این روزها «مست عشق» به پدیدهای سینمایی در حوزه اکران و نمایش تبدیل و با استقبال مخاطب و فروش بالا همراه شده است. بخشی از این اقبال بهدلیل موضوع فیلم است که برای نخستینبار در سینمای ایران شاهد اثری درباره شاعر و عارف بزرگ ایرانی، مولانا جلالالدین بلخی هستیم و رابطه حیرتانگیز او با شمس تبریزی و دلیل دیگر را باید حضور بازیگران ستاره و سلبریتیهای سینمای ایران و ترکیه دانست که یک تجربه تازه در فیلمسازی مشترک است. بااینحال مواجهه با فیلم، روایتی دوگانه داشته است. برخی مرعوب «مست عشق» شدند و از تماشای آن به وجد آمدند و برخی نقدهای تندی بر آن کردهاند و حتی یکی مثل مسعود فراستی آن را یک فیلم بد تلویزیونی دانسته که تصویری مفلوک از مولانا به نمایش گذاشته است. گویی فیلمی درباره مولانا مصداق شعری از خود مولانا در نینامه شده که گفته بود: «هر کسی از ظن خود شد یار من».
نام اصغر فرهادی گرچه با موج نوی سینمای ایران گره نخورده است اما سینمای او موجی تازه در جریان و روند تاریخی سینمای ایران بود و میتوان او را در امتداد همان موج نوی سینمای ایران دانست با مؤلفههای تازه و متناسب با زمانه خود.