| کد مطلب: ۱۸۷۴۶

مدیران شبه‌انقلابی طلبکار

عبدالجواد موسوی، شاعر و روزنامه‌نگار

مدیران شبه‌انقلابی طلبکار

فسیل را به‌تازگی دیدم. در زمان اکرانش ندیدم. از همان پوستر و تبلیغات فیلم معلوم بود چه تحفه‌ای است. اعصاب دیدنش را نداشتم. یقین داشتم ارزش دیدن ندارد اما فروش فیلم وسوسه‌ام می‌کرد برای دیدنش. آمار و ارقام باورنکردنی بود. فکر می‌کردم بگو و بخند و شوخی‌های جنسی باعث فروش فیلم شده. این اتفاق در سینمای ما بارها و بارها تکرار شده بود. یک فرمول ساده و دم‌دستی که از قضا هر وقت مردم حال و روزشان بد باشد بیشتر جواب می‌دهد.

اما از چند نفر که به نظر می‌رسید خیلی آدم‌های بی‌ربطی نباشند شنیده بودم که فسیل با بقیه فیلم‌های کمدی این سال‌ها متفاوت است. همین شنیده‌ها باعث شد که بالاخره فیلم را دیدم. به مراتب بدتر از فیلم‌های کمدی رایج بود. تنها چیزی که نداشت لحظه‌های کمیک بود. حتی لبخند کمرنگی بر لب نمی‌نشاند. فیلمی که با قصد کمدی ساخته شده باشد اما لبخندی هم بر لب نیاورد یعنی فاجعه. اینکه یک فیلم کمدی شوخی جنسی و رکیک نداشته باشد به خودی خود هیچ حسنی برای فیلم محسوب نمی‌شود. نه اینکه شوخی‌های جنسی و رکیک خارج از عرف جامعه حُسن باشد اما اینکه این شوخی‌ها را در فیلم به کار نگیریم خودبه‌خود برای کسی شأن و اعتبار نمی‌آورد مگر اینکه بتوانیم چیزی جایگزین کنیم که مخاطب را جذب کند.

قصد نقد فیلم ندارم. به قول مسعود فراستی این فیلم ماقبل نقد است. خواستم بگویم جریان شبه‌انقلابی و خودارزشی‌پندار در این مملکت چه بلایی بر سر فرهنگ آورد. خواستم بگویم این جریان منحط در تمامی این سال‌ها دست در دست شبکه «من و تو» چه بلایی بر سر حافظه تاریخی این مردم آوردند. فسیل اگر خوب فروخت و تا مرز شکستن فیلم عقاب‌ها پیش رفت به این دلیل بود که رسماً مبلغ و ستایشگر دوره‌ای از زندگی در زمان پهلوی دوم بود. به نوعی برانگیزاننده حس نوستالژیک و البته دروغینی که برنامه تونل زمان می‌خواست به خورد دیگران بدهد. برشی از یک مقطع تاریخی و زندگی عده‌ای محدود از ایرانیان و بعد تعمیم دادن آن به همه تاریخ و همه مردم. اگر قرار به حساب پس دادن و طلبکاری باشد جماعت انقلابی قلابی باید جوابگوی خیلی چیزها باشند.

فرهنگ خیار چنبر نیست که میزان سنجش‌اش کیلویی باشد. اگر این‌طور باشد به قول رضا درستکار، حسین فرحبخش باید سرآمد همه فرهنگیان این سرزمین باشد. در زمان زمامداری جماعت شبه‌انقلابی دو جور فیلم بیشتر ساخته نشد. یا فیلم‌های رانتی تبلیغاتی بی‌مخاطب که جز پول هدر دادن و چاق و چله کردن کارنامه برخی مدیران حاصل دیگری نداشت و یا فیلم‌های عقب‌مانده و ضدفرهنگی مثل فسیل که از حیث مالی جبران ضرر و زیان آن فیلم‌های تبلیغاتی را می‌کرد. ایرادی هم ندارد. مگر تا به امروز بابت آن همه ناکارآمدی و بر باد دادن سرمایه‌های ملی و معنوی این مردم کسی یقه این حضرات را گرفته؟ اما وقتی بیانیه صادر می‌کنند و هشدار می‌دهند که مبادا لیبرالیسم فرهنگی دوباره برگردد، به آدم برمی‌خورد که نکند این‌ها فکر می‌کنند ما زیادی گوش‌هایمان دراز است؟

اگر همه چیز بر قرار و قاعده و سامان بود شماها نه‌تنها از این بیانیه‌های کشکی صادر نمی‌کردید که باید در یک جای درست و حسابی بابت این همه ولنگاری و آسیب زدن به فرهنگ و هنر این مملکت حساب پس می‌دادید. الان هم اگر رویتان را زیاد کنید می‌شود یک بار اساسی کارنامه سه ساله شما را شخم زد تا بر همگان روشن شود وقتی سرمستانه فریاد می‌زدید فرهنگ و هنر این مرز و بوم بار دیگر به دست بچه‌های انقلاب افتاد یعنی چه؟ تا همه بدانند هرکدام از این شعارهای صدتا یک غاز چقدر برای این مردم بی‌پناه آب خورده است؟

این درست که شعار این دوره آشتی ملی است و قرار است اگر هم شمارا نبخشیم دست‌کم فراموش کنیم چه بر سر غیرخودی‌ها آوردید اما صبر و حوصله هم حد و اندازه‌ای دارد. فخر فروختن به دوره‌ای تهی از افتخار ارزانی شما و دوستان‌تان که عمری مصداق خود گویی و خود خندی بوده‌اید اما لطفاً برای مدتی هم که شده دست از تهدید و خط و نشان کشیدن برای دیگران بردارید و بگذارید یادمان برود چگونه و در چه شرایطی شما و امثال شمارا برکشیدند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی