افتتاح و انتظار/بررسی آغاز سال تحصیلی دانشگاهها با حضور رئیسجمهور و عملکرد دولت
به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۴–۱۴۰۵ در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور، رئیسجمهور با حضور در دانشگاه تربیت مدرس، بر ضرورت بازتعریف نقش علم و دانشگاه در مسیر توسعه و حل چالشهای بنیادین کشور تأکید کرد.

به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۴–۱۴۰۵ در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور، رئیسجمهور با حضور در دانشگاه تربیت مدرس، بر ضرورت بازتعریف نقش علم و دانشگاه در مسیر توسعه و حل چالشهای بنیادین کشور تأکید کرد. این مراسم که با حضور استادان، دانشجویان و مسئولان علمی و اجرایی برگزار شد، به بستری برای بیان دیدگاههای کلان دولت در حوزه آموزش، پژوهش و اصلاح ساختارهای ناکارآمد تبدیل شد.
رئیسجمهور در این آیین، وضعیت کنونی کشور را به نوعی حاصل بهرهبرداری نادرست از ظرفیتهای عظیم طبیعی و انسانی دانست و بر این نکته تأکید کرد که تا زمانی که تصمیمگیریها بر پایه دانش، تخصص و برنامهریزی علمی استوار نشود، مشکلاتی چون کمآبی، فرونشست زمین، آلودگی هوا و تورم تداوم خواهند داشت.
در این سخنرانی، پزشکیان ضمن اشاره به لزوم تغییر نگرش در مدیریت کشور، از نهادهای علمی و دانشگاهی خواسته شد تا با فاصله گرفتن از رویکردهای نظری صرف، مسیر آموزش را به سمت مسئلهمحوری و مهارتافزایی سوق دهند تا خروجی نظام آموزش عالی بتواند پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه باشد. دولت بر این باور است که دانشگاهها باید نسل تازهای از متخصصان را تربیت کنند که نهتنها در دانش نظری تبحر داشته باشند، بلکه درک عمیقی از چالشهای میدانی و توان ارائه راهحلهای عملی و بومی برای رفع آنها نیز پیدا کنند.
تأکید بر شایستهسالاری و بهرهگیری از توان علمی تمام نخبگان، صرفنظر از تفاوتهای ظاهری یا فکری، پیام روشنی از رویکرد دولت در جهت تقویت اعتماد به جامعه علمی کشور و بازگشت عقلانیت به تصمیمسازیها داشت. این نگاه، در کنار دعوت به همکاری گسترده دانشگاهیان، تلاشی برای ترمیم فاصله میان سیاست و علم و ایجاد همافزایی میان نخبگان و دولت ارزیابی میشود.
از سخنان رئیسجمهور اینطور به نظر میرسد که آغاز سال تحصیلی جدید، از نگاه دولت، نه صرفاً بازگشت به کلاس و درس، بلکه فرصتی برای آغاز فصلی تازه در پیوند میان علم و اداره کشور است. فصلی که در آن دانشگاه باید از مرز آموزش نظری عبور کرده و به موتور محرک تحول، پیشرفت و اعتماد اجتماعی بدل شود. این پیام، بار دیگر بر اولویت یافتن عقلانیت، تخصص و عملگرایی در مدیریت کشور تأکید دارد؛ مسیری که اگر با اراده جمعی همراه شود، میتواند امید به آیندهای کارآمدتر و منسجمتر را در فضای علمی و اجرایی کشور زنده کند.
با تخصص کار کنید نه ظاهر افراد
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در سخنرانی دیروز خود در دانشگاه تربیت مدرس تاکید کرد: «اینکه ما در کشورمان گنج عظیمی از منابع و نعمات خدادادی داشته و همزمان با کوهی از مشکلات مواجه باشیم، بههیچوجه شایسته و پذیرفتنی نیست. گشتن به دنبال مقصر وضعیت فعلی مشکلی را رفع نمیکند. ریشه وضعیت نامطلوب فعلی این است که از آنچه خداوند به ما عطا کرده به شکل صحیح بهره نبردهایم و راه برونرفت از این وضعیت کمک گرفتن از کسانی است که دانایی، توانایی و اراده حل مشکلات را دارند.»
