تئوری بازگشت
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

سران چهار حزب اصلاحطلب از استراتژی و عملکرد خود در دوره رئیسی میگویند
در آستانه یکسالگی دولت سیزدهم قرار داریم؛ دولتی که با غیبت تحمیلی اصلاحطلبان از دل یکی از غیررقابتیترین انتخاباتهای ریاستجمهوری تاریخ جمهوری اسلامی ایران روی کار آمد. پیشتر هم مجلس سیزدهم در اختیار جوانان انقلابی و اصولگرایان قرار گرفته بود و صندلی ریاست آن به محمدباقر قالیباف رسید. با وجود این مجلس انقلابی و با حضور سیدابراهیم رئیسی در جایگاه ریاست دولت، یکبار دیگر شاهد یکدست شدن حاکمیت هستیم. روندی که اگرچه سابقه داشت و موضوع جدیدی نیست و پیشتر، با پایان ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و روی کار آمدن دولت احمدینژاد و همسویی مجلس هفتم با او شاهدش بودیم اما برخلاف تجربه قبلی، امید به تغییر در این دوره بسیار کمفروغتر است. موضوع بازگشت به عرصه تصمیمگیری و فعالیت احزاب با محوریت مردم یا حضور در قدرت، از آن دست مقولاتی است که میان جبهه اصلاحطلب که همواره با تکیه بر پایگاه اجتماعیشان و پیروزی در انتخاباتها توانستهاند ورودی به قدرت داشته باشند، بحثبرانگیز بوده است؛ چنانچه حتی در آستانه انتخابات مجلس سیزدهم، چنین بحثی در گعدههای اصلاحطلبان مطرح و به عرصه رسانه هم کشیده شد. برخی احزاب مانند کارگزاران سازندگی خواهان حضور در انتخابات حتی با کاندیدای حداقلی بودند و در مقابل، احزابی مانند اتحاد ملت حفظ پایگاه اجتماعی را در حضور با کاندیداهای برجسته اصلاحطلب در انتخابات میدانستند و این راه را بازگشت به مردم و جامعه برمیشمردند. موضوعی که در انتخابات ریاستجمهوری1400 هم موجب دودستگی در جریان اصلاحطلبی شد. حال یک سال از این انتخابات گذشته و اصلاحطلبان به طور کامل از فضای حکمرانی خارج شدهاند و تلاشها حاکی از آن است که عزمها برای بهحاشیه راندن آنها همچنان ادامه دارد؛ اگرچه روند طیشده توسط مجلس یازدهم و دولت سیزدهم، شاید بهترین فرصت ممکن برای اصلاحطلبان باشد که به عرصه قدرت بازگردند و با استفاده از عملکرد ضعیف دولت و مجلس انقلابی، پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند تا شاید بار دیگر شرایط برای بازگشت به حاکمیت برایشان فراهم شود. درباره بازگشت اصلاحطلبان به قدرت و برنامههای آنها برای آینده، بهسراغ برخی چهرههای برجسته از مهمترین احزاب اصلاحطلب رفتیم و درباره عملکرد و برنامههایشان گفتوگوهایی انجام دادیم که در ادامه میآید.
