میل مبهم به آزار
فروردینماه سال ۱۴۰۱ با یک زلزله فرهنگی عجیب در توئیتر همراه بود. یک دختر جوان که دستیار کارگردان بود، در یک رشته توئیت طولانی از آزارهای جنسی یک بازیگر مرد شناختهشده سینما و تلویزیون پرده برداشت. این افشاگری در ادامه جریانی جهانی بهنام «میتو» بود که از چندسال قبل در توئیتر و اینستاگرام با افشاگری زنان از اقشار مختلف درباره آزارگری مردان در محیطهای کاری و دانشگاهی شروع شده بود.

فروردینماه سال 1401 با یک زلزله فرهنگی عجیب در توئیتر همراه بود. یک دختر جوان که دستیار کارگردان بود، در یک رشته توئیت طولانی از آزارهای جنسی یک بازیگر مرد شناختهشده سینما و تلویزیون پرده برداشت. این افشاگری در ادامه جریانی جهانی بهنام «میتو» بود که از چندسال قبل در توئیتر و اینستاگرام با افشاگری زنان از اقشار مختلف درباره آزارگری مردان در محیطهای کاری و دانشگاهی شروع شده بود.
اما تا آن روز پای نام بازیگران مرد ایرانی بهندرت به میان آمده بود. این موضوع پس از مدتی کوتاه ابعاد بسیار بزرگ و گستردهای پیدا کرد و هر روز نامهای بازیگران مشهور دیگری هم به میان میآمد. نامها محدود به بازیگران جوان نبود و پروندههای آزارگری از سالهای مختلف در فضای اینستاگرام و توئیتر منتشر میشد.
وقتی زنان بیشتری شروع به تعریف از فشارهای حاصل از رفتارهای آزارگرانه برخی بازیگران مرد کردند، هیئتی پنج نفره از دستاندرکاران زن سینمای ایران تشکیل شد. این هیئت شامل هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، سمیه میرشمسی دستیار کارگردان، غزاله معتمد طراح صحنه و لباس و مارال جیرانی طراح صحنه و لباس و دختر فریدون جیرانی بود که به نمایندگی از 800 نفر از زنان فعال در صنوف مختلف سینما مسئول پیگیری گزارشهای قلدریها و آزارها علیه زنان در سینما در چارچوب «میتو» شدند. این 800 زن بیانیهای صادر کردند و در آن نام همه آنها آورده شده بود.
در آن روزها برخی از بازیگران مرد از کنار این افشاگریها بدون واکنش گذشتند، برخی دیگر توضیحاتی ارائه میدادند، عدهای هم شروع به مقابله و اعتراض کردند. اما در میان همه واکنشها، مصاحبه یکی از تهیهکنندگان قدیمی سینما با رادیو، جنجال بهپا کرد. او در صحبتهایش اعلام کرد که باید این 800 زن را شلاق بزنند. واکنش این تهیهکننده در همان روزها با انتقادات تندی همراه بود و پس از مدتی مسکوت شد. درنهایت اما جریان کلی پرونده 800 زن، بهدلیل شکایت برخی از بازیگران مرد، نقص قوانین در زمینه حقوق زنان و مقاومت برخی صنوف و برخی سینماگران، پس از تابستان 1402 بیسرانجام ماند.
مسائل مربوط به آزار، موضوعی نیست که بتوان بهراحتی از کنار آن گذشت. یک درد بدون تاریخ انقضاء که سینما و غیرسینما نمیشناسند و گاه تاثیرات غیرقابل بازگشتی در فرد باقی میگذارد. اما در توفان اتفاقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که از اواخر تابستان 1401 در کشور بهراه افتاد، ماجرای این پرونده و 800 زن بازیگر تقریباً به محاق رفت و در میان موضوعات روز، دیگر کمتر درباره این موضوع صحبت میشد.
اما شب 19 اردیبهشتماه ویدئویی از همان تهیهکننده قدیمی سینما در فضای اینترنت منتشر شد که دوباره به آن ماجرا برگشته بود و در آن بیان میکرد: «من نگفتم 800 زن را شلاق بزنید. من گفتم، کسانی که هیئتمدیره اینها بودند و آنها را اداره میکردند باید محاکمه شوند که قطعاً شلاقشان میزنند. چون فساد جرم است اما اشاعه فساد جرماش بیشتر است». این تهیهکننده در ادامه حرفهایش به این نکته هم اشاره کرد: «پرونده آن پنج نفر را میدانم و اگر بخواهم پروندهها را باز کنم، اشاعه فحشا و گناه میشود».
بعد از اظهارات این تهیهکننده بسیاری از سایتها، خبرگزاریها و صفحات اینستاگرامی برای ویوی بیشتر، تیتر زدند: «درخواست شلاق برای هانیه توسلی و ترانه علیدوستی». این تیترها و پروپاگاندا درحالی است که این بازیگران و هیئت پنج نفره در دادگاه از اتهام افترا و نشر اکاذیب تبرئه شدند. خبری که بسیاری از همین صفحات مجازی در زمان برندهشدن ترانه علیدوستی و شبنم فرشادجو در دادگاه، منتشر کردند و از تیترش استفاده کردند.
این حکم تبرئه هم در همان دادگاهی که آقای تهیهکننده ادعا میکند، اگر اینها را محاکمه کند شلاقشان میزند، صادر شده. از طرفی، بعد از گذشت دو سال و مسکوتشدن این پرونده، دیگر صحبت کردن درباره آن چه دلیلی دارد جز اینکه ویدئویی وایرال شود و نامی پس از مدتها بر سر زبانها بیفتد. لحن تهدیدآمیز این تهیهکننده برای این هیئت پنج نفره و صحبت از بهقول خودش پروندههای آنها چیزی جز آزارگری است؟