| کد مطلب: ۳۷۶۴۶

شهر سیاه و خاکستری / ویرانی یک بازگشت موفق‌ برای گرت ایوانز است

فیلم «ویرانی» (Havoc)، به کارگردانی گرت ایوانز و با نقش‌آفرینی تام هاردی، یکی از موردانتظارترین آثار اکشن سال ۲۰۲۵ بود که پس از مدت‌ها تأخیر سرانجام توسط نتفلیکس منتشر شد

شهر سیاه و خاکستری / ویرانی یک بازگشت موفق‌ برای گرت ایوانز است

فیلم «ویرانی»  (Havoc)، به کارگردانی گرت ایوانز و با نقش‌آفرینی تام هاردی، یکی از موردانتظارترین آثار اکشن سال ۲۰۲۵ بود که پس از مدت‌ها تأخیر سرانجام توسط نتفلیکس منتشر شد. گرت ایوانز که بیشتر با فیلم‌های نفس‌گیر و خشونت‌بار «The Raid» شناخته می‌شود، این‌بار نیز در «ویرانی» به همان زبان سینمایی وفادار مانده است، اما این‌بار با روایتی خاکستری‌تر، پیچیده‌تر و حتی شخصی‌تر از قبل. داستان فیلم در بطن یک شهر سرد و پرآشوب شکل می‌گیرد؛ جایی که کارآگاه توماس واکر (تام هاردی) پس از یک معامله مواد مخدر نافرجام وارد زنجیره‌ای از رویدادهای خشن و پرده‌برداری از یک شبکه فساد دولتی و مافیایی می‌شود.

واکر نه قهرمان است، نه ضدقهرمان، بلکه بازمانده‌ای خسته از سیستمی آلوده است که حتی نمی‌داند برای چه می‌جنگد، جز بقا و شاید تلافی. روایت فیلم بر محور نجات پسر گمشده یک سیاستمدار می‌چرخد، اما این تنها پوششی است برای نمایش یک پازل چند لایه از دروغ، قدرت و تباهی نظام‌مند. ایوانز در طراحی داستان، بیشتر به ساختار اپیزودیک وفادار مانده و فیلم عملاً به مجموعه‌ای از درگیری‌ها و لحظات تنش‌زا تقسیم شده که هر کدام بخشی از زخم‌های شهر و واکر را آشکار می‌کنند. این انتخاب ممکن است در نگاه نخست ساختار روایت را پاره‌پاره جلوه دهد، اما در بافت فیلم، مانند قطعاتی از یک پازل به‌تدریج به یک کل معنادار منتهی می‌شوند. مهم‌ترین نقطه قوت «Havoc» بی‌تردید کارگردانی آن است.

گرت ایوانز استاد طراحی صحنه‌های اکشن در فضاهای بسته و شلوغ است، و این مهارت را به اوج تازه‌ای رسانده است. نحوه حرکت دوربین، تدوین خشن و پویا، و هماهنگی بازیگر با محیط، همگی در خدمت القای حس فرسودگی، خشونت فیزیکی و خستگی روانی قرار گرفته‌اند. یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد این فیلم، استفاده مداوم از لانگ‌تیک‌هایی است که دوربین، بدون بریدن نما، درگیری‌ها را دنبال می‌کند.

در یکی از سکانس‌های به‌یادماندنی، واکر از یک راهروی تاریک عبور می‌کند و با چندین دشمن مبارزه می‌کند، در حالی که دوربین به‌گونه‌ای ارگانیک حرکت می‌کند که مخاطب احساس می‌کند خودش در صحنه حضور دارد. این لحظات یادآور «The Raid» هستند اما پخته‌تر، کنترل‌شده‌تر و کمتر وابسته به اکشن صرف. همچنین، استفاده از رنگ‌های سرد، طراحی صحنه‌های پرجزئیات و نورپردازی با کنتراست بالا، فضای شهری و آشفته فیلم را بسیار ملموس و تهدیدآمیز کرده است. برخلاف بسیاری از فیلم‌های اکشن هالیوودی، در «Havoc» خبری از صحنه‌های پرزرق و برق نیست؛ همه چیز خام، سخت و خاکستری است – درست مثل دنیای واکر. تام هاردی در نقش واکر، باز هم نشان می‌دهد که استاد بازی در قالب مردان شکسته و آسیب‌دیده است.

واکر نه دیالوگ‌های زیادی دارد، نه احساساتش را بیرون می‌ریزد، اما هاردی با زبان بدن، نگاه‌ها و مکث‌های طولانی، دنیای درونی شخصیت را به تصویر می‌کشد. او نه یک ابرقهرمان است، نه حتی مردی اخلاق‌گرا؛ بلکه مردی است که در خرابه‌های اخلاقی جهان اطرافش گیر افتاده و فقط برای زنده ماندن می‌جنگد. از دیگر بازیگران، فارست ویتاکر در نقش یک مأمور فاسد پلیس، و تیموتی اولیفانت در نقش سیاستمداری دوچهره نیز عملکرد قابل قبولی دارند، هرچند فیلم بیشتر از آنکه کاراکترمحور باشد، فضا و کنش‌محور است. فیلم پس از اکران با بازخوردهای نسبتاً مثبت همراه بود.

منتقدان صحنه‌های اکشن، بازی هاردی و فضاسازی فیلم را تحسین کردند اما برخی نیز از روایت نسبتاً سطحی و نبود عمق کافی در پرداخت برخی شخصیت‌ها انتقاد داشتند. با این حال، بسیاری فیلم را یک بازگشت موفق برای گرت ایوانز دانستند. در واقع فیلم «Havoc» همان چیزی است که از ترکیب گرت ایوانز و تام هاردی می‌توان انتظار داشت: فیلمی خشن، تاریک و از نظر فنی درخشان. اگر به دنبال یک فیلم پرتعلیق با صحنه‌های اکشن باورنکردنی هستید و می‌خواهید تصویری متفاوت از فساد و بقا در دل یک شهر فاسد ببینید، «ویرانی» ناامیدتان نخواهد کرد. شاید داستانش ساده به‌نظر برسد، اما در اجرا، یکی از قوی‌ترین آثار اکشن چند سال اخیر است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار