سیدحسن رسولی فعال سیاسی اصلاحطلب:
سیاست سکوت به ناحق متوجه عارف است
سیدحسن رسولی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با هممیهن درباره ویژگیهای معاون اول و انتخاب آقای عارف به این سمت توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید.
*از نظر شما معاون اول رئیسجمهور باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
در حقیقت معاون اول رئیسجمهور جانشین و قائممقام او در امورات مربوط به قوه مجریه است و در غیاب رئیسجمهور، معاون اول به نیابت از رئیسجمهور ریاست هیئت وزرا را برعهده دارد که در حدود قانون، هیئت وزیران اختیاراتی از قبیل ارائه لوایح قانونی به مجلس و تصویب مصوبات هیئت وزیران و سایر وظایف مربوطه را برعهده دارد. از نظر من معاون اول هر رئیسجمهوری در ساختار حقوقی و حقیقی نظام سیاسی و اجرایی کشور به لحاظ نوع نگاه و رویکردها باید انطباق و تشابه فکری و رویکردی حداکثری با رئیسجمهور داشته باشد. بهگونهای که کوچکترین فاصلهای بین این دو رده در عالم واقع بروز و ظهور نکند.
برای مثال در دوره آقای خاتمی رابطه بین ایشان و معاونین اول چه مرحوم دکتر حبیبی و چه دکتر عارف از این جنس بود. یعنی در هر جلسهای که آقای رئیسجمهور نبودند، آقای دکتر عارف بودند و در جلساتی که آقای عارف حضور داشتند دیگر حضور آقای رئیسجمهور لازم و ضروری نبود و میزان اعتماد فیمابین بهگونهای بود که هیچ ناهماهنگی به وجود نمیآمد. بهعنوان مثال من چهار سال عضو شورای عالی اداری کشور بودم و قانوناً رئیس این شورا رئیسجمهور است اما همه جلسات این چهار سال به ریاست دکتر عارف تشکیل میشد و تصمیم میگرفت و آنها را ابلاغ میکرد. بنابراین اولین شرط لازم روابط فیمابین اتحاد و اعتماد و توافق حداکثری چه به لحاظ نظری و چه اجرایی است.
نکته دوم اینکه رئیسجمهور و معاون اول معمولاً به گونهای تقسیم کار میکنند که شأن و جایگاه بیرونی قوه مجریه بر عهده آقای رئیسجمهور است و معاون اول کمتر در معرض رسانهها و دیده شدن قرار میگیرد و برعکس بیشترین مسئولیت در اداره هیئت وزیران ایجاد هماهنگی بین بخشهای مختلف قوه مجریه و انجام سایر وظایف محوله به دولت از قبیل تفویض آییننامه اجرایی قوانین مصوب مجلس اعم از طرحها و لوایح مصوب و لوایح قانونی بودجه و اداره ستاد دولت در سطح قوه مجریه است.
در شرایط احراز این سمت علاوه بر اینکه فرد منصوبشده باید حد اعلایی از شرایط و ضوابط عمومی از قبیل صلاحیت سیاسی و پاکدستی را دارا باشد، باید بیشترین تسلط را به روابط و مناسبات کاری بین بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور و همچنین سیاست خارجی داشته باشد تا در مواقعی که در انجام وظایف کلان کشور بین بخشها اختلافنظرهایی رخ میدهد، معاون اول بتواند با استفاده از شأن و جایگاه حقیقی خود که مجابکننده باشد و از طرف دیگر از طریق آشنایی با قوانین و مقررات و تاکید بر ظرفیتها و توانمندیهای حل مسئله چالشهای درونی قوه مجریه را حل و فصل کند بهگونهای که در عین تقسیم کار بین 18 وزیر، عملکرد قوه مجریه بهگونهای جریان یابد که بیشترین هماهنگی و انسجام بین دولت وجود داشته باشد.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه رئیسجمهور علاوه بر رئیس قوه مجریه، بر حسب اصل 157 و 113 قانون اساسی، نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی را نیز برعهده دارد، طبیعتاً معاون اول باید از چنان پختگی و اعتباری برخوردار باشد که نهتنها در سطح قوه مجریه بتواند تنظیم روابط و توافقسازی کند بلکه در تعامل با قوه مقننه، قضائیه، رهبری و سایر ارکان و نهادهای حاکمیت نیز به نمایندگی از آقای رئیسجمهور نقش میانجی و رابط را ایفا کند بهگونهای که کوچکترین خلل و شکافی در حاکمیت بروز و ظهور پیدا نکند.
آخرین ویژگی معاون اول علاوه بر اینکه برای وظایف ذاتی از جمله امور استخدامی، اداری، امر بودجه، عزل و نصب سفرا، استانداران و مدیران ارشد باید توانمندی داشته باشد، باید از نظر روابط بینالملل نیز شخصیت پخته، مورد احترام و مورد قبول مجامع علمی، آکادمیک، پارلمانها و سایر دولتها باشد و به هر میزانی که این قابلیتها حداکثرسازی شود، شأن و اعتبار قوه مجربه تقویت میشود و این قوه میتواند با تقسیم کار منظم برآمده از نفر اول و دوم قوه مجریه، به نحو مطلوبی وظایف و ماموریتهای این قوه را با حسن استفاده از اختیارات قانونی خود به انجام برساند.
*با توجه به صحبتهای شما درباره آقای عارف و حضور ایشان در جلسات، انتقاداتی به این انتصاب وارد است مبنی بر اینکه سن ایشان خیلی بالا رفته است. فکر میکنید آقای عارف مجموعه ویژگیهایی که به آنها اشاره کردید را دارند و این افزایش سن امکان اینکه همچون زمان دولت آقای خاتمی عملکرد داشته باشند را امکانپذیر میکند؟
ضمن اینکه معتقد به جوانسازی دولت هستم و معتقدم بازنشستگانی مثل من نباید به دولت ملحق شویم، اما باور دارم که این جایگاه با توجه به گستره، پیچیدگی و اهمیت وظایف مربوطه باید به یکی از دولتمردان مجرب و امتحانپسداده محول شود. بدیهی است که معاون اول برای سایر بخشها در آنجا که نیاز به نیرو و انگیزه جوانی داریم باید از جوانان استفاده کند و بستری را فراهم کند که با بها دادن به حق جانشینپروری جوانان مستعد و تحصیلکرده با طی سلسلهمراتب در سطوح گوناگون مدیریت قرار گیرند و متوسط سن باشگاه مدیران ارشد کشور کاهش یابد و در عین حال آن تجارب و پختگی و مورد قبول بودن در عرصه داخلی و خارجی نکته بسیار مهمی است که اقتضا میکند در مورد جایگاه معاون اول بحث سن را مؤلفه مطلقِ تاثیرگذار در نظر نگیریم.
البته برخورداری از سلامت جسمی و توان انجام این ماموریتها لازم است که با ارتباط نزدیکی که با آقای عارف دارم، فکر میکنم ایشان همچنان توانمندی جسمی این کار را دارند و معتقد به رعایت اخلاق در حوزه سیاسی هستند و در سطوح قوه مجریه و مقننه نیز به صورت پلکانی حضور داشتند و اگر آقای دکتر عارف این دوره هم تصمیم به نامزدی میگرفت مانند سال 92 صلاحیت او تایید میشد. به عبارتی نفر اول و دوم قوه مجریه علاوه بر برخورداری از عمیقترین روابط اعتمادآور از نظر ردهبندی هم باید کسانی باشند که کاملاً همدیگر را درک کنند.
*جدای از مسئله سن این انتقاد به آقای عارف وجود دارد که در زمان نمایندگی مجلس سیاست سکوت را در پیش گرفته بودند و این سوال مطرح است که آیا میتواند سکاندار هیئت وزیران در غیاب رئیسجمهور و امور هماهنگی دولت باشد؟ فکر میکنید این رویکرد را تغییر میدهند؟
با توجه به تجربه و شناختی که دارم این صفت دادهشده به آقای دکتر عارف را یکی از مصادیق عینی بداخلاقی سیاسی در مجموعه مؤثر به روی کار آمدن دولت آقای روحانی میدانم. این یک برچسب غیراخلاقی سیاسی است که به ایشان زده شد تا آن بخش از دولت آقای روحانی در صورتی که آقای عارف سال 92 کنار نمیرفت و آقای روحانی هم رئیسجمهور نمیشد برای دور زدن دکتر عارف و پایگاه رای او و گرایش به سمت دکتر لاریجانی از این برچسب به صورت تاکتیکی استفاده کردند و دکتر عارف هم چون عنصر رسانهای نیست، در مجلس دهم و فراکسیون امید نتوانستند آنگونه که باید و شاید در مقام دفاع بروز و ظهور پیدا کنند و این صفتی که گفتید به ناحق متوجه ایشان شده است.
از طرف دیگر ایفای نقش در قوه مجریه و مقننه ماهیت متفاوتی دارد و اگر بنا است آقای دکتر عارف از نظر توانمندی مورد قضاوت قرار گیرد نباید در مجلس مورد قضاوت قرار بگیرد، بلکه در قوه مجریه و زمانی که رئیس دانشگاه اصفهان و تهران و صنعتی شریف بوده و در وزارت پست و یا سازمان برنامه و بودجه بوده است و دیگر محیطهای اجرایی، باید توانمندی ایشان ارزیابی شود. ضمن آنکه آن برچسب یکی از مصادیق غیراخلاقی برآمده از ناسپاسی آقای دکتر روحانی و اطرافیانش در طی مجلس دهم بود.
*معمولاً به صورت سنتی میگویند موضوعات اقتصادی محل ورود معاون اول است اما همانطور که در حکم آقای پزشکیان به این موضوع اشاره نشد و از طرفی هم شایعه است که فرد دیگری قرار است این مسئولیت را به دست بگیرد، آیا این تداخل وظیفه است و فکر میکنید چنین جداسازیای درست است؟
تقسیم کار واقعی بین معاون اول و رئیسجمهور بستگی به نوع مذاکرات و توافقات و تصمیمات فیمابین دارد. تا قبل از اینکه این تقسیم کار صورت نگیرد به نظر من از بیرون نمیتوان قضاوت کرد و یا حکمی صادر کرد. فکر میکنم با ارتباط صمیمانهای که بین دکتر پزشکیان و دکتر عارف وجود دارد نظام تقسیمات کار بین آن دو در توافقات دوجانبه تعیین خواهد شد.