| کد مطلب: ۳۹۳۵۵

علی‌محمد حاضری: «خالص‌سازی» محصول تفکر حکومت اسلامی به‌جای جمهوری اسلامی بود

جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، با نگاهی انتقادی به روندهای سیاسی سال‌های اخیر جمهوری اسلامی، تأکید کرد که انحراف از اصل «جمهوریت» به نفع «حکومت اسلامی» موجب فاصله گرفتن نظام از وفاق ملی شده است.

علی‌محمد حاضری: «خالص‌سازی» محصول تفکر حکومت اسلامی به‌جای جمهوری اسلامی بود

به گزارش هم‌میهن آنلاین و به نقل از جماران، علی‌محمد حاضری، جامعه‌شناس، که در همایش «وفاق ملی و تعاملات بین‌المللی؛ فرصت‌ها و چالش‌ها» در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی و در میزگردی با عنوان «وفاق در میانه تکثر، منازعه و تنش؛ الزامات و اقتضائات» سخن می‌گفت، با بیان اینکه زمانی که جمهوری اسلامی تشکیل شد، در میان قرائت‌های مختلفی که در اسلام سیاسی می‌توانست اجرایی شود، به‌نحوی کاملاً معنادار انتخاب شد، خاطرنشان کرد: نکته در پذیرش این الزام بود، چراکه گفته شد اجرای اسلام‌گرایی، با وجود تنوع فکری و فرهنگی آن روز جامعه، تنها از مسیر جمهوریت ممکن است. بنابراین اساساً اگر جمهوری اسلامی، وفاق را با تأخیر مورد توجه قرار داده است، علتش انحراف از همان مسئله بود. خدا کند با سرعت از این انحراف فاصله بگیریم و لوازم و دروس آن را فراهم کنیم.

وی افزود: ما از طریق انحراف از جمهوری اسلامی و تأکید بر مفهوم حکومت اسلامی از وفاق دور شدیم و ناچار به عبور از این مسیر تن دادیم. برخلاف فضای تبلیغاتی این روزها، خصوصاً در سالگرد مرحوم رئیسی، معتقدم که شاید یکی از نعمت‌های خوب خدا برای جمهوری اسلامی و آقای رئیسی این بود که امکان داد مسیری که به بن‌بست رسیده بود، تغییر کند. اگر این اتفاق نمی‌افتاد، نظام نه می‌توانست خودخواسته این مسیر را کنار بگذارد و نه مسئولیت و هزینه ادامه‌اش را برعهده بگیرد. ایده وفاق آقای پزشکیان بیش از آنکه ایده فردی ایشان باشد، نتیجه احساس ضرورت عبور از سیاست‌های یک بن‌بست سیاسی بود.

به گفته این جامعه‌شناس، بحث‌های «خالص‌سازی» که محصول تفکر حکومت اسلامی به‌جای جمهوری اسلامی بود ـ و تصور می‌کرد با کنار گذاشتن «ناخالص‌ها» می‌توان به تمدن اسلامی رسید ـ به شکست انجامید. انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ به‌وضوح نشان داد آن مسیر دیگر قابل ادامه نیست. «با آن مسیر یا باید هزینه‌های بسیار بالایی برای پررنگ‌کردن ظاهری نتایج انتخابات می‌پرداختیم، یا هزینه پیامدهای آشکار رویگردانی جامعه از آن را.

حاضری با بیان اینکه شرایط ایجادشده، مجموعه نظام را واداشت که بپذیرد مسیر گذشته باید اصلاح شود و شرط اولیه آن، تعدیل در تأیید صلاحیت‌ها بود، تأکید کرد: اگر قرار بود رویه گذشته ادامه یابد، آقای پزشکیان تأیید نمی‌شد. آمدن و تأیید شدن ایشان به‌منزله عبور از سیاست‌های یکدست‌سازی و خالص‌سازی گذشته و پذیرش اولویت تغییر آن سیاست‌ها بود.

