نقش ایرانیان در جنگ بوسنی/معرفی شماره دوم فصلنامه ماجرا
«ماجرا» فصلنامهای تاریخی ـ سیاسی است با صاحبامتیازی حوزه هنری انقلاب اسلامی، مدیرمسئولی محمدمهدی دادمان و سردبیری جواد موگویی که نخستین شماره آن بهار ۱۴۰۳ با عکس جلدی از آیتالله سیدعلی خامنهای و تیتر «پیروزی بدون جنگ: رهبر انقلاب چگونه ایران را از جنگها عبور میدهد؟» منتشر شد.
«ماجرا» فصلنامهای تاریخی ـ سیاسی است با صاحبامتیازی حوزه هنری انقلاب اسلامی، مدیرمسئولی محمدمهدی دادمان و سردبیری جواد موگویی که نخستین شماره آن بهار 1403 با عکس جلدی از آیتالله سیدعلی خامنهای و تیتر «پیروزی بدون جنگ: رهبر انقلاب چگونه ایران را از جنگها عبور میدهد؟» منتشر شد.
این تیتر ازقضا دستمایه برداشتهای متفاوتی شد؛ چنانکه اینک در دومین شماره، سردبیر «ماجرا» در سرمقالهای با عنوان «پرهیز از جنگهای مستقیم» به توضیح بیشتر این تیتر پرداخته و تعبیر پیشآمده از شماره نخست مبنی بر «فرار رهبری و جمهوری اسلامی از جهاد» را نادرست دانسته است. با این همه، موگویی باز بر این عقیده است که «عبور از تله جنگ مستقیم، نهصرفاً تاکتیک بلکه استراتژی دفاعی ایران بوده است». موگویی نمونهای از این استراتژی را دستور امام خمینی به بازگشت دو گردان از لشگر 27 محمد رسول الله به تهران میداند؛ زمانی که خرداد 1361 و پس از آزادی خرمشهر، این دو گردان برای حمایت از شیعیان لبنان در برابر ارتش اسرائیل راهی سوریه شدند.
طبق این تفسیر، اندیشه دفاعی امام خمینی و آیتالله خامنهای هر دو، ساخت هستههای مقاومت و پشتیبانی از آنها بوده است؛ چه در لبنان، چه در عراق، چه در یمن و چه در بوسنی و هرزگوین: «دکترین امنیت ملی آیتالله خامنهای، ایجاد کمربندی از جنبشها و جریانهای مقاومت اسلامی در منطقه و در عین حال پرهیز از رویارویی مستقیم با رژیم صهیونیستی یا هر جنگی دیگر است.» از نظر موگویی شاهد مثال اروپایی این دکترین، اعزام نیروی نظامی به بوسنی و هرزگوین در دهه 1370 است؛ زمانی که فاجعه نسلکشی مسلمانان به دست صربها در «سکوت کشورهای غربی و تماشاگری جهان اسلام» در حال رخدادن بود.
ساخت و پشتیبانی هسته مقاومت اسلامی در بوسنی به نحوی بود که حضور مستشاری نیروی قدس در طول جنگ، از چندده نظامی فراتر نرفت و در مواردی چون آموزش نظامی، کمک تسلیحاتی و کنشهای دیپلماتیک خلاصه میشد. با این همه، موگویی معتقد است؛ «ایران با همین دکترین توانست نسلکشی مسلمانان را متوقف کند.»
به هر روی به همین مناسبت، شماره دوم «ماجرا» به «عملیات نجات در اروپا» و پاسخ به این پرسش اختصاص پیدا کرده است: «ایران چگونه نسلکشی در بوسنی و هرزگوین را متوقف کرد؟» این سوالی است که تاکنون درباره آن پژوهشی مفصل صورت نگرفته است و در این شماره در سه فصل با عناوین «عملیات نجات در اروپا»، «خاطرات میدان و دیپلماسی»، «تجاوز جنتلمنهای اروپایی» و «مأموریت سقوط» بررسی شده است. در فصل اول، موگویی شرحی تاریخی و مفصل از آغاز تا فرجام این فاجعه و نحوه دخالت ایران ارائه میدهد.
در فصل دوم موضوعاتی چون «تاریخ محرمانه سپاه قدس در اروپا»، «سفارت در میدان جنگ»، «صلح دیتون و نقش آمریکا در بوسنی»، «راهبردهای دیپلماسی ایران در جنگ بوسنی» و... در گفتوگو با محمدرضا نقدی اولین فرمانده میدان بوسنی، محمدابراهیم طاهریان اولین سفیر ایران در بوسنی، صباح زنگنه نماینده دائم ایران در سازمان کنفرانس اسلامی، مرتضی بانک دبیر اداره کل کشورهای مشترکالمنافع وزارتخارجه و... بررسی شده است.
فصل سوم اما روایتی تلخ است از تجاوز به زنان و دختران در این جنگ. خواندن این فصل بهخصوص گزارش محبوبه رحمتی از فجایعی که ننگ بشریت بود، بهراستی جانکاه است. در همین فصل به نقش سازمان ملل و سرنوشت جنایتکاران جنگ بوسنی هم پرداخته شده است. در پایان، فصل چهارم «ماجرا» با عنوان «ماموریت سقوط»، خواننده را به افغانستان میبرد و در آن خاطرات گری شرون، مأمور ارشد بخش ویژه سازمان سیا، منتشر شده است تا نشان داده شود چگونه سازمان سیا با چند میلیون دلار «جبهه ائتلاف شمال» را برای سرنگونی طالبان سازماندهی کرد.