| کد مطلب: ۳۱۲۹۶

نهادهای مدنی، سرپناه آینده ایران

در درون بحث‌های مربوط به جامعه مدنی ایران، عقل اجتماعی در نگاه گفتمان علمی غایب است.

نهادهای مدنی، سرپناه آینده ایران

فرامرز معتمد جامعه‌شناس و پژوهشگر شهری: در درون بحث‌های مربوط به جامعه مدنی ایران، عقل اجتماعی در نگاه گفتمان علمی غایب است. ما نمی‌توانیم دموکراسی منهای امر اجتماعی داشته باشیم، نمی‌شود یک درصد جامعه ما در فضاهای تعاونی و سازمان‌های مردم‌نهاد حضور داشته باشند و انتظار داشته باشیم که به میوه دموکراسی برسیم. درحقیقت ما تئوری امر اجتماعی را نداریم. اجتماع در تئوری‌های ما غالب است و آنقدر فضا سیاست‌زده است که هیچ‌وقت فرصت نمی‌کنیم به امر اجتماعی برسیم. کسی که به امر اجتماعی می‌پردازد با این نگاه از آن شکاف‌های اصلی جامعه دوری می‌کند. ما با این نگاه زندگی کردیم. 

مفهوم خیریه و همیاری در درون سنت دیرپای ما وجود داشته اما با آن چیزی که در نخستین سفرهای اروپایی ایرانیان با دارالایتام‌ها و دارالشفاها روبه‌رو شدیم متفاوت است؛ درواقع اولین‌باری که با امری به این معنا آشنا شدیم، در این دوره بود. باید بدانیم مفهوم امر خیر و نگاهی که به‌نام عام‌گرایی هم شناخته می‌شود، آن برادری، دوستی، مهربانی و جهان‌وطنی بودن شعاری از انقلاب فرانسه است. امر جدیدی که با آن آشنا شدیم از دو سو با بحران روبه‌رو شد؛ بحران اول نگاه سرمایه‌دارانه بازار بود که جامعه را فرا می‌گیرد. 

از سوی دیگر با نقدهای نیروهای چپ و انقلابی روبه‌رو شد که هرگونه توجه به امر اجتماعی را منهای ستیزه‌‌های اصلی، یک کار فردی و اتفاقاً توجیه‌گر وضعیت نادرست و انقلابی می‌دانست. با این نگاه امر اجتماعی زاید محسوب می‌شد. سنتی که دکتر شریعتی مطرح می‌کند به تفکیک امر حسنه و صالحه می‌رسد و این نگاه معتقد است که امر صالحه ما را در وضعیت موجود نگه می‌دارد اما نیاز داریم از این وضعیت خارج شویم.

در این شرایط تئوری‌پردازی امر اجتماعی زاید می‌شود. با این پیشینه سازمان‌های مدنی و مردم‌نهاد جایی در تئوری‌ها نخواهند داشت. از سوی دیگر به دولت اصلاحات می‌رسیم که جامعه مدنی را مطرح می‌کند که باز هم با شرایط نامساعدی روبه‌رو می‌شود؛ بعد از اینکه پروژه اصلاحات به محاق رفت،‌ جامعه مدنی هم با همین رویه روبه‌رو شد؛ یعنی به شرایط سیاسی وصل شد. 

سیاست‌زدگی ما را رها نمی‌کند. جامعه مدنی در نگاه تئوری‌پردازان امروز که می‌خواهند فهمی از جامعه مدنی ایران داشته باشند، گویی یکی از آن مدل‌هایی است که در آن دوران باقی مانده است. هنگامی که به آینده پر از بیم و هراس ایران فکر می‌کنم، نمی‌دانم جایگاه این نهادها و جامعه مدنی کجاست؟ موضوعی که بیم و هراس را پیش روی ما می‌آورد بعد خاص‌گرایی است که ترجمه آن قوم‌گرایی و فرقه‌گرایی است. 

شما نمی‌توانید در یک نهاد مدنی باشید اما همه را یکسان نبینید. نهادهای مردم‌نهاد در هر استانی همان چسب اجتماعی و همبستگی ارگانیک‌ محسوب می‌شوند. یکی از مخاطراتی که برای جامعه آینده ایران احساس می‌کنم، فضای خاص‌گرایی، دیگرستیزی و بیگانه‌ستیزی است که پادزهر آن عام‌گرایی است. 

ما برای آینده ایران در سال‌های آینده در برابر تکانه‌ها و ضرباتی که پیش می‌آید به استحکام بالایی نیاز داریم و نهادهای مدنی تنها سرپناه و سپری‌اند که می‌توانند از آن محافظت کنند، اما این نهادها در درون ستیزه‌ها و گفتمان سیاسی گم شده‌اند و با این حال انتظار دموکراسی هم داریم.

دیدگاه

ویژه جامعه
سرمقاله
پربازدیدترین