محمدتقی نقدعلی نماینده خمینیشهر: ائمه جمعه قرار نیست مردم را کانالیزه کنند
انتقاد تند در جایی باید صورت بگیرد که چارهای وجود ندارد و انتقادات نرم پیش از آن انجام شده است. این اعتقاد برخی از نمایندگان مانند محمدتقی نقدعلی، نماینده خمینیشهر است.

انتقاد تند در جایی باید صورت بگیرد که چارهای وجود ندارد و انتقادات نرم پیش از آن انجام شده است. این اعتقاد برخی از نمایندگان مانند محمدتقی نقدعلی، نماینده خمینیشهر است. او از سال ۸۰ تا سال ۹۲ امام جمعه بود و از آن پس به مجلس راه پیدا کرد اما باز هم به صورت موقت امامت جمعه را بر عهده داشته است. نقدعلی درباره نحوه انتقاد به ائمه جمعه و انتقاد از تریبون نمازجمعه با هممیهن گفتوگو کرد که در زیر میخوانید:
به نظر شما در خطبههای نمازجمعه موضوعاتی مطرح میشود که مسئولین و مردم انتظار آن را دارند یا قابل انتقاد هستند و باید برخی از سخنان تغییر کند؟
نمازجمعه و تریبون نمازجمعه حساسیتهای خاص خود را دارد. از یک طرف تریبون نمازجمعه یک عبادت سیاسی است و یک جایگاه سیاسی عبادی دارد و قاعدتاً مردم باید از مسائل سیاسی مطلع و علیالقاعده از تحلیلهای ناب برخوردار شوند. امام جمعه نیز باید اطلاعات را به روز داشته باشد و آن را منتقل کند. یعنی در کنار سفارش به تقوا و بیان کلیات، مصادیق تقوای سیاسی را در کلام خود بگنجاند. این موضوع حاصل نمیشود مگر آنکه مردم تکلیف روز خود را در قالب خطبهها بدانند و بدانند که در مسائل جهانی و ملی چه تکلیفی دارند و یک تحلیل مطلوبی را از نمازجمعه به دست بیاورند.
امروز نزدیک به 900 نمازجمعه در سطح کشور برگزار میشود که اگر هر کدام یک موضعی در عرصه سیاسی بگیرند و یک تحلیل مجزایی داشته باشند، آنهم بدون مدنظر قرار دادن تمام چالشها و تنگناها اعلام موضع کنند، ممکن است سردرگمی در جامعه ایجاد شود. بنا نیست مردم کانالیزه شوند و آنچه که حاکمیت میگوید را به عنوان تحلیل درست بدانند. این رویه کاملاً خطاست. اما از سوی دیگر اگر انتظار داشته باشیم هر خطیب جمعه تحلیل شخصی خود را به عنوان مسیر و تحلیل درست ارائه کند واقعاً محل تأمل و اشکال است. اصل این است که خطابههای جمعه باید انگیزشی و بصیرتافزا باشد.
حقایقی باید در کلام خطبای جمعه باشد که مردم را در موضعگیریها یاری و بصیرتافزایی کند و این امر ضروری است. اما اینکه ما انتظار داشته باشیم هر امام جمعهای بدون نظم فکری و انسجام که به چهارچوبهای ترسیم شده توسط ولیفقیه در جامعه ترسیم کرده است تحلیل خود را ارائه کنند، نیازمند تأمل بیشتری است. بنده به عنوان کسی که ۱۰ سال در امامت جمعه حضور داشتم، غالباً سعی کردهام خطابهها را از قبل تدارک ببینم و با اطلاعات درست و بهروز ارائه کنم و این اطلاعات را با کتاب، سنت و دین مبین اسلام و مبانی نظریه امامین انقلاب تطبیق بدهم. این انتظار بجایی است که در خطابههای جامعه مکتب امام و مبانی مقام معظم رهبری تبیین شود.
شورای سیاستگذاری نمازجمعه موضوع را با ائمه هماهنگ میکند؟
خیر. من 10 سال در کسوت امامت جمعه دائم انجام وظیفه کردم و در حال حاضر نیز در کنار نمایندگی مجلس، خطابه موقت را در بعضی از شهرهای حوزه انتخابی ایراد میکنم. سایت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه محتواهایی از اطلاعات روز جهان و در ایران دارد و بعضی تحلیلها را به عنوان کمک در اختیار امامان جمعه قرار میدهند. من نه زمانی که در کسوت امامت جمعه بودم و نه اکنون نشنیدم که شورای سیاستگذاری الزامی درباره محتوای خطبهها داشته باشد. اینکه شورای سیاستگذاری خط یا موضوع خاصی را الزام کند، تکذیب میکنم. اصل این است که محتوای خطبهها باید ترکیبی از دیانت و سیاست باشد که ضروری است.
برخی از ائمه جمعه مسائلی مطرح میکنند که بخشی از جامعه با آن مخالف هستند که این رویه، باعث کمرونقی نمازهای جمعه شده است. به نظر شما چرا با وجود افزایش جمعیت در کشور نمازهای جمعه کمرونقتر از گذشته هستند؟
کمرونقی نمازهای جمعه دلایل مختلفی دارد. بعضاً نمازهای جمعه فقط بیان کلیات است. گاهی شاهدیم که امامان جمعه خیلی با مسائل جهانی و کشور یا حتی منطقه خود ارتباط نمیگیرند. وقتی مردم حضور پیدا میکنند و احساس میکنند امام جمعه با اتفاقات مختلف رابطهای ندارد موجب کمرنگ شدن حضور آنها میشود و انگیزهها کاهش مییابد.