1 |
یکسال از روی کار آمدن دولت رئیسی گذشته و حاکمیت، یکدست اصولگرا شده است؛ پیش از این بارها اصلاحطلبان بحثشان این بود در صورت امکان حضور نیافتن در حاکمیت، راه برایشان بسته نیست و تمرکز کارشان را بر بازگشت به مردم و تقویت پایگاههای خود قرار میدهند. طی این یکسال، چه برنامههایی برای تقویت پایگاه اجتماعی خود انجام دادهاید؟ چقدر در این مسیر پیشرفت داشتهاید؟
منصوری: حزب اتحاد اصلاحات جامعه محور را مدنظر قرار داده است آذر منصوری: ذکر این نکته ضروریست که انتخابات، در دسترسترین امکان مشارکت سیاسی هم برای احزاب و هم برای مردم است. بنابراین، اگر مردم نیز به انتخابات بیتفاوت شده باشند و انتخابات معنا و مفهوم خود را از دست داده باشد، نیروهای سیاسی و احزاب نمیتوانند نسبت به انتخابات بیتفاوت باشند. در واقع یکی از کنشهای احزاب باید تلاش جهت احیای نهاد انتخابات و معنا بخشیدن به آن باشد. حاکمیت هم باید این را بداند که معنی دیگر کاهش مشارکت مردم، از معنا افتادن انتخابات است. بنابراین اگر نیروهای سیاسی نتوانند این راه بسته را باز کنند و حاکمیت هم همچنان با اصرار بر تداوم یکدستی، مشارکت حداکثری را از دستورکار خود کنار بگذارد، نهتنها قانون اساسی را نقض کرده، بلکه بهدست خود اصلیترین عامل مشروعیت سیاسی نظام را زیرپا گذاشته است؛ طبعا وقتی چنین ظرفیتی نادیده گرفته شود، احزاب نیز یکی از کارویژههای اصلی خود را از دست خواهند داد. انتخابات امری جدا از زندگی مردم نیست و
بههمیندلیل تا این حد بر مشارکت و دخالت مردم برای تعیین سرنوشت خود در قانون تاکید شده است، اما این تنها کارکرد احزاب نیست. احزاب باید بتوانند از یکسو، بر اصلاح سیاستگذاریها اثرگذار باشند و از سوی دیگر، برای قدرتمند کردن جامعه برنامه داشته باشند. این دو اتفاقا در تلازم با یکدیگرند. در واقع احزاب باید از حالت صرف انتخاباتمحوری خارج و توانایی خود را در این زمینه بالا ببرند. من باز هم تاکید میکنم اصلاحطلبان باید بهجای اینکه منتظر باشند که مثلا شاید انتخابات۱۴۰۲ کمی رقابتیتر شود و امکان مشارکت بیابند، توانشان را معطوف به معنادار شدن انتخابات کنند. بحث دیگر، قدرتمند کردن جامعه یا همان اصلاحات جامعهمحور است. اصلاحطلبان در کنار داشتن راهبرد و برنامه، به ارکانی در حزب نیاز دارند که متناسب با برنامهها و راهبردها به این مسیر وارد عمل شوند. حزب اتحاد از ابتدای تشکیل، اصلاحات جامعهمحور را مورد توجه قرار داده است. تاکیدی که در سند مواضع حزب از ابتدای تشکیل وجود داشت و در ادامه در انتخابات۱۴۰۰ نیز ارائه شد و قدرتمند شدن جامعه را مدنظر داشت. بهخصوص بعد از انتخابات۱۴۰۰ کمیسیونها، کمیتهها و
دوایر حزب در این زمینه فعال شدهاند. اعلام مواضع حزب درخصوص مطالبات گروههای اجتماعی و صنوف، از جمله زنان و نیز گفتوگوها و فعالیت رسانههای حزب در این ارتباط و برنامهریزی برای ایجاد کانونهای هماندیشی در مناطق، از اهم برنامههای ما است. در واقع همه اجزا و ارکان حزب در ارتباط با این رویکرد که در راهبرد حزب مورد تاکید قرار گرفته است، فعال هستند. اصلاحات جامعهمحور، دشوار و زمانبر است، اما یک ضرورت جدی برای ادامه حیات اصلاحات است. طاهری: اصلاح طلبی نیازمند دو مسیر هم طراز در حاکمیت و جامعه است امیر طاهری: نکته اول در پاسخ به این سوال، این است که برای پیشبرد مسیر اصلاح، نیاز به دو راهبرد حضور در حاکمیت و حضور در جامعه داریم. یعنی اصلاحطلبی نیازمند دو مسیر همسان و همطراز است تا بتوان با حضور در جامعه، مطالبات اقشار و گروههای متفاوت را احصا کرد و برای رسیدن به آنها از طریق حضور مستقیم یا انتخاب
