راهبـرد یا رویـا؟
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

بررسی طرح پیشنهاد تشکیل حزب واحد اصلاحطلبان
خرداد 1376، بهاری تاریخی و وحدتی بهیادماندنی بود که در آن، جریانهای چپ خط امام و طیفی از نیروهای حامی توسعه، پس از جنگ با محوریت کارگزاران سازندگی بههم پیوستند و با حمایت گسترده اجتماعی، پیروزی بزرگ دومخرداد را رقم زدند. آن جبهه سیاسی از آن زمان به عنوان جریان دوم خرداد معروف شدند؛ همان نیروهایی که امروز از آن به عنوان جبهه اصلاحات یاد میشود. امروز بیش از 25سال از دوم خرداد 76 گذشته است و چندین بار شاهد تلاشهایی برای وحدت کامل اصلاحطلبان بودهایم، اما در نهایت دغدغه همیشگی این جریان سیاسی به قوت خود باقی مانده است؛ دغدغهای که میتوان آن را با کلیدواژه «شکل دادن سازمان وحدت» نام برد. البته قدمهایی در راه به ثمر رسیدن این وحدت انجامشده، اما هیچیک به نتیجه مطلوب نرسیده و تنها سازوکاری شکلی بوده است. از شکلگیری شورایعالی اصلاحطلبان تا تلاش نافرجام برای تشکیل پارلمان اصلاحات و نیز ایده سامانه «سرا» در سالهای اخیر مطرح شد. حالا بار دیگر، یکی از اعضای احزاب اصلاحطلب پیشنهادی جدید را با عنوان «تشکیل حزب واحد اصلاحات» مطرح کرده است. او در یادداشتی که 14 شهریورماه برای روزنامه اعتماد نوشته، آورده است: «هماکنون در شرایطی قرار گرفتهایم که احتیاج به حزب نیرومندی که اثرگذار در پهنه اجرایی کشور با اهداف توسعهای و با برنامهمحوری، اصلاحطلبی، اعتدال، عملگرایی، عدالتخواهی، همراه با تدین و هماهنگی با نظام، دیده میشود؛ لذا پیشنهاد میشود ایجاد یک حزب واحد و قوی در جلسات جبهه اصلاحات به بحث گذاشته شود و راهحلهای اجرایی آن بررسی شود.» با پیشنهاد تشکیل حزب واحد اصلاحطلبان این سوال به وجود میآید که آیا تشکیل چنین حزبی در نظام سیاسی آشفته ما بهویژه در حوزه فعالیتهای حزبی عملی و اصولا زیرساختهای آن فراهم است؟وحدت شکلی
در تاریخ 25سال گذشته، هرازچندگاهی اتحاد در اصلاحات به وجود آمده است و بهخصوص در برخی انتخاباتها، وحدتی به صورت شکلی ایجاد شده که با همین مدل، مثلا جمع قابل توجهی تحت عنوان لیست امید به مجلس راه یافتهاند یا موفقیت در انتخابات شوراهایشهر و روستای سال 96 یا روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رئیسجمهوری با همین اتحاد صورت گرفت؛ اما در دل همین اتحادها و در زمانی که به نظر میرسد تلاش برای هدفی مشترک وجود دارد، باز هم اختلافاتی دیده شده است. البته در این میان و با مشخص بودن اختلافنظرها بین گروهها و احزاب اصلاحطلب، برخی اوقات مباحثی پیرامون ایجاد وحدت در بین اصلاحطلبان از سوی برخی از چهرههای شاخص اصلاحات مطرح شده است. اما نکته اینجاست که تجربههای قبلی نشانههای خوبی به همراه نداشته است.
شورای هماهنگی
از دومخرداد 1376 تا امروز که در شهریور 1401 هستیم، طرحهایی برای رسیدن به وحدت در بین اصلاحطلبان مطرح شده و در همین راستا مجامعی هم برگزار شده، اما به غیر از مقطعی کوتاه که در ابتدای راه دولت سیدمحمد خاتمی بود، ساز ناکوک در این مسیر به صدا درآمده و هر بار یک گروه یا حزب با نارضایتی از تصمیم اتخاذشده، نتیجه بهدستآمده را نپذیرفته و به عبارت دیگر زیر میز زده است تا نشان دهد حرف و تصمیم خودش بهتر بوده و بر نظر جمع اولویت دارد. شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که در سال 1398 به «جبهه هماهنگی اصلاحات» تغییر نام داد، اولین نمونه تلاش اصلاحطلبان برای رسیدن به وحدت بود که در آبان 1378 و پیش از انتخابات مجلس ششم تشکیل شد. از دل این شورا لیست واحدی برای انتخابات آن دوره از مجلس ارائه شد و با هدف ادامه مسیر اصلاحات و کمک به سیدمحمد خاتمی، با کمترین ایرادگیریها و ساز مخالفزدنها به موفقیت رسید، اما در این مورد هم با توجه به اختلاف بر سر حضور اکبر هاشمیرفسنجانی در لیست مدنظر، حداقل چند گروه اصلاحطلب از جمله کارگزاران سازندگی با آن همراهی نکردند.
پارلمان اصلاحات
در زمانی که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مشغول به فعالیت بود، موضوعی تحت عنوان «پارلمان اصلاحات» مطرح شد و مباحثی پیرامون تشکیل این مجمع با حضور 600 نفر به میان آمده بود. در این بین احزابی مانند «اراده ملت» و «مردمسالاری» پیگیر آن بودند. اگرچه هیات موسس و برنامه کاری و فعالیت آن مشخص شد، اما در نهایت پس از برگزاری چند جلسه و مشورت با سیدمحمد خاتمی برای تشکیل آن، مسکوت ماند. در جریان منتفی شدن تشکیل پارلمان اصلاحات، محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در سرمقاله تاریخ 14 شهریور 1397 روزنامه اعتماد نوشته بود: «فعالان سیاسی حوزه اصلاحات به این جمعبندی رسیدند که امکان تشکیل یک حزب فراگیر وجود ندارد و به طور منطقی در شرایط انقباضی موجود نمیتوان همه احزاب را در درون یک حزب گسترده گرد آورد و احزاب متکثر را در قامت بلندتر یک نهاد توانمند و مسلط حزب واحد از نو تعریف کرد.»
جبهه اصلاحات ایران
جبهه اصلاحات ایران طی انتخاباتهای اخیر به عنوان محور فعالیت اصلاحطلبان شروع به فعالیت کرد که طی این دورهها، ریاستش برعهده بهزاد نبوی بود. تلاش این جبهه، ایجاد وحدت رویه در این جریان سیاسی بوده است؛ اگرچه انتقادات به نحوه فعالیت آن و اختلافات در تصمیمگیریها در میان خود اصلاحطلبان چنددستگی ایجاد کرد اما در نهایت در هر دو انتخابات مجلس در سال 1398 و ریاستجمهوری در سال 1400، نتوانستند تصمیمی بگیرند که همه گروهها و احزاب از آن پیروی کنند.
تکرار یک پروژه
اخیرا یکبار دیگر بحث اجماع اصلاحطلبان اینبار مبنی بر تشکیل حزب واحد اصلاحطلبی از سوی یکی از اعضای احزاب اصلاحطلب مطرح شده است. البته اینکه تمام اصلاحطلبان در یک مجموعه قرار بگیرند، به خودی خود نمیتواند طرح نامطلوبی تلقی شود و رسیدن به وحدت کامل به شرط عدم خروج از این وحدت و تکرار نشدن تجربههای منجر به شکست گذشته، موضوع مثبتی است و میتوان به آن نگاه خوبی داشت و حتی میتواند منجر به بازگشت سرمایه اجتماعی تضعیفشده هم بشود، اما سوال اینجاست که طی چهار سال اخیر و پس از اینکه محمد عطریانفر اعلام کرد امکان تشکیل حزب فراگیر اصلاحطلب وجود ندارد، چه تحولی در عرصه سیاست اصلاحطلبی رخ داده و آسیبشناسی مناسبی صورت گرفته است که چنین پیشنهادی داده میشود؟