او عمل بر مبنای دانایی، توانایی و اراده را همان عمل صالح توصیف کرده و افزود: «اینکه ما بدون استفاده از دانش و تهیه برنامه دقیق متکی بر مطالعات جامع، شهرهایمان را توسعه دادهایم و امروز با معضلاتی نظیر کمآبی، فرونشست زمین، آلودگی هوا، ترافیک و امثال آن مواجه هستیم، یک مشکل است و اینکه همچنان اصرار داشته باشیم همان مسیر را ادامه دهیم، مشکلی بزرگتر. فقط یک راه برای عبور از این وضعیت پیشرو داریم. راه رفع مشکلاتی مثل کمآبی، فرونشست زمین و امثال آن نه شعار و دستور، بلکه تکیه بر متخصصان، فارغ از نوع پوشش، منش و ظواهر آنان است.
امروز دشمن چشم امید به این دوخته که ایران ضعیف شده و زمان ضربه زدن به آن است، اما اگر نخبگان به میدان بیایند، دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند.» رئیسجمهور با بیان اینکه بنده به دنبال پست و جایگاه و مقام نبوده و نیستم، گفت: «من دغدغه مشکلات انباشته را داشتم و برای حل آنها اینجا هستم؛ عهد کردهام که برای حل مشکلات همه توان خود را به کار بگیرم و تا پای جان در این راه خواهم ایستاد. دانشجویان و اساتید باید کلاس و درس را با محوریت فراگیری مهارتهایی دنبال کنند که بتوان با استفاده از آنها مشکلات امروز و فردای کشور را رفع کرد. انتظار ما از دانشگاه این است که خود را به نسل جدید دانشگاهها ارتقا داده و درس و تحصیل را به شکل مسئلهمحور دنبال کند. مشکلات فعلی، حاصل عملکرد غلط در اداره کشور هستند.
نظام اداری کشور بسیار فربه، ناکارآمد و کُند است و تامین هزینههای جاری آن خود یکی از دلایل جدی و مهم ایجاد و افزایش تورم است؛ هر بخش این نظام فربه را هم که میخواهیم اصلاح و حذف کنیم، علیه ما جوسازی میشود.» پزشکیان بار دیگر دانشگاهیان را به ارائه راهکارهای جامع برای حل مشکلات کشور فراخوانده و افزود: «قدم اول این است که مسئله را بشناسیم و آن را به گونهای تعریف کنیم که قابل حل باشد.
باید همه عوارض و پیشآمدهای احتمالی را لحاظ، بررسی و راهکارهای لازم را برای مواجهه با آنها ارائه کرد.» رئیسجمهور در پایان با تبریک آغاز سالی دیگر در مسیر علم و دانش، بهویژه به دانشجویان سال اولی و نیز نفرات برتر کنکور سال جاری، گفت: «زندگی مسیر تلاش ما برای کمال و تعالی است؛ هدف ما در این مسیر باید هر روز بهتر شدن باشد. دانشگاه باید انسانهایی تربیت کند که عزت، سربلندی، افتخار و غرور ملی در وجودشان شعلهور و برای تحقق آن نیز توانمندی داشته باشند.»
فاجعه در دانشگاه شریف
شاید به همین دلیل است که در سه سال اخیر در دانشگاه شریف با یک فاجعه مواجه هستیم و نزدیک به ۷۰ نفر از اساتید دانشگاه را ترک کردند و هنوز نتوانستیم جایگزین مناسبی برای آنها پیدا کنیم.
ابراهیم آزادگان، استاد دانشگاه صنعتی شریف در نشستی به منظور بررسی عوامل مهاجرت استادان دانشگاه و مهاجرت دانشجویان به خبرآنلاین گفت: «در سه سال اخیر ما با یک فاجعه در دانشگاه شریف مواجه شدیم، نزدیک به ۷۰ نفر از اساتید دانشگاه را ترک کردند و هنوز نتوانستیم جایگزین مناسبی برای آنها پیدا کنیم.» او با اشاره به علل مهاجرت اساتید، افزود: «هم شرایط اجتماعی و سیاسی دخالت دارد و هم حقوقی که دریافت میکنند از عوامل مهاجرت است، امروز کسیکه ۳۰ سال زحمت کشیده و درس خوانده و مدارج علمی را سپری کرده حقوقی برابر با یک کارمند در دانشگاه دریافت میکند.» آزادگان درباره نگاه امنیتی به دانشگاهها تاکید کرد: «مخصوصاً در علوم انسانی نگاه امنیتی خیلی شدید سبب شده افراد درجه یک را از دست بدهیم و افراد ضعیف در دانشگاهها بمانند، برای همین ما در علوم انسانی رشد نمیکنیم و دائم حرفهای تکراری میزنیم.»
مهاجرت 6هزار استاد رشته فنی
کارن ابرینیا، دبیر کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران نیز با حضور در این نشست گفت: «نهفقط دانشگاه تهران بهطورکلی از سال ۱۳۹۷ – ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ – ۱۴۰۳ از میان ۶ هزار استاد در رشتههای فنی مهندسی در دانشگاههای برتر یک هزار و ۵۰۰ نفر بهعبارتی ۲۵ درصد آنها مهاجرت کردند. در دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه تهران حدود ۱۰ نفر از اساتید یا خودشان را بازنشسته کردند و مهاجرت کردند یا اینکه در فرصت مطالعاتی بودند و برنگشتند. من مهاجرت را به زخمی تشبیه میکنم که بر پیکر دانشگاهها وارد شده و دارد عمیقتر هم میشود.
خیلی از کسانیکه مهاجرت میکنند واقعاً نخبه هستند.» او افزود: «رویکرد در دولتهای مختلف متفاوت است، برخی دولتها داشتیم که اصلاً علاقه به قطع همکاری داشتند، یعنی از مهاجرت چنین افرادی خوشحال میشدند چراکه احساس میکردند این قبیل استاد دانشگاه برایشان دردسر دارد، اینها افرادی بودند که نقد میکردند و نسبت به مسائل موضعگیری میکردند، بنابراین به رفتن این افراد تمایل داشتند. پرونده دکتر زارچی که ۱۰۰ درصد سیاسی بود، ایشان یک آدم درجه یک علمی هستند، البته ممکن است برخی استادان فرمهای مربوطه را کمی با تاخیر پر کنند. الان ایشان در دانشگاه هستند و بلافاصله بعد از تغییر دولت کارشان درست شد.»
ابرینیا تاکید کرد: «نگاه امنیتی در دولتهای مختلف متفاوت است و یک حالت سینوسی دارد، البته یکسری ساختارهای سختی وجود دارد که اگر دولت هم تغییر کند تغییرات به کندی انجام میشود. وضعیت طوری شده استادی که در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیل کرده را میبرند مینشانند دور یک میز و با کسیکه نمیدانم حتی دیپلم دارد یا نه، حرف بزند که این فرد استاد دانشگاه ما را زیر سوال ببرد و سوالهای عجیب غریب میپرسند، کنترل دست افرادی هست که اصلاً نمیدانند دانشگاه چیست؟ و آگاهی به مسائل اجتماعی و فرهنگی ندارند. درحالیکه دانشگاه برای موثر بودن نیاز به آزادی و استقلال دارد.»
تغییر شیوهنامه غیرقانونی انضباطی دانشگاه شریف
کیارش خسروی، عضو انجمن اسلامی دانشگاه شریف در تشریح شرایط کنونی دانشگاهها به هممیهن گفت: «دانشگاه شریف از سال ۱۴۰۰ تا همین یکی، دو ماه پیش، چهار سال بسیار تلخی را پشت سر گذاشت. از این جهت که رفتارهایی که با دانشجویان و اساتید در دانشگاه با دانشگاهیان و در بیرون از دانشگاه با آنان صورت گرفت، آسیبهای جدیای را وارد کرد. بهویژه پس از سال ۱۴۰۱، از شیوهنامههای انضباطی گرفته تا برخوردهای بد با دانشجویان و اساتید را شاهد بودیم. چند روز پیش، ریاست جدید دانشگاه در مصاحبهای اعلام کرده بود که در طول سه سال اخیر (1400 تا 1403) حدود ۷۰ نفر از اعضای هیئتعلمی دانشگاه شریف مهاجرت کردهاند.»