او افزود: نفس حضور آقای پزشکیان و حداقل پذیرش این تغییر، تا همین جا نیز آثار و برکات مهمی با خود داشته است: برگزاری انتخابات با حدود ۵۰ درصد مشارکت، رأی اعتماد به کابینه وی، تعلیق قانون حجاب، عدم اجرای وعده صادق ۳، برخی گشایش‌ها در فضای مجازی با رفع فیلتر حداقلی، آغاز مذاکرات با غرب با وجود فراز و نشیب‌های آن، و تصویب پالرمو و مقدمات پیوستن به FATF. هرکدام از این‌ها نشانه‌های امیدوارکننده‌ای است. کندی و کم‌دستاوردی این حرکت به‌مراتب بیشتر از چیزی است که می‌شد انتظار داشت؛ آن هم به‌دلیل موانعی که پیش روی آن گذاشته‌اند.

به گزارش جماران، حاضری در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه مشکل وفاق در جامعه این است که همچنان ایده‌های مدافع حکومت اسلامی بر ساختار جمهوری اسلامی حاکم هستند، اظهار داشت:

اساساً این جابجایی به‌سوی سازوکار جمهوری‌محور هنوز اتفاق نیفتاده است. کشور همچنان اسیر سازوکارها، مقررات و ضوابطی است که در دوره تفکر خالص‌سازی ایجاد شد تا ناخالصی‌ها حذف شوند. این تصور وجود داشت که با اداره کشور از طریق نیروهای خالص، می‌توان به قله‌های پیشرفت رسید، اما تجربه سال‌های اخیر نشان داد این روند به حذف صلاحیت‌ها، شایستگی‌ها و نخبگی انجامید و نوعی پخمه‌سالاری را در جامعه حاکم کرد که از دل آن اداره مطلوب کشور بیرون نمی‌آید.

وی افزود: ما در انتخابات سال گذشته، سطحی از تغییر و احساس ضرورت آن را در لایه‌های بالایی حاکمیت داشتیم که نشانه آن، تأیید یکی از ناخالص‌ها بود ـ هرچند با درجه‌ای پایین. اما مشکل این است که این دولت تشکیل شده، ولی همه دست‌وپایش در پوست گردوی خالص‌ساز است.

تفکر خالص‌ساز، شورای نگهبان را به ابزاری برای حذف رقبا تبدیل کرد

او با یادآوری اینکه «ایده تشکیل شورای نگهبان این بود که صندوق‌ها از قبل تعیین نشوند و انتخابات سوری برگزار نشود»، گفت: اما تفکر خالص‌ساز، آن را به ابزاری برای حذف رقبا تبدیل کرد. اکنون مردم فقط از میان نیروهای مورد تأیید حاکمیت حق انتخاب دارند. با این وضعیت، دیگر جمهوریتی باقی نمانده است. گلوگاه این سیستم در اختیار نیروهای ضدوفاق است که اجازه نمی‌دهند وفاق شکل بگیرد.

نظارت استصوابی حتی به انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها هم رسیده است

حاضری با انتقاد از تسری نظارت استصوابی به مشاغل مدیریتی و کلیدی کشور گفت: امروز این نظارت حتی به انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها هم رسیده است. شورای عالی انقلاب فرهنگی وزارتخانه‌ها را با تفکر خالص‌سازی محدود کرده است. حتی اگر ۱۰۰ نفر برای ریاست دانشگاه معرفی شوند، تعداد کمی تأیید می‌شوند، و حکم ریاست‌شان فقط پس از تأیید شورا صادر می‌شود.

وی در پایان گفت: کشور یک چرخش حداقلی به سمت وفاق انجام داده است، اما به لوازم آن اصلاً توجه نشده. تمام سازوکارهای اداره کشور در گرو ایده‌ها و تفکرات ضدوفاق است. تا زمانی که این مسئله حل نشود، مشکلات کشور نیز حل نخواهند شد.

 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله