| کد مطلب: ۲۸۰۸۲
زنـان در کرسی قدرت

درباره‏‌ی سریال سیاسی دیپلمات که فصل دوم آن اخیراً منتشر شده است

زنـان در کرسی قدرت

در زمانی که به‌نظر می‏‌رسد لفاظی‌‏های سیاسی نمی‏‌توانند تلخ‌‏تر یا ظالمانه‏‌تر شوند، به‏‌راحتی می‏‌توان رهبران جهان و افرادی را که از آن‏ها حمایت می‏‌کنند در بدترین حالت ممکن دید.

«دیپلمات»، درام محبوب نتفلیکس با حضور کری راسل به‌عنوان یک دولتمرد باتجربه، لحنی پویا دارد که بینندگان را درگیر می‌کند. سازنده‌ی این سریال دبورا کان است که پیش‌تر با «بال غربی» و «هوملند» شهرت یافت. سریال «دیپلمات» که فصل اولش در 2023 از نتفلیکس پخش شد با استقبال خوبی روبه‌رو شد و کری راسل برای بازی در این سریال نامزد جایزه‌ی انجمن بازیگران سینما، جایزه‌ی گلدن گلوب و جایزه‌ی امی ساعات پربیننده برای بهترین بازیگر نقش اول در مجموعه تلویزیونی درام شد.

فصل اول این سریال حول محور شخصیت اصلی آن کیت وایلر، دیپلمات برجسته‌ آمریکایی، می‌چرخد که به‌تازگی یک بحران دیپلماتیک را حل کرده و موفق شده برای کشور متحدان تازه‌ای به دست آورد. او به‌تازگی به‌عنوان سفیر آمریکا در بریتانیا منصوب شده و مورد توجه مقام‌های سیاسی قرار گرفته است درحالی‌که مخاطب روابط پیچیده سیاسی را تماشا می‌کند در عین حال روابط عاطفی و پیچیده شخصیت اصلی سریال کیت وایلر و همسرش هال وایلر با بازی روفس سوئل را می‌بینند؛ زوجی که ازدواج‌شان در حال فروپاشی‌ است اما به‌شدت مکمل هم هستند.

The-Diplomat-sesong-1_1-40-scaled-1 copy

فصل اول همراه با شوکِ حمله‌ی هولناک موشکی به کشتی‌های انگلیسی در آب‌های خاورمیانه است که بحرانی بین‌المللی به‌وجود می‌آورد و کیت وایلر باید با آن دست و پنجه نرم کند. فصل اول این سریال با انفجاری مهیب و سرنوشت نامعلوم هال، همسر کیت، به پایان رسید و حالا فصل دوم به‌تازگی از شبکه‌ی نتفلیکس منتشر شده است که در آن همچنان فتنه‌های بین‌المللی و تحقیق درباره‌ی حمله‌ی تروریستی ادامه دارد. در ادامه ریویوی ان‌پی‌آر از این سریال را می‌خوانید.

در زمانی که به‌نظر می‌رسد لفاظی‌های سیاسی نمی‌توانند تلخ‌تر یا ظالمانه‌تر شوند، به‌راحتی می‌توان رهبران جهان و افرادی را که از آن‌ها حمایت می‌کنند در بدترین حالت ممکن دید. برخلاف تصویرهای معمولی که ممکن است بر سیاستمداران فاسد یا تشنه‌ی قدرت تمرکز کنند، «دیپلمات» اما تصویر پیچیده‌تری را ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که افراد پشت صحنه، مانند کارکنان و مشاوران، نقش مهمی در شکل‌دهی تصمیم‌ها و استراتژی‌های سیاسی ایفا می‌کنند و اغلب به‌عنوان افراد پشت صحنه عمل می‌کنند که بدون این‌که در خط مقدم باشند، بر جهت‌گیری سیاست‌های دولت تأثیر می‌گذارند.

علاوه بر این، سریال تأکید می‌کند که با وجود احتمال دوراهی‌های اخلاقی و اقدامات مشکوک اخلاقی، بسیاری از این شخصیت‌ها قصد واقعی برای ایجاد تغییر مثبت در زندگی مردم دارند. این دیدگاه پیچیدگی زندگی سیاسی را تصدیق می‌کند، جایی که نیت خوب گاهی اوقات می‌تواند به انتخاب‌های دشوار یا پیامدهای منفی ناخواسته منجر شود. 