او افزود: «آنچه به گوش ما میرسید، این بود که بهویژه در این چهار سال اخیر (تا یکی، دو ماه پیش)، نگاههای کاملاً غیرعلمی و متکی بر رویکرد امنیتی و عقیدتی بر فضای اساتید وجود داشته است. اساتیدی که اندکی دگراندیش و همسو نبودند، در روند ارتقا، جذب و بهرهمندی از امکانات دانشگاه با مشکلات فراوانی مواجه بودند. این مسئله، یکی از دلایل اصلی مهاجرت گسترده اساتید از دانشگاه شریف در این سالها بوده است.»
خسروی درباره برخورد دانشجویان نیز تاکید کرد: «در دانشگاه شریف حتی پس از یک تا یک سال و نیم پس از حضور آقای پزشکیان در دولت و با وجود تغییر شیوهنامه انضباطی (که در دولت چهاردهم به دلیل غیرقانونی بودن تغییر کرد)، برخی از دانشجویان به دلیل اظهارنظر در صفحات شخصی توئیتر یا در گروههای دانشجویی مورد بازخواست قرار میگرفتند. از اظهارنظرهای آنان اسکرینشات گرفته میشد و دانشجویان احضار حتی بعضاً برای آنها پرونده انضباطی تشکیل میشد؛ درحالیکه خلاف قانون بود.» این عضو انجمن اسلامی دانشگاه شریف افزود: «مسئله برخوردهای حراست بهویژه با دانشجویان دختر نیز از موضوعات دیگر بود.
از ضبط کارت دانشجویی گرفته تا جلوگیری از ورود دانشجویان به کلاس یا جلسه امتحان نیز پیش میرفت. مدیریت دانشگاه شریف یکی، دو ماه است که تغییر کرده، در حالی که دانشجویان این دانشگاه تاکید داشتند که سریعتر باید مدیریت تغییر کند چراکه همین برخوردها ادامه داشت و شرایط بدی را در دانشگاه ایجاد کرده بود. اما استعلام از نهادهای مختلف باعث شد که تغییر مدیریت پروسه طولانی شود و به دانشگاه شریف آسیب زد و شاید اثرات سوء آن تا سالها باقی بماند.
با تغییر مدیریت وعدههایی درباره بهبود شرایط نیز داده شده اما هنوز نمیتوان در این مورد قضاوت کرد که قرار است این اقدامات ادامهدار باشد یا بهبود حاصل شود. اما چیزی که در این 4 سال در دانشگاه شریف گذشته به سیل مهاجرت اساتید و دانشجویان، ایجاد فضای رخوت و پروندههای انضباطی منتج شده است.» خسروی در پاسخ به این سوال که این پروندهها صرفاً انضباطی بوده یا به نهادهای خارج از دانشگاه هم کشیده شده یا جنبه قضایی پیدا کرده است؟ گفت: «متأسفانه احضار نهادهای خارج از دانشگاه همیشه وجود داشته، گاهی کم و گاهی زیاد. بهویژه در دوره جنگ برخی از دانشجویان به دلیل اظهارنظرها در فضای مجازی یا گروههای دانشجویی، تماسهایی از بیرون دانشگاه داشتند.
این موضوع درباره فعالان دانشجویی در گذشته وجود داشته و هنوز به قوت خود باقی است. یک ماه پس از جنگ شدت آن زیاد شده بود و دانشجویانی که فعالیت تشکلی یا سیاسی خاصی نداشتند هم تنها به دلیل اظهارنظر شخصی از این تماسها مصون نبودند.» او درباره شیوهنامه انضباطی مصوب سال ۱۴۰۱ نیز تاکید کرد: «تقریباً آبان 1401 بود که شیوهنامه انضباطی مصوب شد.