یا جاهایی انتظار میرود در مسائل پیرامونی، امام جمعه حداقل نظر خود را بدهد؛ آنهم به عنوان معتمد و فردی که توسط شخص مقام معظم رهبری منصوب میشود. همچنین انتظار مردم وجود طراوت در نمازجمعه است. نماز جمعه را به یک سفرهای تشبیه میکنم که همیشه یک نوع غذا دارد و این باعث میشود که افراد کمکم از آن سفره دلزده شوند. عدم وجود تنوع در بعضی از خطبهها و عدم وجود روزآمدی از جمله دلایل کمرونقی است. اضافه بر آن خصوصیات امامان جمعه نیز مهم است.
ما مرحوم آلهاشم را داشتیم که از شلوغترین نماز جمعهها را داشت. یکی از اقداماتی که موجب رونق نماز برخی نمازجمعهها میشود این است که امامان جمعه خود را درگیر مسائل مردم میکنند و در بعضی از چالشها حضور پیدا میکنند و در حل حاشیهنشینی، مشکلات صنعت و معیشتی حضور پیدا میکنند و بدون آنکه در مسائل اجرایی دخالت کنند مسئولان را همراهی میکنند و به عنوان معین، یاور و توجیهکننده مسائل و منتقلکننده مشکلات مردم و مسئولین نقشآفرینی میکنند.
متاسفانه این نقش هم در بعضی امامان جامعه بسیار کمرنگ است. بعضی امامان جمعه ارتباط خوبی با مسئولان دارند و در بسیاری از نمازهای جمعه میزهای خدمت وجود دارد که مسئولان با حضور پشت این میزها پیرامون مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به مردم پاسخگو میشوند که این رخداد هم از جمله موضوعاتی است که انگیزه حضور در نمازجمعه را ایجاد میکند.
یک جوان که میبیند درباره مشکلات آموزش و پرورش، درس و دانشگاه و چالشهای پیش روی او مطلب کمتری میشنود، طبیعی است که بریده میشود. ضمن آنکه مصلیها فضاهای زیادی دارند؛ میتوان این فضاها را برای خدمترسانی و ایجاد نمایشگاه در اختیار افراد قرار داد. علل و عوامل مختلف برای بعضی از نمازهای جمعه دست به دست هم میدهند که متاسفانه موجب عدم رونق میشود و اگر این علل و عوامل مدنظر قرار گیرد باعث رونق میشود.
گاهی برخی از ائمه جمعه اظهارات تندی علیه دولت و جریانها و شخصیتهای سیاسی دارند. این اظهارات تند باعث از بین رفتن وحدت و انسجام جامعه نمیشود؟
نکته اول این است که موادخام و به تعبیر امروزیها دیتاهایی که امامان جمعه به عنوان سند کلامی مورد استفاده قرار میدهند باید مستند باشد. مطالبی که ائمه جمعه میگویند، به صورت گسترده منتشر شده و در اختیار عموم قرار میگیرد. اگر منابع امام جمعه سست باشد وجهه و وزانت امامت جمعه از بین میرود. نکته دوم رعایت انصاف است.
یعنی امامجمعه باید در بیان نقاط ضعف و مشکلات منصف باشد و خدای ناکرده خط و ربط سیاسی را برای اظهارنظر محور کار قرار ندهد و خطا و کمکاری یا ضعف دولت یا مسئولی که با ذائقه و سلیقه سیاسی او تناسب دارد را هم بگوید. اینکه بگوییم نقد امامان جمعه باعث تضعیف دولتها است، باید جداگانه بررسی شود. اگر در موردی واقعاً دولت نقطه ضعفی داشته باشد؛ امامان جمعه باید آن را مطرح کنند. اما اگر موارد قابلیت اصلاح با تذکرات نرمتر دارد اما به یک مرتبه به تذکرات تند متوسل شوند هم واقعاً سزاوار نیست.
در جاهایی که گویا گوش شنوایی نیست باید آن را محکم مطرح کرد. گاهی امامان جمعه نیز مانند نمایندگان آنچنان مورد فشار مردم قرار میگیرند که اگر صدای مردم نباشند مورد نقد جامعه قرار میگیرند. بنابراین نمیتوان حکم کلی در این مورد داد. اما اگر اطلاعات امام جمعهای دقیق بود، از مرز انصاف رد نشد و چارهای جز فریاد زدن پشت تریبون نداشت با رعایت چارچوبها این اقدام را انجام دهد تا خدای سبحان از او راضی باشد ولو اینکه به ذائقه دولتها خوش نیاید و نتوانند تحمل کنند.
سردمداران و حکمرانان هم وقتی میبینند فردی مراحل مختلف را طی کرده و واقعاً به عنوان آخرالدوا (دوای آخر) متوسل به انتقاد تند شده این انتقاد را میپذیرند و تمکین میکنند. بدون آنکه مراحل قبل طی شده باشد نباید انتقاد تندی انجام شود. اما به نظر میرسد انتقاد تند برای جاهایی که چارهای نیست به عنوان «امر آتش به اختیاری» که مقام معظم رهبری فرموده است امری مطلوب و ضروری است.