نمایندگی در حاکمیت، آن مطالبات را با برنامهها و استراتژیهای مناسب پیش برد. اما غالبا احزاب و گروههای اصلاحطلب تمرکز خود را بر حضور دائمی در حاکمیت گذاشتهاند و از جامعه و مطالبات اصلی آن دورشدهاند، اما درخصوص پاسخ به سوال اصلی یعنی آنکه در این یکسال حزب سازمان عدالت و آزادی چه برنامهای داشته، باید بگویم شرایط اجتماعی و سیاسی در سالهای پس از۹۶ و خصوصا از سال۹۸ به اینسو، به شدت سخت و تاریک بوده است؛ بههمینجهت، تمام تمرکز حزب ما در این سالها حفظ فاصله نقادانه با قدرت و تمرکز بر حفظ ظرفیتهای موجود، تدوین سازوکارهای تشکیلاتی منسجمتر و روزآمد، گسترش جغرافیایی حزب در استانهایی که در سالهای گذشته امکان تاسیس شعب استانی فراهم نبوده است، تمرکز بر تدوین سند چشمانداز سازمان، تمرکز بر مقوله عدالت و تبیین نسبت حزب با عدالت برای تمرکز بر برنامههای عدالتمحور، برگزاری کنگره انتخاباتی و همچنین ایجاد ظرفیت حضور بیشتر مناطق و زنان در شورای مرکزی، اعلام مواضع شفاف، نقادانه و توام با راهکار در بیانیههای تحلیلی و تلاش برای ارائه پیشنهادات اصلاحی به جبهه اصلاحات ایران جهت نوسازی و کارآمدسازی
بیشتراست. تمایل برای راهاندازی شعب استانی بهگونهای است که هر چند آهسته اما پیوسته در حال پیمودن مسیر سخت رسیدن به اهداف مشخصشده در سند چشمانداز ادوار گذشته و هدفگذاریهای جدید هستیم. نوروزی: دولت رئیسی نظر مثبتی نسبت به فعالیت احزاب اصلاح طلب ندارد صادق نوروزی: طی این یکسال که دولت رئیسی روی کار آمده است، سعی کردهایم در حزب توسعه ملی ایران اسلامی مانند گذشته نسبت به مسائل کشور، مسئولانه برخورد کنیم. پیگیر مطالبات مردم بودهایم و مشی منتقدانه خود را در قبال اشکالاتی که وجود دارد، داشتهایم و با بیانیهها، مصاحبهها و تصمیمات دفتر سیاسی حزب، مواضع ما در برابر وضعیت کشور اعلام میشود؛ اما متاسفانه چون دولت رئیسی نظر مثبتی نسبت به فعالیت احزاب و بهخصوص احزاب اصلاحطلب ندارد و وزارت کشور نیز همکاری لازم را با احزاب انجام نمیدهد، برخی مشکلات به قوت خود باقی ماندهاند؛ برای مثال شورای مرکزی حزب با حضور نماینده وزارت کشور در کنگره حزب انتخاب شده است اما بهدلایل ناموجه با گذشت زمانی طولانی، هنوز نظرشان را
روی اعضای شورای مرکزی اعلام نکردهاند. بهعبارتدیگر، وزارت کشور نهتنها با احزاب اصلاحطلب همکاری نمیکند، بلکه برای فعالیت احزاب مانع هم ایجاد میکند. عطریانفر: دوگانه کردن بحث قدرت و مردم را نمی پذیریم محمد عطریانفر: این نکتهای که گفته میشود حالا که اصلاحطلبان دستشان از قدرت کوتاه شده، به سمت مردم خواهند رفت و سعی میکنند پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند، نکتهای منفی است. حزب کارگزاران همیشه مسیرش خدمت بوده و مردم همیشه مدنظر این حزب بودهاند. بهصورت کلی، جبهه اصلاحات همیشه چه زمانی که در قدرت بوده و چه زمانی که قدرت را در اختیار نداشته، منافع مردم را مدنظر قرار داده است. من این دوگانه کردن بحث قدرت و مردم را نمیپذیرم. اما واقعیت این است که چون احزاب در ایران بهصورت اساسی شکل نگرفتهاند و هیچ حزبی مسیر منطقی را طی نکرده است، نمیتوان گفت سرمایه اجتماعی تقویت شده است. اما بهصورت کلی، با عملکردی که دولت رئیسی داشته و نتوانسته توفیق آنچنانی بهخصوص در حوزه اقتصاد و معیشت مردم بهدست
آورد و مردم آسیب اجتماعی و اقتصادی جدی دیدهاند، طبیعی است مردم با آنها زاویه پیدا کرده و به اصلاحات و اعتدالگرایی تمایل پیدا کنند.
2 |
وضعیت کشور را برای فعالیت جریانهای سیاسی چگونه ارزیابی میکنید؟
منصوری: اصول گرایان با سدهایی مانند ویژه گزینی و نظارت استصوابی مواجه نیستند وضعیت کشور برای فعالیت جریانهای سیاسی، تابعی از رویکرد و ماهیت جریانهای سیاسی است. اصولگرایان نهتنها مانعی برای فعالیت سیاسی ندارند، بلکه در مقایسه با اصلاحطلبان از حیث حضور در نهادهای قدرت، با سدهایی مانند ویژهگزینی و نظارت استصوابی نیز مواجه نیستند! با از معنا افتادن انتخابات، سیاستورزی اصلاحطلبانه دشوارتر از قبل هم شده است. اما من وضعیت جدید را یک فرصت برای اصلاحطلبان میدانم؛ فرصتی که بدون چسبندگی به قدرت باید معطوف به نزدیکتر شدن به جامعه و همراه کردن مردم با اصلاحات شود. طاهری: شاهد ریزش شدید در بدنه احزاب و گروه های اصلاح طلب هستیم درباره
ارزیابی ما از وضعیت کشور برای فعالیتهای سیاسی، اگر بگوییم این دوران از سختترین ادوار برای فعالیت سیاسی در ساختار نظام است، بیراه نگفتهایم. ناکارآمدی دولت پیشین در بهبود شاخصهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، دلسردی و یاس فراگیر در میان کنشگران سیاسی و اجتماعی، برخوردهای قهری و امنیتی با کنشگران این عرصهها، بستن تمام روزنههای اصلاح و امید بهتغییر از سوی بخشی از ساختار حاکمیت و پروپاگاندای پردامنه رسانههای خارجی و تخریب تمام کنشگران سیاسی و مدنی از سوی آنها، کار سیاسی اصلاحطلبانه را بهشدت سخت و دشوار کرده است. از همینرو، شاهد ریزش شدید در بدنه احزاب و گروههای اصلاحطلبی هستیم که در چند سال قبل، انتخابات پرشور۹۶ و ۹۴را رقم زده بودند. شاید در شرایط بیافقی، سختترین کار، کنشگری سیاسی اصلاحجویانه باشد، اما ما در سازمان معتقدیم مسیر اصلاحی هر چند سخت، دچار انسداد و بلندمدت است اما برای تغییر و اصلاح ساختارها، با تکیه بر ذهن و نیروی جوان بدنه حزب میتوان از این گردنههای سخت عبور کرد. همینکه با تمام فشارها و سنگاندازیها و در دوران اوجگیری دوباره کرونا، حزب توانسته کنگره خود را
برگزار کند، یعنی امید به تغییر در حزب وجود دارد و میشود به آینده امیدوار بود. نوروزی: مشکلات معیشتی، مردم را از فعالیت سیاسی دور کرده است همانطور که پیشتر گفتم، دولت رئیسی به احزاب بها نمیدهد و با توجه بهوجود ناامیدی نسبت به اصلاح امور در سطح جامعه، انگیزه لازم برای فعالیت سیاسی وجود ندارد و به همین علت، زمینه برای فعالیت و رشد احزاب ضعیف است. ازطرفدیگر، با مشکلات معیشتیای که مردم دارند، چندان به مسائل سیاسی رغبت نشان نمیدهند و فعالیت سیاسی برایشان در اولویت نیست. عطریانفر: تا جریان رادیکال مثل حزب در قدرت باشد، فعالیت حزبی ممکن نیست نقطهنظری که ما سالها داشته و بارها آن را تکرار کردهایم را یکبار دیگر میگویم. تازمانیکه جریان رادیکال ایران مثل حزب عمل میکند و در قدرت حضور دارند، هیچ جریانی نمیتواند فعالیت دقیق و اصولی حزبی انجام دهد. اگر در گذشته هم احزاب چند وقتی دستی بر قدرت داشتند، بهصورت ناخواسته بوده است.