دو ماه پس از آغاز دولت چهاردهم، این شیوهنامه لغو شد و شیوهنامه 1398 مقرر شد. در شیوهنامه ۱۴۰۱ به نهادهای مختلف اجازه میداد که فضای مجازی دانشجویان را بررسی و آنها را بازخواست کنند. اصل عدم تجسس نیز در آن حذف شده بود. علاوه بر آن در این شیوهنامه انضباطی (1401) تاکید شده بود برای تشکیل گروههای دانشجویی حتی با اعضای کم باید مجوز دریافت شود. هرچند در یک سال گذشته این شیوهنامه اصلاح شد، اما در دانشگاه شریف تا همین یکی، دو ماه پیش همچنان ادامه داشت و بعد از جنگ شدت گرفت. با حضور مدیریت جدید هنوز معلوم نیست که این شیوهنامه ادامه دارد یا خیر.»
در پاسخ به این پرسش که در سال ۱۴۰۱ افرادی از بیرون دانشگاه وارد فضای دانشگاه شدند، هنوز این مورد وجود دارد؟ گفت: «مستندات قطعی در اینباره وجود ندارد، اما همواره شایعاتی مطرح بوده است مبنی بر اینکه برخی افراد در بدنه حراست یا بخشهای دیگر در درون دانشگاه، با بیرون دانشگاه و نهادی بیرونی ارتباط مستقیم دارند. اگرچه شواهدی برای این ادعا وجود داشته، اما نمیتوان بهصورت رسمی آن را تأیید یا تکذیب کرد. اما شروع این موضوع به 10 مهر 1401 برمیگردد که نیروهای امنیتی وارد دانشگاه شدند و اتفاقات بعدی رخ داد و به «10 مهر شریف» معروف شد.»
خالصسازان همچنان در دانشگاه میتازند
علیمحمد حاضری، عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها نیز در گفتوگو با هممیهن تاکید کرد: «آقای پزشکیان رویکرد وفاق را مطرح کردهاند و معتقدند که همه از موضع کمک، همراهی باید بدون دعوا با نظرات کارشناسی باید مسائل را حل کنیم. اگر رقبا و شرکای ایشان همین نگاه را داشتند، میشد با این شعار و رویکرد واقعاً عمل کرد. اما متأسفانه رقبای ایشان جریانهایی هستند که همچنان کاملاً به شعار «خالصسازی» وفادارند و به آن ادامه میدهند و صرفاً از شعار وفاق آقای پزشکیان به عنوان وسیلهای برای تداوم نقش و حضور خود استفاده کردهاند.»
او افزود: «با وجود شکست جریانهای رقیب آقای پزشکیان در انتخابات باید در دستگاههای اجرایی دست آنها کوتاه میشد. اما شعار وفاق آقای پزشکیان کمک کرده که نهتنها دستشان کوتاه نشود، بلکه همچنان پرنفوذ و در بسیاری موارد با دست بالا حضور داشته باشند. آنها ضمن اینکه حضور دارند، به شعار خالصسازی خود ادامه میدهند. یعنی از دید آنها هر کسی که در هر جا از جمله محیط دانشگاه راجع به هر مسئلهای نظر کارشناسی و تخصصی مغایر با رویکرد آن جریان داشته باشد، به عنوان عنصر نامطلوب تلقی میشود و همچنان در عزل و نصبهای دانشگاهی، ارتقا و حتی جذب دانشجو اقداماتی میکنند که مشکل ایجاد شود.»
به گفته عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها؛ «شاید شدت برخوردهای امنیتی دیگر به شکل اخراج از دانشگاه یا بازداشت دانشجویان نباشد، اما قواعد ارتقا، جذب، مسئولیتسپاری و قانون مشاغل حساس همچنان بر اساس استانداردها و مقررات تفکر خالصسازی به قوت خود باقی است و نهادهایی که برای استعلامها و گزینشها نظر میدهند و تصمیمگیری میکنند، همه بر اساس همان رویکرد خالصسازی عمل میکنند.
