اصولگرایان منتقد دولت، نگران آبروی خود هستند
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

در یکی، دو ماه گذشته، زبان انتقاد اصولگرایان از عملکرد دولت بهشکل محسوسی افزایش داشته است و بعضی رفتارهای اقتصادی، اجتماعی و دیپلماسی دولت، توسط اصولگرایان، نقد میشود. اما انگیزه اصولگرایان از نقد دولت چیست و دایره این نقد تا کجا پیش خواهد رفت؟ آیا مثل دوره احمدینژاد، این امکان وجود دارد که شاهد گسست جدیدی در جریان اصولگرا باشیم؟ در اینباره، با محمد مهاجری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، گفتوگو کردیم. محمدرضا مهاجری معتقد است مختصات دولت احمدینژاد و دولت رئیسی با هم متفاوت است.
انتقاداتی که روز پنجشنبه، به دولت رئیسی از سوی جنتی و اعضای مجلس خبرگان شد را نشانهای از ایجاد اختلاف در فضای یکدست حاکمیتی میبینید؟
دلیل انتقاداتی که علیه دولت مطرح میشود، لزوما شکاف بین اصولگرایان نیست. حتی باوجود یکدستی حاکمیت، اصولگرایان نمیخواهند همه تخممرغهای خود را در سبد رئیسی بگذارند. اصولگرایانی که امروز از دولت انتقاد میکنند، درواقع نگران آن هستند که عملکرد ضعیف کابینه رئیسی، تتمه آبروی جریان اصولگرا را ببرد و بهخاطر دولت، سرمایه اجتماعی آنها آسیب ببیند. درواقع، انتقاد آنها از وضعیت کنونی، ناشی از حاکمیت یکدست نیست. آنها فقط میخواهند از خطاهای بعدی دولت فاصله بگیرند.
تاثیر این انتقادها را در فضای سیاست داخلی چقدر میدانید؟ آیا ممکن است با نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس دوازدهم در زمستان1402، اختلافات اوج بگیرد و مثل دوره دوم احمدینژاد، بار دیگر انشعاباتی در جریان اصولگرا رخ دهد؟
بدونشک این انتقادها بهخصوص از طرف نمایندگان مجلس، با نزدیک شدن به زمان انتخابات، افزایش خواهد یافت. نمایندگان مجلس بهخصوص افرادی که در این یکسال نشان دادهاند حامی مطلق دولت هستند، در حوزههای انتخابیه خود با نقدهای جدی مواجه خواهند شد. مسائلی مثل شکستن رکورد تورم، افزایش قیمتها و گرانی افسارگسیخته، مشکلات مرتبط با معیشت مردم، مسائل بازنشستگان و... از جمله مسائلی هستند که باعث میشوند نمایندگان مجلس در حوزههای انتخابیه، مورد انتقاد قرار بگیرند. بنابراین، بهنظر میرسد بسیاری از این نمایندگان، پیشدستی کرده و سعی میکنند در مجلس، خود را در کسوت منتقدان وضع موجود نشان بدهند. اما بهلحاظ سیاسی تا امروز، لزوما نشانهای از انشعاب بین جریانهای مختلف اصولگرایان تندرو، ندیدهام.
چرا انشعاب را دور از ذهن میدانید؟
در انتخابات سال گذشته، تمام جریان اصولگرا (غیر از اصولگرایان میانهرو)، پشت رئیسی قرار گرفته و با تمام وجود از او حمایت کردند. امروز این جریان، حمایت از رئیسی را، حیثیتی دیده و موفقیت خود را در موفقیت دولت رئیسی تعریف کرده است. انتقادهایی هم که گاهی از دولت مطرح میشود، بهدلیل فشاری است که به مردم وارد شده است. درواقع، منتقدان بهصورت غیرمستقیم این پیام را به رئیسی میدهند که کابینه ترمیم شود و هیچکدام خود را مقابل رئیسجمهور تعریف نمیکنند. هرچند برای قضاوت کردن درخصوص ایجاد یک اختلاف جدی بین اصولگرایان زود است، اما هنوز نشانه و زمینه برای این اختلاف دیده نمیشود.
این دوره، شباهتهای زیادی به دوره دوم دولت احمدینژاد دارد. در آن زمان هم تمامی اصولگرایان از احمدینژاد حمایت کردند اما با ایجاد نارضایتی عمومی ناشی از مشکلات تحریم، درنهایت اصولگرایان هم منتقد احمدینژاد شدند...
مختصات این دوره با آن دوران، کاملا متفاوت است. دلیل حمایت همهجانبه اصولگرایان از احمدینژاد در سال88 این بود که اصولگرایان بهتر از همه میدانستند خالیکردن پشت احمدینژاد، به پیروزی رقیب منجر میشود. در آن انتخابات، احتمال پیروزی مهندس موسوی در انتخابات بسیار بالا بود؛ درصورتیکه همان زمان و پیش از انتخابات نیز اختلافنظر بین احمدینژاد و سایر اصولگرایان زیاد بود. احمدینژاد در چهار سال اول چیزهایی نشان داده بود که مشخص بود بههمراهی با اصولگرایان پایبند نیست. حتی بعد از انتخابات88 نیز به اصولگرایان میگفت اگر از من حمایت نمیکردید، آرای من بیشتر بود. اما امروز شرایط اینگونه نیست و این مشابهت وجود ندارد. آن زمان، رقیب قدرتمندی مثل مهندس موسوی در صحنه بود که اصولگرایان را ناچار بهحمایت از احمدینژاد کرده بود. اما امروز جریان اصلاحطلب، بههیچعنوان، رقیبی جدی برای دولت رئیسی نیست؛ بعید میدانم چه در انتخابات مجلس1402 و چه در انتخابات ریاستجمهوری1404، اصلاحطلبان بتوانند بهعنوان یک جریان جدی، در انتخابات حضور پیدا کنند.