اساساً «دیپلمات» منظره‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن مانور سیاسی با تعهد به خدمات عمومی در هم تنیده شده است و درک لایه‌ای بیشتری از انگیزه‌ها و چالش‌های پیش روی صاحبان قدرت را ارائه می‌دهد. این همان دنیایی است که سریال نتفلیکس در آن پا می‌گیرد، جایی که کری راسل، نقش یک دیپلمات سطح متوسط و اهل عمل و شایسته را بازی می‌کند که به‌طور ناگهانی به‌عنوان سفیر در بریتانیا ارتقاء یافته است، درحالی‌که پشت این تصمیم، قصد دارند او را برای تبدیل شدن به معاون رئیس‌جمهور بعدی آمریکا آماده کنند.

شروع فصل دوم با انفجاری مهیب

با شروع فصل دوم سریال، کیت وایلر سفیر آمریکای با عواقب ماجرایی نفس‌گیر که در فصل اول به پایان رسید روبه‌روست. شوهر او - سفیر سابق هال وایلر - به همراه معاونش، استوارت هایفورد و یکی دیگر از دستیارانش هنگام تلاش برای ملاقات با یکی از مقامات دولت بریتانیا در انفجار یک خودروی بمب‌گذاری شده گرفتار شدند. این مقام ممکن است اطلاعاتی در مورد این‌که چه کسی واقعاً حمله‌ی مرگباری را علیه یک ناو هواپیمابر بریتانیایی در فصل اول آغاز کرد، داشته است. اما شوهر کیت و دو نفر از کارکنانش به‌جای کسب اطلاعات بیشتر، در حمله دیگری گرفتار شدند.

درحالی‌که مقامات بریتانیایی و آمریکایی برای فهمیدن اینکه دقیقاً چه اتفاقی افتاده است، بسیار عجله دارند، از سوی دیگر، سریال همچنین به عواقب عاطفی پس از یک رویداد آسیب‌زا می‌پردازد که شخصیت‌ها را در سطح شخصی تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. این سریال با کاوش در «انسانیت سوگوار» همکارانی که با تجربیات و احساسات‌شان سروکار دارند، به شخصیت‌هایش عمق و ارتباط می‌بخشد.

این تمرکز دوگانه به سریال اجازه می‌دهد تا نه‌تنها بینندگان را با درام سیاسی سرگرم کند، بلکه با آن‌ها در سطح انسانی ارتباط برقرار کند و نشان دهد که چگونه چنین رویدادهایی می‌توانند زندگی مردم را فراتر از حوزه‌ی سیاسی تحت‌تأثیر قرار دهند. به‌طورکلی این سریال در پیوند دادن مضامین جدی سیاسی با داستان‌های شخصی و ایجاد یک روایت متقاعد‌کننده که در بین مخاطبان طنین‌انداز می‌شود، قابل تحسین است.

تمام بازی‌ها در این بخش شاهکار هستند. روری کینیار به‌ویژه در ایفای نقش یک شخصیت خودپسند در نقش نخست‌وزیر بریتانیا و نیکول تروبریج، عالی هستند. آلی آن، که اخیراً به‌خاطر بازی خود به‌عنوان یک جادوگر در مینی‌سریال «آگاتا تمام مدت» از دیزنی پلاس بسیار مورد تحسین واقع شده، در اینجا به‌عنوان ایدرا پارک رئیس ایستگاه سیا می‌درخشد و سعی می‌کند از کیت حمایت هوشمندانه و مؤثری ارائه دهد درحالی‌که مخفی نمی‌کند که نگران استوارت معاون کیت است که با او رابطه‌ای داشته است.

روفس سوئل در نقش هال شوهر کیت پرجذبه و گیراست و کیت مشکوک است که شوهرش صعود او به معاونت رئیس‌جمهور را به‌عنوان بهترین راه بازگشت خودش به قدرت می‌بیند، اما هال به عکس این موضوع اصرار دارد و رابطه‌شان را به بوته‌ی آزمایش می‌گذارد. دیوید گیسی در نقش آستین دنیسون، وزیر امور خارجه‌ی بریتانیا نقش یک بازیگر قدرتمند دقیق و در عین حال پرشور را بازی می‌کند که تمرکزش بر انجام کار درست برای بریتانیا است، حتی زمانی که به کیت و درگیری‌های ازدواجش نزدیک‌تر می‌شود.

اما زمانی که آلیسون جنی، به‌عنوان گریس پن معاون فعلی رئیس‌جمهور وارد می‌شود، شاهد زنده‌شدن واقعی درام سریال هستیم. پن به‌عنوان یک معاون باهوش رئیس‌جمهور که ممکن است به‌دلیل رسوایی مالی مربوط به همسرش مجبور به کناره گیری شود، در متقاعد کردن دیگران برای انجام آنچه می‌خواهد ـ درحالی‌که آن‌ها را متقاعد می‌کند که تمام آن‌ها ایده‌ی خودشان بوده ـ بسیار خبره است.  برخی ممکن است نگران این بوده باشند که جانی در حال ایفای نقش نسخه‌ای از شخصیتش در فیلم «بال غربی» است که در آن نقش سی جی گریک، کارمند کاخ سفید، را ایفا می‌کرد. اما درنهایت آن‌ها به‌جز عادت به صحبت مستقیم و تمایل پوشیدن به کت و شلوار، وجه اشتراک زیادی ندارند.

نمایشی با محوریت رهبری زنان باهوش

بااین‌حال وجه اشتراک هر دو شخصیت جانی این است که آن‌ها زنانی کارآمد و مؤثر هستند، در محیط‌هایی که استعدادها و دستاوردهای آن‌ها اغلب دست‌کم یا نادیده گرفته می‌شود، تفاوت ایجاد می‌کنند. درواقع چندین خط داستانی در «دیپلمات» حول محور زنان باهوش است که مردان قدرتمند را به‌طرز ماهرانه‌ای راهنمایی می‌کنند تا تصمیم‌های بهتری بگیرند که نمی‌توانستند آن‌ها را به تنهایی مدیریت کنند.

این مردان کاملاً احمق نیستند، اما آن‌قدرها هم که فکر می‌کنند باهوش نیستند؛ به‌خصوص تروبریج، یک قلدر پر سروصداست که به‌شدت به چندین زن تیزهوش ازجمله همسرش تکیه می‌کند. در یک مکالمه مشخص، درحالی‌که هال به تمام دلایل تحقیرآمیز اشاره می‌کند که چرا پن باید سرنوشت خود را بپذیرد و بدون آسیب‌رساندن به دستور کار رئیس‌جمهور استعفا دهد، کیت با لحنی دندان‌شکن پاسخ می‌دهد. او به پن می‌گوید: «فکر می‌کنی اگر شوهر من بود، چه می‌کرد؟ آیا استعفا می‌داد؟»

پاسخ ـ که هال به‌طور طبیعی فرض می‌کند مزایایی که او به ارمغان می‌آورد، بیشتر از هر هزینه سیاسی است ـ به‌خوبی شبح تبعیض جنسیتی را که روی دیپلمات سایه افکنده، ترسیم می‌کند. در جهانی عاری از آن «ایسم» خاص، این احساس را دارید که این زنان درواقع به‌جای این‌که به‌عنوان عوامل پشت صحنه عمل کنند، کرسی‌های قدرت را اشغال می‌کنند.

نقشه‌های پیچیده‌ای که نتیجه می‌دهد

با وجود همه‌ی این‌ها که قانع‌کننده‌اند، طرح داستانی در فصل دوم پیچیده‌تر می‌شود، زیرا کیت و تیمش شروع می‌کنند به تفکیک و مرتب کردن آنچه واقعاً در حمله‌ی کشتی جنگی و ماشین بمب‌گذاری‌شده رخ داده است. تماشاگران جدیدی که اکنون سعی می‌کنند تازه سریال را از این‌جای ماجرا دنبال کنند ممکن است کاملاً گیج شوند. بهتر است قبل از دیدن فصل دوم از رویدادهای فصل اول خبردار شوید.

اما زمانی که با سریال مأنوس شدید، می‌توانید بنشینید و از داستانی در دنیای سیاسی لذت ببرید که در آن تخصص ارزشمند است، رقابت مانند یک بازی طولانی و سه‌بعدی شطرنج انجام می‌شود و چندین کارمند که در وسط گیر افتاده‌اند، واقعاً به امکان استفاده از مناصب‌شان برای ساختن زندگی بهتر برای همه اعتقاد دارند.  چه کسی می‌دانست که یک سریال پرسرعت و جذاب درباره‌ی یک توطئه‌ی سیاسی جهانی - به لطف وضعیت آشفته‌ی درگیری‌های سیاسی در دنیای واقعی ما - می‌تواند چیزی شبیه به یک فانتزی باشد؟

دیدگاه

ویژه فرهنگ
آخرین اخبار