیت قوه قضائیه انجام میشود. نقش رسانهها در این میان چگونه بودهاست؟ اگر رسانهای وجود نداشت آیا همین روشنگریها و برخوردها وجود داشت؟
این موضوع از برکات وجود رسانههاست. اگر رسانههای ما، وضعیت مستقلتر و آزادتری داشتند، قطعاً این فسادها اتفاق نمیافتاد و افراد به کارهای خلاف وارد نمیشدند که الان بخواهد پیگیری شود. منظورم این است که رسانههای مقتدر و قدرتمند میتوانند چنان اصلی را برای جامعه ایجاد کنند که براساس آن اصل، مردم مطالبهگریهای بزرگی را از مسئولان کشور داشته باشند و آن مطالبهها، جلوی این نوع فسادها را میگیرد.