| کد مطلب: ۲۷۰۵۶

غائله‌سازان جولان می‌دهند

گرچه نیازی به هیچ شاهدی برای اثبات خطرناکی گروه شکست‌خورده انتخابات اخیر نبود، در نتیجه سود و هزاران بار بازگشت سرمایه صرف شده در این انتخابات همان روز ۱۶ تیر و با شکست آنان نصیب ملت ایران شد، ولی هر چه می‌گذرد بیش از پیش خطرناکی این جماعت آشکار می‌شود.

گرچه نیازی به هیچ شاهدی برای اثبات خطرناکی گروه شکست‌خورده انتخابات اخیر نبود، در نتیجه سود و هزاران بار بازگشت سرمایه صرف شده در این انتخابات همان روز ۱۶ تیر و با شکست آنان نصیب ملت ایران شد، ولی هر چه می‌گذرد بیش از پیش خطرناکی این جماعت آشکار می‌شود. گرچه انتظار می‌رفت که درس بگیرند و مدتی را سر در گریبان ببرند ولی از آنجا که گفته‌اند؛ «پری روی تاب مستوری ندارد» هر روز درصدد ایجاد یک غائله جدید هستند؛ غائله‌ای که جز زیان نتیجه دیگری برای مردم ایران ندارد. آنان در این شرایط بحرانی کینه‌ورزانه و برخلاف تصمیمات جاری پای خود را در یک کفش کرده‌اند که با معاون راهبردی ریاست‌جمهوری برخورد کنند. واقعاً مسخره‌بازی است. حتی به بحث درباره نظر روشن رهبری پرداخته‌اند و با رئیس مجلس هم مجادله بیهوده می‌کنند. این در حالی است که تمامی نیروها بسیج شده‌اند تا کشور را از این گردنه سخت عبور دهند و پس از قطعنامه آژانس و آمدن ترامپ و  موقعیت متزلزل نتانیاهو که ممکن است برای نجات خود از مهلکه دادگاه جنایات جنگی، فرار بجلو کند و دست به اقداماتی بزند، این جماعت در مجلس معرکه گرفته‌ و خواهان عزل ظریف شده‌اند.

 فارغ از این انحراف زشت سیاسی مسائل امروز ایران همچنان در حال پیچیده‌تر شدن است و همه موارد به یکدیگر وابسته می‌شوند. مسئله فوری ما اکنون سیاست خارجی است. کوشش‌های دولت برای حل این مورد نیازمند بکارگیری نیروهایی بیش از ظرفیت رسمی موجود است. شاید با عبور از الگوهای سیاسی گذشته مثل پرهیز از مذاکره مستقیم، راه‌حل‌های آن در دسترس‌تر باشد.

عبور از الگوهای شکست‌خورده گذشته فقط نیاز سیاست خارجی نیست. بلکه در تمامی حوزه‌ها از جمله اقتصاد و اجتماع نیز نیازمند تغییر رویکرد هستیم. برای نمونه در حوزه صنعت و اقتصاد همچنان قیمت‌گذاری خودرو رواج دارد درحالی‌که این سیاست جز اینکه موجب اختلال در امور اقتصادی و تولید و نیز گرانی و بی‌کیفیتی بیشتر تولیدات و زیان و فساد می‌شود هیچ نتیجه دیگری ندارد و معلوم نیست که چرا این دولت راه شکست‌خورده سه دولت پیش را می‌رود؟ تجربه گذشته و عقل و منطق اقتصادی اقتضا می‌کند که بساط قیمت‌گذاری را برچید و از طریق تعرفه گمرکی و سایر ابزارها پای دولت را برای همیشه از خودرو بیرون کشید و صرفاً به نظارت و سیاستگذاری کلان و‌ موثر پرداخت.

باید رویکردها را تغییر داد و اصلاح نمود. اگر نگاه‌مان به موضوعات را تغییر دهیم حتی ادبیات ما نیز اصلاح خواهد شد. همچنان که در دیروز و به مناسبت روز بسیج معاون این نهاد اعلام کرد که؛ «دشمنی بسیج با فقر بیشتر است تا با آمریکا.»

این گزاره از یک سو قابل فهم است چون با فقر خودمان که نمی‌توانیم با دیگران دشمنی کرد. ولی فراموش نکنیم که اگر آمریکا پدیده‌ای دیگر بیرون از ما است، در مقابل فقر چیزی جز خودمان و عملکردمان نیست. فقر به‌ویژه در ایران عارضه‌ای بیرونی نیست بلکه محصول سیاست‌گذاری‌های خودمان است و ما نمی‌توانیم دشمن خودمان باشیم باید دشمن جهل و ناآگاهی بود که جامعه را به چنین روزی انداخته است.

آن روز که سالانه بیش از یکصد میلیارد دلار را دود کردند و تحریم را نعمت دانستند و کاغذپاره معرفی کردند، و آن روزی که علم اقتصاد را مسخره کردند، و آن روز که بی‌هیچ منطقی با هزینه فراوان دنبال هزینه‌یابی برای کشور شدند و برای رد هولوکاست کنفرانس گذاشتند.

آن روز که با منابع اندک وعده‌های فرازمینی ساخت سالانه یک میلیون مسکن دادند و همان منابع اندک را هم تلف کردند، آن روز که سازمان برنامه و بودجه کشور را به مسلخ بردند و ذبحش کردند، آن روزی که به نام فقرا و به کام اغنیا قیمت حامل‌های انرژی را تثبیت کردند و عوام‌فریبانه آن را به عنوان عیدی برای مردم ایران فاکتور کردند، آن روزی که به نام دفاع از تثبیت قیمت ارز اقدام به ارزپاشی با قیمت پایین کردند درحالی‌که می‌دانستند هیچگاه و هیچگاه قیمت ارز تثبیت نخواهدشد، از این روزها به نام دشمنی و مبارزه با فقر داشته‌ایم زیاد است.

چون تمام این مبارزات در باطن به سود اغنیا بوده و هست و خواهد بود. باید راه و رویکرد را تغییر داد و اصلاح کرد.

دیدگاه

یادداشت
آخرین اخبار