ایران و آمریکا؛ بازی انتخابات در زمین زنان
دونالد ترامپ در دو انتخابات ۲۱۰۸ و ۲۰۱۴ دو زن را که هرچند از یک حزب بودند اما ظاهر، شخصیت و پیشینهای متفاوت داشتند را شکست داد. این نتیجه نشان داد حتی در مدرنترین کشورهای جهان، همچنان نگاه به زن سنتی است. نگاهی به تاریخ شصت سال اخیر ایران نشان میدهد، ورود زنان به عرصه انتخابات تا چه حد حساسیتبرانگیز بوده است
دکتر حسین دهشیار، استاد روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در کتاب ارزشمندی با نام «ماهیت تئوریک و عملی سیستم انتخاباتی آمریکا» به بررسی و تحلیل نظام خاص انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پرداخته که منبع کمنظیری در این زمینه برای دو رشته حقوق و علم سیاست است. اما یادداشتی که سال 1383 درباره احتمال ریاستجمهوری «کاندولیزا رایس» (مشاور امنیت ملی و سپس وزیر امورخارجه جورج بوش پسر) در روزنامه «شرق» نوشته بود، جنجالبرانگیز شد.
دهشیار پیشبینی کرده بود به دلیل اینکه رایس «سیاهپوست، زن و زشت» است، هیچگاه نمیتواند بالاترین مقام ایالات متحده آمریکا را به دست آورد! صرفنظر از اینکه به کاربردن این واژهها تا چه حد حساسیتبرانگیز است، این گمانهزنی تاکنون درست از آب درآمده. دونالد ترامپ در دو انتخابات 2108 و 2014 دو زن را که هرچند از یک حزب بودند اما ظاهر، شخصیت و پیشینهای متفاوت داشتند را شکست داد.
این نتیجه نشان داد حتی در مدرنترین کشورهای جهان، همچنان نگاه به زن سنتی است. نگاهی به تاریخ شصت سال اخیر ایران نشان میدهد، ورود زنان به عرصه انتخابات تا چه حد حساسیتبرانگیز بوده است. در 6 بهمنماه 1341 و در جریان برگزاری همهپرسی مشهور به «انقلاب سفید» برای نخستین بار به زنان حق رأی داده شد.
تا پیش از این تاریخ، در ماده 10 قانون انتخابات، زنان در کنار دیوانگان و ورشکستگان به تقصیر فاقد حق رأی بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و شرکت گسترده زنان در همهپرسی 10 و 11 فروردینماه 1358 و رأی «آری»، منتهی به تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران شد. گرچه یک بانو (منیره گرجیفرد) در مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حضور داشت و بانوان بهعنوان رأیدهنده، «حق انتخاب کردن» را در چهار انتخابات خبرگان رهبری، ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراها را دارا هستند؛ اما در راستای «حق انتخاب شدن» در دو انتخابات خبرگان رهبری و ریاستجمهوری، تا به امروز نامزد تأییدشدهای نداشتهاند.
واژه دوپهلوی «رجال» در اصل 113 قانون اساسی و عدم ورود شورای نگهبان به تعریف این کلمه در مصوبه «تعریف، معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاستجمهوری» در سال 1400 با وجود محول شدن این تکلیف به شورای نگهبان در بند دهم «سیاستهای کلی انتخابات» (ابلاغشده در سال 1395)؛ نشان میدهد که هنوز ماجرای زنان و انتخابات پس از شصت سال کشمکش حل نشده است.
یک مثال روز در این زمینه، برگزاری انتخابات کانون وکلای دادگستری مرکز در 19 مهرماه امسال بود که 4999 رأی صحیح به صندوق ریخته شد. با اینکه حدود نیمی از وکلای دادگستری را خانمهای وکیل تشکیل میدهند، در میان فهرست نهایی نامزدها (البته پس از بررسی صلاحیت و انصراف تعدادی از ادامه رقابت) تنها نام 18 بانو دیده میشد که از این میزان، فقط یک نفر (خانم فریده غیرت) به عنوان نفر هفتم به هیئتمدیره راه یافت. البته موضوع انتخابات ریاستجمهوری و کانون وکلا یک تفاوت مهم دارد و آن اینکه در مورد اول، اصل تأیید صلاحیت مطرح است که مخالفت با آن قابل پذیرش نیست، اما در دومی موضوع انتخاب کردن افراد صرفنظر از جنسیت؛ هرچند در عمل دیده شد که جنسیت در گزینش مؤثر بود.
بخشی از زنان از موقعیت خود در جامعه ناراضی هستند. این وضعیت را میتوان محصول چهار نگاه دانست: اول، «نگاه مرد به مرد»: مردان به یکدیگر نگاه همدلانه و تأییدکنندهای دارند؛ دوم، «نگاه مرد به زن»: به شکل سنتی در اکثر موارد نگاهی بالا به پایین؛ سوم، «نگاه زن به مرد»: زنان مردان را در بیشتر موارد قبول دارند و تأیید میکنند؛ و چهارم، «نگاه زن به زن»: متأسفانه مانند نگاه مردان به مردان، همدلانه و تأییدکننده نیست. از سه نگاه آخر که زنان در آن حضور دارند، در دو مورد مسئولیت انتخاب رویکرد، به خود زنان بازمیگردد.
تحولات اجتماعی دو سال اخیر ایران و بهویژه رخداد هفته قبل، نشان میدهد همچنان موضوع «جنسیت» نقشی سرنوشتساز دارد. چون نویسنده این یادداشت یک مرد است، طبیعی خواهد بود که خواننده زن با سوءظن و بیاعتمادی به این پیشنهاد نگاه کند! اما همانگونه که بزرگان گفتهاند «گفته مهم است، و نه گویند»، باید همواره منطق سخن را مدنظر قرار دهند. مرضیه وحیددستگردی (اولین زن وزیر در جمهوری اسلامی ایران)، در پاسخ به این پرسش که آیا با وزارت زنان موافق هستید؟ پاسخ داده بود «خیر!». بیشترین کمک به زنان، از خود زنان ساخته است.