لذا اساتید، دانشجویان و هر صاحبنظری که بخواهد درباره مسائل تخصصی و کارشناسی کشور نظر خود را صادقانه و اصلاحی و بدون سانسور ابراز کند، میدانند که دچار مشکل خواهد شد. گروهی از دانشگاهیان که این شرایط برایشان ناگوار است، بهویژه از جهت روحی روانی نمیتوانند آرمانهای خود را ابراز کنند و بخش دیگر به لحاظ تنگنای اقتصادی و فشارهای سیاسی، ممکن است ترجیح دهند مهاجرت کنند و ترجیح دهند از این فضا خارج شوند.
آنهایی که میمانند، دو دسته هستند: یک دسته افرادی که از شدت وفاداری به آب و خاک، میهن، جامعه و فرهنگ شرایط را تحمل میکنند اما ناگواری برای آنها باقی میماند. گروه دوم افرادی هستند که همچنان تحت فشار میمانند و نمیتوانند نظرات خود را ابراز کنند. این اتفاقاً خسارات جبرانناپذیری ایجاد میکند.» علیمحمد حاضری گفت: «این نگاه مثبت آقای پزشکیان (این است که در دانشگاهها و فضای علمی، مسائل کشور درست شناخته شود، اظهارنظر علمی و صادقانه ارائه شود و راهحلهای کارشناسی ارائه شود) برای تحقق، نیاز به ملزومات اداری و فضای سیاسی مناسب دارد اما بستر سیاسی آن فراهم نیست.
آقای پزشکیان مرتب این مسئله را مطرح میکنند، اما به لوازم آن کماعتنایی میشود و خود ایشان هم آن را جدی نمیگیرد و نهادهای دیگر نیز به میزان کافی همراهی نمیکنند، این سخن ایشان در حد شعار باقی میماند و عملاً افراد یا مسیر مهاجرت را در پیش میگیرند یا دچار خودسانسوری یا حداقل عافیتطلبی میشوند تا دردسری برایشان ایجاد نشود.» او افزود: «در بسیاری از مسائل کارشناسی کشور، رقبا تفکر، اندیشه و راهحل کاملاً متفاوتی داشته و روی این تفکر خود مُصر هستند و با کسانی که نظر دیگری دارند، برخورد میکنند.
فضای موجود، امکان آزادی تفکر، خلاقیت اندیشه و ارائه راهکارهای اصلاحی بدون سانسور را برای محیطهای دانشگاهی فراهم نمیکند.» عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها درباره اظهارنظر دانشجویان نیز تاکید کرد: «در پوشش و ظاهر دانشجویان رگههایی از گشایش دیده میشود. البته این گشایش محدود نه به دلیل فضای دانشگاه، بلکه به دلیل شرایط کنونی کشور در عرصههای عمومی، فرهنگی و رفتار شخصی است که به نهادهای مقابل تحمیل میشود. البته نه اینکه رقبا به این موضوع رضایت داده باشند، اتفاقاً هر روز حداقل در سطح اظهارنظر درصدد برگرداندن شرایط به سابق هستند.
اما این مقدار تغییر حاکی از آن است که در عرصههای عمومی فرهنگی و رفتار شخصی تسلط کافی ندارند. البته دولت هم با این سختگیریها همراهی نکرده است. اما این مسئله به حوزه اندیشه و تفکر و رویکردهای حکمرانی در سطوح دانشجویی نیز تسری پیدا نکرده و تقریباً زمینه کنش سیاسی اثربخش دانشجویان وجود ندارد و درِ نهادهای دانشگاهی هم به روی آنها باز نیست. یعنی هیچگونه تشکل سیاسی غیرهمسو وجود نداشته و انجمنها فعالیت درستی ندارند. به تشکلهای دیگر هم اساساً اجازه فعالیت نمیدهند. این شرایط باعث شده که عرصه سیاسی، اندیشهای و بینشی دانشجویان در رخوت، سکوت و بیتفاوتی به سر ببرد.»