3 |
برای آینده چه برنامههایی دارید و آیا تصوری از بازگشت به حکمرانی و فضای تصمیمگیری و اجرایی کشور دارید؟
منصوری: همچنان برای معنادار شدن انتخابات تلاش خواهیم کرد ما همچنان برای معنادار شدن انتخابات تلاش خواهیم کرد، اما در شرایط فعلی، هیچ چشماندازی از بازگشت به حکمرانی و فضای تصمیمگیری و اجرایی کشور نداریم. بیشتر فعالیت ما معطوف به رصد وضعیت حکمرانی، نقد و ارزیابی عملکردها و ارائه برنامهها و پیشنهاداتی در این خصوص در کوتاهمدت، بازسازی گفتمانی و تدوین سند مواضع حزب در حوزههای مختلف به عنوان برنامههای بلندمدت است. اما اهم فعالیت حزب معطوف به اجرای راهبرد مصوب کنگره است که گزارش مشروح آن در کنگره آینده ارائه خواهد شد. طاهری: تلاشمان تبدیل شدن به صدای اقشار بی صدا و فرودست است پاسخ به این سوال کمی سختتر است، چون به نظر میرسد درخصوص برنامههای حزب و تصور بازگشت به حکمرانی، باید گفت بخش بزرگی از این احتمال در اختیار حاکمیت است و اگر بنا باشد سختگیریها و تنگنظریها کماکان منجر به ردصلاحیتهای گسترده افراد و جریانات دلسوز و مترقی دموکراسیخواه
باشد، این امکان بسیار اندک خواهد بود. اما معتقدیم اگر اصلاحطلبان بتوانند با حفظ بدنه اجتماعی، برای تبدیل شدن به صدای اقشار بیصدا و فرودست تلاش کنند و با روزآمدسازی گفتمان اصلاحطلبی، بازنگری در راههای رفته در گذشته، آشنایی بیشتر با احزاب و کنشگران کشورهای دیگر و تعمیق در مفاهیم تحزب، کنشگری، عدالت و برابری، بازسازی گفتمانی و تعمیق ارتباط با اقشار و گروههای بیصدا به جریانی تاثیرگذار در مناسبات سیاسیاجتماعی تبدیل شوند، میتوان انتظار تغییر سیاستگذاری در کشور را نیز داشت. ما در سازمان عدالت و آزادی، برنامه اصلی خود را تمرکز بر بخشی از این موارد قرار دادهایم و امیدواریم احزاب و گروههای حاضر در جبهه اصلاحات بتوانند با توجه به این موارد، مجدد به جایگاه اصلی خود بازگردند. نوروزی: همچنان فعال و پیگیر مطالبات مردم باشیم ما براساس وظیفهای که نسبت به سرنوشت کشور احساس میکنیم، سعیمان بر این است که فعال باشیم و امیدوارانه به تلاش خود ادامه خواهیم داد؛ هر چند در این مسیر موانعی هم ایجاد شود. همیشه این مشی را داشتهایم که حضور فعال داشته و پیگیر مطالبات
مردم باشیم اما موضوع مهم در این میان، امکان وجود فضای کافی برای فعالیت و حضور مردم در صحنه است. تازمانیکه فضای کافی برای حضور فراهم نباشد و شاهد انتخاباتی رقابتی نباشیم، خودبهخود شرکت در انتخابات نیز مانند انتخابات ریاستجمهوری1400 معنا نخواهد داشت. ما در انتخاباتی حضور فعال خواهیم داشت که آزاد و رقابتی باشد؛ چون تا همه جناحها و سلیقهها در اداره کشور حضور نداشته باشند، کشور سامان نمییابد و مشکلات حل نمیشود. عطریانفر: به دنبال بازگشت به فضای تصمیم گیری ها هستیم هر حزبی که علاقهمند به تداوم برنامه سیاسی است، نمیتواند منفعل باشد و انفعال در برنامه این حزب جایی نخواهد داشت. اما در وضع موجود، با توجه به بیاعتمادیای که وجود دارد، اگر بخواهیم در این زمینه حضور داشته باشیم، باید با مرجعیت سیاسی قدرت در ایران ارتباط داشته باشیم؛ بهعبارتی این مسئله پیشزمینهای برای بازگشت به فضای تصمیمگیری و اجرایی کشور است.